eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
31.4هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.3هزار ویدیو
323 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺امام رضا (ع) می فرمایند: هرکس بگوید «لاحول و لا قوة الا بالله» خداوند 99 بلا را از وی دفع می کند که آسان ترین آن خفگی و نفس تنگی است. (مکارم الاخلاق ص360) ✅۲۳ذی القعده روز زیارتی حضرت رضا علیه السلام 🌸 @Modafeaneharaam
🌷 نماز با فضیلت و پربرکت یکشنبه های ماه ذی القعدة ✍ کیفیت نماز و غسل آن در تصویر ✅ اگر شرایط غسل فراهم نبود مانعی برای خواندن نماز نمی باشد.... 🌺برای ماهم دعاکنید @Modafeaneharaam
💌 نماز دهه اول ماه ذی الحجه 🔺️ از اعمالی که بزرگان در ده شب اول این ماه، توجه زیادی به آن داشته اند. @Modafeaneharaam
🌹شهیدی که به دلیل نورانیت چهره، منور نام گرفته بود... شهید عباسعلی کریم آبادی اینقدر نورانی بود که وقتی وارد اتاق می شد من چراغ را خاموش می کردم دوستان همرزم اعتراض می کردند که چراغ را روشن کن! من می گفتم تا وقتی منور هست چراغ لازم نیست. 🌹خداوند به دلیل معصومیت ایشان نوری در چهره او قرار داده بود که بهش می گفتیم:" منور "... وقتی ایشان به درجه رفیع شهادت نائل آمد دوستان برای اعلام خبر شهادت به خانواده ایشان مراجعه کردند پدرشان گفته بود: قبل از اینکه چگونگی شهادت او را بیان کنید چند سوال می پرسم ۱. عباس آیا سر به تن دارد ؟ گفتیم: نه ۲. آیا دو دست دارد؟ گفتیم: نه پدرشان با یک اطمینان خاطر گفت: خیالم راحت شد... پرسیدیم: چطور؟! 🌹گفت: دلیل انتخاب نام عباسعلی این بود قبل از اینکه او به دنیا بیاید خواب آقا ابوالفضل العباس(ع) را دیدم و به همین دلیل نام او را عباسعلی گذاشتم و من اطمینان داشتم که او نیز همانند آقا ابوالفضل العباس(ع) به شهادت می رسد . ✍راوی: جانباز تخریبچی اویس زکی خانی "شهید عباسعلی کریم آبادی" هدیه به روح مطهر شهید @Modafeaneharaam
♨️قبل از هر کاری بگوییم: آقا دستمان را بگیر! آیت الله مصباح یزدی رحمه‌الله علیه: باور کنیم بهترین راه برای موفقیت و هدایت، توسل به اهل بیت (صلوات الله علیهم اجمعین) است. توسل هم [فقط] این نیست که روضه بخوانیم و بنشینیم گریه کنیم! بلکه این هم از توسل است که هرکاری که می‌خواهیم شروع کنیم اول یک برای امام زمان عجل الله بفرستیم و ته دلمان بگوییم: «آقا دستمان را بگیر!» سعی کنیم این برایمان مَلَکه بشود. تجربه‌های زیادی هست که [اهل بیت] در مقام عمل کسانی را که اینگونه رفتار می‌کردند، رها نکردند. @Modafeaneharaam
🌺🌱🌺 خسارت و ضرر برای مؤمن اصلاً متصور نیست. فرمود: 🌟 «ما لنا الّا احدی الحسنیین» یکی از دو بهترین در انتظار ماست؛ یا در این راه کشته میشویم، که این بهترین است؛ یا دشمن را از سر راه برمیداریم و به مقصود میرسیم، که این هم بهترین است. پس در اینجا ضرری وجود ندارد. 💫امام خامنه ای ۱۳۸۹/۰۸ 🌺 @Modafeaneharaam
📋 🕊شهید مدافع حرم " این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم... 💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد. 💐شادی روح پرفتوح شهید . @Modafeaneharaam
📋 🕊شهید مدافع حرم " این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم... 💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد. 💐شادی روح پرفتوح شهید . @Modafeaneharaam
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصه خوردن سیب وعاقبت حلالیت گرفتن از صاحب سیب نقل از استاد دانشمند اگر این چنین باشیم امام_زمان عج را قبل ظهور می بینیم. ☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘ 🕯اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🕯 📜کپی با ذکر برای فرج مجاز است. ‌‌‌‌ @Modafeaneharaam
🔴 ماجرای شنیدنی اطاعت شهید بابایی از سرباز پادگانش! 🔸یکی از همرزمان شهید بابایی می‌گوید: نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورودش به داخل ممانعت کرد، او بدون اهانت به نگهبان برگشت و در آن گرمای سوزان حدود نیم ساعت روی جدول نشست. 🔸به بنده حقیر، مسوول وقت فرودگاه، اطلاع دادند دم درب مهمان داری! رفتم و با کمال تعجب شهیدعباس بابایی را دیدم که راحت روی زمین نشسته، پس از سلام عرض کردم جناب بابایی چرا تو این گرما اینجا نشستی؟ 🔸خیلی آرام و متواضع پاسخ داد: نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است و شما نمی‌توانی وارد شوی، من هم منتظر ماندم، مانع پرواز نشوم. در صورتی که شهید بابایی فرمانده معاون عملیات وقت نهاجا بود، نه به نگهبان اهانت کرد و نه خواستار تنبیه او شد، بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم. 💐شادی روح پرفتوح شهید بابایی @Modafeaneharaam
🌹🕊🕊🌹 عملیات فتح المبین بود. از پایگاه شکاری همدان برای بمباران مواضع دشمن بلند شدیم. من کابین عقب عباس بودم. بعد از انجام مأموریت، یک هواپیمای دشمن را دیدیم. عباس به تعقیبش رفت،‌ هواپيماي دشمن فرار كرد. دنبال او وارد خاک عراق شدیم، آنجا بنزین کم آوردیم و برگشتیم. حتی نتوانستیم به پایگاه خودمان، همدان، برويم و مجبور شدیم در پايگاه دزفول بنشینیم. شب بود. باید همان‌جا می‌خوابیدیم تا صبح هواپیما سوخت‌گیری و آماده پرواز شود. یک اتاق خالی هم برای استراحت در پايگاه نبود. تمام اتاق‌ها و خوابگاه‌های پايگاه پر از مجروحین عملیات فتح‌المبین بود. به‌ناچار براي استراحت، در اتاقکی که در پائین برج مراقبت پایگاه بود رفتیم. تا صبح صدای انفجار بود که مثل صدای طبل در دزفول می‌پیچید. عباس با حسرت به اين صداها گوش می‌داد و می‌گفت: کاش ما هم می‌توانستیم به خط برویم و بجنگيم. گفتم: عباس هواپیما ما که سوخت ندارد به ميدان برويم! گفت: من الآن اگر نیاز باشد، یک اسلحه کلاش دست می‌گیرم و همراه این بسیجی‌ها به دل دشمن می‌زنم و می‌جنگم. @Modafeaneharaam