مهمترین محورهای مناظره مبانی معرفتشناختی فرهنگستان
🖌 مهدی عبداللّهی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
❌ اساسیترین پرسش ما از جناب استاد پیروزمند این بود که اعتبار معرفت به چیست و معیار تشخیص آن کدام است.
🔻 استاد پیروزمند دیدگاه معرفتشناختی فرهنگستان را «نظريه معرفتشناسي مبتني بر نسبيتگرايي اسلامی» (مقاله، ص19) نامیدند، در این مناظره اشکالات بر این دیدگاه مطرح شد که مهمترین آنها از این قرار است:
1. مهمترین اشکال همان نسبیگرایی است و راهحل ارائه شده توسط نویسنده (ص19-20)، مشکل نسبیتگرایی را حل نمیکند، چون مدعای نویسنده این است ک
ه افزون بر اراده، تاریخ و فرهنگ فاعل شناسا، ولایت حق تعالی نیز در تحقق معرفت دخیل است. اصلیترین اشکال هستیشناختی این مدعا آن است که مشیت ربوبی مطلق است و همه پدیدههای هستی حتی نافرمانی شیطان و طواغیت را نیز دربرمیگیرد. معرفتهای نامعتبر نیز تحت ولایت تکوینی و با مشیت الهی تحقق مییابند. پس اراده و مشیت الهی نمیتواند فارق معرفت معتبر از غیرمعتبر باشد.
2.. خلط دو حیثیت هستیشناختی و فرآیند تحقق معرفت با حیثیت معرفتشناختی. معرفتشناسی ناظر به حیث اعتبار و ارزش معرفت است و نباید آن را با وجودشناسی ادراک یا فرآیند تحقق ادراک خلط کرد.
3. خلط اراده تکوینی و اراده تشریعی: شیطان و طواغیت در اراده تشریعی خداوند تخطی میکنند، نه اراده تکوینی. ادله عقلی و نقلی به روشنی اثبات میکنند: «و ما تشاءون إلا أن یشاء الله» حتی بزرگترین جنایت عالم که در روز عاشورا رخ داد، به مشیت و اذن تکوینی الهی بود چنان که فرمود شاء الله أن یراک قتیلا، تخلف شیطان از فرمان به سجده به مشیت تکوینی حق بود و گرنه مشرک خواهیم شد اگر اراده ای مستقل از اراده حق در عالم قائل باشیم. اما تخلف از اراده تشریعی امکان پذیر است، چون اساسا اراده تشریعی صفت فعل الهی است و از مقام تشریع یعنی امر و نهی او نسبت به افعال اختیاری انسانها انتزاع میشود
4. خلط میان معرفت با ایمان و کفر: آنچه محل بحث است معرفت و اعتبار آن است که مقدم بر ایمان (التزام قلبی به واقعیت ادراکشده) یا کفر (عدم التزام قلبی به معرفت ادراکشده)
5. وداع با واقع گرایی و رئالیسم:
اساتید فرهنگستان به صراحت فرمودهاند: «ر قدم اول در بحث معرفت شناسی ما گمان ما این است که این، بنیان باطلی است که از اول آدم بگوید فهم یعنی درک مطابق با واقع است.»
آیا ایشان التزام به لوازم این مدعا دارند؟ آیا قضایای حاکی از امور دینی همچون «خدا موجود است»، «خدا عالم است» و... حاکی از عالم واقع هستند یا نه.
6. مخالفت با نگرش دینی رئالیستی
سراسر قرآن کریم یک متن رئالیستی است. قرآن وقتی سخن از پدیده های مادی به میان آورد، از آب، باد، باران، درختان و... واقعی سخن می گوید. هنگامی که از نعمتهای بهشتی و عذابهای اخروی بحث میکند، نگرش رئالیستی دارد، در مواردی که از خدا و صفات خدا و عوالم ماورائی بحث میکند، همگی آنها امور عینی، واقعی، خارجی اند، و آیات قرآن کریم معرفتهای صادق و صائب یعنی مطابق با واقع به دست میدهند.
7. ایمان گرایی و عدم امکان ارزیابی نظامهای دینی متعارض
بنا بر این نگرش معرفت شناختی، امکان ترجیح نظامات دینی بر یکدیگر وجود ندارد. یک یهودی یا مسیحی چرا باید سخن شما را بپذیرد و از دیانت خود دست شسته، پیرو دیانت اسلام شود؟
8. عدم امکان هدایت انسانها و انسداد باب هدایت
دغدغه اصلی فرهنگستان تأمین سعادت انسانی از راه دخالت دین است، در حالی که با این نگرش معرفتشناختی، راه هدایت به روی غیرمؤمنان مسدود است؛ چون فاعل شناسای کافر همواره تحت ولایت طاغوت به معرفتهای باطل (با تعریف فرهنگستانی) دست می یابد، در حالی که در نگرش فیلسوفان اسلامی، کافر نیز میتواند واقعیت را آن گونه که هست، درک و فهم کند.
9. ناتوانی از تحلیل اختلافات معرفتی مؤمنان
من و شما هر دو مؤمن هستیم و تحت ولایت الهی تصمیم به معرفت میگیریم. دستگاه معرفتشناختی شما چگونه میتواند این اختلافات را تحلیل کند؟
10. لزوم بنیادگرایی:
این نگرش هرچند توجه نداشته باشد یا متفطن باشد، اما به جهت ملاحظات بر زبان نیاورد، خود را حق مطلق و تمامی سایرین را باطل میداند.
سخن آخر
استاد پیروزمند در پاسخ به اشکال 7 و 8 فرمودند: «اگر کسی مبانی کلامی ما را نپذیرفت، از یک راه دیگر عقلی او را ملزم به دیدگاههای انکارناپذیر میکنیم.»
اولاً چرا از همان ابتدا با این دیدگاههای عقلی انکارناپذیر شروع نمیکنید تا برای همه امکان ورود به بحث وجود داشته باشد؟
ثانیاً این دیدگهای عقلی انکارناپذیر غیر از همان بدیهیات عقلی موردنظر فیلسوفان اسلامی است؟!!!
●➼┅═❧═┅┅───┄
🆔 @MAbdullahi
مبانی و روش تحقیق تکاملی در علوم انسانی اسلامی.pdf
حجم:
2.43M
مقاله ارائه شده جناب استاد پیروزمند برای مناظره علمی
ضرورت معرفتشناسی برای علوم اسلامی و علوم انسانی
🖌 مهدی عبداللّهی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ به عنوان طلبهای فلسفهآموز که حدود 25 سال است به یادگیری، آموزش و پژوهش در فلسفه اشتغال دارم، به همه طلاب، دانشجویان و پژوهشگران سفارش میکنم مباحث معرفتشناختی را بسیاری جدی به شمار آورند. هر طلبه و استاد علوم اسلامی و هر پژوهشگر علوم انسانی که دغدغه اقدامات جدی و پژوهشهای بنیادی در قلمرو دانشی خود دارد، باید بداند بدون تسلط بر مباحث معرفتشناسی ره به جایی نخواهد برد.
🔻بنیادیترین اختلافها میان نحلهها و مکاتب علوم انسانی و مهمترین اندیشمندان این عرصه مربوط به نزاعهای معرفتشناختی است، نزاع اصلی مکاتب پوزیتویستی، انتقادی، تفسیری و... در عرصه علوم انسانی بر سر مدعیات معرفتشناختی است، همچنانکه اختلاف اساسی علوم انسانی اسلامی با نحلههای موجود در سنت غربی مربوط به اختلاف نگرش رئالیستی فلسفه اسلامی و لوازم آن با این نحلههاست.
🔹ریشه اصلی اختلافنظر جریانهای مختلف درونحوزوی همچون جریان اصیل تفکر فلسفی با جریانهای دیگر همچون مدرسه معارفی خراسان (معروف به مکتب تفکیک) و فرهنگستان علوم اسلامی نیز ریشه در نزاعهای معرفتشناختی دارند.
معرفتشناسی بن و بنیاد ساختمان مکاتب و سنتهای فکری را شکل میدهد. نباید آن را دستکم گرفت. اهمال هر اندیشمند یا جریان فکری در این موضوع اساسی موجب سستی دیگر نظریات آن در عرصههای دیگر خواهد شد، چه رسد به کجروی و خروج از صراط مستقیم حقیقت.
●➼┅═❧═┅┅───┄
🆔 @MAbdullahi
14040230_46985_1281k.mp3
زمان:
حجم:
13.17M
🌷بشنوید
صوت کامل بیانات صبح امروز رهبر انقلاب در مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت. ۱۴۰۴/۲/۳۰
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍️ مهدی عبداللّهی
🆔 @MAbdullahi
قدر انقلاب را بدانیم
بخش پایانی سخنان رهبر انقلاب در مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت
آن چیزی که من میخواهم از این بیانات استنتاج کنم این است: مهم این است که انسان در نوع رفتار شهید رئیسی و بسیاری از همکاران جوان او، همان روحیه و نورانیّتی را مشاهده میکرد که در همکاران شهید رجائی، مثل کلانتری، مثل عبّاسپور، مثل قندی، مثل نیلی و امثال اینها میدید؛ همان نورانیّت، همان روحیه، همان انگیزه، همان احساس مسئولیّت؛ [آن هم] بعد از چهل سال! این خیلی باارزش است؛ این همان قدرت انقلاب است. این نشاندهنده آن است که این انقلاب، انقلابِ قدرتمندی است؛ این همان «فتحالفتوح» امام بزرگوار است. امام فتحالفتوح را تربیت و تولید مردان ازخودگذشته و کارآمد، به وسیله انقلاب معرّفی کردند؛ این، اتّفاق افتاد.
آن سالی که انقلاب پیروز شد، سال ۵۷، شهید رئیسی یک جوان هجدهساله بود؛ شهید آلهاشم یک نوجوان شانزدهساله بود. شهید امیرعبداللهیان یک پسربچّهی چهاردهساله بود؛ شهید مالک رحمتی به دنیا نیامده بود؛ اینها پرورشیافتههای انقلابند. شهید رئیسی از مشهد، آلهاشم از تبریز، رحمتی از مراغه، امیرعبداللهیان از دامغان، موسوی از فریدونشهر اصفهان، مصطفوی از گنبد قابوس، دریانوش از نجفآباد، قدیمی از ابهر؛ این جوانها از گوشه و کنار این کشور سر بلند کردند، رشد کردند. انقلاب توانست صدها هزار مثل این جوانها را تربیت کند و تربیت کرده، و در میان اینها شخصیّتهای ممتاز بینالمللی و شخصیّتهای ممتاز ملّی را به ملّت ایران تقدیم کرده.
این کار انقلاب است، این قدرتِ انقلاب است. امتیازِ انقلاب این است که میتواند شهید آیتالله اشرفی، آن پیرمرد هشتاد نودساله را و شهید آرمان علیوردی، این جوان هجده نوزدهساله را، با فاصلهی چهل سال، در یک خط قرار بدهد و بسیج کند و به راه بیندازد. امثال این جوان در همان راهی شهید شدند که شهید اشرفیها شهید شدند، شهید صدوقیها شهید شدند، پیرمردهای اوّل انقلاب به شهادت رسیدند. این انقلابی که چنین قدرتی دارد که در طول سالهای متمادی میتواند اینجور نیروها را بسیج کند، شکستخوردنی نیست.
قدر انقلاب را بدانیم، قدر این سازندگی را بدانیم، قدر این حرکت عظیم ملّت ایران را بدانیم، قدر این پیشرفت را بدانیم، از خدای متعال کمک بخواهیم، این راه را ادامه بدهیم؛ انشاءالله ملّت ایران یک درس ماندگاری برای بشریّت تثبیت خواهد کرد و به فضل الهی این خدمت را برای همه دنیا، همه بشریّت اهدا خواهد کرد.
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍️ مهدی عبداللّهی
🆔 @MAbdullahi
8.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 یاوهگویی نکنید
تذکر رهبر انقلاب به طرف آمریکایی در مذاکرات اخیر:
سعی کنند یاوهگویی نکنند
اینکه بگویند به ایران اجازه غنیسازی نمیدهیم، غلط زیادی است؛ جمهوری اسلامی منتظر اجازه این و آن نیست.
به مردم خواهم گفت دلیل تکیه اینها روی غنیسازی چیست.
🔹رهبر انقلاب در مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت:
️صحبت مذاکرات شد، من یک تذکری به طرف مقابل بدهم.
️طرف آمریکایی که در این مذاکراتِ غیرمستقیم وارد صحبت میشوند، گفتگو میکنند، سعی کنند یاوهگویی نکنند.
🔹اینکه بگویند ما به ایران اجازه غنیسازی نمیدهیم، این غلط زیادی است. کسی منتظر اجازه این و آن نیست. جمهوری اسلامی سیاستی دارد، روشی دارد، سیاست خودش را تعقیب میکند.
🔹البته در یک مناسبت دیگری به ملت ایران توضیح خواهم داد که علت اینکه اینها روی غنیسازی تکیه میکنند چیست، چرا اینقدر طرفهای غربی و آمریکایی و دیگران اصرار دارند که باید در ایران غنیسازی نباشد. اینها را انشاءالله در یک مناسبت دیگری باز میکنم برای ملت ایران که بدانند طرف، نیتش چیست.
۱۴۰۴/۲/۳۰
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍️ مهدی عبداللّهی
🆔 @MAbdullahi
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فاعتبروا یا أولی الأبصار
به تاریخها توجه کنید!
سالهای سال است که رهبر انقلاب با ادبیاتهای متفاوت اما صریح و آشکار از بیهودگی مذاکره با امریکای جهانخوار، بلکه زیانباری آن سخن گفتهاند، اما عدهای هنوز نمیخواهند از توهمات امریکاپرستانه خود دست بردارند.
🔹 پس از آنکه دولت جمهوری اسلامی بار دیگر پای میز مذاکره نشست، نتیجه چهار دور مذاکره غیرمستقیم با امریکا تا به امروز این بوده که سران امریکا بارها به صراحت از عدم حق ایران برای غنیسازی سخن گفتند. کسانی که بر مذاکره پای میفشردند، اکنون پاسخ دهند آورده این مذاکره برای جمهوری اسلامی چه بوده است.
🔻 اما آنچه دیروز در سخنان رهبری رخ داد، استمرار و تأکید بر همان خط مستقیم مقاومت در برابر زیادهخواهیهای استکبار بود. رویکرد رهبری جبهه مقاومت در مواجهه با استکبار بر اساس سه اصل عزت، حکمت و مصلحت به دنبال آرمانخواهی واقعبینانه است.
واقعا جای تأسف دارد که در شرایط فعلی که غربگرایان در آرزوی بستن با امریکا هستند، برخی خواص جبهه مقاومت نیز میدان تبیین و گفتمانسازی را خالی کردهاند و به جای سینه ستبر کردن در مقابل دشمن و هزینه دادن برای پافشاری بر خطمشی مقاومت، در وادی انفعال درافتادهاند، بار دیگر فرمانده جبهه است که باید در این فضا از آرمان مقاومت دفاع کند.
کی باید درس عبرت بگیریم؟! آنها که همچنان خواب امریکا میبینند، کی از خواب بیدار خواهند شد؟ خواص جبهه مقاومت کی از محافظهکاری دست برخواهند داشت.
پیروزی و پیشرفت جمهوری اسلامی تنها یک راه دارد: استقامت بر مبانی انقلاب اسلامی
●➼┅═❧═┅┅───┄
✍️ مهدی عبداللّهی
🆔 @MAbdullahi
69.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نوای حاج محمود در دل کلیسایی در نایروبی
یکی از موضوعاتی که در کنفرانس دیروز ارائه شد «زمان ها و مکان های مقدس از نگاه مسیحیت و اسلام» بود. ارائۀ کنندۀ بخش اسلامی، برادر عزیزم جناب آقای خدامی بود که در علم و فضل از نوادر روزگار است و کثّرالله امثاله.
در پاورپوینتی که ایشان ارائه می داد برای آشناییِ مسیحیان با فضای مجالس مذهبی شیعه، کلیپ چند دقیقه ای از حاج محمود کریمی با زیرنویس انگلیسی پخش شد. تقریبا تمام حاضران، محو مناجات شدند و کم کم اشک ریختن آهستۀ دو سه نفر را هم می شد احساس کرد. با این که مسیحیان چندان با این فضای گریه در مناجات با خدا آشنا نیستند تاثّر آن ها از این چند دقیقه خودمان را هم متعجب کرد.
بعد از جلسه، یکی از کشیشان تقاضا کرد که کلیپ برایش ارسال شود. بعد از این که کلیپ در گروه مشترک واتسپی کنفرانس ارسال شد نوشت:
این کلیپ ما مسیحیان را غافلگیر کرد. عبادتی بسیار قدرتمند بود. وسوسه شدم که بایستم و به زبانها (زبانهای روحانی) صحبت کنم، اما چون روح خدا دارای انضباط است، خودم را کنترل کردم.
ما می توانیم تفاوتهایمان را کنار بگذاریم و بر منبع مشترکمان تمرکز کنیم. به چنین سرودهای عبادی بیشتری نیاز دارم. یکی از این روزها این کلیپ را در کلیسای خودم پخش خواهم کرد.
واقعیت آن است که از ظرفیت مذهب اهل بیت ع در عرصۀ مناجات آن چنان که باید و شاید استفاده نکرده ایم. برای انتقال این تجربۀ ناب، به یک جهاد رسانهای هوشمند و هدفمند نیاز داریم. شور و شعور این مذهب اگر آن گونه که هست ارائه شود و به افراط نگراید می تواند دل های زیادی را به خود جذب کند.
🖌مرتضی کریمی
@hararememoirs
صراط مستقیم جذب حداکثری در عین تحفظ بر مواضع انقلابی با اجتناب از مصادیق خاکستری
🖌 مهدی عبداللّهی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شکلگیری و پیروزی انقلاب اسلامی و استمرار نظام جمهوری اسلامی تا به امروز بیتردید مدیون حضور انقلابی تودههای مردم و خواص بوده است. اما چگونگی این حضور بهویژه در مواضع مواجهه حامیان نظام مقدس جمهوری اسلامی با مخالفان نظام و خاطیان همواره یکی از چالشهای نظری و عملی برای جریان انقلاب بوده است. حتی از پیش از پیروزی انقلاب نیز این مسئله محل پرسش و اختلاف بوده است و گاه از سویی، خودش عامل ایجاد اختلاف میان انقلابیون شده و از سوی دیگر زمینه هجمه مخالفان و محافظهکاران بر این جبهه بوده است.
واقعیت آن است که در این موضوع بسیار مهم اجتماعی سیاسی، حکم برخی مصادیق و صورتها روشن است، و آنچه محل اختلاف و مناقشه است کنشها و اقداماتی است که به اعتقاد برخی نتیجه آنها تحکیم و تثبیت نظام مقدس جمهوری اسلامی است، اما برخی دیگر موضع مخالفی دارند و این اقدامات را ناسودمند و بلکه ممکن است زیانبار بدانند.
با این توضیح، به نظر میرسد محل مناقشه روشن شده باشد. موضوع محل بحث، اقدامات فردی یا جمعی و کنشهای سخت یا نرمی است که به هدف دفاع از آرمانهای انقلاب و جمهوری اسلامی از سوی مدافعان این نظام و انقلابیون انجام میگیرد. و نزاع بر سر ارزیابی و ارزشداوری این اقدامات است که آیا به هدف موردنظر منتهی میشوند یانه.
♦️به نظر میرسد در اینجا نیز همچون بسیاری موارد دیگر با سه گونه مصداق مواجهیم: مصادیق سفید، سیاه و خاکستری.
1️⃣ مصادیق سفید: بیتردید موارد متعددی از اقدامات فردی و جمعی و ایجابی و سلبی وجود دارد که به تأمین هدف یادشده کمک میکنند. اقداماتی همچون شرکت در راهپیماییهای قانونی، برپایی تجمعات قانونمند اعتراضی، تشکیل جلسات سخنرانی و مناظره، انتشار دیدگاههای ایجابی و نقد مخالفان در رسانههای جمعی به اشکال گوناگون و...
2️⃣ مصادیق سیاه: مجاهده با جان برای دفاع از آرمانهای اسلام و انقلاب یکی از بزرگترین اعمال صالح است، اما روشن است که در هر موقعیت زمانی و مکانی و با هر مخالفی نمیتوان چنین برخورد سختی داشت. تکلیف برخوردهای سخت در سطوح و صورتهای مختلفش از جنگ و برخورد مسلحانه گرفته تا برخورد فیزیکی و زدوخورد روشن است. این نحوه مواجهه نیازمند اذن ولیّ و رهبر جامعه دینی است. جامعه انقلابی باید همواره آماده برخورد سخت با دشمنان خارجی و داخلی در سنگرهای مختلف باشد، اما این برخورد نیازمند اذن ولایی است، نه به تشخیص فردی یک انقلابی.
با این حال، در این سطح شاهد بودیم که برخی انقلابیون، پیش از انقلاب به صورت خودجوش سودای مبارزه مسلحانه در سر داشتند یا در دوره دوم خرداد عدهای با هدف دفاع از انقلاب، کار را به برخورد فیزیکی در میتینگهای سیاسی کشاندند یا در سالهای اخیر عدهای از دیوار برخی سفارتها بالا رفتند یا در اعتراض به وضعیت نابسامان فرهنگی با نیروهای حافظ نظم در جامعه اسلامی درگیر شدند. (ناگفته روشن است که در این نوشتار موضوع سخن نحوه اقدام مدافعان و حامیان انقلاب است، وگرنه اقدامات جبهه مقابل و زمینهسازی برای صدور این دست کنشها حتی به شکل نفوذ در صفوف انقلابیون جای تردید ندارد)
👇👇👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
🆔 @MAbdullahi
👆👆👆
3️⃣ مصادیق خاکستری: چالش اصلی در زمینه اقدامات ایجابی و دفاعی جبهه انقلاب در این مصادیق خاکستری است. مقصود از مصادیق خاکستری اقدامات فردی یا جمعی و کنشهای سخت یا نرمی است که به هدف دفاع از آرمانهای اسلام و انقلاب انجام میگیرند، اما در ارزشداوری آنها اختلافنظر وجود دارد.
با توجه به آنچه در مصادیق سیاه و سفید گفتیم، مصادیق خاکستری به طور معمول از سنخ اقدامات نرم هستند. از سوی دیگر، با اندکی تأمل میتوان پی برد علت اختلاف در این مصادیق نیز آن است که حیثیات مختلفی دارند و عناوین مختلفی بر این اقدامات صادق است و اختلاف صاحبنظران در ارزشگذاری آنها بدین جهت است که هر یک بر عنوانی تکیه میکنند و حکم آن عنوان را به کل آن اقدام سرایت میدهند (مغالطه کل و جزء). بر این اساس، راهحل کلی مسئله نیز روشن است. داوری نسبت به این گونه مصادیق نیازمند پشت سر گذاشتن این سه مرحله است:
1) توجه به حیثیات مختلف کنش، 2) ارزشگذاری نسبت به هر یک از حیثیتها و عناوین کنش، 3) ارزشگذاری مجموعی برای کنش.
عدم توجه به هر یک از این مراحل یا خطای در آنها در نهایت منتهی به داوری ناصواب درباره یک کنش خواهد شد. البته شاید بتوان گفت در میان این مراحل سهگانه، مرحله نخست دشوارترین و تأثیرگذارترین آنهاست و اگر کسی بتواند این مرحله را به سلامت پشت سر گذارد، در دو مرحله دیگر نیز کامیاب خواهد بود. سخن در این زمینه فراوان است، از این رو باید تنها به چند نکته اساسی و کلیدی بسنده کرد.
✅ توجه به پیامدهای عینی و ذهنی کنش
یکی از حیثیتهای تأثیرگذار یک کنش هرچند کوچک، پیامدهای مترتب بر آن است. گاه یک اقدام به خودی خود کوچک و حقیر است، اما آثار و نتایج بزرگی بر آن مترتب میشود. تاریخ پر است از کنشهایی که اگر در زمان یا مکان مناسب صورت میگرفتند، مسیری متفاوت برای یک جامعه ترسیم میشد. (اگر فرزندان و حامیان هانی بن عروة پس از دستگیری وی توسط ابنزیاد فریب دروغ شریح قاضی را نمیخوردند، شاید کربلا رخ نمیداد! مقام معظم رهبری.)
پیامدهای یک کنش نیز اعم از پیامدهای عینی/انضمامی یا پیامدهای ذهنی/تفسیری است؛ یعنی در مقام داوری یک کنش باید افزون بر ملاحظه نتایج عینی و تبعات خارجی آن، به تأثیر آن کنش در ذهن و نگرش سایر افراد عنایت داشته باشیم. فردی را تصور کنید که مدتهای طولانی با همسایهاش دشمنی داشته است. تصمیم میگیرد از راه فریب بر وی غلبه کند. از این رو، ظهر هنگام که با وی مواجهه میشود، به گرمی او را در آغوش میکشد و شاخه گلی به وی هدیه میدهد. در همین هنگام، پسر او که از مدرسه میآید پدرش را میبیند که با فرد یادشده در حال دل دادن و قلوه ستاندن است. پدر متوجه آگاهی فرزندش از این رفتار میشود، اما وقتی هر دو به خانه میرسند، فلسفه کنش خود را برای فرزند هیچ توضیح نمیدهد. اتفاقا دشمن مزبور زرنگتر از این حرفهاست و دست پدر را خوانده است. عصر هنگام که پدر خانه حضور ندارد، نزد پسر میآید و ادعا میکند که از جانب پدر آمده تا کلید قفل مغازه را که در خانه جا گذاشته بود، برایش ببرد. پسر کلید مغازه را تقدیم دزد میکند!!!
در این داستان، مقصر اصلی کیست؟
کنشگری که دارای جایگاه دینی، سیاسی و اجتماعی، بلکه پایینتر دارای وجاهت (اتوریته) نزد عده یا حتی یک فرد دیگر است، نمیتواند نسبت به برداشت ذهنی مشاهدهگر کنش بیتفاوت باشد. اگر کنش او در معرض تفاسیر مختلف قرار دارد، باید از راهی شواهد روشن و قابل فهم برای ناظران فراهم آورد تا آنها با تفسیر ذهنی نادرست از یک کنش درست به خطا نیفتند.
👇👇👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
🆔 @MAbdullahi
👆👆👆
✅✅ توجه به جایگاه و ویژگیهای افراد در ارتباطات اجتماعی
بیتردید یک کنشگر در مواجهه با سایرین باید به ویژگیها و خصوصیات افراد توجه کافی داشته باشد و کنش خود را متناسب با جایگاه و تعینات ایشان تنظیم کند. پدر وقتی وارد خانه میشود، در مقام اظهار لطف و مهربانی باید دختر را بر پسر مقدم کند. چه بسیار رفتارهایی که در مواجهه با یک فرد شایسته و مثبت ارزیابی میشوند، اما همان رفتار در مواجهه با دیگری ناشایست بلکه گاه ممنوع است. لبخند و تبسم در مواجهه با عموم مردم به ویژه مؤمنان واکنشی پسندیده است، اما در مواجهه با گناهکار اگر موجب تأیید گناه باشد، چطور؟ در مقابل دشمن، چطور؟!
از همین دو مثال، گستره و عمق این مسئله روشن میشود. یکی از عوامل تأثیرگذار در داوری نسبت به یک کنش و ترسیم چگونگی کنش بایسته، شناسایی ویژگیهای طرف مقابل و تنظیم رفتار متناسب با آن است. این ویژگیها در قلمرو خانواده، همکاران و دوستان محدود به جنسیت، روحیات و عواطف، تواناییها و غیره است، اما در کنشهایی که پیامدهای عینی و بازخوردهای ذهنی در عرصه اجتماعی دارند، دستکم شامل خط فکری، جایگاه سیاسی و اقدامات پیشین افراد نیز میشود. چگونگی رفتار ما با صاحبان مناصب حکومتی و شخصیتهای سیاسی نمیتواند نسبت به نگرشها، تصمیمات و اقدامات آنها ساکت باشد. آیا میتوان در مواجهه با یک مسؤول بیکفایت همان گونه موضع گرفت که با یک صاحبمنصب توانای ازخود گذشته رفتار میکنیم؟ بیتردید نمیتوان فلان صاحب کرسی زیرکولرنشین... را به اندازه سردار دلها در قلب نشاند. به همین ترتیب، آن دسته از صاحبمنصبان و سیاسیونی که با موضعگیریها و اقدامات غلط خود موجب توقف مسیر رشد و تعالی جمهوری اسلامی شدند، هرگز با سیاستمداران و مسؤولان دلسوز انقلاب و مردم یکی نیستند.
بر این اساس، در ارزشگذاری مجموعی برای کنش نمیتوان با دست گرفتن عناوینی چون مهربانی، جذب حداکثری، اسلام رحمانی و... با خاطیان و خائنان به همان گونه رفتار کرد که با فداییان خط مقدم اسلام و مسؤولان پابهرکاب انقلاب رفتار میکنیم. مهربانی و احترام و جذب حداکثری به جای خود، تأکید بر محکمات انقلاب و اسلام و فاصلهگذاری با خطاکارن و صاحبان خطهای انحرافی به جای خود. دلسوزی برای همگان حتی دشمنان اسلام و امید و تلاش برای هدایت ایشان که بیتردید مورد تأیید عقل و نقل است، نباید به قیمت عبور از خط قرمزهای دینی و سیاسی یا کمرنگ کردن این خط قرمزها در عینیت یا حتی در ذهنیت ناظران کنش باشد. بر فرض ترتب یک نتیجه مثبت فردی بر یک کنش، نباید از نتایج اجتماعی عینی و ذهنی آن غفلت کرد.
صدالبته، شامورتیبازی فتنهگران و سیاسیون باطلمدار خود داستان دیگری دارد!
#فلسفه_کنش
#عقلانیت_در_کنش
●➼┅═❧═┅┅───┄
🆔 @MAbdullahi