آیا علامه طباطبایی ذیل آیه شریفه
«...أَفَمَنْ يُلْقَىٰ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَمْ مَنْ يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ...» فصلت/۴۰
ابوبکر را مصداق امنا می داند؟؟
پاسخ:
علامه در جلد ۱۷ ص ۴۰۵ و ۴۰۶ پس از بیان فقرات آیه ، یک بحث روایی را پی میگیرند ...
ایشان ابتدا از تفسیر الدرالمنثور سیوطی روایتی را نقل می کند بدین عبارت 👇
في الدر المنثور ، أخرج ابن عساكر عن عكرمة: في قوله : « أَفَمَنْ يُلْقى فِي النَّارِخَيْرٌ أَمْ مَنْ يَأْتِي آمِناً يَوْمَ الْقِيامَةِ » نزلت في عمار بن ياسر وفي أبي جهل.
که روایت فوق در تفسیر سیوطی بدین عبارت آمده است:
« ...وَأخرج ابْن عَسَاكِر عَن عِكْرِمَة رَضِي الله عَنهُ فِي قَوْله {أَفَمَن يلقى فِي النَّار خير أم من يَأْتِي آمنا يَوْم الْقِيَامَة} نزلت فِي عمار بن يَاسر وَفِي أبي جهل
الدرالمنثور جلد : 7 صفحه : 330
سپس ایشان می فرمایند: اقول و رواه أیضا عن عدة من الکتب ..
ضمیر در رواه به #سیوطی بازمیگردد یعنی سیوطی در ادامه تفسیر آیه یکسری روایات را از برخی کتب نقل میکند مثل👇👇
وَأخرج ابْن مرْدَوَيْه عَن ابْن عَبَّاس رَضِي الله عَنْهُمَا فِي قَوْله {أَفَمَن يلقى فِي النَّار خير} قَالَ: أَبُو جهل بن هِشَام {أم من يَأْتِي آمنا يَوْم الْقِيَامَة} قَالَ: أَبُو بكر الصّديق رَضِي الله عَنهُ
الدرالمنثور جلد : 7 صفحه : 330
و علامه هم در ادامه این روایت را نیز از قول سیوطی نقل کرده است(المیزان ج۱۷ص۴۰۶)
پس علامه صرفاً به اقوال موجود اشاره کرده و نقل قول نموده نه اینکه نظر خودشان را بیان کرده باشند
البته ایشان در ادامه فرمود : « ... و الروایات من النطبیق »
چند احتمال در این عبارت وجود دارد:
۱_ نظر خود علامه باشد مبنی بر اینکه روایات ذکر شده برای تطبیق آمنا در آیه بر ابوبکر باشد!
که این بعید به نظر میرسد چون خود علامه در جای دیگر از تفسیر خودش وقتی میخواهد تطبیق آیه بر مصداق بکند اینطور تعبیر می آورد👇
أقول : وفي عدة من الروايات #تطبيق_قوله : « فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ » إلخ ، على علي عليهالسلام
نام کتاب : الميزان في تفسير القرآن نویسنده : العلامة الطباطبائي جلد : 19 صفحه : 402
مضافاً به اینکه مقتضای تعبیر این بود که بگوید : و الروایات للتطبیق ، نه اینکه حرف جر «من» بیاورد
لذا با توجه به آنچه که ذکر شد این عبارت نمی تواند نظر خود علامه باشد
۲_ بیان نظر سیوطی باشد و این با سیاق کلام هم سازگار است!
لکن این احتمال هم مورد پذیرش نیست چون اگر این عبارت برای سیوطی بود میبایست در کتابش ذکر میشد حال آنکه ذکر نشده!
۳_ به نظر حقیر ، مراد از تطبیق در اینجا همان چیزی است که خود علامه در ابتدای کتاب ذکر کرده است 👇
وانت بالتأمل في جميع هذه المسالك المنقولة في التفسير تجد : ان الجميع مشتركة في نقص وبئس النقص ، وهو تحميل ما انتجه الابحاث العلمية أو الفلسفية من خارج على مداليل الآيات ، فتبدل به التفسير تطبيقا وسمي به التطبيق تفسيرا ، وصارت بذلك حقائق من القرآن مجازات ، وتنزيل عدة من الآيات تأويلات.
نام کتاب : الميزان في تفسير القرآن نویسنده : العلامة الطباطبائي جلد : 1 صفحه : 8
لذا تطبیق به معنای انطباق مفهوم بر مصداق نیست بلکه یعنی تطبیق پیش فرض بر آیه! که در مانحن فیه یعنی سیوطی پیش فرض خود را با این روایات بر آیه تطبیق داده است نه اینکه مدلول و مراد واقعی آیه را آشکار کند
نتیجه:
اولا علامه روایات مزبور را از سیوطی نقل کرده است
ثانیا ، نه تنها از کنار آن رد نشده بلکه تلویحا آن را رد نیز کرده است.
ارادتمند
✍ محمد صادق رجبی آزادبنی
« آن سوی تاریخ🔍📜 »
https://eitaa.com/joinchat/664404026C8962097bde