eitaa logo
بینش راهبردی
9.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
41 فایل
**بصیرت؛ بدون بینش راهبردی ممکن نخواهد بود.** ''کانال نشر سخنان و مطالب حجت الاسلام دکتر محمد علی رنجبر" عضو هیات علمی و مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام ادمین‌ ها @abolfazlhazrati @Guilemard
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️ امام حسین(ع)؛ معقل مؤمنین و مدرسه تعقّل 🖊 محمدعلی رنجبر در زیارت اربعین، امام حسین(ع) به عنوان «مَعقِلُ المؤمنین» معرفی می‌شود. «معقل» در لغت، یعنی دژ و پناهگاه. اما در اینجا فراتر از معنای نظامی است: دژی معرفتی و عقلانی که مؤمنان در آن، هم ایمان‌شان را از گزند شبهات حفظ می‌کنند و هم عقلانیت‌شان را می‌پرورند. 🔻 رسالت اهل‌بیت(ع) رسالت اهل‌بیت(ع) دقیقاً همین بود: نجات مردم از جهالت و سرگردانی. قرآن بارها با تعبیر «أفلا یعقلون؟» و «أفلا یتفکرون؟» به انسان هشدار می‌دهد که دین، بدون تعقّل پایدار نمی‌ماند. امام حسین(ع) هم پناه ایمان است و هم معلم عقل. 🔻 تعقّل؛ ستون دین و سیاست «تعقّل» فقط دانستن یک حکم یا یک روایت نیست. تعقّل یعنی دیدن لوازم یک اندیشه، فهمیدن ارتباط مقدمه و نتیجه، و درک پیامدهای یک تصمیم. جامعه‌ای که قدرت تعقّل ندارد، در بزنگاه‌های تاریخی سرگردان می‌شود. متأسفانه در تاریخ شیعه، بارها عاطفه‌گرایی یا تعبد سطحی جای تعقّل را گرفته است. محبت بی‌ریشه، شور بی‌فکر، یا تسلیم در برابر فرهنگ غالب باعث شده که شیعه در لحظات حساس، نتواند جبهه حق و باطل را به درستی تشخیص دهد. هزینه‌های سنگینی از همین غفلت پرداخته‌ایم. 🔻 عاطفه بی‌تعقّل؛ خطر دیرینه شکی نیست که عاطفه و محبت به اهل‌بیت(ع) سرمایه بزرگ شیعه است. اما وقتی عاطفه، عقلانیت را کنار بزند، خودش به ابزار تحریف تبدیل می‌شود. گاهی شعائر دینی به جای آنکه عقلانیت تولید کند، به سطحی‌گرایی و تکرار بی‌فکر فروکاسته است. گاهی شور و احساس، جای تحلیل سیاسی و تشخیص صحنه را گرفته است. و گاهی هم تعبد کورکورانه، عقل نقاد و بیدار را خاموش کرده است. زیارت اربعین دقیقاً در برابر این خطر ایستاده است. آنجا که می‌خوانیم: «لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَة» یعنی امام مأمور است مردم را از همین سرگردانی فکری و عاطفه‌زدگی بی‌منطق نجات دهد. 🔻 مدرسه «اولواالألباب» اهل‌بیت(ع) در حقیقت، معماران مدرسه عقل‌اند. مدرسه‌ای که قرآن آن را با تعبیر «اولواالألباب» معرفی می‌کند؛ همان‌ها که قدرت شنیدن، تحلیل و انتخاب احسن دارند: «فَبَشِّر عِبادِی الَّذینَ یَستَمِعونَ القَولَ فَیَتَّبِعونَ أحسَنَه» (زمر، ۱۸). در این مدرسه، فکر با ذکر گره می‌خورد، عقل با وحی پیوند می‌خورد، و ایمان با استدلال تقویت می‌شود. ✅ جمع‌بندی امام حسین(ع) «معقل مؤمنین» است؛ یعنی دژی برای حفظ ایمان و مدرسه‌ای برای پرورش عقلانیت و اندیشه ها. اگر تعقّل در سیره اهل‌بیت(ع) جدی گرفته شود، دینداری ما از سطحی‌گرایی نجات می‌یابد، و انقلابی‌گری ما از شور بی‌ثمر به پایداری حکیمانه ارتقا می‌یابد. 🔻 در غیر این صورت، جامعه‌ای که باید پیشرو در عقلانیت باشد، گرفتار همان سرگردانی تاریخی می‌شود که زیارت اربعین از آن هشدار می‌دهد. @Binesh_Rahbordi
در کتاب اصول کافی بخش عقل و جهل روایتی است به این مضمون: خداوند به آدم(ع) سه سرمایه بنیادین پیشنهاد کرد: عقل، حیا، دین. آدم عقل را برگزید. وقتی جبرئیل مأمور شد که «حیا و دین» را بازگرداند، آنان گفتند: ما مأموریم هر جا عقل باشد همراه او باشیم. یعنی عقل، محور و مادر فضایل است؛ دین و حیا بی‌عقل پایدار نمی‌مانند. پیام‌های کلیدی عقل بنیان دین است: دین نه صرفاً مجموعه‌ای از مناسک، بلکه نظامی عقلانی است. اگر عقل حذف شود، دین به خرافه یا تعصب کور تبدیل می‌شود. عقل مبدأ اخلاق است: حیا و دیگر فضائل اخلاقی زمانی معنا دارند که عقل آنها را در جای درست بنشاند. بدون عقل، حیا می‌تواند به انفعال یا ترس بدل شود. نظام همراهی: عقل، حیا و دین سه‌گانه‌ای هستند که یکدیگر را کامل می‌کنند، اما تقدم و اصالت از آنِ عقل است. @Binesh_Rahbordi
♦️ سیاست خارجی؛ استراتژی پایدار، سیاست اقتضائی در سیاست خارجی باید میان دو ساحت متمایز تفکیک کرد: 🔻 ساحت استراتژیک: بلندمدت و کلان؛ جایی که اهداف بنیادین یک ملت طراحی می‌شود. جمهوری اسلامی ایران در این سطح، راهبردهایی ثابت و تغییرناپذیر دارد: اخراج آمریکا از منطقه، نابودی رژیم صهیونیستی و حفظ استقلال ملی. 🔻 ساحت سیاسی: کوتاه‌مدت و اقتضائی؛ جایی که با توجه به شرایط محیطی و واکنش دشمن، تاکتیک‌ها تغییر می‌کند. در این سطح، ممکن است مذاکره‌ای انجام شود یا حتی درگیری نظامی رخ دهد، اما هیچ‌کدام به معنای تغییر در استراتژی کلان نیست. 📌 اینجا باید به یک نکته مهم اشاره کرد: برخی می‌گویند رهبر انقلاب فرموده بودند «نه مذاکره می‌شود و نه جنگ»، اما بعدها هم مذاکره شد و هم جنگ. این برداشت ناشی از خلط میان سطح راهبردی و سطح اقتضائی سیاست خارجی است. وقتی ترامپ از برجام خارج شد و دوازده پیش‌شرط تحقیرآمیز برای بازگشت گذاشت، رهبر انقلاب فرمودند «نه مذاکره می‌کنیم و نه جنگ خواهد شد.» و همین‌گونه هم شد: مذاکره‌ای با آن پیش‌شرط‌های مضحک انجام نشد. جنگی هم در همان مقطع شکل نگرفت. اما طبیعی است که در مقاطع بعد، بسته به شرایط، ممکن است مذاکره‌ای تاکتیکی یا درگیری‌ای محدود رخ دهد. این‌ها تغییر در سطح اقتضائی سیاست است، نه عدول از استراتژی کلان. ✅ جمع‌بندی: کسانی که می‌پندارند رهبر انقلاب در گفته‌های خود تناقض داشته‌اند، در حقیقت تفاوت این دو سطح را نمی‌شناسند. سیاست خارجی ایران در سطح استراتژیک پایدار و تغییرناپذیر است، اما در سطح سیاسی می‌تواند سیال و اقتضائی باشد. ✒محمد علی رنجبر ؛مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام 🔗 کانال بینش راهبردی: @Binesh_Rahbordi
هدایت شده از بینش راهبردی
🔻«تأثیر دهن‌لقی و بی‌صبری بر جریان تاریخ» 🖊 محمدعلی رنجبر 🔹امروز به‌مناسبت بیان رهبر انقلاب درباره‌ی نقش «دهن‌لقی» و «صبر نکردن» در تغییر سرنوشت تاریخی، نکات زیر قابل تأمل است: ▶️ دهن‌لقی و شتاب‌زدگی دهن‌لقی: افشای نابجا یا سخن‌پراکنی بی‌موقع بی‌صبری: شتاب در اقدام یا بیان مطالب قبل از آمادگی کامل هر یک از این خطاهای کوچک، می‌تواند روند حرکت یک جریان یا قیام را متوقف یا به عقب براند. ▶️ مثال تاریخی از امام صادق (ع) برخی شیعیان زودتر از موعد امامت امام صادق (ع) را برملا کردند. نتیجه: مخالفان فرصت یافتند تا مسیر قیام و مشروعیت‌بخشی را مختل سازند. این همان «تأثیر تاریخی» است که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند. ▶️ پیام راهبردی برای امروز 1. کنترل اطلاعات: پیش از افشای اخبار یا جزئیات پشت‌پرده، از انسجام درونی و آمادگی کامل اطمینان حاصل کنید. 2. تدبیر زمانی: صبر راهبردی، زمینه‌ساز موفقیت گام‌های بعدی است. 3. مسئولیت کلام: یک سخن نابجا یا غیردقیق می‌تواند واکنش‌های گسترده و غیرقابل‌پیش‌بینی به دنبال داشته باشد. ✅ جمع‌بندی: در هر حرکت سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی، خردجمعی، انضباط کلامی و تدبیر زمانی به‌اندازه‌ی ابزارهای مادی و قدرت نظامی سرنوشت‌سازند. مراقب زبان و شتاب خود باشیم تا کوچک‌ترین لغزش، موجب تغییر مسیر تاریخی نشود. @Binesh_Rahbordi
♦️ امنیت ملی؛ حاصل ضرب سه قدرت بنیادین 🖊 محمدعلی رنجبر امنیت ملی یک پدیده ایستا و صرفاً محصول تجهیزات یا مرزهای جغرافیایی نیست، بلکه برآیند یک منظومه چندبُعدی از قدرت است. اگر بخواهیم به زبان ساده فرمولی برای آن ارائه دهیم، می‌توان گفت: امنیت ملی = حاصل‌ضرب قدرت نظامی × قدرت اقتصادی × قدرت گفتمانی–اجتماعی 🔻 ۱. تولید قدرت نظامی هیچ ملتی بدون توان بازدارندگی سخت نمی‌تواند از حاکمیت خود حفاظت کند. قدرت نظامی در عصر جدید تنها به معنای تعداد تانک و موشک نیست، بلکه به‌معنای دسترسی به فناوری‌های پیشرفته، سازماندهی هوشمند نیروها، و توان بازدارندگی در برابر دشمنان بالقوه است. کاهش این توان، به‌سرعت ضریب امنیت ملی را پایین می‌آورد، هرچند سایر حوزه‌ها قوی باشند. 🔻 ۲. تولید ثروت اقتصادی قدرت اقتصادی پشتوانه مادی امنیت است. جامعه‌ای که توان تولید ثروت و توزیع عادلانه آن را نداشته باشد، نه می‌تواند هزینه‌های دفاعی را تأمین کند و نه انسجام اجتماعی را پایدار نگه دارد. اقتصادِ مولد و مقاومتی، امنیت را از حالت شکننده خارج می‌سازد و به آن عمق و استمرار می‌بخشد. 🔻 ۳. تولید گفتمان ایدئولوژیک و انسجام اجتماعی در نهایت، آنچه ملت‌ها را گرد هم می‌آورد و پای هزینه‌های امنیت می‌ایستاند، قدرت اجتماعی و گفتمان جذاب است. جامعه‌ای که ایدئولوژی و روایت مسلط خود را نتواند بازتولید کند، ولو ثروتمند و مجهز باشد، دچار شکاف‌های درونی و فرسایش امنیت خواهد شد. این همان «قدرت نرم» است که از دل انسجام اجتماعی و توان روایت‌گری برمی‌خیزد. ✅ جمع‌بندی اگر یکی از این سه پایه دچار ضعف شود، امنیت ملی نیز به همان نسبت آسیب‌پذیر می‌شود. فرمول امنیت، فرمول جمع نیست که کمبود یک عامل با دیگری جبران شود؛ بلکه فرمول ضرب است: هر عاملِ ضعیف، حاصل کل را پایین می‌کشد. 🔹 قدرت نظامی بدون پشتوانه اقتصادی و انسجام اجتماعی، پایدار نیست. 🔹 قدرت اقتصادی بدون بازدارندگی نظامی، امنیت نمی‌آورد. 🔹 و هیچ‌یک بدون گفتمان اجتماعی–ایدئولوژیکِ جذاب، به وحدت و پایداری منجر نمی‌شوند. 📌 امنیت ملی زمانی ارتقا می‌یابد که این سه توان در کنار هم و در تعامل با یکدیگر تقویت شوند. 🔗 کانال بینش راهبردی: @Binesh_Rahbordi
♦️ ولایت متقابل؛ بستر فراموش‌شده امر به معروف و نهی از منکر 🖊 محمدعلی رنجبر قرآن کریم در آیه‌ای کلیدی می‌فرماید: «وَالمُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بَعضُهُم أَولِياءُ بَعضٍ يَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَيَنهَونَ عَنِ المُنكَر…» (توبه/۷۱) در این آیه، خداوند متعال رابطه‌ای ظریف و عمیق میان «ولایت متقابل» و «امر به معروف و نهی از منکر» را ترسیم می‌کند. 🔻 ۱. ولایت، زیربنای امر و نهی پیش از آنکه سخن از امر به معروف و نهی از منکر به میان آید، قرآن حقیقتی بنیادین را مطرح می‌کند: «بَعضُهُم أولياءُ بَعض». یعنی مؤمنان و مؤمنات، همگی اولیای یکدیگرند. این ولایت صرفاً یک پیوند حقوقی یا تشکیلاتی نیست، بلکه پیوندی قلبی و درهم‌تنیده است. 🔻 ۲. تفاوت نگاه قرآنی با نگاه سطحی اگر امر به معروف و نهی از منکر را صرفاً به‌معنای توبیخ و سرزنش ناگهانی بفهمیم، دچار خطا شده‌ایم. نگاه قرآنی برعکس است: امر و نهی باید بر بستری از اعتماد، محبت و خیرخواهی متقابل صورت گیرد. پیش از هر تذکر، باید مخاطب باور کند که ما از سر دلسوزی سخن می‌گوییم. امر و نهیِ بدون محبت، بیشتر به نزاع و لجاجت می‌انجامد تا هدایت. 🔻 ۳. ترتیب قرآنی تأمل در ترتیب آیه نکته‌ای مهم را آشکار می‌سازد: ولایت متقابل → «بعضهم اولیاء بعض» امر و نهی → «یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر» یعنی بدون تحقق ولایت و پیوند قلبی، امر به معروف و نهی از منکر نه تنها مؤثر نیست، بلکه چه‌بسا نتیجه معکوس دهد. 🔻 ۴. پیام تربیتی امروز برای جامعه امروز، این آیه پیامی روشن دارد: اگر می‌خواهیم امر به معروف و نهی از منکر اثرگذار باشد، باید قبل از هر چیز، سرمایه عاطفی و ولایی میان آمر و مأمور به معروف شکل بگیرد. باید مخاطب احساس کند ما خیرخواه او هستیم. باید بداند که ما حاضر به فداکاری برای اوییم. باید دل او برای ما بتپد و دل ما برای او. تنها در این صورت است که امر و نهی به‌جای تقابل، به گفت‌وگو درون خانواده ایمانی تبدیل می‌شود؛ گفت‌وگویی که ریشه در محبت دارد و به رشد و اصلاح ختم می‌شود. ✍️ به بیان دیگر: امر و نهی، فرزند ولایت است. اگر ولایتی نباشد، امر و نهی قرآنی هم شکل نمی‌گیرد. 🔗 کانال بینش راهبردی: @Binesh_Rahbordi
♦️ وضعیت تعلیق؛ نه جنگ، نه صلح، نه رشد امروز اقتصاد ایران در یک وضعیت تعلیقی گرفتار شده است. بورس در رکود است، سرمایه‌گذار نمی‌داند فردا چه خواهد شد، تولیدکننده دست به توسعه نمی‌زند، و حتی تجّار از ترس نوسانات ارزی و تحریم‌های جدید دست نگه داشته‌اند. این حالت بلاتکلیفی همان وضعیت «نه جنگ ـ نه صلح» است؛ وضعیتی که نه امنیت برای کار و تولید می‌آورد، نه اجازه تصمیم‌گیری بلندمدت به فعالان اقتصادی می‌دهد. این دقیقاً همان چیزی است که دشمن دنبال می‌کند: ایجاد یک فضای ابهام و بی‌ثباتی تا قدرت اقتصادی ما فرسوده شود، انسجام اجتماعی تخریب گردد و در نهایت شورش علیه حاکمیت شکل گیرد. 🔻 راه‌های برون‌رفت: بازطراحی بازدارندگی در سه محور (با آرمان‌گرایی واقع‌بین) ✅ اقتصادی – شکستن فضای تعلیق حمایت از بورس و سرمایه‌گذاری نه با وعده، بلکه با «تضمین‌های قانونی» و جلوگیری از تصمیمات لحظه‌ای. معافیت مالیاتی و تسهیلات ویژه برای بنگاه‌هایی که سرمایه جدید جذب کنند یا صادرات غیرنفتی را افزایش دهند. استفاده واقع‌بینانه از ظرفیت همسایگان: تهاتر انرژی با عراق، پیمان پولی با ترکیه، و گسترش تجارت مرزی با آسیای میانه. سرمایه‌گذاری در پروژه‌های مشترک زیرساختی (کریدور شمال–جنوب، بنادر جنوبی) برای ایجاد ثبات در چشم فعالان اقتصادی. ✅ امنیتی – بازدارندگی فعال نمایش هوشمند بخشی از توان پهپادی و موشکی برای افزایش هزینه تهدید. عملیات سایبری محدود علیه دشمنان منطقه‌ای برای انتقال پیام قدرت، بدون افتادن در دام جنگ مستقیم. ابتکار عمل در بحران‌های منطقه‌ای (مانند عراق، سوریه و یمن) تا دشمن احساس کند هر تهدیدی می‌تواند بازتاب فوری داشته باشد. ✅ اجتماعی – بازسازی اعتماد عمومی شفاف‌سازی با مردم: بیان اینکه ما در «جنگ نرم اقتصادی» هستیم و هزینه‌ها طبیعی است. تقویت عدالت اقتصادی در سیاست‌های حمایتی؛ نه صرفاً توزیع پول، بلکه حمایت هدفمند از دهک‌های پایین و مشاغل مولد. تولید یک گفتمان مقاومتِ واقع‌بین: تأکید بر سختی‌ها اما همراه با ارائه راه‌حل‌های عملی و امیدآفرین. 🔑 جمع‌بندی برون‌رفت از وضعیت تعلیق با «آرمان‌گرایی واقع‌بین» ممکن است. نه آرمان‌گرایی غیرواقع‌بین و شعارزدگی، نه تکنوکراسی کوتاه‌نگر و منفعل؛ بلکه با ترکیب راهبرد کلان آرمانی و راه‌حل‌های عملی و واقع‌بینانه می‌توان دشمن را به انتخاب‌های پرهزینه کشاند. دکتر محمد علی رنجبر؛ مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام 🔗 کانال بینش راهبردی: @Binesh_Rahbordi
♦️ بازگشت قطعنامه‌ها؛ آزمون واقع‌بینی در سیاست خارجی 🖋دکتر محمد علی رنجبر یکی از مهم‌ترین دستاوردهای برجام برای ایران، «لغو شش قطعنامه فصل هفتمی شورای امنیت» بود. این قطعنامه‌ها ایران را به‌عنوان «تهدید علیه صلح و امنیت بین‌المللی» معرفی کرده بودند و زمینه فشارهای گسترده سیاسی، امنیتی و اقتصادی را فراهم می‌کردند. اکنون با فعال‌شدن مکانیسم موسوم به اسنپ‌بک (Snapback)، همه آن قطعنامه‌ها می‌توانند دوباره بازگردند. این یعنی ایران بار دیگر در معرض همان فضای سخت و تهدیدزا قرار می‌گیرد؛ فضایی که هم دست قدرت‌های غربی را برای فشار باز می‌کند و هم مسیر تعاملات اقتصادی و سیاسی کشور را پیچیده‌تر می‌سازد. 🔻 دو اشتباه در تحلیل برجام 1. مخالفانی که غلو کردند برخی از ابتدا برجام را «هیچ»، «کاغذپاره»، و حتی «بدتر از ترکمانچای» یا «جام زهر» دانستند. این در حالی بود که دستاورد حقوقی آن ـ لغو شش قطعنامه شورای امنیت ـ واقعی و قابل اعتنا بود و نمی‌شد آن را نادیده گرفت. 2. موافقانی که مبالغه کردند از سوی دیگر، عده‌ای برجام را «فتح‌الفتوح» و پایان همه تحریم‌ها معرفی کردند. این مبالغه نیز خطا بود؛ زیرا تحریم‌های یک‌جانبه و ساختاری آمریکا و اروپا همچنان باقی مانده بود. ✅ واقعیت این است: برجام توانست تحریم‌های شورای امنیت را بردارد، اما نتوانست سازوکار تحریم‌های یک‌جانبه و چندلایه غرب را از بین ببرد. امروز با خطر بازگشت همان قطعنامه‌ها، ضعف نگاه‌های اغراق‌آمیز هر دو طرف آشکار می‌شود. 🔻 پیامدهای بازگشت قطعنامه‌ها بازگشت ایران به موقعیت «متهم امنیتی» در نظام بین‌الملل. سخت‌تر شدن فضای سرمایه‌گذاری و تجارت خارجی. افزایش مشروعیت بین‌المللی برای تحریم‌ها و فشارهای جدید. بهره‌برداری تبلیغاتی دشمن برای القای انزوا و بی‌ثباتی ایران. 🔑 راه برون‌رفت 1. دیپلماسی فعال و پیش‌دستانه: افشای استفاده سیاسی و غیرقانونی از سازوکار اسنپ‌بک. 2. بازدارندگی چندلایه: اقتصادی، حقوقی، رسانه‌ای و نه صرفاً نظامی. 3. تنوع‌بخشی به شرکای اقتصادی و سیاسی: تقویت پیوند با شرق و جنوب جهانی. 4. انسجام داخلی: مدیریت دقیق اقتصاد و تقویت سرمایه اجتماعی تا فشار خارجی به شکاف داخلی تبدیل نشود. 📌 جمع‌بندی برجام نه «ترکمانچای جدید» و «جام زهر» بود، چنان‌که مخالفان غلو کردند؛ و نه «فتح‌الفتوح»، چنان‌که موافقان مبالغه کردند. امروز با تهدید بازگشت قطعنامه‌ها، بیش از هر زمان به واقع‌بینی در سیاست خارجی نیاز داریم: نه شعارزدگی، نه ساده‌انگاری؛ بلکه دیپلماسی فعال، انسجام داخلی و بازدارندگی هوشمند. *مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام 🔗 کانال بینش راهبردی: @Binesh_Rahbordi
♦️ اقتصاد و امنیت؛ پیوند حیاتی در کلام امیرالمؤمنین(ع) 🖊 محمدعلی رنجبر امام علی(ع) در فرمان معروف خود می‌فرمایند: «فَالْجُنُودُ بِإِذْنِ اللهِ حُصُونُ الرَّعِيَّةِ، وَزَيْنُ الْوُلاَةِ، وَعِزُّ الدِّينِ، وَسُبُلُ الاَْمْنِ، وَلَيْسَ تَقُومُ الرَّعِيَّةُ إِلاَّ بِهِمْ. ثُمَّ لاَ قِوَامَ لِلْجُنُودِ إِلاَّ بِمَا يُخْرِجُ اللهُ لَهُمْ مِنَ الْخَرَاجِ الَّذِي يَقْوَوْنَ بِهِ عَلَى جِهَادِ عَدُوِّهِمْ، وَيَعْتَمِدُونَ عَلَيْهِ فِيمَا يُصْلِحُهُمْ وَيَکُونُ مِنْ وَرَاءِ حَاجَتِهِمْ.» 🔻 سه نکته کلیدی در نگاه علوی: 1️⃣ سپاه، دژ جامعه است امنیت سیاسی و اجتماعی بدون قدرت دفاعی ممکن نیست. امام(ع) می‌فرمایند سپاهیان حصن و زینت والیان‌اند؛ یعنی حیثیت دین و دولت، در گرو اقتدار دفاعی است. 2️⃣ سپاه بدون اقتصاد پایدار نمی‌ماند امام تصریح می‌کنند که «قوام سپاه به خراج است». امنیت بدون پشتوانه مالی و اقتصادی، به‌سرعت فرسوده می‌شود. اقتصاد، تغذیه‌کننده امنیت است. 3️⃣ اقتصاد سالم، امنیت پایدار می‌آفریند خراج و مالیات، نه‌فقط برای پرداخت حقوق، بلکه برای توان جهاد، اصلاح امور و رشد جامعه ضروری است. اقتصاد و امنیت، دو رکن وابسته‌اند. 🔻 پیام امروز امروز هم باید همین حقیقت علوی را به یاد داشته باشیم: امنیت پایدار بدون معیشت سالم نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی امکان‌پذیر نیست. حقوق پایین این نیروها تهدیدی مستقیم برای تاب‌آوری ملی است. اگر تاب‌آوری اجتماعی و خانوادگی آنان تضعیف شود، کل جامعه در معرض خطر قرار می‌گیرد. نمونه روشن آن را در سوریه و لبنان دیدیم؛ جایی که ضعف اقتصادی و فشار معیشتی، بارها جبهه مقاومت را در معرض تهدید قرار داد. 🔑 جمع‌بندی راهبردی امام علی(ع) یک معادله شفاف ارائه می‌دهند: رعیت به سپاه نیاز دارد. سپاه به اقتصاد نیاز دارد. اقتصاد سالم + سپاه مقتدر = امنیت پایدار و عزّت دین و دولت. پس باید مراقب باشیم؛ ضعف اقتصادی، مستقیماً امنیت ملی را تهدید می‌کند. مراقبت از معیشت نیروهای نظامی و امنیتی، نه یک لطف، که یک ضرورت راهبردی برای حفظ کشور است. 🔗 کانال بینش راهبردی: @Binesh_Rahbordi
بزرگترین خطای آقای روحانی این بود که مسائل ملی را جناحی می‌کرد. امروز هم بجای رفتار بزرگوارانه در بزنگاه‌ها، با تکرار همان روش، فضای کشور را ملتهب می‌کند. غلو در برجام نتیجه‌اش غلو در مخالفت است؛ راه درست، قضاوت منصفانه و سخن عالمانه است. @Binesh_Rahbordi
🔺 چگونه چین اقتصاد خود را حل و فصل کرد؟ 🖊 محمدعلی رنجبر* رشد خیره‌کننده‌ی اقتصاد چین از اواخر قرن بیستم تا امروز یکی از مهم‌ترین تحولات جهان معاصر است. کشوری که تا دهه ۱۹۷۰ میلادی یک اقتصاد کشاورزی فقیر و درگیر مشکلات داخلی بود، امروز به دومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شده است. پرسش اصلی این است: چین چگونه توانست اقتصادش را سامان دهد و به موتور رشد جهانی بدل شود؟ 🔹 ۱. تغییر رویکرد ایدئولوژیک رهبران پس از مائو به‌ویژه دنگ شیائوپینگ درک کردند که اقتصاد بسته و دولتی دیگر پاسخ‌گو نیست. دنگ شعار معروفی داد: «مهم نیست گربه سیاه باشد یا سفید، مهم این است که موش بگیرد.» این جمله نماد یک تغییر بنیادین بود: عمل‌گرایی اقتصادی به‌جای ایدئولوژی محض. 🔹 ۲. اصلاحات کشاورزی و امنیت غذایی اولین گام، اصلاح کشاورزی بود. نظام کمون‌های خلقی مائو کنار گذاشته شد و زمین‌ها به خانواده‌ها برای کشت سپرده شد (سیستم مسئولیت خانوادگی). نتیجه این اصلاحات، افزایش سریع تولید و پایان قحطی‌های گسترده بود. این تغییر اعتماد مردم به حکومت را نیز تقویت کرد. 🔹 ۳. سیاست «درهای باز» و جذب سرمایه خارجی دنگ با ایجاد مناطق ویژه اقتصادی (مانند شنژن) درهای چین را به‌طور کنترل‌شده به روی سرمایه‌گذاران خارجی گشود. در این مناطق مالیات کمتر، قوانین ساده‌تر، و آزادی عمل بیشتر وجود داشت. این کار سرمایه و فناوری غربی را به چین کشاند و صادرات چین جهش یافت. 🔹 ۴. اقتصاد دوگانه: بازار در خدمت سوسیالیسم چین مدل خاص خود را ساخت: بازار در کنار حزب. مالکیت دولتی در بخش‌های راهبردی حفظ شد. بخش خصوصی در صنایع کوچک و متوسط رشد کرد. سرمایه‌گذاری خارجی زیر نظارت دقیق حزب هدایت شد. این ترکیب مانع از آشفتگی سیاسی شد و درعین‌حال امکان نوآوری و رقابت اقتصادی را فراهم کرد. 🔹 ۵. مدیریت تنش با آمریکا و جهان اگرچه چین از نظر ایدئولوژیک در جبهه کمونیسم بود، اما به‌طور هوشمندانه تنش با آمریکا را مدیریت کرد. پس از سفر نیکسون به پکن (۱۹۷۲)، چین روابط اقتصادی با غرب را گسترش داد و از این فرصت برای دسترسی به بازار، فناوری و سرمایه استفاده کرد. شعار راهبردی دنگ این بود: «قدرت خود را پنهان کنید و زمان بخرید.» 🔹 ۶. سرمایه‌گذاری در زیرساخت و آموزش چین به‌سرعت شبکه عظیم جاده، بندر، نیروگاه و راه‌آهن ساخت. همزمان، در آموزش علوم و مهارت سرمایه‌گذاری عظیمی انجام داد و دانشجویان زیادی را به غرب فرستاد. این سرمایه انسانی موتور نوآوری و توسعه صنعتی چین شد. 🔹 ۷. رفاه اقتصادی به‌عنوان پایه مشروعیت سیاسی چین اصلاحات اقتصادی را بدون اصلاحات سیاسی لیبرال اجرا کرد. حزب کمونیست قدرت مطلق را حفظ کرد، اما برای مشروعیت خود بر رفاه مردم و رشد اقتصادی تکیه زد. درواقع قرارداد اجتماعی جدید چنین بود: «ما آزادی سیاسی کامل نمی‌دهیم، اما زندگی شما را بهتر می‌کنیم.» 🔹 ۸. دستاوردها طی ۴۰ سال، صدها میلیون نفر از فقر خارج شدند. چین از یک اقتصاد کشاورزی عقب‌مانده به «کارخانه جهان» و سپس به بازیگر فناوری پیشرفته بدل شد. امروز چین یک قطب جهانی در تجارت، فناوری و سرمایه‌گذاری است و در برابر آمریکا به‌عنوان یک رقیب جدی ایستاده است. ✅ جمع‌بندی چین توانست اقتصادش را با ترکیبی از عمل‌گرایی اقتصادی، کنترل سیاسی، جذب هدفمند سرمایه خارجی، و تمرکز بر رفاه مردم حل و فصل کند. فرمول موفقیت چین چنین بود: بازار باز + حزب مقتدر + مدیریت تنش خارجی = رشد پایدار. * مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم ع 🔗 @Binesh_Rahbordi
♦️ مدل مطلوب برای ایران؛ بین چین و شوروی 🖊 محمدعلی رنجبر* ۱. اجتناب از خطای شوروی خطای اصلی شوروی این بود که «اصلاحات سیاسی را زودتر از اصلاحات اقتصادی» آغاز کرد. گورباچف با شعار گلاسنوست فضای سیاسی را باز کرد، اما اقتصاد همچنان ناکارآمد و پر از کمبود بود. 🔻 نتیجه: با باز شدن رسانه‌ها و آزادی بیان، همه نارضایتی‌های قومی، اقتصادی و ایدئولوژیک همزمان فوران کرد. پایه اقتدار حزب از درون فروریخت و کشور تجزیه شد. 📌 ایران باید از این تجربه بیاموزد: اگر اولویت به باز شدن سیاسی غرب‌گرا داده شود، پیش از آنکه اقتصاد بهبود یابد، جامعه وارد فاز بی‌ثباتی می‌شود و نفوذ بیرونی تشدید می‌گردد. ۲. بهره‌گیری از درس چین نقطه قوت چین در این بود که دنگ شیائوپینگ ابتدا اقتصاد را باز کرد، آن هم به‌صورت تدریجی و کنترل‌شده، در حالی‌که حزب کمونیست اقتدار سیاسی‌اش را حفظ کرد. فرمول او ساده بود: «رفاه اقتصادی را افزایش می‌دهم، اما خط قرمز من اقتدار سیاسی است.» 📌 ایران نیز می‌تواند مشابه همین مسیر عمل کند: اقتدار سیاسی و استقلال ایدئولوژیک حفظ شود. درهای اقتصاد به‌صورت گزینشی و هدفمند باز گردد (مثلاً در حوزه انرژی‌های نو، ترانزیت منطقه‌ای، فناوری اطلاعات، صنایع دانش‌بنیان). سرمایه‌گذاری خارجی و انتقال فناوری نه به‌صورت رهاشده، بلکه با قوانین شفاف و نظارت دقیق صورت گیرد. ۳. تفاوت‌های ایران با چین 🔹 ایدئولوژیک: ایران یک نظام انقلابی با هویت ضد استکباری است. نزدیکی مستقیم به آمریکا – مثل چین دهه ۷۰ – نه ممکن است و نه مطلوب. 🔹 مزیت ساختاری: ایران برخلاف چینِ آن زمان، از موقعیت ژئوپلیتیک ممتاز برخوردار است (خلیج فارس، اوراسیا، انرژی، مسیرهای ترانزیت). این یعنی ایران می‌تواند بدون آمریکا هم به یک بازیگر مهم منطقه‌ای و جهانی در اقتصاد تبدیل شود. 📌 بنابراین، مدل ایران باید بر محور همسایگان، شرق (چین، روسیه، هند)، و جهان اسلام استوار باشد، نه انتظار آشتی بنیادین با غرب. ۴. مسیر پیشنهادی برای ایران الف) اقتدار سیاسی پایدار شرط اول هر توسعه پایدار، ثبات سیاسی است. ایران باید انسجام داخلی را حفظ کند و جلوی شکاف‌های قومی–فرقه‌ای را با عدالت اقتصادی و مشارکت اجتماعی بگیرد. اعتماد مردم نه با شعار، بلکه با کارآمدی، شفافیت و عدالت بازتولید می‌شود. ب) باز شدن اقتصادی گزینشی ایجاد مناطق آزاد و ویژه اقتصادی واقعی، نه صرفاً اسمی و پر از رانت. تسهیل محیط کسب‌وکار برای کارآفرینان داخلی. جذب سرمایه خارجی در حوزه‌های مشخص و همراه با الزام انتقال فناوری. ج) مشروعیت اقتصادی در گام بعد از انقلاب، مشروعیت سیاسی بیش از هرچیز به رفاه و معیشت مردم وابسته است. اگر مردم بهبود ملموس در زندگی روزمره‌شان ببینند، وفاداری‌شان به نظام تقویت می‌شود. د) مدیریت تنش با آمریکا مسیر ایران نباید مثل شوروی به تقابل مطلق و پرهزینه ختم شود. نباید هم به‌سمت سازش‌کاری مطلق برود. باید تنش را کنترل و مدیریت کرد: ▫️ خنثی‌سازی فشارهای حداکثری. ▫️ اجتناب از درگیری مستقیم. ▫️ حفظ استقلال و ایدئولوژی. به‌بیان ساده: «نه تسلیم، نه تقابل مستقیم؛ بلکه مدیریت هوشمند تنش.» 🔑 جمع‌بندی ایران باید مدلی میان چین و شوروی انتخاب کند: مثل چین: اصلاحات اقتصادی تدریجی، رفاه ملموس برای مردم، و اقتدار سیاسی در رأس. برخلاف شوروی: پرهیز از آزادی سیاسی بی‌قاعده و زودهنگام که اقتدار مرکزی را تضعیف کند. با ویژگی خاص ایران: تکیه بر ژئوپلیتیک منطقه‌ای، همکاری با شرق و همسایگان، و حفظ استقلال ایدئولوژیک. 📌 به‌عبارت دیگر، مدل مطلوب ایران ترکیبی است از اقتدار سیاسی، باز شدن اقتصادی کنترل‌شده، و استفاده از موقعیت ژئوپلیتیک به‌عنوان پیشران توسعه. * مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم ع @Binesh_Rahbordi