✅اظهار عجز نزد ستمپیشه ابلهیست
📝پاسخی به یادداشت آقای زیدآبادی
✍ محمدطائبیاصفهانی
🔹اشاره
جناب آقای زیدآبادی در یادداشت اخیر خود، در حمایت از بیانۀ اصلاحات درباره تعلیق داوطلبانۀ غنیسازی، غنیسازی را به «توتمپرستی» تشبیه کرده و پرسیدهاست:
⁉️آیا کشور در خدمت غنیسازی است یا غنیسازی در خدمت کشور؟ ایشان با استناد به سخنی از حضرت مسیح (ع) در انجیل نوشتهاند: همانطور که «سبت برای انسان است، نه انسان برای سبت»، غنیسازی نیز باید ابزاری در خدمت مصالح کشور باشد، نه اینکه کشور فدای آن شود.
https://eitaa.com/ahmadzeidabad/990
🔹پاسخ پرسش ایشان:
روشن است که غنیسازی نه «توتم» است و نه امری مقدس و غیرقابل نقد؛ بلکه ابزاری راهبردی برای استقلال و پیشرفت ایران اسلامی است. ما نیز مانند شما آن را -همچون هر فناوری دیگر- در خدمت کشور و منافع ملی میدانیم، نه برعکس.
مشکل از جایی آغاز میشود که قدرتهای سلطهگر میخواهند این خدمت را تعطیل کنند و کشور را از یکی از ابزارهای کلیدی توسعه و اقتدار محروم سازند. هم منطق عقلایی و هم منطق دینی میگوید باید در برابر این زیادهخواهی ایستاد نه اینکه داوطلبانه بدان تن داد!
✅منطق عقلایی
جناب آقای زیدآبادی، شما خوب میدانید که ایران بدون دسترسی به فناوریهای پیشرفته نمیتواند آیندهای مستقل داشته باشد. پرسش این است: اگر امروز در برابر فشار زورگویان غنیسازی را تعلیق کنیم، مرز این عقبنشینی کجاست؟ آیا تضمینی هست که فردا نگویند موشک نمیخواهید؟ ماهواره نمیخواهید؟ نانو و بیوتکنولوژی هم لازم نیست؟ و ...
آیا شما تضمین میدهید که با این عقبنشینی، پروندۀ فشارها و زیادهخواهیها بسته شود؟
تجربه نشان داده هر عقبنشینی تنها خواستههای بعدی را گستردهتر میکند:
اظهارِ عجز نزدِ ستمپیشه ابلهیست
اشک کباب موجب طغیان آتش است
✅ منطق دینی
خداوند متعال در قرآن کریم به روشنی میفرماید:
«وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ» (بقره:۱۲۰)
یعنی رضایت قدرتهای سلطهگر تنها در گرو پیروی کامل از راه آنان است؛ نه با یک تعلیق، نه با ده عقبنشینی.
و در ادامه هشدار میدهد: من راه هدایت را در قرآن به شما نشان دادهام؛ پس اگر از خواستههای آنان پیروی کنید، پیوند ولایت و نصرتالهی از شما بریده خواهد شد و پشتوانۀ الهی را از دست خواهید داد.
«قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ، مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ»
⬅️ بنابراین مشکل «توتمپرستی» نیست؛مشکل این است که اگر هر بار در برابر فشار خارجی کوتاه بیاییم، استقلال ملی و عزّت ایران قدم به قدم قربانی خواهد شد.
شما که به چنین سرنوشتی برای ایران رضایت نمیدهید، جناب آقای زیدآبادی؟
🌐 @Mtaebi
@Andishehislam
✅شباهت جبهه اصلاحات امروز با حزب دمکرات اجتماعیون عامیون عصر مشروطه
🖋دکتر موسی نجفی
🔹جبهه اصلاحات در ایران امروز از نظر تاریخی بسیار شبیه فرقه و یا حزب دمکرات در دوران مشروطیت است ؛ دمکراتهای افراطی (یا همان فراکسیون اجتماعیون عامیون در مجلس) ابتدا انقلابیون دو آتشه و داغ بودند ( مثل تقی زاده و سید ضیا طاطبایی ) سپس لیبرال و آزادیخواه افراطی شدند و در نهایت سر از دربار رضاخانی در آوردند.
🔹جذب جوانان پرشور و ساده دل وطندوست و مخالفت با علمای دینی اصیل و تشکیل انجمنهای سری برای کسب قدرت و در نهایت روابط آشکار و پنهان با سفارت انگلیس در کارنامه دمکراتها خودنمایی میکند.
🔹اما در این طرف تاریخ یعنی حال حاضر ایران معاصر پستی و بلندیهای سیاسی و فکری اصلاح طلبان در قبال ارزشهای انقلاب اسلامی و مواضع ذلت بارشان نسبت به کدخدایی غرب و تضعیف مقاومت ملی و بخصوص دیدگاههای حقارت آمیزشان نسبت به مذاکره و سازش این شبیه سازی را هرچه بیشتر شفاف و عبرت آموز و خطرناک جلوه می دهد .
🌐کانال دکتر موسی نجفی
@Andishehislam
📛نقدی از جنس دغدغههای فرهنگی، نه انگیزههای سیاسی
📝بازخوانی سیاستگذاری فرهنگی در دولت دکتر پزشکیان
✍️ محمد لیاقت
🔹با اذعان به ویژگیهای شخصیتی رئیسجمهور محترم، جناب آقای دکتر پزشکیان—از جمله دینداری، تلاشگری، و ارتباط صمیمانه با مردم—و با احترام به کوششهای ایشان در مسیر رفع مشکلات عمومی، این یادداشت صرفاً از منظر فرهنگی و با رویکردی آسیبشناسانه به برخی روندهای سیاستگذاری فرهنگی در دولت ایشان میپردازد؛ بیآنکه انگیزهای سیاسی یا جناحی در میان باشد.
🔹 به نظر میرسد بخشی از اقدامات واگرایانه در حوزه فرهنگ، نه حاصل اراده مستقیم رئیسجمهور، بلکه محصول کنشگری شبکهای از نهادها و جریانهای تأثیرگذار است که در حال بازتعریف چشمانداز فرهنگی کشور بر اساس منطق و اهداف خاص خود هستند. این روند، در صورت فقدان نظارت راهبردی، میتواند به سیاستگذاریهایی منجر شود که از منظر انسجام فرهنگی، هویت ملی، و پایداری تمدنی، مخاطرهآمیز تلقی شوند.
🔹در این چارچوب، سه خلأ کلیدی در سطح مدیریت کلان فرهنگی قابل تأمل است:
1⃣فقدان پایگاه معرفتی دینی منسجم: که امکان درک موقعیتهای حساس فرهنگی و تشخیص مرزهای مشروعیت در سیاستگذاری را فراهم کند. برخی از اظهار نظرهای مسئولین، بیش از هر چیزی تداعی کنندهی اسلام فرهنگی است که هر نوع اقدام حقوقی و اجتماعی را در راستای تحقق ارزشهای دینی محکوم میداند. شاید بتوان گفت که این امر، خطرناکترین خلأی است که چشم انداز مطلوبی را در امر فرهنگ، برای دولت محترم نوید نمیدهد.
2⃣نبود عقلانیت راهبردی در تحلیل ساختار فرهنگی: که بتواند با بهرهگیری از دادههای تجربی، روندهای فرهنگی را در افق بلندمدت تحلیل کرده و از تصمیمگیریهای مقطعی و واکنشی جلوگیری کند.
3⃣کمبود بینش تمدنی در مواجهه با پیامدهای فرهنگی توسعه: که بتواند نسبت به آثار واگرای برخی سیاستها در حوزه سبک زندگی، هویت نسلی، و انسجام اجتماعی، حساسیت لازم را ایجاد کند.
🔹در چارچوب تحلیل فرهنگی، تصویب قانونی که به زنان امکان استفاده از وسایل نقلیه موتوری را در فضای عمومی میدهد، هرچند در نگاه نخست ممکن است بهعنوان یک مسئلهی خُرد و کماهمیت تلقی شود، اما در بستر تحولات اجتماعی و فرهنگی، واجد پیامدهایی است که نمیتوان از آن چشم پوشید.
🔹 سیاستگذار فرهنگیِ آگاه و مسئول، ناگزیر است این پدیده را نه صرفاً در سطح حقوق فردی، بلکه در نسبت آن با ساختارهای هویتی، الگوهای جنسیتی، و نظم نمادین جامعه مورد ارزیابی قرار دهد. یکی از نخستین آثار چنین سیاستی، بازتعریف مرزهای جنسیتی در فضای عمومی است؛ مرزهایی که در سنت اسلامی بر مبنای مفهوم «عفت» و تمایز نقشهای اجتماعی زن و مرد شکل گرفتهاند. این بازتعریف، نهتنها الگوی حضور زنان در عرصههای عمومی را دگرگون میسازد، بلکه بهتدریج در سبک زندگی و بازنماییهای فرهنگی نیز اثرگذار خواهد بود.
🔹در این میان، خلأ آموزشهای فرهنگی و اخلاقی در نظام رسمی تعلیم و تربیت، فقدان چارچوبهای منسجم در حکمرانی فضای مجازی، و حضور جریانهای فرهنگی واگرا و فاقد انسجام هویتی، بستری فراهم کردهاند که در آن، سیاستهای ظاهراً خُرد میتوانند به تسریع فرآیندهای واگرایی فرهنگی و تضعیف انسجام اجتماعی منجر شوند. در چنین شرایطی، هرگونه سیاستگذاری در حوزهی سبک زندگی باید با حساسیت نسبت به لایههای پنهان فرهنگی و پیامدهای بلندمدت آن صورت گیرد، و از تقلیل مسائل فرهنگی به سطح مسائل خرد و کم اهمیت پرهیز کرد.
@Andishehislam
✅تبیین دیدگاه رهبر انقلاب در چالش حمایت از دولت و تعامل با غرب
🖋محمدعلی حیدری
🔹جریانهای ظاهربین
در سالروز شهادت امام رضا علیهالسلام، رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به ماهیت مذاکره با آمریکا و غیرقابل حل بودن ریشهای مشکل میان دو کشور، دیدگاه خود را اینگونه تبیین فرمودند: «این کسانی که تحلیل می کنند که چرا با آمریکا مذاکرهی مستقیم نمی کنید، مسائل تان را حل نمی کنید، به نظر من ظاهربینند. باطن قضیّه این نیست؛ این مسئله حلنشدنی است. او می خواهد که ایران گوشبهفرمان آمریکا باشد. ملّت ایران از چنین اهانت بزرگی بشدّت رنجیده می شود و در مقابل آن کسانی و آن کسی که چنین توقّع غلطی از ملّت ایران دارد، با همهی قدرت میایستد.»
این بیانات صریح، ناظر بر مواضع و تحلیلهای مطرحشده از سوی برخی جریانها و شخصیتها در داخل کشور بود که عبارت بودند از:
1️⃣نامه ۱۸۰ اقتصاددان و کارشناس علوم انسانی (۱۷ تیرماه): این گروه در نامهای خواستار فعالسازی مسیر دیپلماسی با آمریکا و اروپا شدند و نوشتند: «در عرصه روابط بینالملل، برداشت ما آن است که مردم ایران، ضمن آنکه در مقابل تجاوز بیگانه میایستند ... صلحدوست و مدافع تعامل با کشورهای مختلف جهان هستند. توصیه موکد ما آن است که ... مسیر دیپلماسی و مذاکره سازنده با آمریکا و اروپا فعال شود و از بروز مجدد جنگ و تداوم اعمال فشارهای اقتصادی جلوگیری شود.»
2️⃣بیانیه جبهه اصلاحات ایران: این جبهه در بیانیه خود آورد: «این جنگ نشان داد که ایران در دفاع از تمامیت ارضی خود مصمم و تواناست، اما همزمان روشن کرد که تداوم این مسیر، بدون بازسازی اعتماد ملی و گشودن باب تعامل سازنده با جهان، هزینههای انسانی، مالی و روانی بسیاری بر ملت تحمیل خواهد کرد. امروز، روان جمعی ایرانیان زخمی است و سایه ناامیدی و اضطراب، همچنان بر زندگی روزمره مردم سنگینی میکند. انتخاب شجاعانه آشتی ملی و ترک تخاصم در داخل و خارج کشور؛ با هدف اصلاح ساختار حکمرانی و بازگشت به اصل حاکمیت مردم از طریق برگزاری انتخابات آزاد و حذف نظارت استصوابی و از سوی دیگر پایان دادن به تنشزایی و انزوای بینالمللی، بکارگیری ابتکار هستهای برای خروج از بحران و اعلام آمادگی تعلیق داوطلبانه غنیسازی و پذیرش نظارت آژانس انرژی اتمی در قبال رفع کامل تحریمها، با هدف آغاز مذاکرات جامع و مستقیم با ایالات متحده آمریکا و عادیسازی روابط بر اساس عزت، حکمت و مصلحت همگرایی منطقهای برای ایجاد صلح پایدار و استفاده از فرصت تعامل با همسایگان، حمایت از تشکیل کشور مستقل فلسطین مطابق با خواست مردم این سرزمین، و همکاری با عربستان و دیگر کشورهای منطقه برای بازسازی تصویر ایران بهعنوان ملتی صلحجو و مسئول.»
3️⃣یادداشت دکتر ظریف در نشریه فارن پالسی: «هرچند دفاع قدرتمند ضروری است اما راهحلی پایدار مستلزم یک ابتکار عمل جسورانه دیپلماتیک و یک تغییر تاریخی برای ایران و منطقه است: گذار از پارادایم عمیقاً ریشهدار تهدید به پارادایم توانمندساز امکان. این گذار شامل موارد زیر است: گسترش روابط با همسایگان و کشورهای جنوب جهانی، ... از سرگیری گفت وگو با اروپا و ایالات متحده. ایالات متحده و اروپا – و نه فقط ایران – دارای منافع وجودی در تشویق تغییر پارادایم مورد بحث هستند. آنها با انتخاب جنگ در میانه مذاکرات، عملاً در دیپلماسی را بهروی خود بستهاند. اکنون بار مسئولیت تغییر مسیر بر دوش آنهاست، اگر انتظار پاسخ متقابل از سوی ایران را دارند. ایران نیز با مشارکت در یک گفت وگوی چندوجهی، آیندهنگر و نتیجهمحور، منافع زیادی بهدست میآورد – و مصائب عظیمی را دفع میکند. مسیر پیش رو میتواند شامل ایجاد یک شبکه منطقهای برای عدم اشاعه و همکاری هستهای صلحآمیز (طرح مناره)، احتمالاً همراه با یک توافق عدم تجاوز بین ایران و آمریکا باشد.»
4️⃣سخنان آقای روحانی: رئیس جمهور سابق نیز بر لزوم کاهش تنشها تأکید کرد و بیان داشت: «از لحاظ سیاست خارجی باید قدم برداریم. آنکه نظر و فکر مردم است، باید به بیرون و مسلمانان و منطقه هم کمک کنیم، خوب است. اما اگر دلسوزیای نسبت به دیگران منتهی شود به خانمانسوزی برای ملت ایران، غلط است و درست نیست. ما باید به فکر ملت خودمان باشیم در قدم اول. البته در حدی که مردم رضایت دارند به دیگران هم کمک کنیم و البته میکنیم. مردم ما خودشان اینچنین هستند. اگر ببینند حاکمیت از آنها میپرسد، مردم در جایی که امکانپذیر باشد، پاسخ مثبت میدهند…اگر بتوانیم روابط با اروپا، همسایگان و شرق و غرب، حتی تنش با آمریکا را در شرایطی که به نفع منافع ماست، کاهش دهیم، چه اشکالی دارد؟ نه تنها اشکال ندارد بلکه لازم و واجب است.»
ادامه در فرسته بعدی 👇👇👇
ادامه از فرسته قبلی 👆👆👆
5️⃣مواضع دکتر پزشکیان: رئیس جمهور نیز در سخنانی که ناظر بر «رد استقلال خواهی بوسیله مقاومت» تلقی می شد، اظهار داشت: «تازه من فکر نمی کنم با دعوا به جایی برسیم. فلا تدفعن صلحا دعاک علیه عدوک. صلحی که دشمن تو را به آن دعوت می کند تو دفع نکن…حرف نمیزنی؟ می خوای چکار کنی؟ میخواهی بجنگی؟ خب آمد و زد؛ الان برویم درست کنیم دوباره میآید میزند. یکی بگه می خوایم چکار کنیم؟ نباید احساسی با مساله برخورد کنیم.»
🔹تحلیل الگوی حمایتی رهبر معظم انقلاب از دولت
مجموع این مواضع و سخنان، به علاوه اظهارنظرهای برخی افراد دیگر، که می تواند منجر به تزلزل در یکدستی مقاومت مردم شود، واکنش مقام معظم رهبری را به دنبال داشت: «دیدند راهش این است که در داخل اختلاف ایجاد کنند، در داخل نفاق ایجاد کنند؛ البتّه عواملی هم در داخل دارند؛ عوامل صهیونیسم، عوامل آمریکا، هستند گوشه و کنار در کشور؛ به وسیلهی اینها و یا به وسیلهی کسانی که غفلت دارند از آنچه می گویند و از آنچه می نویسند، بین مردم اختلاف ایجاد کنند و چندصدایی در کشور به وجود بیاورند.» این «چند صدایی» مصداقی از همان پیشنهاد «تغییر پارادایم» است.
همچنین، تفکیک آمریکا از رژیم صهیونیستی و معرفی صرف رژیم صهیونیستی به عنوان مسبب اصلی جنگ، که با توصیه آقای ظریف توسط رئیس جمهور در مصاحبه کارلسون با ایشان مطرح شد، از سوی رهبر معظم انقلاب مردود دانسته شد و ایشان آمریکا را مقصر اصلی جنگ تحمیلی اخیر ۱۲ روزه معرفی کردند: «جنگ اخیر هم به خاطر همین بود. رژیم صهیونیست را پیش کردند، تحریک کردند، رضایت نشان دادند، کمک کردند برای اینکه به ایران حمله کند و به خیال خودشان کار ایران را تمام کند، کار جمهوری اسلامی را تمام کند! اینها تصوّر نداشتند که ایران در مقابل حرکت آنها آنچنان مُشتی به آنها خواهد زد که آنها را پشیمان خواهد کرد؛ این تصوّر را نداشتند.»
⁉️نکته قابل تأمل اینجاست که پس از آنکه حضرت آیتالله خامنهای نقد جدی خود را نسبت به دولت فعلی و برخی حامیان و خطدهندگان فکری آن مطرح فرمودند، حتی با تعابیری نظیر «ظاهربینی»، بر حمایت از دولت و شخص رئیس جمهور تاکید میکنند. اینجاست که این سؤال پیش میآید که الگوی حمایت در چنین شرایطی چیست؟
چنین بنظر می رسد که الگوی حمایتی ایشان، حمایت از دولت و رئیسجمهور در چهارچوب اصول و خطمشیهای کلان نظام جمهوری اسلامی باشد. این حمایت به معنای تأیید بیقیدوشرط تمامی مواضع یا اقدامات نیست، چرا که در همین سخنرانی، رهبر معظم با طرح نقدهای جدی، در واقع خطقرمزهای اساسی در عرصه سیاست خارجی، بهویژه در قبال آمریکا را یادآوری میکنند. از این منظر، الگوی حمایت، مشروط به پایبندی دولت به اصولی است که تضمینکننده عزت، استقلال و منافع ملت ایران باشد.
این الگو در عمل چنین ایجاب می کند که اول: دولت و حامیان آن از هرگونه اقدام یا سخنی که تضعیفکننده مواضع اصولی نظام در برابر زیادهخواهیهای آمریکا و غرب باشد، پرهیز کنند. دوم: نقدها همانند آنچه رهبری فرمودند، شفاف، مستدل و در جهت اصلاح رویهها بدون تخریب دولت باشد. سوم : رفتار دولت و همه دست اندرکاران بهطور مستمر رصد شود تا از انحراف از مسیر «مقاومت» و تکرار اشتباهات گذشته، مانند اتکای بیثمر بر مذاکره با آمریکا به عنوان راهحل اصلی جلوگیری شود.
ادامه در فرسته نهایی 👇👇👇
ادامه از فرسته قبلی 👆👆👆
🔹ضرورت مراقبت از انسجام ملی بر محور گفتمان مقاومت
در صورتی که نقد جدی و پایش مستمر به درستی انجام نگیرد و برخی جریانهای فکری و سیاسی، بار دیگر بدون درسآموزی از گذشته، بر طبل مذاکرهٔ مستقیم با آمریکا بکوبند، پیامد بسیار سنگین شکافافکنی در وحدت ملی را به دنبال خواهد داشت چرا که تجدید حیات گفتمان مذاکرهمحوری، عملاً به معنای ایجاد یک «گفتمان رقیب» در مقابل گفتمان «مقاومت و عزت» است. این عمل به قطببندی جامعه و تضعیف روحیه مقاومت و اعتماد به نفس ملی که با هزینههای گزاف به دست آمده، می انجامد. همچنین دشمن اصلی (آمریکا) با مشاهدهٔ این چندصدایی و اختلافنظر داخلی، آن را نشانهای از ضعف و اختلاف در صفوف جمهوری اسلامی تلقی کرده و بر فشارها و تحریمهای خود میافزاید تا طرفداران مذاکره را تحت فشار بیشتری قرار دهد و امتیازات بیشتری بدست آورد. این سناریو، «تنها ماندن رهبری» را به دنبال خواهد داشت که انذارهایش بیپاسخ میماند، هشدارهایش در رسانهها و محافل کمتر بازتاب مییابد یا با تفسیرها و تحلیلهای مخالف و کمرنگکننده همراه میشود. در این شرایط، رهبری نه تنها باید به هدایت کلان مقابله با دشمن خارجی بپردازد، بلکه باید بخشی عمده از انرژی و وقت خود را صرف مدیریت اختلافات داخلی و تصحیح انحرافات استراتژیک کند. این امر موقعیت نظام را در تقابل با دشمنان پیچیدهتر و آسیبپذیرتر میسازد.
تاریخچه مذاکرات ایران و غرب به وضوح نشان داده که چرخه معیوب زیر تکرار شده است: مذاکره → امتیازدهی یکطرفه از سوی ایران → عدم عمل طرف غربی به تعهدات → تشدید فشارها و تحریمها → ایجاد ناامیدی و اختلاف داخلی → تقاضای دور جدید مذاکره برای رفع فشار!
بازگشت به این چرخه، به معنای نادیده گرفتن تجربههای گرانبهای گذشته و تحمیل هزینههای مضاعف اقتصادی و روانی بر ملت ایران است. حمایت مشروط همراه با نقد و پایش جدی، در واقع یک مکانیزم دفاعی حیاتی برای جلوگیری از وقوع همین سناریوی شوم است.
@Andishehislam
🔹مرحلهای است در نهی از منکر با عنوان «انکار قلبی»؛ یعنی اگر نتوانستی به هر دلیلی از معصیت و مخالفت با حکم خدا در جهان بیرونی جلوگیری کنی، دستکم در قلبت نسبت به آن انکار و نارضایتی داشته باش.
⁉️برفرض که مصحلت انسجام باعث شد رئیس جمهور محترم با تصمیم شخصی یک تنه در مقابل رای مجلس و کارشناسان فرهنگی مجلس و ... بایستند، آیا ایشان واقعا نسبت به بیحجابی انکار قلبی دارند؟
⁉️از سخنان و رفتار ایشان در این موضوع واقعا برداشت میشود که یک تصمیم تلخ به خاطر مصلحت مهمتر گرفتهاند یا نه، ایشان اصلا بیحجابی را منکر نمیدانند چون در نظر ایشان فقط بیعفتی منکر به شمار میرود و اقسام برهنگی که در خیابانها شاهد آن هستیم اصلا منکر نیستند؟
#نهی_از_منکر
#انکار_قلبی
#بی_حجابی
@Andishehislam
📛پدیده دکتر رضا داوری!
✍احمدحسین شریفی
جناب دکتر رضا داوری اردکانی، اخیراً با انتشار نوشتهای، ( https://www.khabaronline.ir/news/2113921 ) مهمترین کارویژه خود را در زمان طولانی عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی «نقد شعار مرگ بر آمریکا» و «پایان بخشیدن به سودای علم دینی و اسلامیکردن علوم انسانی و اجتماعی» دانسته است! یعنی مخالفت با دو رکن و هدف اصلی از ارکان و اهداف سیاسی و فرهنگی انقلاب اسلامی.
خوب است بدانیم که ایشان از سال ۱۳۶۳ تا ۱۴۰۰ یعنی به مدت ۳۷ سال عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده است! و همچنین از سال ۱۳۷۷ تا ۱۴۰۲ یعنی به مدت ۲۵ سال رئیس فرهنگستان علوم ایران بوده است! یعنی چندین دهه در جایگاههایی بوده است که کارویژه اصلی آنها ترویج و تحقق و نهادینهسازی ایده اسلامیسازی نهاد علم بوده است! اما او خود را درست در نقطه مقابل این ایدهها تعریف کرده بود! حال چطور چنین فردی با چنین اهدافی در چنین مناصبی نفوذ کرده یا نفوذ داده شده و هیچ حساسیتی را در میان نیروهای علمی و نظارتی کشور ایجاد نکرده است، در نوع خود جالب و قابل مطالعه است! آیا از زیرکی ایشان در پنهانکاری اهداف خود بوده است یا از بیتوجهی دیگران و یا از دسیسههای علمی و فرهنگی جریان غربگرایی در کشور؟!
پانزده سال پیش، وقتی کتاب مبانی علوم انسانی اسلامی را منتشر کردم، بسیاری از افراد به من اعتراض میکردند که چرا در شمار مدافعان ایده علوم انسانی اسلامی، نامی از دکتر داوری نیاوردهام! حتی یکی از کسانی که پیش از انتشار کتاب، آن را مطالعه کرده بود، از من درخواست کرد که حتماً از ایشان هم نام بیاورم، اما خوشحالم که آن روز مقاومت کردم و گفتم بنده ایشان را نه تنها مدافع این ایده نمیدانم؛ بلکه وی را از مهمترین موانع تحقق اسلامیشدن نهاد علم کشور میدانم. و اکنون پس از ۱۵ سال خود جناب دکتر داوری، در پیرانهسر، پرده از اهداف پنهان خود در شورای عالی انقلاب فرهنگی برداشته و جلوگیری از تحقق این ایده را از افتخارات کارنامه خود میداند!
🔻نکته: به راستی دکتر داوری با چنین اهدافی، چگونه به اندرونی تصمیمسازان و تصمیمگیران نهاد علم کشور راه یافت؟ و چگونه توانست مدتهای مدید در چنان جایگاهی بنشیند؟! آیا میتوان باور کرد که دکتر داوری یک پدیده منحصر به فرد در متصدیان نهاد علم کشور بوده است؟ یا اینکه امثال ایشان در میان سکانداران علم کشور، فراواناند؟ بنده به دومی معتقدم و شواهد و دلایل فراوان هم برای آن دارم. اما افسوس که ....
@Andishehislam
آلون میزراحی:
⁉️چرا هیچکس در مورد این واقعیت صحبت نمیکند که حمله اسرائیل در قطر برای ترور رهبران حماس با شکست مواجه شد؟ و اکنون قطر در مجمع عمومی سازمان ملل اسرائیل را محکوم میکند،مصر در حال تهدید اسرائیل است و خاورمیانه بسیار کمتر از گذشته پذیرای شیطنتهای صهیونیستی شده است. این داستان بسیار بزرگتر از هر چیزی است که این هفته در ایالات متحده اتفاق افتاده - و جلسه سازمان ملل نیز چنین است، جایی که اساساً تمام جهان در مقابل مخالفت منحط اسرائیل و آمریکا، فلسطین را به رسمیت میشناسد.
این هفته برای نتانیاهو و اسرائیل هفتهای ویرانگر بوده است. و این تازه شروع سپتامبر است.
--------
رسانههای اسرائیلی نیز گزارش دادهاند که نتانیاهو قصد داشت از موساد در قطر استفاده کند، اما این سازمان از انجام مأموریت خودداری کرد.
@Andishehislam