🌹 #غدیر_نامه 🌹 ⤴️ سوالات و شبهات (7) #شبهات_حدیث_غدیر ➖➖ 🔺 عدم ذکر حدیث غدیر در کتاب صحیح بخاری نشانه دروغ بودن این حدیث است 〰️〰️ 🔹جواب: 1. بخاری عثمانی بوده است: از جمله فرقه های اهل سنت، «عثمانیه» نام دارد.محمد بن اسماعیل بخاری نیز متأثر از این اندیشه انحرافی است . وی در کتابش صحیح بخاری حدیث ثلیث در خلافت که دلیلی بر خلیفه نبودن حضرت علی (ع) است نقل کرده است(بخاری، صحیح بخاری، باب فضائل اصحاب النبي(ص)، حديث 7 ) ساختن و جعل منقبت براي عثماني‌هايي چون معاويه بن ابي‏سفیان و عبدالله بن عمر، و كثرت نقل حديث از عثماني‎هايي چون ابوهريره، عبدالله بن عمر، عايشه از جمله شواهد ما بر عثمانی بودن وی می باشد. حال که اعتقاد وی درباره امام علی(ع) مشخص شد چه انتظاری از این فرد عثمانی در نقل حدیث غدیر دارید. ➖➖➖ 2. ابراهیم بن معقل از بخاری چنین نقل کرده است:«من در کتابم جامع جز احادیثی را که صحیح باشند،نیاوردم،اما احادیث صحیحی را ترک کردم تا کتاب به درازا نکشد» (ابن عدی،من روی عنهم البخاری،ص62؛باجی،التعدیل و التجریح،ص310). ➖➖➖ 3. نقد علمای عامه به او ابو زرعه رازی به مسلم گفت: این کتاب را صحیح نامیدی!و با این کار نردبانی برای شیوع بدعتها و انحرافات قرار دادی،زیرا چون مخالفان بدعت و انحراف در رد بدعتها متوسل به حدیث شوند به آنان گفته می شود که: این حدیث در صحیح مسلم نیست .(اضواء علی السنه المحمدیه،ص309.) همچنین دار قطنی یک قرن بعد از تالیف صحیحین دست به نوشتن کتاب «الزامات» زده، و در آن کوشش کرده ثابت کند بخاری و مسلم برخی از احادیثی را که آوردن آنها لازم بوده، نیاورده و از قلم انداخته اند. (دار قطنی،الالزامات و التتبع،ص64.) ➖➖➖ 4. اگر حدیث غدیر در صحیح بخاری نقل شده بود باز انرا نمی پذیرفتند فخر شیعه سید میر حامد حسین می نویسد: ▫️ اگر مسلم و بخارى حديث غدير را در صحيحين خود روايت مى‌‏كردند، باز هم حضرات متعصّبين و جاحدين و معاندين آنرا انکار می کردند . چه آنکه حدیث منزلت در صحيحين روایت شده است، باز اكابر سنيّه دست از قدح آن نكشيدند. سیف الدین امدی،ابن حجر مکی، عضد الدین ایجی از آن جمله‌اند. ( عبقات الأنوار في إمامة الأئمة الأطهار، ج‏2، صص:282-283) =-=- ▫️ اهل سنت حديث مهاجرت حضرت فاطمة عليها السلام أبى بكر را تا وفات و عدم مكالمه با او كه در صحيح بخارى و مسلم مذكور است باطل پندارند. آنان حديث تأخر بيعت على عليه السلام را نيز با اينكه در صحيحين مذكور است قدح كرده‌‏اند. و از اين هم بالاتر آن است كه حديث ترك جناب امير المؤمنين عليه السلام بيعت أبى بكر را تا شش ماه كه هادم بناء سقيفه است، به اعتبار اینکه اساس مذهبشان به فنا می رود ،رد می کنند. ( همان) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water

🌹 #غدیر_نامه 🌹 ⤴️ سوالات و شبهات (8) #شبهات_حدیث_غدیر ➖➖ 🔺 احتمال دارد مراد از کلمه مولی در حدیث غدیر اولویت در تعظیم باشد. نه اولویت در امامت وخلافت 〰️〰️ 🔹جواب: اولاً: این احتمال خلاف ظاهر لفظ مولی است. زیرا استفاده خلاف ظاهر و مجازی از لفظ احتیاج به قرینه صارفه از معنای حقیقی دارد.ودر حدیث غدیر چنین قرینه‌ای نیست. ثانیاً: با قرائنی که در خود این حدیث وجود دارد که دلالت بر سرپرستی دارد منافات دارد. ثالثاً: بر فرض که مقصود از کلمه مولی اولویت در محبت و تعظیم باشد،باز هم با آنچه ما می گوییم منافات ندارد؛ زیرا کسی که سزاوارتر از دیگری در تعظیم در امور دینی و شرعی است او افضل از همه است.طبیعی است که فرد افضل و برتر سزاوارتر به خلافت و امامت از دیگران باشد. •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water

🌹 #غدیر_نامه 🌹 ⤴️ سوالات و شبهات (9) #شبهات_حدیث_غدیر ➖➖ 🔺 اگر حدیث غدیر دلالت بر امامت علی(ع) داشته باشد لازم است در یک زمان دو امام وجود داشته باشد یکی رسول الله(ص) و دیگری علی بن ابی طالب(ع). 〰️〰️ 🔹جواب: 1. خداوند از زبان حضرت زکریا می گوید: «وَ إِنِّي خِفْتُ الْمَوالِيَ مِنْ وَرائي وَ كانَتِ امْرَأَتي عاقِراً فَهَبْ لي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا ** يَرِثُني وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا » (مریم/5 و 6) من از بستگانم بعد از خودم بيمناكم و (از طرفى) همسرم نازا و عقيم است؛ تو از نزد خود جانشينى به من ببخش) « ولی» در این آیه «ولی بالقوه» مراد است، زیرا حضرت زکریا تقاضای فرزندی کرد که بعد از خودش ولی باشد، نه فرزندی که بر خودش نیز ولی باشد چنان که از جمله( یرثنی) هم فهمیده می شود. (جوادی املی، شمیم ولایت،ص178.) ➕ 2. ) بر اساس روایتهای متعدد و قطعی،امیر المومنین(ع) از ابتدای دعوت پیامبر اکرم(ص) دارای ولایت بوده . اما روشن است که دارا بودن ولایت هیچ ملازمه ای با إعمال ولایت ندارد. بنابراین امیر المومنین(ع) از ابتدا، در کنار رسول الله(ص) و از سوی خدا به مقام واجب الاطاعه بودن و امامت نائل شده است ، اما با وجود پیامبر اکرم(ص) و در عرض ایشان ولایت خویش را اعمال نمی کرده است. و غرض رسول اسلام(ص) با معرفی علی بن ابی طالب(ع) در غدیر برای بعد از خودش بوده است .همانطور که در پاسخ به وهب بن حمزه فرمودند: « لاتقل هذا،فهو اولی الناس بکم بعدی ؛علی(ع) بعد از من سرپرست شما می باشد. » (المعجم الكبير، ج 22 ص 135 ، ح360.) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water

🌹 #غدیر_نامه 🌹 ⤴️ سوالات و شبهات (10) #شبهات_حدیث_غدیر ➖➖ 🔺 چرا در سقیفه به حدیث غدیر استناد نشد؟ 〰️〰️ 🔹جواب: 1. مخالفت اصحاب با امر پیامبر(ص) قبل از غدیر وتشکیل سقیفه نیز بوده است . مثل مخالفت آنان با امر رسول الله(ص) در صلح حدیبیه. + 2. انها عظمت حضرت علی (ع) را می دانستند: 2.1. آلوسی اعتراف ضمنی میکند که اگر علی(ع) خلیفه میشد مردم قبول میکردند: ««لا يبلغ عني غيري أو رجل مني سواء كان بوحي أم لا» جار على عادة العرب أن لا يتولى تقرير العهد و نقضه إلا رجل من الأقارب لتنقطع الحجة بالكلية»(روح المعاني في تفسير القرآن العظيم، ج‏5، ص: 241) =-= 2.2. زبیر بن بکار از زید بن ارقم نقل کرده است : « و انا لنعلم ان ممن سمیت من قریش من لو طلب هذا الامر لم ینازعه فیه احد: علی بن ابی طالب ؛ ...زید بن ارقم گفت: ما می دانستیم کسی مثل علی(ع) در امر خلافت نیست.» (،الموفقیات،ص464.) . در نقلی دیگر نیز می نویسد: «...قال و کان عامه المهاجرین و جل الانصار لا یشکون ان علیا هو صاحب الامر بعد رسول الله ..... وقال بعض ولد ابی لهب بن عبد المطلب بن هاشم شعرا... ؛ عموم مهاجرین و انصار می دانستند که علی(ع) صاحب امر بعد از رسول الله(ص) است.» (همان،ص580) =-= 2.3. ابن وضاح یعقوبی نیز نوشته است: «...و قام المنذر بن أرقم فقال: ما ندفع فضل من ذكرت، و إن فيهم لرجلا لو طلب هذا الأمر لم ينازعه فيه أحد، يعني علي بن أبي طالب ؛و منذر بن ارقم بپاخاست و گفت: برترى كسانى را كه نام بردى انكار نمى‏كنيم و راستى در ميان ايشان مردى است كه اگر اين امر را خواستار ميشد، هيچكس با او بنزاع برنمى‏خاست. و مقصود او على بن ابى طالب بود.. .» (تاریخ یعقوبی،ج2،ص124). 👈 با این اوصاف اصحاب پیامبر (ص) در سقیفه مخالف دستور ایشان رفتار کردند زیرا: الف) امیر بیان(ع) فرمود: « فَاعْلَمْ أَمَّا الِاسْتِبْدَادُ عَلَيْنَا بِهَذَا الْمَقَامِ وَ نَحْنُ الْأَعْلَوْنَ نَسَباً وَ الْأَشَدُّونَ بِالرَّسُولِ9 نَوْطا فَإِنَّهَا كَانَتْ أَثَرَةً شَحَّتْ عَلَيْهَا نُفُوسُ قَوْمٍ وَ سَخَتْ عَنْهَا نُفُوسُ آخَرِين ؛ آن ظلم و خودكامگى كه نسبت به خلافت بر ما تحميل شد، در حالى كه ما را نسب برتر و پيوند خويشاوندى با رسول الله استوارتر بود، جز خودخواهى و انحصارطلبى چيز ديگرى نبود كه گروهى بخيلانه بر كرسى خلافت نشستند و گروهى سخاوتمندانه از آن دست كشيدند.» ( نهج البلاغة،شرح صبحی صالح،ص231). + ب) امام رضا (ع) فرمودند: «جز اين نبود كه از علىّ(ع) دست كشيدند و به غير او رو آورند، با اينكه از برترى او بر ديگران آگاهى داشتند، چون آن حضرت از پدران، اجداد، برادران، عموها، و خويشانشان كه با خدا و رسولش دشمنى مى‏نمودند بسيارى را كشته بود، و كينه‏شان در دل بر او از اين جهت بود، و دوست نميداشتند او بر آنان سرپرستى كند، و نسبت بديگران چنين كينه‏اى در دل نداشتند، چون آن ديگرى در غزوات مانند علىّ(ع) نبود و از او چيزى مانند عمل امير المؤمنين(ع) در جنگها نديده بودند، پس براى اين جهت بود كه از علىّ(ع) روى گردانيده بديگرى پيوستند. » (صدوق،عیون اخبار الرضا،ج2،ص81،ح 15). + ج) شیخ مفید می نویسد : « علت اینکه اصحاب، علی(ع) را یاری نکردند عبارت است از : 1. طمع رسیدن به خلافت بود چون اگر اعتراف به نص و حدیث غدیر می کردند خود خلافت را به دیگری واگذاشته بودند. 2. کراهت داشتند که گمراهی خود را اظهار کنند ، چون اگر اعتراف به حدیث غدیر می کردند لازم بود بپذیرند معرفی نمودن سعد به عنوان جانشین رسول الله(ص) اشتباه بوده است . به همین خاطر اقرار به حق نکردند. » (مفید،المسائل العکبریة،ص 63). ➖➖➖ خلاصه :« ذَالِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُواْ مَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُم؛ ايشان از آنچه خدا نازل كرده كراهت دارند خدا هم اعمالشان را بى‏نتيجه مى‏كند» (محمد/9) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water

🌹 #غدیر_نامه 🌹 ⤴️ سوالات و شبهات (11) #شبهات_حدیث_غدیر ➖➖ 🔺 تدین به دین ناقص فخررازی در ذیل آیه اکمال می گوید: « ممکن است گفته شود:( الیوم اکملت لکم دینکم) اقتضا می کند که قبل از آن روز معین، دین ناقص بوده، در نتیجه باید ملتزم شویم پیامبر بیشترین قسمت عمر خود را با دین ناقص سپری کرد و تنها مدت کمی دارای دین کامل بوده است. 〰️〰️ 🔹جواب: 1) از نظر شیعه ، اکمال دین یک تغییر کیفی در دین است، نه کمی. آیه اکمال ناظر به اکمال دین از نظر فروع نیست بلکه ناظر به تکمیل دین از نظر تضمین پابر جایی آن پس از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و اله ) است. در روز نزول این آیه نیز دین جاودان الهی به صورت رسمی و علنی از وابستگی به شخصیت حقیقی، یعنی پیامبر اکرم( صلی الله علیه و اله) که دشمنان به مرگ او دل بسته بودند، خارج شد و به شخصیت حقوقی عصمت تکیه نمودو بدین ترتیب امید دشمنان به یأس تبدیل شد. اگر آیه را بر مبنا و مذاق اهل سنت نیز معنا کنیم، باز هم نمی توان گفت که قبل از نزول این آیه دین ناقص بوده است. مثلاً اگر طبیبی بیماری را تحت نظر خود داشته باشد و روزانه هماهنگ با مزاج او دارویش را کم یا زیاد کند، نمی گویند که داروی دیروز ناقص بود و امروز کامل شد، بلکه هر روز که دارو می دهد، کامل است. نزول احکام و حکم قرآن هماهنگ با نیازمندی های جامعه اسلامی آن روز بود. از این رو هیچ گاه دین ناقص نبوده است. اما نسبت به پیامبر اکرم( صلی الله علیه و اله) دین ناقص اصلاًمعنا ندارد،زیرا تدریج در نزول مربوط به امت است. ➖➖➖ 2) امام رضا فرمودند: « فَمَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يُكْمِلْ دِينَهُ فَقَدْ رَدَّ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ رَدَّ كِتَابَ اللَّهِ تَعَالَى فَهُوَ كَافِرٌ ؛هرکس گمان کند خداوند دینش را کامل نکرده است کافر است.» (شیخ صدوق،عیون اخبار الرضا،ج1،ص217.) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water

🌹 #غدیر_نامه 🌹 ⤴️ سوالات و شبهات (12) #شبهات_حدیث_غدیر ➖➖ 🔺عید غدیر،عید نیست نویری می نویسد: «و دیگر از اعیاد عیدی است که شیعه بوجود آورده و آنرا عید غدیر نامیده‌اند. و اول کسی که این عید را ابداع نموده، معزّ الدوله، ابو الحسن علی بن بویه است... و در قبال این عید که شیعه بوجود آورد و آنرا بعنوان یکی از سنن (و آداب مذهبی) ادامه داد، عوام اهل سنت هم در سال 389 روز سروری نظیر آن برای خود اختراع نمودند و آنروز هشت روز بعد از عید شیعه است و گفتند که در چنین روزی داخل شدن رسول خدا9 با ابو بکر صدیق در غار صورت گرفته و مراسمی را در آن روز مشتمل بر آرایش و نصب قبه‌ها و افروختن آتش اجراء کردند! » (النویری،نهایة الارب فی فنون الادب،،ج1،ص184.) . 〰️〰️ 🔹جواب: 1) اگر بخواهیم این سخن را بپذیریم باید همه اقوام وملل به خاطر برگزاری جشنهای ملی و مذهبی و خانوادگی همه بدعت گذار باشند، حتی در کشورهای سنی نشین . ➕ 2) جواب از منابع شیعی : پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) :«...یوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ أَفْضَلُ أَعْيَادِ أُمَّتِي ؛عید غدیر بافضلیترین اعیاد امت من است» (شیخ صدوق،الامالی،ص125) + امام علی (علیه السلام) در روز جمعه ای که با عید غدیر همراه شده بود فرمودند: « امروز دو عید برای شما آمده است... .» (شیخ طوسی،مصباح المتهجد،ج2،ص754) + امام صادق(علیه السلام) : «...روز غدیر، برترین عیدها است » (صدوق، الخصال،ج2،ص394) + امام رضا( علیه السلام ) در حدیثی فرمود:«... و العيد الأكبر،... .» (ابن طاووس،الاقبال،ج2،ص261) ➕ 3) جواب از منابع عامه ابن خلکان (متوفی 681ق)از مورخان به نام اهل سنت در ذیل نام «المستنصر العبیدی»می نویسد: « المستنصر در شب « عید غدیر» از دنیا رفته است.» (ابن خلکان،وفیات الاعیان،ج5،ص231،ش 728.) 👈ابن خلکان نیز کلمه عید را برای روز غدیر به کار برده است، پس باید او را نیز بدعت گذار دانست! + مسلم نیشابوری در کتاب«صحیح مسلم» : «مرد یهودی به عمر گفت: اگر چنین روزی[ هجدهم ذی الحجه] در دین ما اتفاق می افتاد ما آنرا عید قرار می دادیم.» (صحیح مسلم،کتاب التفسیر،ص761،ح4.) 👈 البته بعد از سخن آن یهودی هیچ یک از حاضران در جلسه منکر سخن او نشد و از عمر اعمالی صادر شد که گویا این سخن را پذیرفته ومنکر آن نشده است. + شهمردان رازی می نویسد: « فصل سوم: عيدها و روزهای تازيان‏:... غدير خم: آنست كى گويند پيغامبر هردو دست على بن ابى طالب گرفت و چند پالان شتر بر بالاى هم نهاده بود او را بر زبر آن نشاند و وصى خويش كرد و گفت:«انّ اللّه جلّ جلاله مولايى و انا مولی. » ( شهمردان بن ابی الخیر رازی،روضة المنجمين‏، مصحح: جليل اخوان زنجانى‏،ص48.) + ابن طلحه شافعی: « و این روز عید گشته برای اینکه روزی است که رسول خدا آن جناب را به این جایگاه ارجمند (ولایت) منصوب نموده و او را بدین جهت بر جمیع خلق برتری بخشیده. » ( ابن طلحه شافعی،مطالب السئول،ص 53.) •┈┈••✾••┈┈• @Age_of_water

🌹 #غدیر_نامه 🌹 ⤴️ سوالات و شبهات (13) #شبهات_حدیث_غدیر ➖➖ 🔺 جشن گرفتن و شادمانی در روز غدیر چون دلیل دینی ندارد،بدعت محسوب میشود؟ 〰️〰️ 🔹جواب: 1) پاسخ قرآنی اظهار سرور بر نعمت دینی دستور قران است . « قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ ؛بگو: به فضل خدا و به رحمت او، پس به آن بايد كه شادمان شوند .. » ( یونس/58 ) بیان ولایت مولی علی (ع) از فضل خداوند است. همچنین: معرفی شدن علی (ع) در غدیر به امر الهی است که آیاتی از قرآن در این زمینه هست. به همین علت باید شاد بود و شاد مانی نمود . در سوره رعد می خوانیم: « وَ الَّذينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَفْرَحُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْک » ( رعد/36 ) ➕ 2) پاسخ حدیثی (شیعی) الف) امام رضا علیه السلام : « این روز عید اهل‌بیت است؛ هرکس این روز را عید بگیرد خداوند مالش را زیاد می‌کند؛» «.مثل المؤمنين في قبولهم ولاء أمير المؤمنين في يوم غدير خم كمثل الملائكة في سجودهم لآدم و مثل من أبي ولاية أمير المؤمنين في يوم الغدير مثل إبليس‏... ؛» (الا قبال، ج 1، ص 465) . + ب) محمد بن ابى نصر بزنطى مى‏گوید: خدمت امام رضا بودم، درحالی‌که مجلس پر از جمعیت بود و با یکدیگر درباره غدیر گفتگو مى‏کردند، برخى از مردم این واقعه را منکر شدند؛ امام فرمود: « پدرم از پدرش روایت کرد که روز غدیر در میان اهل آسمان مشهورتر است تا میان اهل زمین. سپس فرمود: اى ابى نصر، «این ماکنت فاحضر یوم الغدیر؛ هرکجا که هستى در این روز نزد امیرمومنان باش.» به‌درستی که در این روز خداوند گناه شصت سال از مردان وزنان مو من و مسلم را مى‏آمرزد و دو برابر آنچه در ماه رمضان از آتش دوزخ می‌رهاند؛ در این روز آزاد مى‏کند... سپس فرمود: «و الله لو عرف الناس فضل هذا الیوم بحقیقه لصافحتهم الملائکه کل یوم عشر مرات؛ اگر مردم ارزش این روز را مى‏دانستند، بى‏تردید فرشتگان در هرروز ده بار با آنان مصافحه مى‏کردند». (شیخ طوسی، تهذیب الا حکام، ج 6، ص 24، ح 52) ➕ 3) پاسخ حدیثی (عامی) در منابع حدیثی عامه ،روایاتی هست که شادمانی در عید اشکال ندارد. وقتی غدیر،عید باشد که قبلا اثبات شد در نتیجه شادی و شادمانی در آن حتی بر مبنای سنیان اشکالی ندارد. الف) در صحیح بخاری مهمترین کتاب حدیثی سنیان از عایشه امده است : «عَائِشَةَ قَالَتْ: «لَقَدْ رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ يَوْمًا عَلَى بَابِ حُجْرَتِي، وَ الْحَبَشَةُ يَلْعَبُونَ فِي الْمَسْجِدِ، وَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ يَسْتُرُنِي بِرِدَائِهِ، أَنْظُرُ إِلَى لَعِبِهِمْ». ( صحيح البخاري، ج‏1،ص305). + ب) مسلم نیشابوری صاحب کتاب صحیح مسلم دومین کتاب حدیثی معتبر سنیان، شش روایت در باب « بَابُ الرُّخْصَةِ فِي اللَّعِبِ، الَّذِي لَا مَعْصِيَةَ فِيهِ، فِي أَيَّامِ الْعِيد » در جواز بازی و شادی در ایام عید ذکر میکند. + ج) احمد بن حنبل یکی از دانشوران مشهور عامی نیز چنین نقل کرده است : « حَدَّثَنَا ابْنُ نُمَيْرٍ قَالَ: حَدَّثَنَا هِشَامٌ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ عَائِشَةَ:" أَنَّ الْحَبَشَةَ كَانُوا يَلْعَبُونَ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي يَوْمِ عِيدٍ، قَالَتْ: فَاطَّلَعْتُ مِنْ فَوْقِ عَاتِقِهِ، فَطَأْطَأَ لِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مَنْكِبَيْهِ، فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ مِنْ فَوْقِ عَاتِقِهِ حَتَّى شَبِعْتُ، ثُمَّ انْصَرَفْتُ" » مصحح کتاب ذیل این روایت انرا صحیح میداند . ( مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج‏40، ص:338). ➖➖➖ 💡 نتیجه: چون شادی و شادمانی کردن در عید غدیر مویداتی از آیات و روایات معتبر دارد،بدعت نبوده و شایشه است. ✍️ بر گرفته از رساله خطی ( خَل الَلبسِ و الاشکالِ فیما یقع فی الغَدیر من الاحتفالِ» به خامه یک عالم شیعی زیدی . •┈┈••✾••┈┈•. @Age_of_water

🌹 #غدیر_نامه 🌹 ⤴️ سوالات و شبهات (14) #شبهات_حدیث_غدیر ➖➖ 🔺 حسن مثنی فرزند امام جتنبی علیه السلام حدیث غدیر را انکار کرده است. 〰️〰️ 🔹جواب: 1) توضیح شبهه: از اشكالاتي كه به حديث غدير وارد نموده‌اند، حديثي است كه در ذيل مي‌آيد. اين اشكال اوّلين بار در غالب روايتي منسوب به فرزند امام حسن مجتبي(ع) در ردّ خلافت امير المؤمنين(ع) از سوي دهلوي، (شيخ عبد العزيز بن ولي الله بن عبد الرحيم حنفي متوفاى 1239 هق.) در كتاب «التحفه الاثنا عشريه» طرح گرديد. و مرحوم مير سيّد حامد حسين نقوي(متوفاي 1306هق.) نيز براي اولين بار به اين اشكال در كتاب «عبقات الانوار» پاسخ داده است. در عصر حاضر نيز كه عصر هجوم وهابيت به اسلام است ؛ اين شبهه از سوي بعضي از علماي وهابي از جمله دكتر قفاري در كتاب «اصول مذهب الشيعه» تكرار شده است. اين روايت طبق نقل صاحب عبقات از دهلوي در «التحفه الاثنا عشريه» و وهابيان نو ظهور اين گونه است :أخرج أبو نعيم عن الحسن المثنى ابن الحسن السبط أنه سئل: هل حديث من كنت مولاه نص على خلافة علي رضي الله عنه؟ فقال: لو قال رسول الله 9 يعني بذلك الخلافة لأفصح لهم بذلك، فإن رسول الله كان أفصح الناس، ولقال لهم: يا أيها الناس هذا والي أمركم والقائم عليكم بعدي فاسمعوا له وأطيعوا..... » ➕ 2) بررسی سند روایت آن‌گونه كه در بعضي از كتب مانند آنچه كه عبقات از دهلوي نقل مي‌كند در ابتداي سند «ابونُعَيم» ذكر شده باشد ، ابتدا ابو نعيم را بررسي مي‌كنيم: ابن تيميه در باره ابونعيم مي‌گويد:« ابونعيم بسياري از احاديث ضعيف بلكه احاديثي كه به اتّفاق علماي حديث و همه علماي شيعه و سنّي جعلي و تحريف شده است را روايت مي‌كند .» (ابن تیمیه، منهاج السنه ، ج 7 ، ص 52 .) ابن جوزي در باره ابونعيم مي‌گويد: « ابونعيم اصفهاني آمد و براي صوفيه كتاب الحليه را تأليف نمود و در آن كتاب در مقام تعريف تصوّف مطالب زشت و قبيحي را از آنها نقل كرد كه تعجب انسان را بر مي‌انگيزد .» (ابن جوزی، تلبیس ابلیس، ترجمه: علیرضا زکاوتی، ص137.) ➕ 3) بررسی دلالت این نقل الف) روايت فوق از متفرّدات اهل سنّت است ، يعني این روایت فقط از طرق اهل سنّت روايت شده، و از طرق راويان شيعه نقل نشده است لذا دهلوي و اخلاف(=پیروان) او نمي‌توانند در مقام مناظره و استدلال با شيعه به اين روايت و هر روايتي كه فقط از طريق اهل سنّت روايت شده احتجاج كنند. + ب) این روایت در صحاح نیامده است. از ديگر قواعد مقرّره ، نزد علماي اهل سنّت اين است كه: روايتي را معتبر مي‌دانند كه در كتب صحاح ذكر شده باشد و حال آن‌كه اين روايت در هيچ يك از كتب صحاح و ديگر كتاب‌هاي روائي معتبر اهل سنّت ذكر نگرديده. لذا مي‌‌گوئيم: اگر اين روايت اعتباري مي‌داشت در يكي از كتب صحاح ذكر مي‌شد. حتي در مسند احمد نيز اين روايت نيامده و اين خود بهترين دليل، بر ضعف اين روايت مي باشد. چون احمد بن حنبل با صراحت مي گويد:« هذا الكتاب : جمعته وانتقيته من أكثر من سبع مئة ألف وخمسين ألفا ، فما اختلف المسلمون فيه من حديث رسول الله ، صلى الله عليه وسلم ، فارجعوا إليه . فإن وجدتموه فيه ، وإلا فليس بحجة ؛ من این کتابرا از بیش از 750هزار حدیث جمع آوری کردم که تمامش از احادیث رسول الله است، و اگر حدیثی شنیدید که جزو آن نبود حجت نیست.» ( سير أعلام النبلاء ، ذهبي ، ج 11 ، ص 329 .) + ج) اگر بر فرض هم حسن مثني چنين جمله‌‌اي مي‌داشت ، از آنجا كه او معصوم نيست ، قول او براي ما حجيت نمي‌داشت. + د) اين سخن با سخنان ديگر معصومين منافات دارد كه از حديث غدير بر امامت حضرت امير استفاده نموده اند. + ه) اين حديث تضاد كامل دارد با حديث مناشده حضرت امير(ع) به حديث غدير . + و) اين سخن منسوب به حسن مثني كه فرق ميان ولي و والي گذاشته و گفته: اگر رسول خدا چنين منظوري مي‌داشت بايد مي‌فرمود: من علي را به عنوان «والي» بر شما نصب مي‌كنم برخلاف معني لغويين از كلمه «ولي» است كه آنها نيز يكي از معاني «ولي» را «والي» دانسته اند. ➖➖➖ •┈┈••✾••┈┈•. @Age_of_water

🌹 #غدیر_نامه 🌹 ⤴️ سوالات و شبهات (15) #شبهات_حدیث_غدیر ➖➖ 🔺در روز غدیر هوا گرم نبوده است. توضیح: اگر از نرم افزارهاي رايانه اي براي محاسبه زمان واقعه غدير استفاده کنيد متوجه مي­شويد 18 ذي الحجه يعني واقعه غديرخم در روز 29 اسفند بوده و نمي‌توانسته چندان گرماي شديدي در محيط وجود داشته باشد. .....از فاصله زماني 25 اسفندماه تا 10 فروردين ماه اين دوسال (سال 1384و 1385 شمسي)درجه هواي منطقه رابغ (که غدير در آن واقع است) در گرمترين ساعات روز از 30 درجه بيشتر نمي‌شود و با توجه به اينکه هواي زمين طي هزار سال گذشته دو درجه گرمتر شده با اطمينان قريب به يقين، مي‌توان گفت: درجه هواي غدير خم در 29 اسفند سال 10 هجري: 28 درجه يا چيزي نزديک به آن، بوده است و چنين درجه حرارتي نه تنها گرماي شديد و حتي گرماي معمولي نيست، بلكه بسيار فرح انگيز و روح بخش است. 〰️〰️ 🔹جواب: نه تنها شیعه بلکه بزرگان اهل سنت نیز به گرمای هوا اشاره نموده اند که به برخی از نظرات فرقین در این زمینه اشاره می کینم: 1. شیعه: 1.1. سید بن طاووس روایتى از زبان یکى از حاضران در غدیر به این صورت نقل می‌کند:« «ما زمانى به غدیر رسیدیم که اگر تکه گوشتى را روى زمین می‌انداختى از شدّت گرما پخته می‌شد» (اقبال الاعمال، ج ‏1، ص 456.) + 1.2. قاضى نعمان نیز روایتى را به این صورت نقل می‌کند:« هیچ روزى گرم‌تر از روز غدیر ندیده بودیم. » ( شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع‏)، ج ‏1، ص 99.) === 2. سنی: 2.1. ابن کثیر ناصبی می نویسد:« برای صحبت کردن پیامبر لباسی رابر روی درختی انداختند و با آن سایبانی درست کردند تا آفتاب به ایشان نخورد. » (.ابن کثیر،البدایة و النهایة،ج5،ص294. ) + 2.2. حاكم در روايت صحيحي چنين نقل مي كند: « ...فأمر بروح فكسح في يوم ما أتي علينا يوم كان أشد حرا منه... ؛ از مكّه خارج شديم، در روزي كه تاكنون گرم تر از آنروز بر ما نگذشته بود،» (حاكم نيسابوري،المستدرك علي الصحيحين،، ج 3 ص 613 رقم 6272. ) + 2.3. طبری از زید بن ارقم:« قال:لَمّا نزل النبيّ صلى الله عليه و سلم بغدير خُمّ في رجوعه من حجّة الوداع، و كان في وقت الضحى و حرّ شديد، » (علامه امینی،الغدیر،ج1،ص214.) + 2.4. همچنین: طبراني ، احمد بن حنبل در دو كتاب خود يعني مسند احمد و فضائل الصحابه ، خطیب بغدادی در تلخيص المتشابه و تفتازاني از متكلمين بزرگ اهل سنت به چنین مطلبی اشاره کرده اند. (طبرانی،المعجم الكبير، ج 5 ص 171؛ أحمد بن حنبل، مسند أحمد بن حنبل، ج 4 ص 372 رقم 19344 ؛ خطیب بغدادی (متوفاي463هـ)، تلخيص المتشابه ج 1 ص 244 ؛ تفتازانی،)، شرح المقاصد في علم الكلام، ، ج 5، ص: 273 .) ➖➖➖ •┈┈••✾••┈┈•. @Age_of_water