eitaa logo
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
6هزار دنبال‌کننده
42.8هزار عکس
12.5هزار ویدیو
349 فایل
عکسنوشته‌شهدا @AXNEVESHTESHOHADA عکسنوشته‌‌ فرهنگ و حجاب @AXNEVESHTEHEJAB پاسخگویی به شبهات @saberiansari @HADiDelhaO00 @sjd_k1401 ارتباط با ما @KavoshGar12
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطره ✳️خاطرات سیاسی آیت الله ری شهری، سال65-66، صفحه 30 نخستین بار که موضوع مهدی هاشمی را با آقای منتظری مطرح کردم روزهای پایانی سال64 بود. به ایشان گفتم: "ارتباط مهدی هاشمی و همکاران او با بیت شما در شرایطی که همه دلسوزان انقلاب با آنان مخالفت می کنند، ممکن است چندان به مصلحت شما نباشد. جناح های سیاسی موجود، جامعه مدرسین و ... حتی آقای هاشمی رفسنجانی نیز به این رابطه خوشبین نیستند." ایشان پرسید: " آقای هاشمی هم؟" گفتم: "بله" بسیار محکم گفتند: "همه آنان بیخود می کنند! من به او اطمینان دارم! با ما همپیاله بوده و با محمد{شهید محمد منتظری} ما بوده! از شما چه پنهان به ایشان پول داده ام تا سلاح بخرند!...شما هم شک نکن و به او اعتماد داشته باش" برای روشن تر شدن موضوع مهدی هاشمی، پرونده وی را از اداره کل اطلاعات اصفهان خواستم. سه نکته مهم در پرونده وی وجود داشت: 1. مسئولیت قطعی مهدی هاشمی در قتل مرحوم شمس آبادی 2. همکاری نامبرده با ساواک 3. نامه او به رییس ساواک اصفهان تصاویری از اسناد فوق تهیه و به دفتر امام و آقای منتظری فرستادم. آقای منتظری قبلا اسناد مربوط به مهدی هاشمی را از من خواسته بود. گمان میکردم با مطالعه این اسناد، آقای منتظری از حمایت مهدی هاشمی دست برخواهد داشت. فکر میکردم موضوع برای ایشان ناگوار و تکان دهنده خواهد بود و حداقل موجب میشود از حمایت بی چون و چرای خود تجدیدنظر کند. اما ایشان ارتباط نامبرده با ساواک را با دلایلی همچون حتما تحت فشار مجبور به همکاری شده و ...توجیه کردند! هر لحظه بر تحیرم افزوده میشد!
خاطره ✳️خاطرات سیاسی آیت الله ری شهری، سال65-66، اولین نامه امام(ره) به آقای منتظری ⬅️حضرت حجت الاسلام و المسلمين، فقيه عاليقدر، آقاى منتظرى- دامت ايام بركاته. پس از اهداى سلام و تحيت، علاقه اينجانب به جنابعالى بر خود شما روشنتر از ديگران است. به حسب قاعده طول آشنايى صميمانه و معاشرت از نزديك، مقام ارجمند علمى و عملى شما، مجاهدت با ستمگران و قلدران، و رنجهاى فراموش نشدنى جنابعالى در سالهاى طولانى براى اهداف اسلامى، قداست و وجاهت و وارستگى كم نظير آن جناب، و بالاتر حيثيت بلند پايه‏اى كه دنباله اين امور به خواست خداوند تعالى براى شما فعلًا حاصل است، و احتياج مبرمى كه جمهورى اسلامى و اسلام به مثل جنابعالى دارد، انگيزه علاقه مبرم است. لهذا اين حيثيت مقدس بايد از هر جنبه محفوظ و مصون باشد. حفظ اين حيثيت به جهات عديده بر شما و همه ماها واجب، و احتمال خدشه‏دار شدن آن نيز منجز است براى اهميت بسيار آن .. با اين مقدمه بايد عرض كنم اين حيثيت واجب المراعاة به احتمال قوى، بلكه ظن نزديك به قطع، در معرض خطر است؛ خصوصاً با داشتن مخالفين مؤثر در حوزه قم، كه ممكن است دنبال بهانه‏اى باشند. اين خطر بسيار مهم از ناحيه انتساب آقاى سيد مهدى هاشمى (1) است به شما. من نمى‏خواهم بگويم كه ايشان حقيقتاً مرتكب چيزهايى شدند؛ بلكه مى‏خواهم عرض كنم ايشان متهم به جنايات بسيار، از قبيل قتل، مباشرت يا تسبيباً، و امثال آن مى‏باشند. و چنين شخصى، ولو مبرا باشد، ارتباطش موجب شكستن قداست مقام جنابعالى است كه بر همه حفظش واجب مؤكد است آنچه مسلّم است و در آن پاى فشارى دارم رسيدگى به وضعيت و موارد اتهام او است، رسيدگى به خانه تيمى و انباشتن اسلحه، آن هم با پول ملت، به اسم كمك به سازمانهاى به اصطلاح آزاديبخش. اصولًا يك همچو اعمالى بدون دخالت دولت جرم است. و بايد ايشان، كه صلاحيت اين امر را ولو واقعاً براى اين سازمانها باشد ندارد و دخالت در حكومت است، جواب بدهد. اين امر قطعى است. و آنچه از شما مى‏خواهم در رتبه اول پيشنهاد مستقيم شما به دخالت وزارت اطلاعات و رسيدگى به اين امور است. و اگر براى شما محذور دارد، به طورى كه تكليف شرعى از شما ساقط است، سكوت است. حتى در محافل خصوصى دفاع از يك همچو شخصى كه خطر براى حيثيت شما است و احتمال فساد و خونريزى بيگناهان است سَم قاتل است. بايد تمام فعاليتها كه به اسم كمك به سازمانهاى به اصطلاح آزاديبخش است قطع شود، و تمام كسانى كه در اين امور دخالت داشته‏اند محاكمه شوند .. و آنچه مسلّم است و مايه تأسف، حسن ظن جنابعالى به اعمال و افعال و گفته‏ها و نوشته‏هاست كه به مجرد وصول به شما ترتيب اثر مى‏دهيد و در مجمع عمومى صحبت مى‏كنيد و به قوه قضاييه و غيره سفارش مى‏دهيد. و من از شما، كه دوست صميمى سابق و حال من هستيد و مورد علاقه ملت، تقاضا مى‏كنم كه با اشخاص صالح آشنا به امور كشور مشورت نماييد، پس از آن ترتيب اثر بدهيد، تا خداى نخواسته لطمه به حيثيت شما، كه‏ برگشت به حيثيت جمهورى است، نخورد. آزادى بى‏رويّه چند صد نفر منافق، به دستور هيأتى كه با رقت قلب و حسن ظنشان واقع شد، آمار انفجارها و ترورها و دزديها را بالا برده است. «ترحم بر پلنگ تيز دندان- ستمكارى بود بر گوسفندان» من تأكيد مى‏كنم كه شما دامن خود را از ارتباط با سيد مهدى پاك كنيد كه اين راه بهتر است؛ و الّا هيچ عكس العملى در رسيدگى به امر او از خود نشان ندهيد كه رسيدگى به امر جناياتِ مورد اتهام حتمى است. سلامت و توفيق جنابعالى را خواهانم .. - 12 مهر ماه 65. - روح اللَّه الموسوى الخمينى‏➡️ صحیفه امام، 12 مهرماه 1365
خاطره ✳️خاطرات سیاسی آیت الله ری شهری، سال65-66 صفحه 42 بسیاری از کسانیکه از متن نامه پدرانه و دلسوزانه امام آگاه بودند در انتظار گشایشی در کار به سر می بردند. به نظر میرسید چنین نامه ایی میتواند وجدانی بیدار و نظری غیرجانبدار را رهنمون شود. امام، آقای منتظری را به سکوت دعوت کرده بود. اما چنین نشد. اکنون میتوان به خوبی روند استحاله ایی را مشاهده کرد که طی آن فردی از اوج افتخار شاگردی و ارادت به ...! می رسد. مهدی هاشمی در برگه ی بازجویی خود واکنش آقای منتظری به نامه امام را این چنین روایت می کند: "روز آخری که قصد داشتم خود را به وزارت اطلاعات معرفی کنم آقا مرا احضار کردند و گفتند حضرت امام نامه ایی برای من نوشتند و من هم در جواب نامه ایی برای ایشان نوشتم. بعد گفتند: «امام با نامه ی خودشان خواب را از چشم من گرفته اند، من هم نامه ایی نوشتم ک خواب را از امام بگیرد» جمله ایی که در صفحه 26 رنجنامه حاج سید احمد خمینی نیز نوشته شده است ✳️صفحه 50 پس از بازداشت مهدی هاشمی ملاقات های آقای منتظری قطع شد. حتی مسئولان رده اول کشور امکان ملاقات با ایشان را نداشتند. چنین اقدامی منشا تبلیغات سوء بسیاری در داخل کشور و زمینه بسیاری مناسبی برای تبلیغات و دستگاه ها و رسانه های بیگانه شد. اعلامیه های متعددی با امکانات جمهوری اسلامی ایران و بیت آقای منتظری در دفاع از مهدی هاشمی و آقای منتظری تهیه و منتشر میشدند. تیرهای مسمومی که کلیت نظام و مسئولان آن را بطور مستقیم و امام را بطور غیرمستقیم هدف قرار داده بود. رسانه های بیگانه نیز بر التهاب افکار عمومی می افزودند. اعتصاب قائم مقام رهبری،فردی که تاکنون به عنوان نفر دوم در نظام شناخته میشد، اینک او را در سویی و بخشی از بدنه اجرایی نظام (و در واقع حضرت امام) را در سوی دیگر نهاده بود
خاطره ✳️خاطرات سیاسی آیت الله ری شهری، سال65-66، صفحه 52 پس از اعتصاب آقای منتظری به دلیل بازداشت مهدی هاشمی و ایجاد بحران سیاسی در کشور ، ملاقاتی ترتیب یافت که در آن امام، آقای منتظری و مسئولان رده اول کشور حضور داشتند. حاج احمد آقا این دیدار را در نامه ایی به آقای منتظری، چنین شرح میدهند: «امام با کمال بزرگواری شما را خواستند و شما در جلسه ایی در منزل اینجانب به همراه سران قوا و نخست وزیر شرکت کردید. از ابتدا معلوم بود که به شما گفته بودند زیر بار هیچ پیشنهادی نروید تا آقا مهدی هاشمی را آزاد کنند. چون با همه با خشونت برخورد کردید. امام در این جلسه با تواضع بسیار از شما خواستند که اعتصاب خود علیه نظام را بشکنید. به شما گفتند: "آیا شما ماها را دشمن خود میدانید؟ یقینا این را نمی توانید بگویید." بعد با حالت بسیار صمیمی و گرم فرمودند:" من از شما خواهش میکنم این کارها را کنار بگذارید و مشغول کار خود شوید." قبول نکردید. فرمودند:" من ارادت به شما دارم. من مخلص شما هستم. از این مرید و مخلص خود قبول بفرمایید و به کار خود مشغول شوید." با کمال خشونت گفتید:"لا یکلف الله نفسا الا وسعها" در این هنگام من به دوستان نگاه کردم، دیدم همگی از شرم و حیا سرهایشان را پایین انداخته اند و آقای خامنه ایی اشک در چشمانشان بود. آقای رفسنجانی و من در جلوی امام به شما گفتیم که شما قائل به ولایت فقیه هستید و به قول خودتان 700 صفحه پیرامون آن مطلب نوشته اید. چرا گوش به حرف امام نمی دهید؟ باز همان جمله ی "لا یکلف الله نفسا الا وسعها" را به زبان آوردید و امام با خونسردی به شما نگاه میکردند.» نامه فوق در کتاب رنجنامه حاج احمد خمینی نیز آورده شده است.
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
خیلی از اتفاقات تاریخی را باید هرسال مرور کرد یکی از این اتفاقات، ماجرای امام و آقای منتظری است که ب
خاطره ✳️خاطرات سیاسی آیت الله ری شهری، سال65-66 صفحه 55 بخش هایی از نامه ی آیت الله ری شهری به امام درباره ی اتهامات مهدی هاشمی و مشکلات پیش روی بازجویی از وی طبق نظر حضرتعالی، سید مهدی هاشمی و تعدادی از مرتبطین با وی دستگیر شدند و اکنون جهت بازجویی در اختیار وزارت اطلاعات قرار دارند. اتهامات آنان عبارتست از: 1. قتل (پیش از پیروزی انقلاب) و قتل_آدم ربایی ( پس از پیروزی انقلاب) 2. همکاری با ساواک 3.فعالیت های مخفی غیرقانونی 4. نگهداری مواد منفجره و سلاح بطور غیرقانونی 5. جعل اسناد دولتی و نگهداری اسناد طبقه بندی شده 6. توطئه جهت منحرف نمودن انقلاب از مسیر اصلی و قرار دادن در مسیری که خود می خواهند. از آنجا که شواهد و قرائنی بر این اتهامات وجود دارد، تحقیق از آنها ضروریست...اما تحقیق از متهمین یک مشکل اساسی دارد و آن مخالفت و موضع گیری جناب آقای منتظری است که سخت از آنها دفاع میکند و در این رابطه ملاقات های خود را تعطیل کرده و حتی پس ازدیدار با حضرتعالی، بازهم هیچیک از مسئولین را به حضور نمی پذیرند. تصور میرود ادامه بازجویی از متهمین با مخالفت آقای منتظری موجب پیامدهای گسترده سیاسی و اجتماعی شده و خدای نکرده به حیثیت ایشان لطمه بزند. لذا با عنایت به موارد فوق آیا وزارت اطلاعات مکلف است به طور جدی به بازجویی ها ادامه بدهد؟ ✳️صفحه63 بخش هایی از نامه وزیر اطلاعات وقت(آیت الله ری شهری) به آقای منتظری درباره ی مهدی هاشمی میخواهم بی پرده با شما صحبت بکنم و آنچه حق تشخیص میدهم با صراحت بنویسم. عنایت دارید که حق ثقیل و سخت است بویژه اگر علیه افرادی باشد که به قول خودتان "هم پیاله" هستند...میخواهم به عنوان شاگردی که می بیند استادش در نتیجه اطلاعات غلط و احساسات کاذب سخت در اشتباه است و اشتباه او را برای عالم اسلام سخت خطرناک میبیند، از شما انتقاد کنم. _ نوشته اید "رسیدگی به اتهامات مهدی هاشمی چه ربطی با حمله به موسسه انتشاراتی نهضت جهان اسلام و غارت اموال دارد؟" اولا هیچ حمله ایی نشده...ثانیا آنچه انجام شده بازرسی بوده و هیچ اموال شخصی غارت نشده. پس از ورود آقای صالحی مدیر موسسه شروع به فحاشی، جوسازی و تهدید میکنن که با آرامش مامورین برخوردی پیش نمی آید. صورتجلسه اموالی که به اطلاعات آورده شده مشخص است. از جمله چیزهایی که در این مرکز انتشاراتی جهان اسلام بوده فیلم های متعدد سکسیو مبتذل و کتاب های منافقین بوده!!! _فرموده اید "چرا آقای محمودی {یکی از متصدیان کتابخانه سیاسی تحت مدیریت آقای منتظری} دستگیر شده؟" تا الان که این نامه را برای شما مینویسم ایشان دستگیر نشده اند!!! _مدارکی در دست هست که نشان میدهد همه شایعات دروغ علیه مسئولین، اعلامیه ها، تحریکات در جبهه ها و ... از تعداد معدودی در بیت جنابعالی ریشه میگیرد و راس همه فتنه ها در ماجرای آقای مهدی هاشمی، هادی هاشمی برادر ایشان است. _صریح بگویم وجود آقاهادی و تعداد دیگر در بیت حضرتعالی، دفتر شما را تبدیل به مرکزی علیه امام و و مسئولین کشور کرده
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
خیلی از اتفاقات تاریخی را باید هرسال مرور کرد یکی از این اتفاقات، ماجرای امام و آقای منتظری است که ب
✳️خاطره صفحه 68 در همان مراحل ابتدایی، تحقیق درباره ی جریان مهدی هاشمی در منطقه ذی نفوذ وی یعنی منطقه قهدریجان در استان اصفهان با مشکل مواجه شد. پس از بررسی کافی مشخص شد که انجام تحقیق و پیگیری های لازم جز از طریق انحلال سپاه آن منطقه، که کاملا تحت تسلط و سیطره مهدی هاشمی و جریان منتسب به او بود، مقدور نیست. اطلاعات جمع بندی شده و به امام ارسال شد. امام به آقای محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران پیغام دادند که سپاه لنجان سفلی منحل شود و فرمودند در صورت تشکیل سپاه جدید، افراد مورد گزینش قرار بگیرند. آقای رضایی بعد از دستور امام، نزد آقای منتظری رفته و موافقت یا عدم مخالفت ایشان را جلب می کند. هواداران مهدی هاشمی که از اهمیت و نقش موثر سپاه در این منطقه باخبر بودند برای جلوگیری از اجرای فرمان امام، به تکاپو افتادند و با تحریک عده ایی از خانواده شهدا و امت حزب الله، مانع اجرای این اقدام شدند. اما با تلاش های امام جمعه اصفهان و سایر برادران مخلص، این عمل انجام شد و یکی از اصیل ترین پناه گاه ها و ابزارهای قدرت این گرو از چنگ ایشان خارج شد. ✳️خاطره صفحه 69 فضای سیاسی مطلوب نبود. برخی از سیاسیون دچار ملاحظه سیاسی شده بودند و از آینده بیمناک بودند. برخی فکر میکردند اگر تیری رها کنند معلوم نیست سینه دشمن یا قلب دوست را خواهد درید. به یاد دارم که امام تاکید میکردند که « آن » یعنی « فردای فردی» مهم نیست. مهم «برخورد با جریان انحرافی مهدی هاشمی است.» با قوه قضاییه نیر کمابیش مشکلاتی در میان بود. یکی از مسئولان عالیرتبه این قوه به یکی از رابطان وزارت اطلاعات با این قوه گفته بود: "این چه کاریست که وزارت اطلاعات انجام میدهد؟ آقای منتظری رهبر آینده است. چرا وزارت اطلاعات با این برخوردها او را زیر سوال می برد؟ آقای ری شهری مرتب پیش امام می رود و امام بر اساس گفته های او تصمیم می گیرد. اشتباه ما این بود که نرفتیم تا مسائل خود را با امام در میان بگذاریم. این حرکتی که وزارت اطلاعات شروع کرده معلوم نیست به کجا می انجامد..." ✳️خاطره صفحه 75 نوار بازجویی و مصاحبه اختصاصی انجام شده با مهدی هاشمی را به جلسه سران سه قوه بردم. آنان از انجام این مصاحبه به شدت متعجب شده بودند. چند روز بعد به خدمت امام رسیدم و نوار را تقدیم ایشان کردم. ایشان فرمودند: «اگر این نوار را برای آقای منتظری بگذارید بازهم قبول نخواهد کرد که اینها واقعیت دارد.خواهد گفت که این اعترافات را در اثر فشار و شکنجه از او گرفته اید!!!» در آن جلسه عرض کردم تا امروز حتی یک ضربه شلاق هم به او زده نشده است. بعدها شنیدم امام نوار مذکور را 2 یا 3 بار تماشاکردند. نکته جالب واکنش امام به بخش های پایانی نوار بود. مهدی هاشمی در پایان مصاحبه با گریه و زاری اظهار پشیمانی و درخواست بخشش کرده بود. امام فرموده بودند:«فریب نخورید. دروغ می گوید. حرکات او واقعیت ندارد!» در آن هنگام نمی توانستیم معنای جمله امام را به درستی درک کنیم. اما حوادث آینده و اعترافات بعدی متهم ثابت کردند که گریه او براستی برای فریب مسئولین و جلوگیری از پرداخته شدن به حوادث مهمتر بوده است.
🇮🇷 عکس‌نوشتہ‌سیاسی 🇮🇷
✳️خاطره #شماره_۹ صفحه 68 در همان مراحل ابتدایی، تحقیق درباره ی جریان مهدی هاشمی در منطقه ذی نفوذ وی
خاطره ✳️خاطرات سیاسی آیت الله ری شهری، سال65-66 صفحه 76 ما دو مصاحبه از مهدی هاشمی داشتیم مصاحبه ایی عمومی که مطلب چندانی نداشت و مصاحبه اختصاصی که بطور جدی آقای منتظری را زیر سوال می برد. سران سه قوه و بنده با پخش مصاحبه اختصاصی موافق نبودیم چراکه به اعتبار آقای منتظری لطمه میزد من نظر خود را از طریق دفتر به امام اطلاع دادم در پاسخ به اینجانب گفته شد: "نظر حضرت امام این است که آنچه در این مصاحبه در رابطه با آقای منتظری است باید پخش شود تا مردم در جریان مسائل باشند." !! یک روز قبل از پخش مصاحبه در صداوسیما، آقای منتظری از ماجرا باخبر شد و توسط یکی از نمایندگان مجلس که طرفدار مهدی هاشمی بود برای آقای هاشمی رفسنجانی پیغامی ارسال کرد لحن این پیغام بسیار تند و گزنده و فحوای آن این بود: "اگر این مصاحبه پخش شود من موضعگیری خواهم کرد و علیه وزارت اطلاعات سخنرانی و اعلامیه خواهم داد." نقل این پیام بر اساس مطالب شنیده شده از منابع موثق است و من از عین عبارت اطلاع ندارم خاطره خاطرات سال65-66، صفحه 78 بالاخره مصاحبه مهدی هاشمی پخش شد پخش آن برای عموم مردم تکان دهنده و اعجاب انگیز بود این مصاحبه آشکار کرد چه خطر مهلکی در راه رهبری آینده انقلاب نهفته بود پس از پخش مصاحبه، دفتر آقای منتظری اقدام به انتشار تکذیب نامه ایی {درباره ی ارتباط بین مهدی هاشمی و جریان وی با دفتر آقای منتظری و شخص ایشان} کرد: «آیت الله منتظری فرمودند: آقای سید مهدی هاشمی در دفتر و در مدارس مربوطه به اینجانب و اداره برنامه های آن به هیچ نحو دخالت نداشته و اظهارات ایشان نسبت به دو موضوع وی قویا تکذیب می شود.» با توجه به مطالب مصاحبه، آقای منتظری ناچار به نوشتن نامه ایی به امام شد مضمون این نامه "رسیدگی به جرائم و اتهامات مهدی هاشمی و جریان وی بصورت عادلانه و بدون هرگونه اغماض" بود. از دید یک ناظر منصف و دقیق، نظرات آقای منتظری پیش و بعد از پخش اعترافات مهدی هاشمی تفاوتی جدی نیافت. ایشان با اعتصاب، اعتراض و تمایل خود را به عدم پیگیری ماجرا نشان داده بود تقاضای آقای منتظری از امام مبنی بر رسیدگی به اتهامات مهدی هاشمی، ناشی از جبر زمانه و نشان دادن همگامی مختصری با امام بود نوشتن این نامه با مرکب مصلحت قطعی به نظر میرسید! خاطره خاطرات سال65-66، صفحه 80 بخشی از پیام آقای منتظری به امام پیش از پخش مصاحبه مهدی هاشمی از تلویزیون: شنیده شده فرموده اید: فلانی مرا شاه و اطلاعات مرا ساواک شاه فرض می کند البته حضرتعالی راه شاه فرض نمی کنم ولی جنایات اطلاعات شما و زندان های شما روی شاه و ساواک شاه را سفید کرده است من این جمله را با اطلاع دقیق می گویم. -من حدس میزدم روزی حضرتعالی از اکثر علاقمندانتان منقطع شوید ولی گمان نمیکردم ب این زودی عملی شود