🔴 #مکانیسم_ماشه و آنچه باید دانست؛ از بلاهت غربگرایان ایرانی تا اروپای کوتوله‼️
❌سرانجام و همان گونه که از سال ها پیش منتقدان برجام پیش بینی میکردند مکانیسم ماشه توسط اروپایی ها در روند فعال شدن قرار گرفت.
🔻#مکانیسم_ماشه یادگار #حماقت، #بلاهت و شاید هم #خیانت جریان غربگرای ایرانی است، میراث شومی که هر از چند گاه در گوشه ای خود را نشان میدهد.
🔻ماشه نتیجه اعتماد بی حد و مرز و شاید هم دلبستگی شدید غربگرایان ایرانی به امالفساد زمانه یعنی آمریکا و اروپا است. در این راستا لازم است به چند سوال مهم پاسخ دهیم؛
ماهیت مکانیسم ماشه، چگونگی گنجاندن آن در برجام، چرایی فعال شدنش و آثار و نتایجی که در بر دارد و سناریوهای آن.
🔻#یکم: #چیستی مکانیسم ماشه:
مکانیسم ماشه یا اسنپ بک به بندی از برجام اشاره دارد که در آن گفته شده اگر ج.ا به تعهدات خود در برجام عمل نکند قطعنامه 2231 که شش قطعنامه قبلی علیه ایران را ملغی کرده بود، دوباره این قطعنامه ها را برمیگرداند. نکته اینجاست که این بند خطرناک از همان روز اول معلوم بود یک طراحی شیطانی علیه ایران است تا در روز واقعه ج. ا. را گرفتار کند. این درحالی است که آن روزها که برجام امضا شد ظریف محکم ادعا کرد که چنین چیزی دروغ است و واقعیت ندارد!
🔻در این مکانیسم قطعنامه های 1696 و 1737 و 1747 و 1803 و 1835 و 1929 که تحریم های هسته ای، محدودیت های مالی و تسلیحاتی و بانکی بر ایران تحمیل میکرد، همگی در قطعنامه 2231 گنجانده شد و اروپا تا 27 مهر ماه فرصت داشت تا آن ها را دوباره علیه ایران فعال کند.
🔻#دوم: چرایی فعال شدن مکانیسم ماشه:
از آنجایی که آمریکا از برجام خارج شده بنابراین نمیتوانست مکانیسم ماشه را فعال کند، اما اروپا با وجود نقض فاحش برجام و عدم عمل به تعهداتش همچنان در برجام ماند تا در روز موعود علیه ملت ایران شرارت کند.
🔻اروپا برای این فعال سازی چند دلیل دارد؛ دلیل اصلی همان دشمنی دیرینه با ملت ایران و خوی استکباری اروپای متکبر است. از ابتدا تردیدی نداشتم که حتی اگر ایران به تمام تعهدات خود در برجام هم کاملاً عمل کند بازهم غرب اجازه منتفع شدن ملت ایران از تکنولوژی هسته ای را نخواهد داد. دلیل دوم ترس مشترک غرب و رژیم صهیونیستی از ایرانِ هسته ای است.
نکته دیگر ادراک آنها از ایران ضعیف و شرایط خاص منطقه ای ج.ا و ترس آنها پس از حوادث جنگ 12 روزه و نتایج رویارویی ج.ا با آمریکا و اسرائیل است. دلیل دیگر اما به نقش ایران در جلوگیری از شکست روسیه در جنگ اوکراین بازمیگردد. جالب است که اروپایی ها حمایت ایران از روسیه در این جنگ را دلیل تغییر موازنه بعد از شکست های سنگین اولیه روسیه میدانند.
نکته دیگر که باید به آن اشاره شود ضعف شدید اروپا در دوران اخیر و کاهش جدی توان کنشگری آن در مقابل آمریکا، چین، روسیه و ایران است. اروپایی ها در حال تلاش برای بهره برداری از مکانیسم ماشه برای مطرح کردن خود میباشند.
🔻سوم : آثار و طبعات مکانیسم ماشه؛
مکانیسم ماشه و فعال شدن آن در صورتی که شرایط آنگونه که غربی ها میخواهند در شورای امنیت پیش برود دو کارکرد اساسی خواهد داشت؛ اول یک فشار روانی سنگین بر ملت ایران و ایجاد شوک اقتصادی از این مسیر است. دوم کارکرد های واقعی ابزار تحریم است. واقعیت این است که تقریبا تمام ابزار های تحریم ملت ایران توسط غرب به کار گیری شده و چیزی نمانده که از تیغ تحریم آنها در امان مانده باشد اما در هر صورت بازگشت قطعنامه های شورای امنیت ریسک همکاری اقتصادی و نظامی با ج.ا را بالا خواهد برد و کار تعاملات اقتصادی سخت تر خواهد شد.
🔻چهارم: سناریو های پیش رو؛
سناریوی اول این است که نامه ی اروپا در شورای امنیت طرح میشود و از آنجایی که در یک حماقت عجیب و تاریخی تیم ظریف حتی حاضر به پذیرش حق وتو روسیه و چین در این بند نشده، شورای امنیت در غیاب این حق، تصمیمات سختی علیه ایران خواهد گرفت. سناریوی دوم این است که با توجه به تلاش چین و روسیه برای تمدید قطعنامه 2231 در یک افق شش ماهه و بدون بازگشت مکانیسم ماشه و پذیرش تعهداتی از طرف ایران موضوع به آینده احاله داده میشود.
سناریوی سوم این است که ج.ا با اتخاذ تدابیر تهاجمی و مقتدرانه همچون خروج از NPT، تعلیق تمام همکاری ها با آژانس و تهدید ضمنی غنی سازی پنهان، طرف مقابل را مهار کرده و مجبور به گزینه میانه میکند‼️
سناریوی چهارم ایستادگی در درگیری بر روی این موضوع و نظامی شدن پاسخ های دو طرف است..
🔻 باید صبر کرد تا معلوم شود کدام سناریو در این رویارویی به وقوع خواهد پیوست، اما فراموش نکنید یک بار برای همیشه باید ملت ایران تکلیف خود را در فعالیت های هسته ای، هزینه های آن و نقش خسارت بار جریان غربگرا در این موضوعات روشن نماید...
این را می دانم که مکانیسم ماشه غرب هم کاری از پیش نخواهد برد؛ عِرض خود می بری و زحمت ما می داری...
توییت استاد #رائفی_پور
اردوغان پس از پایان خوش خدمتی هایش در سوریه و کوریدور تورانی ناتو مثل دستمال توالت دور انداخته خواهد شد
12.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عصر تاریکی
شورای امنیت ابزاری دست قدرت های غربی برای استعمار
4.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسیار عالی هدف و #پشت_پرده مبارزه با حجاب و تبلیغ شل حجابی در #ایران و تشویق #حجاب در یهودیت را بیان کرده است.
@maha_dokht
2.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید
یک ادیت بسیار زیبا و البته از هنرنمایی گروه پرواز نمایشی اکروجت شوالیههای روس که بیشتر روی هماهنگی و تسلط این خلبانان تاکید دارد.
#جنون_پرواز #هنر_پرواز
@armyir
🔻پروژه جدید غربگرایان: جابجایی «متهم» و «شاکی» برای فرار از کارنامه سیاه
🔹در جدیدترین پرده از پروژه «وارونهنمایی حقیقت» و «فرار از پاسخگویی»، علی شریفی زارچی، چهره پرحاشیه و دارای سوابق امنیتی که با ژست استادی دانشگاه به کنشگری سیاسی علیه منافع ملی مشغول است، با انتشار توییتی طلبکارانه، سند چشمانداز ۲۰ ساله را بهانهای برای حمله به رهبر معظم انقلاب قرار داده است. او با بازنشر اهداف متعالی این سند، تلاش کرده تا اینگونه القا کند که نظام در تحقق وعدههایش ناکام مانده و اکنون باید پاسخگو باشد. این فرار رو به جلوی وقیحانه در حالی است که آقای شریفی زارچی و جریان سیاسی همپیمان او، متهمان ردیف اول در ایجاد موانع سیستماتیک و تحمیل خسارتهای راهبردی به کشور طی دو دهه گذشته هستند.
🔹آقای شریفی زارچی که امروز با این توییت، خود را در جایگاه مدعی قرار داده، باید به این سوال اساسی پاسخ دهد: چه کسانی با خیانت نابخشودنی در فتنه ۸۸، کشور را در مسیر آشوب و بیثباتی قرار دادند و به دشمن گرا دادند تا با تحریمهای فلجکننده، معیشت ملت را هدف بگیرد؟ مگر نه این بود که درست در میانه راه تحقق چشمانداز، جریان شما با زیر پا گذاشتن قانون و رأی ملت، کشور را چند سال به عقب راند؟
🔹او و همفکرانش باید پاسخ دهند: چه کسانی با وعده دروغین «لغو همه تحریمها»، تمام ظرفیتهای کشور را به مدت یک دهه پای میز مذاکراتی بردند که نتیجهاش «خسارت محض» برجام بود؟ توافقی که نه تنها تحریمها را لغو نکرد، بلکه با ایجاد مکانیسم ماشه، یک تهدید دائمی را بر سر امنیت ملی کشور آوار کرد و اقتصاد را در چرخه معیوب «وعده و انتظار» قفل نمود. آیا میتوان نقش دولتی را که ۸ سال تمام، پیشرفت کشور را به لبخند و امضای دشمن گره زد و با سیاستهای واداده، چرخ سانتریفیوژ و چرخ کارخانه را همزمان از کار انداخت، در عدم تحقق کامل اهداف چشمانداز نادیده گرفت؟
🔹این ادعاهای پوچ در حالی مطرح میشود که جمهوری اسلامی، علیرغم تمام این خیانتها و سنگاندازیهای داخلی و فشار حداکثری خارجی، دستاوردهای خیرهکنندهای کسب کرده است که جریان غربگرا همواره سعی در سانسور و انکار آن داشته است:
🔹اقتدار دفاعی: تبدیل شدن ایران به یک قدرت موشکی و پهپادی جهانی طی ۲۰ سال گذشته به نحوی بوده که امروز روسیه خریدار پهپادهای ایرانی است، آمریکا از فناوری پهپادی ما کپیبرداری میکند و در نبردی چون عملیات وعده صادق، ائتلاف نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی در برابر قدرت ایران شکست خورد.
🔹پیشرفت علمی و فناوری: قرار گرفتن در جمع ۱۰ کشور برتر دنیا در حوزههایی چون هوافضا (با توانایی پرتاب ماهواره)، سلولهای بنیادی، نانوتکنولوژی و علوم هستهای. این دستاوردها در شرایط تحریم مطلق علمی به دست آمده و شتاب خیرهکننده آن تا پیش از روی کار آمدن دولت روحانی ادامه داشت، اما همان دولت با سیاستهایش ترمز این پیشرفت را کشید.
🔹صنعت نفت و گاز: با وجود تحریمهای فلجکننده، تولید گاز طبیعی از ۴۰۰ میلیون متر مکعب در روز (۱۳۸۴) به بیش از ۱ میلیارد متر مکعب (۱۴۰۲) افزایش یافته است. همچنین ظرفیت پالایشگاهی کشور از ۱.۶ به ۲.۲ میلیون بشکه در روز رسیده که گامی مهم در جهت کاهش خامفروشی است.
🔹سلامت و بهداشت: مهار موفق اپیدمی کرونا با تکیه بر دانش بومی و تولید چندین واکسن معتبر، در شرایطی که همین جریان مدعی بود بدون FATF امکان ورود دارو و واکسن به کشور نیست، استقلال و توانمندی نظام سلامت ایران را به اثبات رساند.
🔹شریفی زارچی و جریان غربگرا به جای آدرس غلط دادن، باید کارنامه خود را مرور کنند. آنها کشوری با ظرفیتهای عظیم را تحویل گرفتند و با سیاستهای مبتنی بر «وهم» و «وادادگی»، اقتصادی شرطیشده و صنعتی نیمهجان را به یادگار گذاشتند. تاکتیک آنها نخنماست: مقصران اصلی، در جایگاه طلبکار مینشینند تا حافظه تاریخی ملت را مخدوش کنند.
🔹اما حقیقت روشن است: اگر موانعی به نام «فتنه»، «تحریمهای پسابرجامی» و «مدیریت خسارتبار غربگرایان» وجود نداشت، امروز سند چشمانداز نه تنها محقق شده بود، بلکه کشور در جایگاهی بسیار فراتر از آن قرار داشت. بهتر است این جریان به جای تولید توییتهای طلبکارانه، خود را برای پاسخگویی به پیشگاه ملت و تاریخ بابت فرصتسوزیها و خیانتهایشان آماده کنند.
🔻نعل وارونه کاسبان برجام
✍🏻 مسعود براتی
🔹 مکانیسم ماشه، که امروز به صورت رسمی توسط سه کشور اروپایی فعال شد، در نهایت منجر به بازگشت قطعنامههای قبلی شورای امنیت میشود؛ قطعنامههایی که قبلاً به صورت مشروط و موقت لغو شده بودند و در چارچوب برجام معلق شده بودند. چه کسانی کوچکانگاری کردند؟
🔹در روزهای اخیر صداهای زیادی شنیده میشود که نظام اسلامی و جریانهای انقلابی را متهم میکنند به کوچک انگاری موضوع مکانیسم ماشه. این جریانات که عمدتا غربگراها هستند، همانهایی هستند که در زمان توافق برجام با بستن چشم بر مکانیسم ماشه و انکار آن و یا کوچکنمایی آن و حتی دفاع از آن به عنوان یک دستآورد، اجازه دادند تا چنین خطای راهبردی رخ دهد. حالا آنها با فراری رو به جلو در حال متهم کردن دیگران هستند. اصطلاحا نعل وارونه زدهاند و عملیات فریب انجام میدهند.
🔹 در حالیکه در همان ده سال پیش جریان منتقد و دلسوز انقلابی با بررسی علمی به خطرات پذیرش این مکانیسم اشاره کرده بود. دکتر سعید جلیلی در جلسات کمیسیون برجام در مجلس شورای اسلامی به صراحت از اشتباه بودن پذیرش چنین سازوکاری صحبت کرد اما همان زمان جریان تسلیمطلب و غربگرا و البته برخی از اصولگرایان محافظهکار که همگی در حال حاضر ذیل چتر وفاق جمعشدهاند، یا سخنان ایشان را نشنیده گرفتند و یا حتی به مخالفت با آن پرداختند. صحبتهای آقای ابوترابی در رد سخنان مستند و علمی دکتر جلیلی یکی از آنهاست و صحبتهای خلاف واقع ظریف در آن جلسات نیز همگی وجود دارد.
🔹 حالا نیز همانها با همان مقاصد سیاسی به دنبال هوچیگری و القای مباحث خلاف در ذهن مردم هستند تا نظام سیاسی را با فشار مردم به سمت افتادن در چاهی بزرگتر و خطرناکتر از چاله مکانیسم ماشه سوق دهند. برای همین لازم است ضمن طرح سوال از قهرمانان دیپلماسی که چرا چنین سازوکار غلطی را پذیرفتند و چرا در این زمینه دروغ گفتند، به تبیین دقیق ابعاد بازگشت قطعنامهها پرداخت.
اثرات اقتصادی بازگشت قطعنامهها
🔹بررسی اثرات این اقدام در حوزه تحریمها از دو مسیر امکانپذیر است: یکی، تحلیل محتوای خود قطعنامهها، و دیگری، بررسی تجربی و میدانی از اثرات گذشته آنها. در مسیر اول، چهار قطعنامه — از جمله قطعنامههای ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳ و ۱۹۲۹ — مورد توجه قرار میگیرند. این قطعنامهها بین سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ تصویب شدند و اکنون با فعال شدن مکانیسم ماشه، احتمال بازگشت آنها وجود دارد. اما اگر بخواهیم به صورت خلاصه و مختصر به اثرات اقتصادی این موضوع اشاره کنیم، باید گفت که محدوده تحریمهای حاصل از قطعنامههای شورای امنیت، عمدتاً بر فعالیتهای هستهای و برخی فعالیتهای نظامی ایران متمرکز است و به طور مستقیم و گسترده به بخشهای اقتصادی غیرنفتی یا ساختارهای عمده اقتصاد ملی نمیپردازد. این در حالی است که تحریمهای یکجانبه آمریکا، که طی سالهای متمادی و به صورت مستمر علیه ایران اعمال شدهاند، گستره بسیار وسیعتری داشته و تأثیرات اقتصادی عمیقتری داشتهاند.
🔹 از نظر تجربی نیز این موضوع قابل بررسی است. دوره فعالیت این قطعنامهها از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۴ بوده است و آمارها و روندهای اقتصادی ایران در آن دوره نشان میدهد که اثرات اقتصادی مستقیم و شدیدی از این تحریمها در مقایسه با تحریمهای آمریکایی دیده نشد. به عبارت دیگر، تحریمهای شورای امنیت، با وجود ماهیت بینالمللیشان، در عمل تأثیر محدودی بر اقتصاد ایران داشتند. نکته مهمی که باید تأکید شود، این است که این اقدامات میتوانند جوّ روانی خاصی در جامعه ایجاد کنند. این جو، چه به دلیل تبلیغات، چه به دلیل تفسیرهای سیاسی، ممکن است تأثیراتی در بازارها و رفتار اقتصادی مردم بگذارد. اما این تأثیرات بیشتر موقت و روانی هستند و با مدیریت صحیح و ارائه تدبیرهای اقتصادی، قابل کنترل و تعدیل میباشند.
🔹 در نهایت، باید به این نکته نیز اشاره کرد که چین و روسیه، به عنوان دو بازیگر مهم بینالمللی، این اقدام کشورهای اروپایی را نه تنها رد کردهاند، بلکه آن را نامشروع و خارج از چارچوب برجام دانستهاند و در این رابطه بیانیههایی صادر کردهاند. این موضوع احتمال دارد که میزان تعهد این دو کشور به اجرای حتی همین محدوده کوچک تحریمها را کاهش دهد. با توجه به نقش مهم چین در روابط اقتصادی ایران، این موضعگیری میتواند تأثیر قابل توجهی بر عملکرد واقعی تحریمها داشته باشد.
🔹در مجموع، با توجه به ماهیت محدود تحریمهای شورای امنیت، سابقه تجربی آنها، و موضعگیری کشورهایی مانند چین و روسیه، به نظر میرسد که فعال شدن مکانیسم ماشه توسط کشورهای اروپایی، در کوتاهمدت منجر به تغییر چشمگیری در وضعیت اقتصادی ایران نخواهد شد.
🔻 خیانت مکانیسم ماشه چگونه طراحی و اجرا شد؟
🔹چه شد از وعده توخالی آقای روحانی درباره لغو یکجا و برگشتناپذیر تحریمهای مالی و اقتصادی و بانکی، به استفاده اروپا(پایمالکننده توافق) از مکانیسم ماشه علیه ایران رسیدیم؟!
🔹۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۳، همزمان با انتشار برخی گزارشهای نگرانکننده از محتوای مذاکرات، گروهی از کارشناسان در نشستی با عنوان «دلواپسیم»، به نقد ابعاد مختلف روند مذاکرات پرداختند. اما دولت روحانی و حامیان آن، به جای استقبال از نقد صاحبنظران، واژه «دلواپسان» را تبدیل به حربهای برای توهین و تمسخر، ساکت نمودن کارشناسان، و دوقطبیسازی جامعه کردند!
🔹کمیسیون ویژه بررسی برجام پس از ۴۴ روز بررسی، بیش از ۴۰ ایراد حقوقی، فنی، اقتصادی، امنیتی، اجرائی، تضمینی مهم را در متن توافق فهرست کرد که نشان میداد توافق به شکل فعلی، به زیان ایران پیش خواهد رفت. در گزارش کمیسیون از جمله آمده بود:
🔹«مکانیسمهای داوری مندرج در قطعنامه ۲۲۳۱ و بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام به طور کاملاً واضح و عامدانه بر ضد ایران تنظیم شده و عملاً برای ایران غیرقابل مراجعه است. ایران در هیچ مراجعهای به این مکانیسمها برنده نخواهد بود و عملاً نمیتواند به هیچ نقض کلی یا جزئی از سوی ۱+۵ به نحوی واکنش نشان بدهد که منجر به برهم خوردن توافق نشود.... توافق برجام هیچگونه ضمانت اجرائی حقوقی و قانونی به جز قطعنامه غیرالزامآور ۲۲۳۱ شورای امنیت ندارد و هر یک از اطراف توافق در هر زمان که اراده کند میتواند اجرای آن را متوقف ساخته و تحریمها علیه ایران را بازگرداند. این معادله برای ایران مخاطرهآمیز ارزیابی میشود».
🔹اما نمایندگان آن روز مجلس، تحت فشار فضاسازی سنگین دولت روحانی (و برخلاف هشدارهای کمیسیون ویژه خود در زمینه بررسی برجام)، رای به تصویب بیکم و کاست برجام دادند! اگر مرحوم علیاصغر زارعی، فرمانده و جانباز دفاع مقدس، در روز تصویب برجام فریاد زد و گریه کرد و کارش به اورژانس کشید، در مجلس بعدی، نمایندگانی بودند که با حرص و ولع، برای عکس یادگاری گرفتن با خانم موگرینی (مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا) سر و دست میشکستند!
🔹دو سال طول کشید تا آقای ظریف تحت فشار افکار عمومی و پوچ درآمدن وعدههای همین خانم موگرینی بگوید: «اروپا شرافت خود را در برجام فروخت». ظریف همچنین با هفت سال تاخیر، اخیرا گفت: «اشتباه میکردیم که از اروپا توقع داشتيم اینستکس راه بیندازد». این در حالی بود که روحانی، زمان خروج آمریکا از برجام گفته بود: «شرّ مزاحم برجام کم شد»!
🔹حتی پس از خروج آمریکا از توافق، حرفهای مهمل و فریبکارانه موگرینی، تیتر اصلی شیدایان و بزککنندگان برجام میشد، بیآنکه به بیشرافتی اروپا بپردازند: «در برجام میمانیم»، «اروپا کنار ایران»، «هر چه تهران بگوید» و «اروپا علیه آمریکا»!!
🔹آقای روحانی، به تعبیر موگرینی تضمین داده بود که حتی در صورت خروج آمریکا، به شکل یکطرفه در توافق بماند. روحانی تازه با یک سال تاخیر گفت: «اینستکس (وعده پسا برجامی اروپا) به هیچ دردی نمیخورد» اما تا سه سال، انجام یکطرفه تعهدات را با وجود عهدشکنی و دغلبازی اروپا ادامه داد.
🔹درباره نقش منحصر به فرد برخی سران فتنه در اعمال تحریمهای سنگین علیه ایران، باید گزارش روزنامه لس آنجلس تایمز در تاریخ ۲۸ مهر ۱۳۸۸ را مورد توجه قرار داد، آنجا که جان هانا مقام آمریکایی گفته بود: «مطمئناً پیامی که از گردهمایی اخیر فعالان اپوزیسیون ایران- که در میان آنها بعضی شخصیتهای نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و باید هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم ضعیف و یا تدریجی، فقط به رژیم امکان میدهد که خودش را تطبیق دهد. آنها گفتند تحریم برای اینکه مؤثر باشد، باید به صورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن».
🔻«تحریمها، دیپلماسی و اشتباهات راهبردی؛ بازخوانی میراث پرخطر مکانیسم ماشه در برجام»
✍🏻محمدمهدی محمدی
🔹تحریمهای فراگیرِ ۱۳۸۵–۱۳۹۲ عمدتاً محصولِ روند حقوقی ـ سیاسیِ پیشادولت یازدهم بوده است و از ارادهی راهبردیِ بلوک غرب برای مهار همهجانبهی ایران برمیآمد.
پذیرش سازوکار «اسنپبک/مکانیسم ماشه» در قطعنامه ۲۲۳۱ (ضمیمهی برجام) یک خطای راهبردی و حقوقی بود که حق وتو را دور زد، ریسک بازگشت خودکار تحریمهای فصل هفتمی را دائمی کرد، و عملاً طرفهای مقابل را صاحب «شمشیر دموکلسی» ساخت که امروز—در آستانهی Termination Day (۱۸ اکتبر ۲۰۲۵)—هنوز علیه ایران تهدید به استفاده از آن میکنند.
۱. صورتبندی حقوقی ـ تاریخی تحریمها
الف) ارجاع پرونده به شورای امنیت (۴ فوریه ۲۰۰۶)
پروندهی ایران با ابتکار غرب در شورای حکام آژانس از مسیر سیاسی خارج و به شورای امنیت ارسال شد؛ از همین نقطه، روندِ فصل هفتمی شدن آغاز گردید. این ارجاع (GOV/۲۰۰۶/۱۴) قبل از مسئولیت جلیلی و حتی قبل از دولت دهم رخ داد و مسیر قطعنامهها را گشود.
ب) قطعنامههای الزامآور فصل هفتمی (۲۰۰۶–۲۰۱۰)
زنجیرهی قطعنامهها—۱۶۹۶ (۳۱ ژوئیه ۲۰۰۶)، ۱۷۳۷ (۲۳ دسامبر ۲۰۰۶)، ۱۷۴۷ (۲۴ مارس ۲۰۰۷)، ۱۸۰۳ (۳ مارس ۲۰۰۸) و ۱۹۲۹ (۹ ژوئن ۲۰۱۰)—همگی ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد تصویب شدند؛ که ماهیتاً «الزامآور» هستند. بسیاری از اینها قبل از تصدی جلیلی (پاییز ۲۰۰۷) شکل گرفتند و دنبالهی روندی بودند که از ۲۰۰۶ کلید خورده بود.
ج) تشدید یکجانبهی غرب در ۲۰۱۱–۲۰۱۲ (خارج از شورای امنیت)
دیوار تحریمها در ۱۳۹۰–۱۳۹۱ با ابزارهایِ غیرهستهای و یکجانبهی آمریکا/اروپا تکمیل شد:
• بند ۱۲۴۵ قانون دفاع ملی آمریکا (NDAA FY۲۰۱۲) تحریم بانک مرکزی و مبادلات نفتی را هدف گرفت.
• تحریم نفتی اتحادیه اروپا (۲۳ ژانویه ۲۰۱۲) و مقررهی ۲۶۷/۲۰۱۲ (۲۳ مارس ۲۰۱۲) چارچوب حقوقی قطعِ ارتباط بانکی را فراهم کرد.
• قطع ارتباط سوئیفت (۱۵ مارس ۲۰۱۲) با دستور اتحادیه اروپا، سوئیفت خدمات پیامرسانی بانکی به بانکهای ایرانی را متوقف کرد؛ تصمیمی بیسابقه و فرامرزی که حتی شورای امنیت هم آن را الزام نکرده بود.
در نتیجه «گستره و ماهیت» تحریمها تابع معادلهی قدرت و اجماع غرب در شورا و سپس اقدامات یکجانبه بوده است. تحریمهای کلیدی قبل از یا مستقل از ایشان طراحی و اعمال شد و حتی در ۲۰۱۲ (پس از ۱۹۲۹) با ابزارهایی خارج از شورای امنیت تشدید گردید.
۲. خطای راهبردی برجام: اسنپبک چگونه «وتو» را دور زد و یک ریسک دائمی ساخت؟
الف) مهندسی اسنپبک در ۲۲۳۱
قطعنامه ۲۲۳۱ با ابتکار «رأیِ وارونه» طراحی شد: هر «دولتِ مشارکتکنندهی برجام» اگر «عدم پایبندیِ اساسی» را به شورای امنیت اعلام کند، شورا باید ظرف ۳۰ روز قطعنامهای برای تداوم رفع تحریمها تصویب کند؛ و اگر (بهعلت وتوی آمریکا) تصویب نشود، تمام قطعنامههای قبلی خودبهخود برمیگردند—بیآنکه ایران یا حامیانش بتوانند با وتو مانع شوند. این یعنی جای «وتو» عوض شد و «بازگشت» خودکار و پیشفرض شد.
ب) ابهامِ «مشارکتکننده» و سوءاستفادهی ۲۰۲۰ آمریکا
آمریکا با وجود خروج (۸ مه ۲۰۱۸) در ۲۰ اوت ۲۰۲۰ برای فعالسازی اسنپبک به شورا «اعلان» داد؛ اکثریت قاطع شورا و E۳ گفتند آمریکا دیگر «participant» نیست و اعلانش بیاثر است. خود این بحران نشان داد که نفسِ تهدید، هزینهزا ست.
ج) ریسک امروز (۲۰۲۵): تهدید E۳ به فعالسازی پیش از ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵
با نزدیکشدن به (Termination Day) ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵، رسانهها و مقامات غربی از سناریوی فعالسازی اسنپبک توسط E۳ سخن میگویند؛ تحولی که اگر رخ دهد، همهی قطعنامههای ۲۰۰۶–۲۰۱۰ را برمیگرداند. گزارشهای تحلیلی و خبری تصریح دارند که پنجرهی حقوقیِ اسنپبک تا حوالی همین تاریخ باز است. این دقیقاً همان «شمشیر معلق» است که تیم برجامی پذیرفت و امروز علیه ایران بهکار میرود.
د) تجربهی «روز گذار» ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳: غلبهی ارادهی سیاسی طرف مقابل بر متن
طبق ۲۲۳۱، بخشی از محدودیتهای موشکی/انتقالی باید در (Transition Day) ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳ منقضی میشد؛ اما E۳ همان محدودیتها را به رژیمهای تحریمیِ داخلی خود «منتقل» و عملاً تمدید کردند. این ترجمان عملی یک واقعیت است: طرف مقابل هر جا لازم بداند، از «ظرفیتهای حقوق داخلی» برای بیاثر کردن امتیازهای برجامی استفاده میکند، آن هم بدون هزینهی جدی در شورا.
🔹ساختار تحریمها پیشینی و برآمده از ارادهی قدرتهای غربی در شورای امنیت و سپس ابزارهای یکجانبه بود. در مقابل، بزرگترین خطای تیم برجامی «پذیرش اسنپبک» بود که منطق وتو را معکوس کرد، «ریسک بازگشت خودکار» را نهادینه ساخت و اکنون—در آستانهی ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵—به اهرم تهدیدِ علنی E۳ بدل شده است.
🔻ناسپاسی پزشکیان از حمایت رهبری با حمله به همه ارکان نظام/ تعریف جدید «وحدت» در دولت پزشکیان: همه سکوت کنند تا ما حمله کنیم!
🔹یک بار دیگر رئیسجمهور مقابل دوربین تلویزیون نشست و یک بار دیگر به جای آنکه آرامش و امید را به جامعه تزریق کند، با اظهاراتی تنشزا و غیرمسئولانه، فضای سیاسی و اجتماعی کشور را ملتهب کرد. سوالی که افکار عمومی از خود میپرسد این است که چرا هر مصاحبه و سخنرانی آقای پزشکیان، به جای ارائه گزارش عملکرد و راهکار برای مشکلات اصلی مردم یعنی اقتصاد و معیشت، به یک بیانیه سیاسی تفرقهافکن تبدیل میشود که تنها حاصل آن، انداختن مردم به جان یکدیگر است؟
🔹در حالی که رهبر معظم انقلاب چند روز پیش، به ضرورت «وحدت» و «همکاری سران قوا» تاکید کردند و مسیر را برای خدمت دولت هموار ساختند، رئیسجمهور در کمال ناباوری از تریبون عمومی برای حمله به تمام ارکان نظام استفاده میکند. این یک ناسپاسی آشکار نسبت به حمایتهای رهبری است. ایشان در یک مصاحبه، همزمان مجلس را زیر سوال میبرد، به قوه قضائیه کنایه میزند، تصمیمات شورای نگهبان را به چالش میکشد و صداوسیما را متهم میکند. این چه نوع وفاقی است که لازمه آن، تخریب تمام نهادهای قانونی کشور است؟
🔹آقای پزشکیان که با شعار «وفاق ملی» پا به عرصه گذاشت، امروز به عامل اصلی واگرایی و تنش تبدیل شده است. ایشان در حالی که یک سال از عمر دولتش میگذرد، هنوز در حال و هوای رقابتهای انتخاباتی سیر میکند و با تکرار همان کلیدواژههای تاریخمصرفگذشته مانند «حجاب»، «فیلترینگ» و «زندانیان سیاسی»، جامعه را به سمت دوقطبیهای کاذب و ویرانگری سوق میدهد که پیش از این، خسارتهای آن را دیدهایم. آیا مشکلات کشور همینهاست؟ آیا دغدغه آن کارگر شرمندهای که هشتش گروی نُهش است، یا آن تولیدکنندهای که زیر بار هزینهها کمر خم کرده، همین مباحث سیاسی بیهوده است؟
🔹اینکه رئیسجمهور یک کشور، پس از یک سال تکیه زدن بر کرسی ریاست، همچنان مانند یک کاندیدای انتخاباتی به همه بتازد، منتقدان را تحقیر کند، یک فاجعه مدیریتی است.
🔹شگفتانگیزترین بخش ماجرا، اصرار آقای پزشکیان بر کلیدواژه «وحدت» و «وفاق ملی» در همان حال است که مشغول شلیک به تمام ارکان نظام هستند. این تناقض حیرتآور، این سوال را به ذهن میآورد که تعریف ایشان از وحدت چیست؟ آیا «وحدت» یعنی همه نهادها و منتقدان در برابر سیاستهای تنشآفرین دولت سکوت کنند؟