👊کانال تنگه مرصاد💥
🍃🌺چلّه قرائت دعای فرج🌺🍃 👥 هر شب ساعت ۲۲ ، قرائت همگانی دعای فرج (الهی عظم البلاء) به مدت ۴۰ شب به ن
🔔☄بياد مولا به رسم هر شب 🔔
🌸✨بسم الله الرحمن الرحيم✨🌸
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ،وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمفَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ،وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ،
🌸بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ🤲🌸
💫و برای سلامتی محبوب💫
🎀اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ✨ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ✨ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ✨ وَعَلى آبائِه ✨في هذِهِ السَّاعَةِ✨ وَفي كُلِّ ساعَة✨ وَلِيّاً وَحافِظاً✨ وَقائِداً وَناصِراً ✨وَدَليلاً وَعَيْنا ✨حَتّى تُسْكِنَهُ✨ اَرْضَكَ طَوْعاً✨ وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا .🎀
🌺دعای منتظران درعصرغیبت🌺
اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَك ضَلَلْتُ عَنْ دينِي
🌷اَلّلهُمَّـ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرج 🌷
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
@tmersad313
#به_بهانه_سالگرد_ملی_شدن_نفت
🔴 تاریخچه #مذاکره چه میگوید....
📌آمریکا به #مصدق قول داد در قبال اخراج توده ای ها، بین او و انگلیس مصالحه ایجاد میکند اما همزمان نقشه های #کودتای ۲۸ مرداد میکشید
🔹حمله نظامی آمریکا به #طبس در همان زمانی اجرا شد که آمریکا مدعی راه حل #دیپلماتیک برای آزادی جاسوسان خود بود!
🔹طبق توافق #الجزایر آمریکا میبایست در صورت آزادی گروگان های آمریکایی باید #تحریم_های ایران لغو میشد اما این اتفاق هیچ گاه رخ نداد!
🔸مذاکرات ایران و آمریکا بر سر مسائل امنیتی #عراق، علیرغم وعده آمریکا منجر به خروج این کشور از عراق نشد
🔸ایران در دولت اصلاحات در توافق هسته ای #سعدآباد همه فعالیت های هسته ای خود را تعلیق کرد اما آمریکا وعده توقف پرونده ایران در شورای حکام را نقض کرد!
🔸در #برجام ایران ۱۱ تعهد خود را در ۴ ماه انجام داد اما آمریکا نه تنها تحریم های جدید وضع کرد بلکه در نهایت از برجام خارج شد!
❇️ پینوشت👇
🔻رهبرمعظم انقلاب در دیدار با شینزو آبه: صداقت در بین آمریکاییها کمیاب است؛ کدام فرد عاقلی است که کشوری که زیر تمام توافق ها زده، دوباره مذاکره کند؟
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
@tmersad313
👊کانال تنگه مرصاد💥
#رمان #فنجانی_چای_با_خدا #قسمت_های_11_10 و من گفتم.. از تصمیمم برای وصل شدن به مسلمانهای جنگجو،
#رمان
#فنجانی_چای_با_خدا
#قسمت_دوازدهم
مبهوت به نیم رخش خیره ماندم، حالا دیگر وحشت لالم کرده بود. در باز شد.. زنی با پوشیه رو به رویمان ایستاد وبه داخل دعوتمان کرد. عثمان با سلام و لبخندی عصبی، من را به داخل خانه کشاند و با دور شدن زن از ما، مرا به طرف کاناپه ی کهنه ی کنار دیوار پرت کرد.
صدای زن از جایی به نام آشپزخانه بلند شد ( خوش اومدین.. داشتم چایی درست میکردم.. اگه بخواین برای شما هم میارم..) و من چقدر از چای متنفر بودم.
عثمان عصبی قدم میزد و به صورتش دست میکشید که ناگهان صدای گریه نوزادی از تخت کوچک و کهنه کنار دیوار بلند شد.
نگاهی به منِ غرق شده در ترس انداخت و به آرامی کودک را از تخت بیرون کشید. بعد از چند دقیقه زن با همان حجاب و پوشیه با سه فنجان چای نزد ما آمد و کودک را از عثمان گرفت.. نمیدانستم چه اتفاقی قرار است بیفتم و فقط دلم دانیال را میخواست..
کودک آرام گرفت و عثمان با نرمشی ساختی از زن خواست تا بنشیند و از مبارزه اش بگویم..
چهره زن را نمیدیم اما آهی که از نهادش بلند شد حکم خرابی پله ای پشت سرش را میداد.. و عثمان با کلافگی از خانه بیرون رفت.
زن با صدایی مچاله در حالیکه سینه به دهان کودکش میگذاشت، لب باز کرد به گفتن.. از آرامش اتاقش.. از خواهرو برادرهایش.. از پدر و مادر مهربان ومعمولیش.. از درس و دانشگاهش.. از آرزوهایی که خود با دستانش سوزاند.. همه و همه قبل از مبارزه..
رو به روی من، زن ۲۱ ساله آلمانی نشسته بود که به طمع بهشت مسلمانان، راهی جنگ و جهاد شد. جنگی که حتی تیکه ای از پازل آن مربوط به او نمیشد.. اما مسلمان وار رفت.. و از منوی جهاد، نکاحش را انتخاب کرد.. نکاحی که وقتی به خود آمد، روسپی اش کرده بود در میان کاباره ای از مردان به اصطلاح مبارز.. و او هروز و هر ساعت پذیرایی میکرد از شهوت مردانی که نصفشان اصلا مسلمان نبودند و به طمع پول، خشاب پر میکردند. و وقتی درماندگی ، افسارِ جهاد در راه خدایش را برید، هدایایی کوچک نصیبش شد از مردانی که نمیدانست کدام را پدر، نوزادش بخواند و کدام را عاملِ ایدزِ افتاده به جان خود و کودکش. دلم لرزید..
وقتی از دردها و لحظه های پشیمانیش گفت درست وقتی که راهی برای بازگشتش نبود و او دست و پا میزد در میان مردانی که گاه به جان هم میافتادند محضه یک ساعت داشتنش.. تنم یخ زد وقتی از دختران و زنانی گفت که دیگر راهی جز خفه شدن در منجلاب نکاح برایشان نمانده. و هروز هستند دخترکانی که به طمع بهشت خدا میروند و برگشتشان با همان خداست..
و من چقدر از بهشت ترسیدم وقتی پوشیه از صورت کنار زد و بازمانده زخم های ترمیم شده از چاقوی مردان مست روی گونه و چانه و گردنش، سلامی هیتلر وار روانه ام کرد..
یعنی دانیال هم یکی از همین مردان بود؟؟
ادامه دارد...
اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
@tmersad313
👊کانال تنگه مرصاد💥
#رمان #فنجانی_چای_با_خدا #قسمت_دوازدهم مبهوت به نیم رخش خیره ماندم، حالا دیگر وحشت لالم کرده بود. د
#رمان
#فنجانی_چای_با_خدا
#قسمت_سیزدهم
وا مانده ومتحیر از آن خانه خارج شدم، راستی چقدر فضایش سنگین بود..
پشت در ایستادم و حریصانه نفس گرفتم. چشمم به عثمان افتاد، تکیه به دیوار روی زمین کنار در نشسته بود. بلند شد و با لحنی نرم صدایم زد:
(سارا.. حالت خوبه؟؟) . آری..عثمان همان مسلمان ترسو مهربان بود.
آرام در خیابان ها قدم میزدیم، درست زیر باران. بی هیچ حرفی.. انگار قدمهایم را حس نمیکردم، چیزی شبیه بی حسی مطلق..
عثمان تا جلوی خانه همراهیم کرد ( واسه امروز بسه.. اما لازم بود.. روز بخیر..)
رفت و من ماندم در حبابی از سوال و ابهام و وحشت.. و باز حصر خودساخته ی خانگی. خانه ای بدون خنده های دانیال.. با نعره های بدمستی پدر.. و گریه های بی امان مادر، محضه دلتنگی..
چند روز گذشت و من فکر کردم و فکر کردم. دقیقا بین هزار راهی از بی فکری گم شده بودم. دیگر نمیداستم چه کنم. باید آرام میشدم. پس از خانه بیرون زدم. بی اختیار و هدف گام برمیداشتم.
کجا باید میرفتم.؟ دانیال کجا بود.. ؟ یعنی او طبع درنده خوی مسلمانها را از پدر به ارث برده بود؟؟ کاش مانند مادر ترسو میشد.. حداقل، بود..
ناگهان دستی متوقفم کرد. عثمان بود و نفسهای تند که خبر از دویدن میداد. (معلوم هست کجایی؟؟ گوشیت که خاموش.. از ترس پدرتم که نمیشه جلوی خونتون ظاهر شد.. الانم که هی صدات میکنم، جواب نمیدی..) و با مکثی کوتاه ( سارا.. خوبی؟؟) و اینبار راست گقتم که نه.. که بدتر از این هم مگر می شود بود؟؟ عثمان خوب بود.. نه مثل دانیال.. اما از هیچی، بهتر بود..
پشت نرده ها، کنار رودخانه ایستادیم. عثمان با احتیاط و آرام حرف میزد.. از گروهی به نام داعش که سالهاست به کمکِ دروغ و پولهای هنگفت در کشورهای مختلف یار گیری میکند. که زیادند دخترکانی از جنس آن زن آلمانی و هانیه و دانیال که یا گول خورده اند یا رایحه ی متعفن پول، مشامشان را هواییِ خون کرده. که اینها رسمشان سر بریدن است.
که اگر مثل خودشان شدی دیگر خودت نمیشوی. که دیگر دانیال یکی از همان هاست و من باید مهربانی هایش را روی طاقچه ی دلم بنشانم و برایش ترحیم بگیرم. چون دیگر برای من نیست و نخواهد بود این برادر زنجیر پاره کرده..
من خیره ماندم به نیم رخ مردی به نام عثمان.. راستی او هم هانیه را دفن میکرد؟؟ با تمام دلبری هایش؟؟
و او با بغضی خفه، زل زده به جریان آب از هانیه گفت.. از خواهری که مطمئن بود دیگر نخواهد داشت.. از خواهری که یا به رسم فرمانروایانش خونخواری هرزه میماند یا مانند آن دختر آلمانی از شرم کودکِ مفقودالپدرش، در هم آغوشیِ ایدز، جان تسلیم میکرد.
قلبم سوخت و او انگار صدایش را شنید و با نگاه به چشمان با آهی بینهایت گفت (سارا.. میخوام یه دروغ بزرگ بهت بگم..)
و من ماندم خیره و شنیدم ( همه چی درست میشه..)
و ای کاش راست میگفت ...
ادامه دارد...
زهرا اسعد بلند دوست
اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
@tmersad313
دعای آخرین روز سال ۱۳۹۸
پــــــــروردگـــــارا . . .
كمک كن درمسیری باشیم که سرانجامش به تو ختم شود..
پــــــــروردگـــــــارا . . .
آزاد،رها،خود،زندگی و تمام لحظه هایمان را به تو می سپاریم..
پــــــــروردگــــــارا . . .
چشمانمان مي بينند بزرگيت را . گوشهايمان مي شنوند صداى عظمتت را.
پــــــــروردگـــــــارا...
دستانمان لمس مي كنند زيبايی هاي خلقتت را . .خـــــدایـــــا به خاطر خـــــداييت تو را شكر . .!ما را،هر چند آلوده،بنده خود بدان . . .
پـــــــــــروردگـــــــارا. . .
تـو خیلی بزرگی و ما خیلی کوچک . تو را به بزرگیت،فراموشمان نکن
پـــــــــروردگــــــارا...
آه ای خــــــدای بی همتا.. نه آن قدر پاکیم که کمکمان کنی و نه آن قدر بدیم که رهایمان کنی . .میــان این دو گمیم . . .!
پـــــــــروردگــــــارا..
هر چه قدر تلاش کردیم نتوانستیم آنــی باشیم که تو خواستی . .هـرگز دوست نداریم آنی باشیم که
تو رهـایمان کنی . . .
پس مهربان خـــــدای ما. .هیــــــــچگاه رهایمان نکن!
آمین یا ارحم الراحمین
اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
@tmersad313
🔴نامه پنج وزیر بهداشت به رئیسجمهور
🔻 پنج وزیر بهداشت و هفده استاد برجسته پزشکی کشور در نامه ای خطاب به رئیسجمهور توصیههایی را برای قطع زنجیره ابتلای کرونا ارائه دادند. در بخشی از این نامه آمده است:
🔹 مطمئنترین راه کنترل و کاهش این بیماری و نجات کشور از ویروس منحوس کرونا، قطع زنجیره تماس افراد سالم با افراد بیمار و ناقل است که لازمهی آن محدود کردن ترددها و مسافرتها و تعطیلی صنوف زنجیره غیرضروری و مراکز خرید بزرگ و پر ازدحام و کنترل مبادی ورودی و خروجی شهرها است. استمرار شرایط فعلی زندگی مردم و تداوم رفت و آمدهای غیرضروری نتیجهای جز وخامت اوضاع نخواهد داشت.
🔸توصیه اکید ما به عنوان پزشکان متخصص این حوزه این است که با فوریت از همین امروز حداقل به مدت ۱۵ روز کلیهی دستگاههای غیر اضطراری و کسب و کارهای غیرضرور بهطور کامل تعطیل شود و تنها مراکز تولیدی و فروشگاهها و مراکز توزیع مواد غذایی و دارویی آنهم با رعایت کامل و سختگیرانه استانداردهای بهداشتی به فعالیت روزانه خود ادامه دهند و با قاطعیت جلوی ترددها و مسافرتهای غیرضروری شهری و بینشهری گرفته شود.
🔺 ریاست محترم جمهور، عدم رعایت این توصیهها بازی با جان مردم است. اگر دیر تصمیم گرفته شود، خسارات جبرانناپذیری به دنبال خواهد داشت و منجر به مرگ تعداد بیشتری از هموطنان خواهد شد.
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
@tmersad313
⚘﷽
🍂🍃سال 98 هم به پایان رسید
اما یک سوال ساده
و مهم باقی مانده
امسال براے امام زمانمان چه ڪرده ایم؟
🌹🍃یگانہ دلبرم
هرچہ ڪردیم نشد آنچہ شما خواستہ اید
اے ڪہ عالم همه بہ ڪف با کفایت شماست خودت ڪارے ڪن...
💐🍃مولای من
دعای عید امسال ما "تعجیل در فرج" است
🌼🍃مولاجان
هر لحظه دنیا یاری از یاران شما را به یغما میبرد
🌺🍃مولای مهربان
دفتر عمرمان پر شده از شعرهای فراق شما
🌸🍃آقاجان بیایید که دفتر عمرمان در حال تکمیل است
💞💞💞
🌺🍃دوستان! سالی پر از خیر و برکت برایتان آرزومندیم
اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
@tmersad313
⭕️ آمریکا ۵ نفر از دانشمندان هستهای ایران را #تحریم کرد
دولت آمریکا در ادامه کارزار فشار علیه ایران از اقداماتی با هدف «محدودسازی دانشمندان هستهای ایران» خبر داده است.
👤 خبرگزاری تسنیم 🇮🇷
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
@tmersad313
💢دعاے پنجشنبہ اخر سال🙏
خدایا مردمِ کشورم را به تو می سپارم از بلاها ، سختی ها
مصیبت ها و گرفتاری ها دستانم کوتاه است و
مسیرِ دردها طولانی دستانم کوتاه است
و دیوارِ حادثه ها بلند ...کاری از من ساخته نیست
خودت پناه و تسکینِ دردهایشان باش خودت بلاگردانِ جسم
و روحِ بی پناهشان باش و کمک کن
کمک کن تا دوباره رنگِ خوشبختی را ببینیم
کمک کن که مردمِ سرزمینم دوباره بخندند ...🕊🌸
الهی آمیییین🙏
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
@tmersad313
🖤علی ابن ابراهیم ابن هاشم از پدرش گوید : 🖤
🖤از یکی از شیعیان شنیدم که می گفت :🖤
⚫وقتی هارون، موسی بن جعفر علیه السلام
را زندانی کرد ،حضرت شب هنگام ،از جهت هارون
در ترس بودند که مبادا ایشان را بکشد.😔⚫
◾ لذا تجدید وضو کردند◾
◾و رو به قبله ایستادند◾
◾و چهار رکعت نماز خواندند📿◾
◾و سپس دست به دعا برداشته،🤲◾
◾چنین گفتند:◾
♦ای آقای من، سرور من،♦
♦ مرا از زندان هارون نجات بده 😭♦
♦و از دست او رهایم کن ♦
♦ای که درخت را از بین گل و شن بیرون می آوری!♦
♦ای که شیر را از بین مجرای خون
و سرگین خارج می کنی.♦
♦ای که جنین را از میان رحم و مشیمه خارج میکنی!♦
♦ ای که آتش را از آهن و سنگ بیرون می آوری!♦
♦ای که روح را از بین امعاء و احشاء خارج می کنی!♦
♦ مرا از دست ها رو نجات بده.😭😭♦
⚪عیون أخبارالرضا،ج۱،ص:۹۴_۹۳⚪
🔳شهادت مظلومانه ی باب الحوائج،اقا موسی ابن جعفر رو به همه ی شیعیان تسلیت می گوییم🔳
#رسانه_تنگه_مرصاد_آنتی_منافق
@tmersad313