•❈❈❈❈┅┅┄
هر روز یک درس از #رهبر_قرآنی
#درس_چهل_و_ششم🔻
وَاستَعينوا بِالصَّبرِ وَالصَّلاةِ ۚ وَإِنَّها لَكَبيرَةٌ إِلّا عَلَى الخاشِعينَ
از صبر و نماز یاری جوئید؛ (و با استقامت و مهار هوسهای درونی و توجه به پروردگار، نیرو بگیرید؛) و این کار، جز برای خاشعان، گران است.
[سوره بقره، آیه ۴۵]
▪️در باب صبر شنیدهاید، معروف است، روایات متعددی هم دارد که صبر در سه عرصه است صبر بر طاعت، صبر از معصیت، صبر در مصیبت. صبر بر طاعت یعنی وقتی که یک کار لازم را، یک کار واجب را، یک امر عبادی را، اطاعت خدا را میخواهید انجام بدهید، از طولانی شدن آن ملول و خسته نشوید؛ میان راه رها نکنید. صبر از معصیت یعنی در مقابل معصیت، کف نفس کردن، باز همان استقامت، باز همان استحکام. در مقابل اطاعت، استحکام آنجور است؛ در مقابل معصیت استحکام به این است که انسان جذب نشود، اغوا نشود، تحت تأثیر شهوات قرار نگیرد. یک جا شهوت جنسی است، یک جا پول است، یک جا مقام است، یک جا محبوبیت و شهرت است؛ اینها همه شهوات انسانی است. هر کسی یک جور شهوتی دارد. اینها انسان را به خودش جذب نکند در وقتی که در راه رسیدن به آن، یک عمل حرامی وجود دارد. مثل بچهای که برای رسیدن به آن ظرف شیرینی مثلاً، حرکت میکند، دیگر وسط راهش پارچ آب هست، لیوان هست، ظرف چینی هست، متوجه نیست؛ میزند، میشکند. انسانی که مجذوب گناه شد، اینجوری است. نگاه نمیکند که بر سر راهش چه هست. این خطرناک است؛ چون انسان غافل هم هست. انسان در آن حال متنبه نیست، ملتفت نیست، غفلت دارد؛ از این بیتوجهیِ خودش غافل است. بچه ملتفت نیست که «ملتفت نیست» به نفس این بیتوجهی، بیتوجه است. لذاست که خیلی باید چشممان را باز کنیم؛ احتیاط کنیم که دچار این غفلت مضاعف نشویم. این صبر از معصیت است.
▫️صبر در مصیبت هم که معنایش این است که حوادث تلخی برای انسان پیش میآید؛ فقدانها، فراغها، مرگ و میرها، دستتنگیها، بیماریها، دردها، رنجها و از این قبیل حوادث تلخ. این حوادث انسان را در هم نشکند، خیال نکند که دنیا به آخر رسیده است. این سه عرصه برای صبر است که هر سه عرصه هم دارای اهمیت است. اینکه فرمود: «اولئک علیهم صلوات من ربّهم» در واقع خدای متعال برای همهی اینها صابر را مورد صلوات و رحمت خود قرار داده است. نکتهای که در اینجا وجود دارد، این است که این سه عرصه گاهی در مسائلِ صرفاً شخصی است، مثل همین مثالهائی که به ذهن میآید و همه میدانیم و عرض شد؛ گاهی در مسائل غیر شخصی است؛ مسائل اجتماعی، مسائل عمومی، یا به تعبیر دیگر، مسائلی که سر و کار دارد با سرنوشت یک مجموعه؛ یک امت، یک ملت، یک کشور. فرض بفرمائید آن اطاعتی که انسان باید بر آن پا بفشارد، اطاعتی است که اگر آن را انجام بدهیم یا ندهیم، به سرنوشت یک کشور ارتباط پیدا میکند. فرض بفرمائید اطاعت جهاد فی سبیلالله مثلاً، در دوران دفاع مقدس. رفتن به جبهه یک اطاعت بود دیگر. ایستادگی در امر دفاع از کشور و دفاع از نظام یک امر لازم و یک اطاعت بود. ایستادگی بر دفاع چیزی نبود که فقط مربوط به شخص خود انسان باشد. هر رزمندهای که میرفت، در واقع داشت سرنوشت کشور را با رفتن خود و ایستادگی خود رقم میزد. یک وقت اطاعت این جور است. یا فلان کار بزرگ را که شما نمایندهی مجلسید یا وزیرید یا مدیرید یا نظامی هستید یا در یک مؤسسهی فرهنگی مشغول کارید - هر کدامی در هرجا که مشغول کار هستید - و اقدام لازمی را باید انجام بدهید، این اقدام، اطاعت است؛ اطاعت خداست؛ خدمت به بندگان است. این یک جهتِ اطاعت به خدا، وظیفهی در نظام اسلامی است.
این هم یک جهت دیگر اطاعت از خدا. مأمورین این دستگاه، این نظام الهی، کارهائی که انجام میدهند، وظائف الهی است که دارند انجام میدهند؛ از صدر تا ذیل. اگر چنانچه از این کار شما خسته شدید - مأمور انتظامی هستید، خسته شدید؛ مأمور اقتصادی هستید، خسته شدید؛ مأمور امنیتی هستید، خسته شدید؛ مأمور سیاسی هستید، خسته شدید - این بیصبری است. این خلاف توصیهی «واستعینوا بالصّبر و الصّلاة»است. به صبر استعانت کنید و از صبر کمک بگیرید.
۱۳۸۷/۰۶/۱۹
#تبیین
@t_manzome_f_r
•❈❈❈❈┅┅┄
هر روز یک درس از #رهبر_قرآنی
#درس_چهل_و_هفتم🔻
يا بَني إِسرائيلَ اذكُروا نِعمَتِيَ الَّتي أَنعَمتُ عَلَيكُم وَأَنّي فَضَّلتُكُم عَلَى العالَمينَ
ای بنی اسرائیل! نعمتهایی را که به شما ارزانی داشتم به خاطر بیاورید؛ و (نیز به یاد آورید که) من، شما را بر جهانیان، برتری بخشیدم.
[سوره بقره، آیه ۴۷]
▪️ما بایستی از اسلام برای عمل خودمان، برای رفتارهای خودمان، برای موضعگیریهای خودمان درس بگیریم و بدانیم بقای نظام اسلامی، برکات الهی، تفضلات و رحمت الهی تا وقتی است که ما پایبند و مقید باشیم. خدا که با ما قوم و خویشی ندارد. بنیاسرائیل همان کسانی هستند که خدای متعال در قرآن مکرر میفرماید: «اذکروا نعمتی الّتی انعمت علیکم و انّی فضّلتکم علی العالمین». خدا بنیاسرائیل را بر عالمین تفضیل داد؛ اما همین بنیاسرائیل به خاطر اینکه لوس شدند، قدر نعمت خدا را ندانستند و کفران کردند، «کونوا قردة خاسئین»، «ضربت علیهم الذّلّة و المسکنة»؛ تبدیل شدند به این.
۱۳۸۷/۰۸/۱۵
#تبیین
@t_manzome_f_r
•❈❈❈❈┅┅┄
هر روز یک درس از #رهبر_قرآنی
#درس_چهل_و_هشتم🔻
إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَالَّذينَ هادوا وَالنَّصارىٰ وَالصّابِئينَ مَن آمَنَ بِاللَّهِ وَاليَومِ الآخِرِ وَعَمِلَ صالِحًا فَلَهُم أَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم وَلا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ
کسانی که (به پیامبر اسلام) ایمان آوردهاند، و کسانی که به آئین یهود گرویدند و نصاری و صابئان [= پیروان یحیی] هر گاه به خدا و روز رستاخیز ایمان آورند، و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است؛ و هیچگونه ترس و اندوهی برای آنها نیست. (هر کدام از پیروان ادیان الهی، که در عصر و زمان خود، بر طبق وظایف و فرمان دین عمل کردهاند، مأجور و رستگارند.)
[سوره بقره، آیه ۶۲]
▪️سطح آگاهی سیاسی و دینی خودتان را افزایش بدهید. نگویید ما همه چیز را بلدیم، به همه چیز مسلّطیم؛ نه، گاهی سطح آگاهیهای سیاسی کم است، گاهی سطح آگاهیهای دینی کم است. امروز امکانات فراوان است برای این معنا؛ هم در مورد سیاست، هم در مورد دین. حالا در مورد دین، مثلاً حوزهی علمیّهی قم، امروز ظرفیّت خیلی خوبی برای تفکّرات دینیای که بتواند در اختیار شما قرار بگیرد، دارد. من همین چند شب پیش اتّفاقاً در تلویزیون دیدم یکی از بزرگان و علمای بزرگ حوزهی علمیّهی قم راجع به پلورالیسم، با یک بیان سادهی قرآنی یک بحث بسیار خوب و کوتاهی کرد؛ چون یک عدّهای هستند که میخواهند پلورالیسم را به اسلام نسبت بدهند چون اسلام گفته «اِنَّ الَّذینَ ءامَنوا وَ الَّذینَ هادوا وَ النَّصاری وَ الصّابِئینَ مَن ءامَنَ بِاللهِ وَ الیَومِ الأخِر» پس اسلام «همهدینی» است و به هر دینی که خواستید [عمل کنید]؛ خب این حرف غلطی است امّا خب حرفی است که با تعبیرات و با شدّومَد و با هایوهوی، مدّعیانی این را چند سال ابراز میکنند، یک عدّهای از بیچارهها را هم تحت تأثیر قرار میدهند. خب، من میبینم یک عالم برجستهی دینی در تلویزیون با بیان خیلی ساده و کاملاً اقناع کننده این منطق را رد میکند؛ خب این مغتنم است. یا یک عالم برجستهی دیگری -در تلویزیون- راجع به مسئلهی علم امام و علم پیغمبران یک بحث بسیار خوب و مقنع و روشن بیان کرد. خب اینها معلومات دینی ما را بالا میبرد؛ معلومات سیاسی هم همینجور.
▫️آگاهیهای علمیِ دینی و سیاسی خودتان را افزایش بدهید، کتابخوانی، شنیدن از برجستگان حوزوی و دانشگاهی.
۱۳۹۵/۰۴/۱۲
#تبیین
@t_manzome_f_r
•❈❈❈❈┅┅┄
هر روز یک درس از #رهبر_قرآنی
#درس_چهل_و_نهم🔻
فَقُلنَا اضرِبوهُ بِبَعضِها ۚ كَذٰلِكَ يُحيِي اللَّهُ المَوتىٰ وَيُريكُم آياتِهِ لَعَلَّكُم تَعقِلونَ
سپس گفتیم: «قسمتی از گاو را به مقتول بزنید! (تا زنده شود، و قاتل را معرفی کند.) خداوند اینگونه مردگان را زنده میکند؛ و آیات خود را به شما نشان میدهد؛ شاید اندیشه کنید!»
[سوره بقره، آیه ۷۳]
▪️یک جمله راجع به این حرفی که از قول پاپ نقل شده است؛ عرض بکنیم که دنیای اسلام بحق در مقابل این حرف عکسالعمل نشان داد. این اظهارنظری که از یک شخصیتِ روحانی مسیحی دربارهی اسلام با یک میلیارد و نیم انسانِ متدینِ به اسلام و با میلیونها کتابِ نوشتهشدهی دربارهی اسلام، صادر شد، از دو جنبه قابل توجه است: جنبهی اول که بیشتر هم امروز در دنیای اسلام به آن توجه شده، مسألهی تهمتی است که به اسلام متوجه شده است و این ایراد و این تهمت، ظلم به اسلام و بیانصافی دربارهی اسلام است.
اسلام را متهم کردن به اینکه از عقلانیت جداست و نسبت به عقل بیاعتناست، همانقدر ظالمانه است که انکارِ یک امر بدیهی؛ انکار منافع خورشید یا انکار نور خورشید. در کدام کتاب آسمانی این همه مخاطبان امر شدهاند به تفکر، به تعقل؛ «لعلّکم تتفکّرون» «لعلّکم تعقلون»
به تدبر در آیات تکوینی الهی. در کدام کتاب آسمانی در اولین خطاب به علم، به قلم، به تعلیم، توجه شده و اهمیت داده شده است. و امروز اگر دنیای غرب در کار علم و پیشرفت علمی موفقیتی دارد، کدام مورخ و مطلعِ باانصافی است که تصدیق نکند که این را از دنیای اسلام گرفته است. قرون وسطی که قرون تاریکی و ظلمت و سیاهی دنیای غرب و اروپا بود، دوران شکوفایی علم و تعقل و اندیشه و فلسفه و ابنسیناها و فارابیها و افرادی اینچنین، در دنیای اسلام است.
۱۳۸۵/۰۶/۲۷
#تبیین
@t_manzome_f_r
•❈❈❈❈┅┅┄
هر روز یک درس از #رهبر_قرآنی
#درس_پنجاه🔻
ثُمَّ قَسَت قُلوبُكُم مِن بَعدِ ذٰلِكَ فَهِيَ كَالحِجارَةِ أَو أَشَدُّ قَسوَةً ۚ وَإِنَّ مِنَ الحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنهُ الأَنهارُ ۚ وَإِنَّ مِنها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخرُجُ مِنهُ الماءُ ۚ وَإِنَّ مِنها لَما يَهبِطُ مِن خَشيَةِ اللَّهِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمّا تَعمَلونَ
سپس دلهای شما بعد از این واقعه سخت شد؛ همچون سنگ، یا سختتر! چرا که پارهای از سنگها میشکافد، و از آن نهرها جاری میشود؛ و پارهای از آنها شکاف برمیدارد، و آب از آن تراوش میکند؛ و پارهای از خوف خدا (از فراز کوه) به زیر میافتد؛ (اما دلهای شما، نه از خوف خدا میتپد، و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانی است!) و خداوند از اعمال شما غافل نیست.
[سوره بقره، آیه ۷۴]
▪️در دعای شریف ابیحمزهی ثمالی: وَ لا یُنجی مِنکَ اِلَّا التَّضَرُّعُ اِلَیک، راه نجات ما تضرّع به نزد پروردگار متعال است. خب تضرّع پیش خدای متعال که مایهی نجات ما است -میگوییم «لا یُنجی مِنکَ اِلَّا التَّضَرُّعُ اِلَیک»- این تضرّع، چطور وسیلهی نجات است؟ انسانهای ضعیف هم گاهی ممکن است تضرّع کنند نزد انسانهای دیگر؛ فرق این [دو] چیست؟ فرق و تفاوت میان تضرّع عندالله و تضرّع عند «بندگان خدا» در چیست؟ مهم این است که به این نکته توجّه کنیم. تضرّع در مقابل بندگان خدا برای این است که شما دل آنکس را که پیش او تضرّع میکنید، نرم کنید؛
تضرّع عندالله برای این است که دل خودمان را نرم کنیم؛ دل خودمان را نجات بدهیم از قساوت؛ این مایهی نجات است. اگر دل از حالت قساوت خارج شد و نرم شد، نورانیّت پیدا خواهد کرد. این نورانیّت دل است که راهها را به روی انسان باز میکند، به انسان امید میبخشد، به انسان تلاش میبخشد، انسان را در راههای صحیح و درست هدایت میکند. تقوا وقتی بود، خدای متعال هدایتش را به انسان عنایت میکند. این تقوا ناشی از همان نرمش دل و لطافت دل و نورانیّت دل است؛ اصل قضیّه این است.
▫️در سورهی مبارکهی زمر [آمده]: فَوَیلٌ لِلقٰسِیَةِ قُلوبُهُم مِن ذِکرِ اللهِ اُولٰئِکَ فی ضَلٰلٍ مُبین؛ دلِ سخت، دلِ دچار قساوت، اینجوری است. گمراهی آشکار برای اینها در این آیه ذکر شده. در سورهی مبارکهی مائده دربارهی بنیاسرائیل میفرماید: فَبِما نَقضِهِم میثاقَهُم لَعَنّـٰهُم وَ جَعَلنا قُلُوبَهُم قاسِیَة؛ (مظهر لعنت الهی، قساوت قلب آنها است که بر اثر عمل خود آنها است: فَبِما نَقضِهِم میثاقَهُم؛ معاهدهی خودشان با خدای متعال را فراموش کردند، نقض کردند. اینها چیزهایی است که در جامعهی مؤمن ما باید مورد توجّه باشد؛ بخصوص برای ما مسئولین که هرکدام در یک بخشی، باری بر دوش داریم. در سورهی مبارکهی بقره، باز دربارهی بنیاسرائیل [میفرماید]: ثُمَّ قَسَت قُلوبُکُم مِن بَعدِ ذٰلِکَ فَهِیَ کَالحِجارَةِ اَو اَشَدَّ قَسوَةً وَ اِنَّ مِنَ الحِجارَةِ لَما یَتَفَجَّرُ مِنهُ الاَنهار؛ از سنگ سختتر شد دلهایتان؛ این را پیغمبر اکرم از قول پروردگار در مقام مجادله و محاجّهی با یهودیهای مدینه بیان میفرماید و گذشتهی آنها را به یادشان میآورد. همهی اینها برای ما وسیلهی درس و آگاهی و عبرت و موعظه است، باید سعی کنیم. در یک روایتی در کافی شریف است: وَ القاسِی القَلبِ مِنّی بَعید؛ بُعد از خدای متعال، بدترین آفت برای انسان است؛ که انسان از خدای متعال دور بشود و قساوت قلب این خصوصیّت را دارد که انسان را دور میکند. جامعهی اسلامی و انقلابی ما اگرچنانچه از ذکر الهی و یاد الهی و خشوع در مقابل پروردگار و تضرّع در مقابل پروردگار غافل بشود، مطمئنّاً ضربه خواهد خورد، سیلی خواهد خورد؛ مطمئنّاً ناکام خواهد شد. ما به آن اهداف والا، به آن خواستههای مطلوب، در صورتی میرسیم که بتوانیم یک #تلاش_مؤمنانه و #صادقانهای را دنبال بکنیم؛ و آن جز با توجّه به خدای متعال و افزایش نورانیّت دل و ارتباط دل با خدای متعال ممکن نیست؛ اساس حرف ما این است؛ باید مراقب باشیم.
۱۳۹۶/۰۳/۲۲
#تبیین
@t_manzome_f_r
•❈❈❈❈┅┅┄
هر روز یک درس از #رهبر_قرآنی
#درس_پنجاه_و_یکم🔻
وَالَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولٰئِكَ أَصحابُ الجَنَّةِ ۖ هُم فيها خالِدونَ
و آنها که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام دادهاند، آنان اهل بهشتند؛ و همیشه در آن خواهند ماند.
[سوره بقره، آیه ۸۲]
▪️هر جایی که هستیم و هر کاری که داریم، اول باید نیتمان کسب رضای الهی باشد؛ اساسیترین بخش قضیه همین است.
باید خدا را با عمل صالح خشنود کرد. عمل و صلاح، با همند. ما صلاح بدون عمل نداریم. در قرآن، بعد از ایمان، عمل صالح است؛ اگرچه طبق بعضی از روایات، ایمان هم عمل است؛ «الایمان هوالعمل» عمل، جوانحی و قلبی است؛ ارادهیی است که انسان بر قلب و روح خود حاکم میکند. اراده کردن، گاهی - و شاید هم همیشه - مشکلتر و سنگینتر از عمل کردن به جوارح و به جسم است؛ گاهی مشکل قضیهی ما آنجاست. باید عمل باشد؛ در خط صلاح هم باشد. معیار و فارق صلاح و فساد این است که آیا ما آن کار را برای رضای خدا انجام میدهیم، یا نه.
▫️بدیهی است زمانی که ما میخواهیم کاری را برای رضای خدا انجام بدهیم، وقتی این احساس از ما متمشی میشود، که بررسی کرده باشیم و حُسن عمل و مطلوبیت عمل را فهمیده باشیم، بعد آن را برای رضای خدا انجام بدهیم. پس، در بطن کسب رضای خدا، آگاهی و هشیاری و توجه همهجانبه و تدبیر الهی مؤمن هست.
۱۳۷۰/۰۹/۲۷
#تبیین
@t_manzome_f_r
•❈❈❈❈┅┅┄
هر روز یک درس از #رهبر_قرآنی
#درس_پنجاه_و_دوم🔻
وَإِذِ ابتَلىٰ إِبراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قالَ إِنّي جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِمامًا ۖ قالَ وَمِن ذُرِّيَّتي ۖ قالَ لا يَنالُ عَهدِي الظّالِمينَ﴿۱۲۴﴾
(به خاطر آورید) هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود. و او به خوبی از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من (نیز امامانی قرار بده!)» خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمکاران نمیرسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند)».
[سوره بقره، آیه ۱۲۴]
▪️در اسلام مردم یک رکن مشروعیتند، نه همهی پایهی مشروعیت. نظام سیاسی در اسلام علاوه بر رأی و خواست مردم، بر پایهی اساسیِ دیگری هم که تقوا و عدالت نامیده میشود، استوار است. اگر کسی که برای حکومت انتخاب میشود، از تقوا و عدالت برخوردار نبود، همهی مردم هم که بر او اتّفاق کنند، از نظر اسلام این حکومت، حکومت نامشروعی است؛ اکثریت که هیچ. وقتی امام حسین علیهالسّلام را در نامهای که جزوِ سندهای ماندگار تاریخ اسلام است به کوفه دعوت کردند، اینطور مینویسند: «و لامری ما الامام الا الحاکم بالقسط»؛ حاکم در جامعهی اسلامی و حکومت در جامعهی اسلامی نیست، مگر آنکه عاملِ به قسط باشد؛ حکم به قسط و عدالت کند. اگر حکم به عدالت نکرد، هر کس که او را نصب کرده و هر کس که او را انتخاب کرده، نامشروع است.
این موضوع در همهی ردههای حکومت صدق میکند و فقط مخصوص رهبری در نظام جمهوری اسلامی نیست. البته تکلیف رهبری سنگینتر است و عدالت و تقوایی که در رهبری لازم است، بهطور مثال، در نمایندهی مجلس لازم نیست؛ اما این، بدین معنا نیست که نمایندهی مجلس بدون داشتن تقوا و عدالت میتواند به مجلس برود؛ نخیر، او هم تقوا و عدالت لازم دارد؛ چرا؟ چون او هم حاکم است و جزوِ دستگاه قدرت است، همانطور که دولت و قوّهی قضایّیه هم حاکم هستند؛ چون اینها بر جان و مالِ جامعهی تحت قدرت خودشان حکومت میکنند.
▫️«الحاکم بالقسط، الدائن لدین اللَّه» باید راهِ دین خدا را بپیماید. در قرآن، در خطاب خداوند متعال به ابراهیم این نکتهی بسیار مهم آمده است که خداوند بعد از امتحانهای فراوانی که از ابراهیم کرد و ایشان از کورهی آزمایشهای گوناگون بیرون آمد و خالص و خالصتر شد،
گفت: «انّی جاعلک للناس اماما»؛ من تو را پیشوای مردم قرار دادم. امام فقط به معنای پیشوای دینی و مسألهی طهارت و غسل و وضو و نماز نیست؛ #امام_یعنی_پیشوای_دین_و_دنیا؛ راهبرِ مردم به سوی صلاح. این معنای امام در منطق شرایع دینی از اوّل تا امروز است. بعد ابراهیم عرض کرد: «و من ذریّتی»؛ اولاد و ذُرّیهی من هم در این امامت نصیبی دارند؟ خداوند نفرمود دارند یا ندارند؛ بحث ذُرّیه نیست؛ ضابطه داد. «قال لا ینال عهدی الظالمین»؛ فرمان و دستور و حکم امامت از سوی من به ستمگران و ظالمان نمیرسد؛ باید عادل باشد.
▪️امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام امام دادگران عالم و مظهر تقوا و عدالت است. وقتی بعد از قتل عثمان در خانهاش ریختند تا ایشان را به صحنهی خلافت بیاورند، حضرت نمیآمد و قبول نمیکرد - البته دلیلهایی دارد که بحث بسیار مهم و پرمعنایی است - بعد از قبول هم فرمود: «لولا حضورالحاضر و قیام الحجة بوجود الناصر و ما اخذ اللَّه علی العلماء ان لا یقارّوا علی کظّة ظالم و سغب مظلوم لالقیت حبلها علی غاربها»؛ اگر وظیفهی من با توجّه، قبول، بیعت و خواست مردم بر من مسجّل و منجزّ نمیشد که در مقابل ظلم بایستم و با تبعیض مبارزه و از مظلوم دفاع کنم، باز هم قبول نمیکردم. یعنی امیرالمؤمنین میگوید من قدرت را بهخاطر قدرت نمیخواهم. حالا بعضیها افتخار میکنند: ما باید برویم، تا قدرت را به دست بگیریم! قدرت را برای چه میخواهیم؟ اگر قدرت برای خودِ قدرت است، وِزر و وبال است؛ اگر قدرت برای مبارزه با ظالم در همهی ابعاد ظلم و ستم - داخلی، اجتماعی و اقتصادی که حادترینش است - میباشد، خوب است. بنابراین، پایهی مشروعیت حکومت فقط رأی مردم نیست؛ پایهی اصلی #تقوا و #عدالت است؛ منتها تقوا و عدالت هم بدون رأی و مقبولیت مردم کارایی ندارد. لذا رأی مردم هم لازم است.
▪️ #اسلام برای رأی #مردم اهمیت قائل است. فرق بین دمکراسی غربی و مردمسالاری دینی که ما مطرح میکنیم، همین جاست.
۱۳۸۲/۰۹/۲۶
#تبیین
@t_manzome_f_r
•❈❈❈❈┅┅┄
هر روز یک درس از #رهبر_قرآنی
#درس_پنجاه_و_سوم🔻
وَإِذ يَرفَعُ إِبراهيمُ القَواعِدَ مِنَ البَيتِ وَإِسماعيلُ رَبَّنا تَقَبَّل مِنّا ۖ إِنَّكَ أَنتَ السَّميعُ العَليمُ﴿۱۲۷﴾
و (نیز به یاد آورید) هنگامی را که ابراهیم و اسماعیل، پایههای خانه (کعبه) را بالا میبردند، (و میگفتند:) «پروردگارا! از ما بپذیر، که تو شنوا و دانایی!
[سوره بقره، آیه ۱۲۷]
یک تذکّر بدهم: ذهن بچهها را با اعداد رایانهای پر نکنید. ما چه کار داریم که فلان سوره چند حرف دارد؟
روزگاری این گونه مسائل لازم بود. روزگاری که خوف تحریف وجود داشت، لازم بود عدد کلمات و عدد حروف، محفوظ باشد. امروز قرآن، هزاران چاپ شده است. چهکسی جرأت دارد یک حرف از قرآن کم یا زیاد کند؟ این کارها امروز لازم نیست. بهجای این کارها، بگویید حفظ کنند که در کدام آیات، تعبیراتِ مثلاً «و هو السّمیع العلیم» چند جا در فلان سوره آمده است. سمیع یا علیم یا قدیر؛ چند تا از اینها با هم آمده است. کدام یک با هم آمده است. اینها خوب است. اینها را حفظ کنند. اینها در فهم معانی آیات تأثیر میگذارد. ببینند در آیاتِ مثلاً اوّلِ این سوره تا آخر سوره، چند بار کلمه وحی آمده است. مثلاً در چند آیه به پیامبر اشاره شده است که این قرآن بهسوی تو وحی میشود. مثلاً نکات مکرّر در سوره - هر سورهای را که میخواهد بخواند - استخراج شود. فرض بفرمایید این آیات مربوط به سورهی «فصّلت» است. در این سوره راجع به وحی مکرراً صحبت شده است. نوجوان این نکات را استخراج و حفظ کند. اینها مهمّ است. اینکه چند حرف است یا صفحهی چندم است، مهم نیست. ما که قرآن با چاپ واحد نداریم؛ صدها چاپ قرآن داریم. آغاز یک سوره در این قرآن، صفحهی ۳۲۵ است، اما در قرآن دیگر ممکن است صفحهی ۱۰۰ باشد. لذا باید به بچهها نکات لازم و مفید که آنها را به فهم مفاهیم قرآن نزدیک میکند، یاد دهید تا مثل نقشی که در سنگ میماند
تا آخر عمر در ذهنشان بماند و مایهی برکت شود.
۱۳۷۳/۱۰/۱۴
#تبیین
@t_manzome_f_r
•❈❈❈❈┅┅┄
هر روز یک درس از #رهبر_قرآنی
#درس_پنجاه_و_چهارم🔻
رَبَّنا وَابعَث فيهِم رَسولًا مِنهُم يَتلو عَلَيهِم آياتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَيُزَكّيهِم ۚ إِنَّكَ أَنتَ العَزيزُ الحَكيمُ﴿۱۲۹﴾
پروردگارا! در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیز، تا آیات تو را بر آنان بخواند، و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد، و پاکیزه کند؛ زیرا تو توانا و حکیمی (و بر این کار، قادری).
[سوره بقره، آیه ۱۲۹]
▪️انبیا حرکت میکنند و آنچه را که در مقام تعلیم به انسانها هدیه میکنند، در عمل هم نشان میدهند. خودشان اوّلین کسانی هستند که این راه را طی میکنند.«یعلمهّم الکتاب و الحکمة» فرعِ این است که علم کتاب و حکمت در وجود مقدّس نبی اکرم، در حدّ اعلی وجود دارد. «یزکیّهم» فرع بر این است که آن وجود مطهّر در حدّ اعلای ممکنه برای طبیعتِ بشری، تزکیه شده است. با این نیروست که میتواند دنیایی را به سمت تزکیه پیش ببرد.
این، آن چیزی است که رهبران مکاتب مختلف و سررشتهداران مفاهیم گوناگون فلسفی، اجتماعی، سیاسی و غیره، از آن بیگانهاند. آنان چیزهایی به ذهنشان میرسد؛ در عالم تصوّر چیزهایی را میفهمند و آنها را به مردم هم تحویل میدهند. کسانی هم از آنها یاد میگیرند، یا نمیگیرند. این، غیر از ممشای انبیاست که
از اوّلْ حرکت است، از اوّلْ اقدام است، از اوّلْ تحقّق آن شعارهایی است که در زبان آنها وجود دارد و در عمل آنهاست. این، درست، در زندگی نبیّ اکرم پیش آمد. از لحظهی اوّل، آن تعلیم و تزکیه و آن حرکتِ در راه اقامهی قسط، آغاز شد. لذا از لحظهی اوّل هم، مصادمه و معارضه شروع شد؛ از همان وقتی که پیغمبر اکرم دعوت خود را در پاسخِ «و انذر عشیرتک الأقربین»، در یک سطح گسترش دادند، تا زمانی که در سطح عمومِ مردم آن را منتشر و علنی کردند و تا وقتی که در جهت نظام اجتماعی - که همان نظام عدل بود - حرکت نمودند و آن را اقامه کردند.
۱۳۷۴/۰۹/۲۹
#تبیین
@t_manzome_f_r
•❈❈❈❈┅┅┄
هر روز یک درس از #رهبر_قرآنی
#درس_پنجاه_و_پنجم🔻
رَبَّنا وَابعَث فيهِم رَسولًا مِنهُم يَتلو عَلَيهِم آياتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَيُزَكّيهِم ۚ إِنَّكَ أَنتَ العَزيزُ الحَكيمُ﴿۱۲۹﴾
پروردگارا! در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیز، تا آیات تو را بر آنان بخواند، و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد، و پاکیزه کند؛ زیرا تو توانا و حکیمی (و بر این کار، قادری).
[سوره بقره، آیه ۱۲۹]
▪️به قدر تعلیم، یا شاید بیش از تعلیم، به تربیت بیندیشید.
بجز در یک جا در قرآن، که «یعلّمهم» جلوتر از «یزکّیهم» است، همه جا «یزکّیهم» - تزکیه - بر تعلیم مقدم است؛ «یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة». این شاید نشان دهندهی این است که تزکیه جایگاه برتری دارد. مخاطبان خودتان را تزکیه کنید، تربیت کنید. این تربیت هم همین طور که عرض کردیم، «من نصب نفسه للنّاس اماما فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره»، سخت است. این کار سخت را هم باید انجام داد.
▪️در لایههای عمیق ذهن مخاطب اثر بگذارید.
اکتفاء نکنید به این که احساسات او یا عواطف او جلب شد، راضی بشوید؛ نه، سعی کنید در آن لایههای عمیق ذهن اثر بگذارید تا با حوادث گوناگون از دست نرود.
۱۳۹۰/۰۷/۲۰
#تبیین
@t_manzome_f_r
•❈❈❈❈┅┅┄
هر روز یک درس از #رهبر_قرآنی
#درس_پنجاه_و_ششم🔻
وَكَذٰلِكَ جَعَلناكُم أُمَّةً وَسَطًا لِتَكونوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ وَيَكونَ الرَّسولُ عَلَيكُم شَهيدًا ۗ وَما جَعَلنَا القِبلَةَ الَّتي كُنتَ عَلَيها إِلّا لِنَعلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلىٰ عَقِبَيهِ ۚ وَإِن كانَت لَكَبيرَةً إِلّا عَلَى الَّذينَ هَدَى اللَّهُ ۗ وَما كانَ اللَّهُ لِيُضيعَ إيمانَكُم ۚ إِنَّ اللَّهَ بِالنّاسِ لَرَءوفٌ رَحيمٌ﴿۱۴۳﴾
همانگونه (که قبله شما، یک قبله میانه است) شما را نیز، امت میانهای قرار دادیم (در حد اعتدال، میان افراط و تفریط) تا بر مردم گواه باشید؛ و پیامبر هم بر شما گواه است. و ما، آن قبلهای را که قبلا بر آن بودی، تنها برای این قرار دادیم که افرادی که از پیامبر پیروی میکنند، از آنها که به جاهلیت بازمیگردند، مشخص شوند. و مسلماً این حکم، جز بر کسانی که خداوند آنها را هدایت کرده، دشوار بود. (این را نیز بدانید که نمازهای شما در برابر قبله سابق، صحیح بوده است؛) و خدا هرگز ایمان [= نماز] شما را ضایع نمیگرداند؛ زیرا خداوند، نسبت به مردم، رحیم و مهربان است.
[سوره بقره، آیه ۱۴۳]
▪️«امت وسط» خصوصیت جامعهی اسلامی است؛ «و كذلك جعلناكم امّة وسطا لتكونوا شهداء علی النّاس و یكون الرّسول علیكم شهیدا». راه وسط، همان راه اسلام است؛ نگاه كنیم ببینیم اسلام به ما چه میگوید، اسلام از ما چه میخواهد. راه موفقیت این است كه دنبال رضای الهی و دنبال انجام تكلیف الهی باشیم. خدای متعال راهها را برای ما مشخص كرده است؛ اگر از این راهها سلوك كنیم، مشی كنیم، به توفیق خواهیم رسید. فراموش نكنیم از روز اوّلی كه این انقلاب پیروز شد، دشمنانی بودند كه صریحاً اعلام دشمنی كردند و گفتند میخواهند این انقلاب را از بین ببرند و نظام جمهوری اسلامی را محو كنند. از آن روز تا امروز كه سی و چهار سال میگذرد، روزبهروز علیرغم دشمنان، ملت ایران پیشرفت كرده است. نه فقط نتوانستند نظام اسلامی را متزلزل كنند، بلكه حتّی نتوانستند جلوی رشد نظام اسلامی را هم بگیرند.
▪️ما امروز در زمینههائی پیشرفت كردهایم كه در سالهای اول انقلاب تصورش را هم نمیكردیم؛ این مربوط به الطاف الهی و كمك الهی و حضور قوی مردم و تلاش مسئولینی است كه در این مدت مشغول تلاش و كار بودند.
راه موفقیت این كشور و این ملت عبارت است از راه اسلام، پایبندی به مبانی اسلام، پایبندی به ارزشهای اسلامی، و پایبندی به آنچه كه امام بزرگوار ما برای ما به یادگار گذاشته است از نصایح و از رهنمودها و خطوط روشنی كه در اختیار ما قرار دارد.
۱۳۹۲/۰۵/۱۲
#تبیین
@t_manzome_f_r
•❈❈❈❈┅┅┄
هر روز یک درس از #رهبر_قرآنی
#درس_پنجاه_و_هفتم🔻
وَكَذٰلِكَ جَعَلناكُم أُمَّةً وَسَطًا لِتَكونوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ وَيَكونَ الرَّسولُ عَلَيكُم شَهيدًا ۗ وَما جَعَلنَا القِبلَةَ الَّتي كُنتَ عَلَيها إِلّا لِنَعلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلىٰ عَقِبَيهِ ۚ وَإِن كانَت لَكَبيرَةً إِلّا عَلَى الَّذينَ هَدَى اللَّهُ ۗ وَما كانَ اللَّهُ لِيُضيعَ إيمانَكُم ۚ إِنَّ اللَّهَ بِالنّاسِ لَرَءوفٌ رَحيمٌ﴿۱۴۳﴾
همانگونه (که قبله شما، یک قبله میانه است) شما را نیز، امت میانهای قرار دادیم (در حد اعتدال، میان افراط و تفریط؛) تا بر مردم گواه باشید؛ و پیامبر هم بر شما گواه است. و ما، آن قبلهای را که قبلا بر آن بودی، تنها برای این قرار دادیم که افرادی که از پیامبر پیروی میکنند، از آنها که به جاهلیت بازمیگردند، مشخص شوند. و مسلماً این حکم، جز بر کسانی که خداوند آنها را هدایت کرده، دشوار بود. (این را نیز بدانید که نمازهای شما در برابر قبله سابق، صحیح بوده است؛) و خدا هرگز ایمان [= نماز] شما را ضایع نمیگرداند؛ زیرا خداوند، نسبت به مردم، رحیم و مهربان است.
[سوره بقره، آیه ۱۴۳]
▪️دنیا از غرق شدن در مادیگری سودی نبرد دنیا از رواج دادن آزادیهای جنسی سودی نبرد؛ بشریت از آنچه که حرکتهای مادی در اروپا به وجود آوردند - رهائی از معنویت، رهائی از قیود الهی - سودی نبرد؛ نه عدالت را تأمین کرد، نه رفاه عمومی را تأمین کرد، نه امنیت را تأمین کرد، نه خانواده را حفظ کرد، نه توانست تربیت نسلهای بعدی را بدرستی انجام دهد؛ در همهی اینها ضرر کردند. بله، یک عدهای کمپانیدارها، بانکدارها و سازندگان سلاح به آلاف و الوف دست پیدا کردند - اینها بود - اما تمدن مادی غرب دستاورد بشری نداشت، دستاورد انسانی نداشت؛ خودشان را خوشبخت نکردند، جوامعی را هم که در زیر سایهی اینها و با تقلید از اینها زندگی کردند، خوشبخت نکردند.
▪️پیام انقلاب اسلامی، پیام رهائی از این حرکت بدبختیزا و فلاکتآور است. توجه به معنویت، توجه به اخلاق الهی، در عین حال پرداختن به نیازهای بشری؛ همان چیزی که در اسلام هست؛ حد متوسط. نه افراط کلیساهای کاتولیکی و ارتدوکسی و سختگیریهای غلط،
نه ولنگاریهائی که نقطهی مقابل آن در جوامع غربی بر اثر حرکت مادیشان به وجود آمد؛ هیچکدام از اینها درست نیست؛ هر دو غلط است. خط اسلام، خط میانه است؛ خط عدالت است. عدالت یک معنای فراگیر و شاملی دارد. در همهی زمینهها عدالت - یعنی هر چیز را به جای خود نهادن - باید مد نظر باشد؛ خط متوسط انسانی؛ «و کذلک جعلناکم امّة وسطا لتکونوا شهداء علی النّاس».
۱۳۹۰/۱۱/۱۹
#تبیین
@t_manzome_f_r