📗بریدهای از جلسۀ اول کتاب طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن + صوت خلاصۀ جلسه
ایمان ۱
دين نمىگويد نيروهايت را متوقف بگذار، دین مىگويد سرعت بگیر هرچه بيشتر، مسابقه بده هرچه زيادتر، اما بهسوى چه؟ بهسوى چيزى كه شايستۀ توست، نه بهسوى يك وجب آب و گِل، نه بهسوی فلان مبلغِ ناچیز، نه بهسوی زندگیِ مادی دنیا که هرچه باشد، برای تو کوچک و کم است. ای انسانِ بزرگ! بهسوی چیزی که با عظمت تو، با مقام تو سازگار باشد ـ که انسان عالیترینِ موجودات این جهان است، بزرگترینِ عظمتهای وجود، بعد از پروردگار، در همین کالبد کوچک و محدود است ـ ای انسانِ بزرگ، سرعت بگیر، مسابقه بده، اما بهسوی چه؟ «اِلی مَغفِرَةٍ مِن رَبِّكُم وَ جَنَّةٍ». سرعتت بهسوی مغفرت پروردگار باشد، بهسوی آن بهشت برین الهی باشد که همۀ آسمانها درمقابل آن کوچکند، همۀ زمین در برابر آن اندک است.
#خلاصه
#فایل_صوتی
#کتاب_اول
#جلسه_اول_کتاب_اول
#کتاب_طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
@t_manzome_f_r
📗بریدهای از جلسۀ دوم کتاب طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن
ایمان ۲
نشانۀ ایمان چیست؟ اقامۀ صلاة، نماز را در جامعه بهپا داشتن، همگان را نمازخوان کردن، نه بهمعنای اینکه یک عبادت همه انجام بدهند، (دلم میخواهد که ذهنتان را از قالب الفاظ، خارج ببرید، وسیعتر فکر کنید. من هم همانجور فکر میکنم. الفاظ، کوچک و نارسا و قاصرند.) نهاینکه فلانی نمازخوان نیست، نمازخوانش کنیم؛ یعنی جامعۀ نمازخوان، یعنی جامعهای که دائماً به یاد خدا و در راه خداست. جامعهای که میگوید «اِيّاكَ نَعبُدُ وَ اِيّاكَ نَستَعينُ» جز خدا کسی را عبادت و عبودیت نمیکند و جز به خدا به هیچکس دیگر اتکاء و از کسی استعانت نمیجوید. جامعة نمازخوان یعنی آن جامعهای که هر روز از سردمداران فساد، یعنی مَغضوبٌ عَلَیهِم و از دنبالهروان فساد، یعنی از «ضالّین» تبرّی میجوید. نماز اینهاست.
#خلاصه
#کتاب_اول
#جلسه_دوم
#کتاب_طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
@t_manzome_f_r
📗بریدهای از جلسۀ سوم کتاب طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن
ایمان از روی آگاهی
برادران! ايمانِ ارزشمند، ايمان آگاهانه است، ايمانِ توأم با درك و شعور است، ايمانیست كه از روی بصيرت، با چشم باز، بدون ترسِ از اشكال، بهوجود آمده باشد. آن ايمانی كه فلان مرد مسلمان دارد، برای نگهداشتنش بايد بگویيم روزنامه نخواند، فلان كتاب را نخواند، در كوچهبازار راه نرود، با فلانكس حرف نزند، سرما و گرما نخورد، آفتاب و مهتاب نبيند، تا بماند؛ اين ايمان متأسفانه نخواهد ماند. ايمانی لازم است كه آنچنان آگاهانه انتخاب شده باشد كه در سختترين شرایط هم آن ايمان از او گرفته نشود. «اِلّا مَن اُكرِهَ وَ قَلبُهُ مُطمَئِنٌّ بِالايمانِ»(نحل، 106)، دربارۀ عمّار ياسر، آيۀ قرآن میگويد: اگر در زير شكنجه، برای خاطر آنكه دشمن را از خود لحظهای منصرف كنی، يك جمله گفتی، بگو، ايمانِ تو ايمانی نيست كه با شكنجه از قلبت زائل بشود. آن ايمانی كه خَبّاببناَرَت دارد، آهن را داغ میكنند به گردنش میچسبانند، شوخی نيست، آهن گداخته را به بدنش نزديك میكردند و به پوست بدنش میچسبانيدند، اين بهخاطر آن ايمان آگاهانۀ عميقش، دست برنمیداشت، ايمان اين است.
ايمان از روی روشنی، از روی درك، از روی فكر، با محاسبههای صحيح وقتیكه انجام گرفت، آنوقت لازم نيست ما اين ايمان را در پارچه و در كهنه و در صندوقچه و در صندوقخانه بگذاريم كه مبادا گرما و سرما و گَردوخاك و غبار به آن آسيب برساند؛ آسيبی به آن نمیرسد. اين ايمانهای ناشعورانه است كه آدم مدام دلدل دارد، دغدغه دارد؛ مبادا، مبادا، مبادا. اگر بخواهيم ايمانها استوار باشد، اگر بخواهيم ايمانها زائل نشود، اگر بخواهيم ايمان، ايمان آگاهانه باشد، بايد دائماً آگاهی بدهيم به آنكسانیكه میخواهيم مؤمن باشند. از آگاه شدنِ اينها واهمه نكنيم، از چشموگوش بستهماندن اينها لذت نبريم. راهش اين است تا خوب مايۀ آگاهی در مغزها و دلها و فكرها بهوجود بيايد و با آن آگاهی، يك ايمان صحيح، مستحكم، يك بتنآرمه در دل او بنا بشود، آنوقت با توپ شرَپنِل هم بهقول جوانهای قديمی، زائلشدنی نيست. اسلام میگويد ايمان، آگاهانه بايد باشد. اين آياتی كه در آخر سورۀ آلعمران است، ايمان آگاهانه را به ما معرفی میكند.
#خلاصه
#کتاب_اول
#جلسه_سوم
#کتاب_طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
@t_manzome_f_r
📗بریدهای از جلسۀ چهارم کتاب طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن
ایمان زاینده و همراه با تعهدات عملی
ساليانى است، و ساليان دراز، روى مغزها دارند كار مىكنند تا بگويند اسلامِ منهاى عمل، ايمان بدون عمل، در دل محبت و ايمان و باور و نه در عمل، حركت و تلاش و اثر، سالهاست به ما اين را مىخواهند بباورانند. و قرآن همچنان ندايش بلند و زنده و شاداب است كه «وَ ما اُولئِكَ بِالمُؤمِنينَ»(نور، 47)، آنكسانیکه اين كارها را ندارند، مؤمن نيستند، ايمان ندارند.
آن كسانى مؤمنند، آن كسانى با شمايند، آن كسانى مشمول لطف خدا و برادرى و مسلمانى هستند كه در راه خدا، طبق ايمان، متعهدانه حركت كنند، تلاش كنند، كار كنند. اين منطق قرآن است.
#خلاصه
#کتاب_اول
#جلسه_چهارم
#کتاب_طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
@t_manzome_f_r
📗بریدهای از جلسۀ پنجم کتاب طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن
ایمان و پایبندی به تعهدات
«اِنَّما كانَ قَولَ المُؤمِنينَ»، اما مؤمنين چهجورند؟ مؤمنين اينجور نيستند. ببينيد فرهنگ قرآنى اين است. قرآن لغتمعنى دارد، فرهنگ اختصاصى دارد. مؤمن در اصطلاح قرآن بهاينمعناست كه دارد اينجا بيان میكند: «اِنَّما كانَ قَولَ المُؤمِنينَ» همانا بود سخن مؤمنان، «اِذا دُعوا اِلَى اللهِ وَ رَسولِهِ» چون فراخوانده شدند بهسوى خدا و پيامبرش، «لِيَحكُمَ بَينَهُم» تا خدا و پيامبر ميان آنان قضاوت بكند، سخنشان اين بود، «اَن يَقولوا» كه گفتند، «سَمِعنا وَ اَطَعنا» شنيديم و فرمان برديم. که عرض كردم، شنيديم يعنى فهميديم، نه به گوش شنيديم؛ شنيديم يعنى نيوشيديم، اصطلاح سمع، «اَو اَلقَى السَّمعَ وَ هُوَ شَهيدٌ»، سمع و شنوايى در قرآن، در موارد بسيارش ـ كه ديشب اتفاقاً در حين مطالعۀ قرآن، بنده به مورد ديگری برخورد كردم و البته يادداشت نكردم، چون زياد است ـ بهمعناى فهميدن است، نه بهمعناى شنيدن با گوش، با اين جارحه و عضو خاص، بلكه بهمعناى فهميدن است. اينها میگويند ما فهميديم؛ يعنى آگاهانه مؤمن شديم. همان بحثى كه در دورۀ قبل كرديم كه ايمان بايد آگاهانه باشد.
«سَمِعنا وَ اَطَعنا» پس از آنکه ايمان آورديم آگاهانه، آنوقت اطاعت هم ورزيديم. «وَ اُولئِكَ هُمُ المُفلِحونَ» اينهايند به مطلوب دستيافتگان. فلاح يعنى موفقيت، پيروز شدن و به هدف و مقصود دستيافتن، البته بهمعناى رستگارىـ يعنى رَستن ـ هم در بعضى از لغات آمده، اما غالباً فلاح كه براى مؤمنين میآيد، با همين معنايى كه ما عرض كرديم كه معناى معمولى لغت است، متناسبتر است. «وَ اُولئِكَ هُمُ المُفلِحونَ» آنانند آنكسانىكه به هدف و مقصود دست يافتند. «وَ مَن يُطِعِ اللهَ وَ رَسولَهُ» آنکسیکه اطاعت كند خدا را و رسولش را، «وَ يَخشَ اللهَ» و از خدا بيم برد، «وَ يَتَّقهِ» و از او پروا كند، «فَاُولئِكَ هُمُ الفائِزونَ» آنهايند به منظور و مقصود دستيافتگان. «فوز» هم به همين معناست.
#خلاصه
#کتاب_اول
#جلسه_پنجم
#کتاب_طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
@t_manzome_f_r
📗بریدهای از جلسۀ ششم کتاب طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن
نویدها (1)
بحث دربارۀ ايمان درحقيقت يك بحث مقدماتیست. ما براى اينكه فهميدن دين و شناخت اصول اساسى اعتقادىِ دين، در ما شوقى برانگيزد، بهطورىكه بهصورت جدّى دنبال فهم دين و شناخت دين حركت كنيم، براى اين كار محتاج هستيم به اينكه قيمت ايمان و كيفيت ايمان را بدانيم. بحث ما دربارۀ ايمان، ازاينجهت و بدينخاطر بود.
دو، سه مسئلهاى كه دربارۀ ايمان گفته شد، دو، سه مسئلۀ اساسى و مهم بود. از جمله اين بود كه ايمان بايد آگاهانه باشد، نه كوركورانه. ديگر اين بود كه ايمان بايد با تعهد و عمل توأم باشد، تعهدآفرين باشد و زايندة عمل و نه يك باور خشكوخالى در دل و در مغز. ديگر اين بود كه مؤمنِ متعهد، آنوقتى مؤمن است كه ايمانش گاهگاهى نباشد، فرصتطلبانه نباشد، نفعطلبانه نباشد، بلكه هميشگى باشد، همهجایى باشد، همگانى باشد، همهجانبه باشد. اينها مسائلى است كه در زمينۀ ايمان به آنها اشاره شد و لازم بود دانستن آنها.
قبل از آنىكه وارد اصل موضوعات مورد نظر، يعنى معارف اعتقادى اسلام بشويم، يك بحث كوتاه ديگر هم ضرورت دارد كه اجباراً آن بحث را امروز آغاز مىكنيم، فردا هم دنبالۀ آن بحث ادامه پيدا مىكند.
..و آن بحث اين است كه حالا براى اينكه ما ارزش ايمان را و نتيجۀ ايمان را بدانيم، لازم است از مژدهها و نويدهایى كه خدا به مؤمنين داده است، آگاهى پيدا كنيم، ببينيم خداى متعال براى مؤمن، درمقابل ايمانش و درمقابل عمل شايستهاش و انجام تعهداتش، متقابلاً چه چيزى را تعهد مىكند. انسانى كه عادت به دادوستد كرده است، با مبادله زندگى را گذرانيده است، دوست دارد ببيند مبادلۀ او با خدا، به چه صورت است. او ايمان مىآورد و بر اثر آن ايمان متعهد مىشود، متقابلاً دوست دارد بداند خدا چه تعهدى درمقابل او بر عهده مىگيرد، چه مژدهاى و چه نويدى به او مىدهد. اين يك مسئلهاى است كه ازنظر مؤمن و ازنظر كسى كه مىخواهد در وادى ايمان، ثابتقدم و راسخ و استوار باشد، موضوع جالب، شيرين، خواستنى و دوستداشتنىست، اميدبخش به مؤمن است.
#خلاصه
#کتاب_اول
#جلسه_ششم
#کتاب_طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
@t_manzome_f_r