eitaa logo
تبیین منظومۀ فکری رهبری
38.2هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
2.4هزار ویدیو
436 فایل
کانال رسمی مؤسسهٔ تبیین منظومهٔ فکری رهبری نشانی سایت: https://www.tabyinmanzome.ir پشتیبانی واحد فناوری: @support_tabyin واحد روابط عمومی: ۰۹۱۰۲۵۸۸۸۱۸ @ertebat_tabyin
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 بودجه‌بندی مطالعهٔ کتاب منم یه مادرم 📆 شروع مطالعه ۱ تا ۲۱ دی‌ماه 🔰 فصل بعد از مصطفی جمعه ۱ دی ۱۴۰۲🔻 فصل بعد از مصطفی از صفحه ۱۸ تا ۳۱ شنبه ۲ دی ۱۴۰۲🔻 فصل بعد از مصطفی از صفحه ۳۱ تا ۴۲ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲🔻 فصل بعد از مصطفی از صفحه ۴۲ تا ۵۳ دوشنبه ۴ دی ۱۴۰۲🔻 فصل بعد از مصطفی از صفحه ۵۳ تا ۶۴ سه‌شنبه ۵ دی ۱۴۰۲🔻 فصل بعد از مصطفی از صفحه ۶۴ تا ۷۵ چهارشنبه ۶ دی ۱۴۰۲🔻 فصل بعد از مصطفی از صفحه ۷۵ تا ۸۶ پنجشنبه ۷ دی ۱۴۰۲🔻 فصل بعد از مصطفی از صفحه ۸۶ تا ۹۶ 🔰 فصل شهود عشق جمعه ۸ دی ۱۴۰۲🔻 فصل شهود عشق از صفحه ۹۶ تا ۱۰۹ شنبه ۹ دی ۱۴۰۲🔻 فصل شهود عشق از صفحه ۱۰۹ تا ۱۲۰ یکشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۲🔻 فصل شهود عشق از صفحه ۱۲۰ تا ۱۳۱ دوشنبه ۱۱ دی ۱۴۰۲🔻 فصل شهود عشق از صفحه ۱۳۱ تا ۱۴۲ سه‌شنبه ۱۲ دی ۱۴۰۲🔻 فصل شهود عشق از صفحه ۱۴۲ تا ۱۵۳ چهارشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۲🔻 فصل شهود عشق از صفحه ۱۵۳ تا ۱۶۴ پنجشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۲🔻 فصل شهود عشق از صفحه ۱۶۴ تا ۱۷۶ 🔰 فصل مشمول جان جمعه ۱۵ دی ۱۴۰۲🔻 فصل مشمول جان از صفحه ۱۷۶ تا ۱۹۰ شنبه ۱۶ دی ۱۴۰۲🔻 فصل مشمول جان از صفحه ۱۹۰ تا ۲۰۲ یکشنبه ۱۷ دی ۱۴۰۲🔻 فصل مشمول جان از صفحه ۲۰۲ تا ۲۱۴ دوشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۲🔻 فصل مشمول جان از صفحه ۲۱۴ تا ۲۲۶ سه‌شنبه ۱۹ دی ۱۴۰۲🔻 فصل مشمول جان از صفحه ۲۲۶ تا ۲۳۸ چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲🔻 فصل مشمول جان از صفحه ۲۳۸ تا ۲۵۰ پنجشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۲🔻 فصل مشمول جان از صفحه ۲۵۰ تا ۲۶۳ @t_manzome_f_r ▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
📖 برشی از کتاب منم یه مادرم وقتی مصطفی وارد نطنز شده بود، می‌گفت هر بار که قرار است تصمیم مهمی بگیرند، ناخودآگاه یاد عموی شهیدش می‌افتد و خاطره تشییع پیکرهایی که با پدرش رفته و نمازهایی که با همه‌ی کودکی برای شهدا خوانده است، از جلوی چشمش رد می‌شود. می‌گفت: «مامان خدا می‌دونه همیشه موقع تصمیم‌گیری، اون صحنه‌هایی رو یادم می‌آد که با بابا می‌رفتم مراسم شهدا، چون قد من کوتاه بود، راحت می‌تونستم از بین پای بزرگترها خودم رو برسونم جلو و شهدا رو از نزدیک ببینم. باور کنین تصویر همه‌شون خیلی زنده جلوی چشمامه و نمی‌ذاره تصمیمی بگیرم که خلاف آرمان‌هاشون باشه.» 🛒 مشاهده و خرید اینترنتی کتاب 🔻لطفاً نظر خود پیرامون کتاب منم یه مادرم را به شناسهٔ زیر ارسال نمایید. @s_mellat_emam_hosein @t_manzome_f_r ▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
📚❓📚 ❓📚 📚 📝 مسابقه کتابخوانی 📖 کتاب «منم یه مادرم» 🔹 روایت‌هایی از سبک تربیتی والدین شهدا ⃟❖ جوایز مسابقه: ⃟❖ به ۵ نفر از برندگان به قید قرعه ۲۵۰ هزار تومان وجه نقد تقدیم می‌گردد. 💻 تاریخ مسابقه: ۲۲ تا ۲۴ دی‌ماه 🛒 مشاهده و خرید اینترنتی کتاب @t_manzome_f_r ▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
📖 برشی از کتاب منم یه مادرم در مقایسه با دخترهایم سر پرسوداتری داشت. برای اینکه به حرفم گوش کند، مجبور بودم بیشتر با دلش راه بیایم. اول باید با هم رفیق می‌شدیم تا کارم راه بیفتد. خیلی هم کار سختی نبود؛ مثلاً پختن غذایی که دوست داشت، هم شکمش را چرب می‌کرد، هم دلش را نرم. سر هر کار کوچک و بی‌اهمیتی با او مخالفت نمی‌کردم تا وقتی که لازم است، کرک‌وپر قاطعیتم برایش نریخته باشد. پسر بود و غرور، نمک شخصیتش. اگر با تحکم با او حرف می‌زدم، نه‌تنها نباید انتظار اطاعت می‌داشتم، که میانه‌مان هم شکراب می‌شد. دختر سازشش بیشتر است و پسر سرکشی‌اش. هر موقع از درِ قاطعیت وارد شدم، محکم‌تر به در بسته خوردم. همان حرف را اگر لای زروَرق قربان صدقه می‌پیچیدم، روی هوا می‌زد. باید می‌فهمید که هرچه می‌گویم، از سر دوست‌داشتن است و عاقبت نفعش به خودش می‌رسد، نه من؛ حتی اگر توی قضاوت طرف او را نگیرم. 🛒 مشاهده و خرید اینترنتی کتاب 🔻لطفاً نظر خود پیرامون کتاب منم یه مادرم را به شناسهٔ زیر ارسال نمایید. @s_mellat_emam_hosein @t_manzome_f_r ▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
@t_manzome_f_rبریده اول از کتاب منم یه مادرم .mp3
زمان: حجم: 6.34M
🎙 بریده صوتی از کتاب منم یه مادرم عطیه در عین حال که در اوج صبوری و متانت اشک می‌ریخت، آن‌قدر توی بهت بود که نداند چطور پسرش را با این قضیه مواجه کند.... 🛒 مشاهده و خرید اینترنتی کتاب @t_manzome_f_r ▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
📚❓📚 ❓📚 📚 📝 مسابقه کتابخوانی 📖 کتاب «منم یه مادرم» 🔹 روایت‌هایی از سبک تربیتی والدین شهدا ⃟❖ جوایز مسابقه: ⃟❖ به ۵ نفر از برندگان به قید قرعه ۲۵۰ هزار تومان وجه نقد تقدیم می‌گردد. 💻 تاریخ مسابقه: ۲۲ تا ۲۴ دی‌ماه 🛒 مشاهده و خرید اینترنتی کتاب @t_manzome_f_r ▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
📖 برشی از کتاب منم یه مادرم محمد خیلی زودتر از وقتی که به سن تکلیف برسد، وظایف شرعی‌اش را کامل انجام می‌داد. وقتی به تکلیف رسید، دیگر نیاز نبود من یا پدرش به او چیزی یاد بدهیم یا بگوییم این کار را بکن و آن کار را نکن. خودش به وظایفش آشنا شده بود. با عشق و علاقه نماز می‌خواند و روزه می‌گرفت؛ حتی روزه‌ی مستحبی می‌گرفت. مسجد هم شده بود خانه‌ی دومش. به غیر از نماز جماعت، دائم مسجد بود و کار فرهنگی می‌کرد. حاجی همیشه یک ساعتی زودتر از اذان صبح بیدار می‌شد. بچه‌ها را هم خودش برای نماز بیدار می‌کرد. محمد همیشه خودش زودتر از اینکه پدرش او را صدا بزند، بلند می‌شد. 🛒 مشاهده و خرید اینترنتی کتاب 🔻لطفاً نظر خود پیرامون کتاب منم یه مادرم را به شناسهٔ زیر ارسال نمایید. @s_mellat_emam_hosein @t_manzome_f_r ▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
@t_manzome_f_rمنم یه مادرم .mp3
زمان: حجم: 5.8M
🎙 بریده صوتی از کتاب منم یه مادرم جنگ سوریه شروع شده بود. یک روز محمد از حوزه آمد خانه و به من گفت: «مامان، من می‌خوام برای جنگ برم سوریه.» با تعجب نگاهش کردم و گفتم: «اگه جنگ توی کشور خودمون بود، اصلاً مخالفت نمی‌کردم؛ ولی یه کشور دیگه نمی‌خوام بری... 🛒 مشاهده و خرید اینترنتی کتاب @t_manzome_f_r ▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
📚❓📚 ❓📚 📚 📝 مسابقه کتابخوانی 📖 کتاب «منم یه مادرم» 🔹 روایت‌هایی از سبک تربیتی والدین شهدا ⃟❖ جوایز مسابقه: ⃟❖ به ۵ نفر از برندگان به قید قرعه ۲۵۰ هزار تومان وجه نقد تقدیم می‌گردد. 💻 تاریخ مسابقه: ۲۲ تا ۲۴ دی‌ماه 🛒 مشاهده و خرید اینترنتی کتاب @t_manzome_f_r ▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
📖 برشی از کتاب منم یه مادرم محمدحسین تجسم همه‌ی رویاها و آرزوهایم شد. بیست‌و‌دو سال برای داشتن چنین فرزندی تلاش کردیم و امروز رسیدم به نتیجه‌ی تلاش‌هایمان. تصور اینکه دیگر محمدحسین نیست مشمول‌جان بگوید و من قربان صدقه‌اش بروم خیلی سخت است؛ اما همین که جای خوبی است و پایان داستان زندگی‌اش مثل پایان همه‌ی بازی‌هایش به شهادتش ختم شده است، آرامم می‌کند. چقدر خوب است که مشمول لطف خدا شدم. 🛒 مشاهده و خرید اینترنتی کتاب 🔻لطفاً نظر خود پیرامون کتاب منم یه مادرم را به شناسهٔ زیر ارسال نمایید. @s_mellat_emam_hosein @t_manzome_f_r ▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
@t_manzome_f_rمنم یه مادرم۳.mp3
زمان: حجم: 6.98M
🎙 بریده صوتی از کتاب منم یه مادرم نیمه شب از شاه عبدالعظیم برمی‌گردیم و می‌خوابیم. اذان صبح که برای نماز بیدار می‌شوم، زهرا را می‌بینم که روی مبل نشسته است و بی‌صدا گریه می‌کند... 🛒 مشاهده و خرید اینترنتی کتاب @t_manzome_f_r ▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
📖 برشی از کتاب درگاه این خانه بوسیدنی‌ است در آلمان که بودیم، خیلی اتفاقی برادر شوهرم را دیدیم. او هم، سفر کاری آمده بود. احمد آقا به چادرم اشاره کرد: - حاج خانوم جلدتون رو عوض نکردین. رویم را کیپ‌تر گرفتم. - من نيومدم جلد عوض کنم، اومدم رنگ پس بدم. چقدر از حرفم خوشش آمد، تا مدت‌ها هرجا می‌نشست، از حجاب من در آلمان می‌گفت و تحسینم می‌کرد. الحمدلله این چادر همیشه همراهم بود. از روزهای کودکی در زنجان و کنار عزیز تا الان. وصیت کرده‌ام بعد از فوتم چادر را روی تابوتم بکشند. رویش بنویسند: مادرم گفت: «سیاهی چادرم از سرخی خون بچه‌هایم برایم عزیزتر است.» 🛒 مشاهده و خرید اینترنتی کتاب 🔻لطفاً نظر خود پیرامون کتاب درگاه این خانه بوسیدنی‌ است را به شناسهٔ زیر ارسال نمایید. @s_mellat_emam_hosein @t_manzome_f_r ▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری