تبیین منظومۀ فکری رهبری
ملت ایران مسلمان است و اسلام را میخواهد؛ آن اسلامی که در پناه آن آزادی و استقلال است، رفع ایادی اجا
اوّلًا باید مفهوم آزادی را روشن کنیم؛ ... چون تقریباً همهی دولتهایی که در دنیا نامی و عنوانی و هیاهویی دارند و بلوکهای شرق و غرب دم از آزادی میزنند؛ هم دموکراسیهای غربی مدعی آزادیاند، منتها آزادی در آنجا آزادی فردی است و یک معنای خاصی برای آزادی قائلند و همچنین کشورهای بلوك شرق و رژیمهای سوسیالیستی یا مدعی سوسیالیستی آنها هم دم از آزادی دموکراسی میزنند. ... در داخل جامعه هم در بین گروههای روشنفکر، آگاه، مردم معمولی ما ...هر کسی از آزادی یک معنایی و یک مفهومی را در ذهن خود میآورد. باز اینجا حدود آزادی مشخص نیست.
#کتاب_پانزدهم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_آزادی
#پیشینه_مفهوم_جایگاه_واهمیت_آزادی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
اوّلًا باید مفهوم آزادی را روشن کنیم؛ ... چون تقریباً همهی دولتهایی که در دنیا نامی و عنوانی و هیا
...مفهوم آزاد بودن انسان، قرنها پیش از آنکه در اروپا مطرح بشود، ...و قرنها پیش از آنچه متفکرین و روشنفکران و انقلابیون و رهبران اروپایی به فکر بیفتند که آزادی بشر را یکی از حقوق اساسی بشر بدانند، این در اسلام مطرح شده.
#کتاب_پانزدهم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_آزادی
#پیشینه_مفهوم_جایگاه_واهمیت_آزادی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
اوّلًا باید مفهوم آزادی را روشن کنیم؛ ... چون تقریباً همهی دولتهایی که در دنیا نامی و عنوانی و هیا
تا قبل از مشروطیت، ما یک موقعیتی از آن قبیل که یک موج فکری ایجاد کند تا به فکر مقولهای مثل آزادی بیفتیم، نداشتیم. مشروطیت فرصت خیلی خوبی بود. مشروطیت حادثهی بزرگی بود، به طور مستقیم مرتبط هم بود با مسئلهی آزادی؛ لذا جای این داشت که این دریاچهی آرام فکر علمی ما را - چه در حوزههای روحانی، چه در غیرروحانی - برآشوبد؛ یک طوفانی به وجود بیاورد و یک کاری انجام دهد؛ کمااینکه کرد.
تفکرات مربوط به آزادی آمد مطرح شد، منتها یک نقیصهی بزرگی وجود داشت که این نقیصه نگذاشت ما به آن راه درست در این تفکر بیفتیم و در آن راه پیش برویم؛ آن نقیصه عبارت از این بود که...
#کتاب_پانزدهم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_آزادی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
تا قبل از مشروطیت، ما یک موقعیتی از آن قبیل که یک موج فکری ایجاد کند تا به فکر مقولهای مثل آزادی
... آن نقیصه عبارت از این بود که از چند سال قبل از مشروطه - شاید از دو سه دههی قبل از مشروطه - تفکرات غربی بتدریج به وسیلهی عوامل اشرافی، شاهزادهها و عوامل سلطنت، داخل ذهن یک مجموعهای از روشنفکران راه باز کرده بود. روشنفکر هم که میگوئیم، در آن دوران اولیه، روشنفکر مساوی است با اشرافی. یعنی ما روشنفکر غیراشرافی نداشتیم. روشنفکران درجهی اول ما همین رجال دربار و وابستگان و متعلقین به آنها بودند؛ اینها از اول با فکر غربی در زمینهی آزادی آشنا شدند. لذا شما وقتی که وارد مقولهی آزادی در مشروطیت میشوید - که یک مقولهی خیلی پرجنجال و شلوغی هم هست - میبینید همان گرایش ضد کلیسائی در غرب که شاخصهی مهم آزادی بود، در اینجا هم به عنوان ضد مسجد و ضد روحانیت و ضد دین بروز پیدا میکند. خب، این یک قیاس معالفارق بود. اصالً جهتگیری رنسانس، جهتگیری ضد دینی بود، ضد کلیسائی بود؛ لذا بر پایهی بشرگرائی، انسانگرائی و اومانیسم پایهگذاری شد. بعد از آن هم همهی حرکات غربی بر اساس اومانیسم بوده، تا امروز هم همین جور است. با همهی تفاوتهائی که به وجود آمده، پایه، پایهی اومانیستی است؛ یعنی پایهی کفر است، پایهی شرك است ...عین همین آمد اینجا.
#کتاب_پانزدهم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_آزادی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
... آن نقیصه عبارت از این بود که از چند سال قبل از مشروطه - شاید از دو سه دههی قبل از مشروطه - تفکر
به نظر من از همه مهمتر، آن ...است که ما راجع به آزادی از منظر حق، به اصطلاح قرآنی عمل کنیم. ...خدای متعال در آیات متعددی از قرآن میگوید: همهی عالم وجود بر حق آفریده شده ...یعنی این دستگاه عالم وجود و دستگاه آفرینش یک دستگاهِ ساخته و پرداخته و بههم پیوندزدهی متصل به یکدیگر و دارای نظام و دارای هدف است. بعد عین همین مسئله را دربارهی تشریع بیان میکند. ...این حق، همان حق است؛ آن در عالم تکوین است، این در عالم تشریع است. ... یکی از مواد این عالم، ارادهی انسان است؛ یکی از مواد این تشریع، آزادی انسان است؛ پس این حق است. با این دید به مسئلهی آزادی نگاه کنیم، که آزادی حق است در مقابل باطل.
#کتاب_پانزدهم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_آزادی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
به نظر من از همه مهمتر، آن ...است که ما راجع به آزادی از منظر حق، به اصطلاح قرآنی عمل کنیم. ...خدای
وظایف حکومت اسلامی در رابطهی با جامعه ... دو نوع است، یک نوع وظایف مربوط به امور معنوی و یک نوع وظایف مربوط به رفاه مادی. در وظایف معنوی یکی از وظایف که عبارت است از تعلیم و تربیت و تزکیهی جامعه ...وظیفهی دیگر دولت در رابطهی با وظایف معنوی در جامعه همین وظیفهی تأمین آزادی است برای افراد جامعه و زمینههای رهایی انسان از عیوب مخرب، مُفسد و متوقف کننده و همهی موانع حرکت و رشد و جهش انسانها مبارزهی با اینها- که همان مبارزه برای آزادی افراد جامعه است - این هم یکی از تلاشهای لازم و واجب برای دولت اسلامی است.
#کتاب_پانزدهم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_آزادی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
وظایف حکومت اسلامی در رابطهی با جامعه ... دو نوع است، یک نوع وظایف مربوط به امور معنوی و یک نوع وظ
... اینجور نیست که بگوییم خیلی خوب، آزادی چیز خوبی است، اما من این چیز خوب را نمیخواهم. نخیر، نمیشود، باید انسان به دنبال آزادی باشد؛ هم آزادی خود، و هم آزادی دیگران؛ نباید اجازه بدهد که کسی در استضعاف و ذلت و محکومیت باقی بماند. در تفکّر اسلامی ... مبارزه برای آزادی، یک تکلیف است.
#کتاب_پانزدهم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_آزادی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
... اینجور نیست که بگوییم خیلی خوب، آزادی چیز خوبی است، اما من این چیز خوب را نمیخواهم. نخیر، نمی
...همین "آزادی اجتماعی" که اینقدر در اسلام ارزش دارد، اگر در خدمت ضایع کردن فرآوردههای ارزشمند معنوی یا مادّی یک ملت به کار گرفته شود، مضرّ است؛ درست مثل حیات خود یک انسان. "مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا" ...این مفهوم خیلی عجیبی است. کسی که دست به قتل یک انسان دراز میکند، مثل این است که همه انسانیت را کشته است؛ چون تعرض به حریم انسانیت است. لیکن استثناء آن این است: "بِغَیرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ"؛ مگراینکه آن کسی که مورد این تعرّض قرار میگیرد، خودش به جان کسی تعرّض نموده، یا فسادی ایجاد کرده باشد. ببینید؛ ارزشها و حقایق ثابت و مسلّم، این آزادی را محدود میکند؛ همچنان که حقِّ حیات را محدود میکند.
#کتاب_پانزدهم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_آزادی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
...همین "آزادی اجتماعی" که اینقدر در اسلام ارزش دارد، اگر در خدمت ضایع کردن فرآوردههای ارزشمند معنو
[در غرب] آن وقتیکه منافع مادّی به خطر بیفتد، آزادی را محدود میکنند. منافع مادّی، مثل عظمت این کشورها و سلطه علمی این کشورها. تعلیم و تربیت، یکی از مقولاتی است که آزادی در آن، جزو مسلّمترین حقوق انسانهاست. انسانها حق دارند یاد بگیرند؛ اما همین "آزادی" در دانشگاههای بزرگ دنیای غربی محدود میشود! دانش و فناوری والا به قول خودشان HIGH TEC قابل انتقال نیست! انتقال فناوری به کشورهای معینی ممنوع است! چرا؟ چون اگر این دانش و این علم انتقال داده شد، از انحصار این قدرت خارج شده است و این قدرت مادّی و این سلطه، به حال خود باقی نخواهد ماند. آزادی مرز پیدا میکند؛ یعنی استاد حق ندارد که فرضاً به شاگرد کشور جهان سومی شاگرد ایرانی، یا دانشپژوه چینی فلان راز علمی را بیاموزد...
#کتاب_پانزدهم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_آزادی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
[در غرب] آن وقتیکه منافع مادّی به خطر بیفتد، آزادی را محدود میکنند. منافع مادّی، مثل عظمت این کشوره
آزادی به معنای مطلق _ یعنی اینکه انسان هر کاری که مایل بود، هر چیزی که اراده کرد برایش مباح باشد، یله باشد، رها باشد_ این نه منطقی است، نه ممکن است و نه هیچکس در دنیا از آن طرفداری کرده. ...بحثی که بین متفکرین و فلاسفهی اجتماعی و کسانی که در این باب حرف زدند و نظری دادند وجود دارد در حدود است. مرز آزادی کجاست؟ یعنی انسانها تا چه حد و در چه محدودهای و در چه چهارچوبی آزادند و به کجا که رسیدند آزادی آنها باید محدود بشود و جلوی آزادی آنها گرفته بشود؟ در اینجا فلاسفهی اجتماعی غرب اول بار در فرهنگ رایج جهانی نظراتی ابراز کردند و کتابهایی نوشتند...
#کتاب_پانزدهم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_آزادی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
آزادی به معنای مطلق _ یعنی اینکه انسان هر کاری که مایل بود، هر چیزی که اراده کرد برایش مباح باشد، ی
"منشأ آزادی" و "ریشهی آزادی" در فرهنگ غربی با منشأ و ریشهی آزادی در بینش اسلام و در فرهنگ اسلامی به کلی متفاوت است. اینی که شما میبینید در تمدن کنونی غرب، میگویند بشر باید "آزاد" باشد این یک فلسفهای دارد، یک ریشه و منشأ فکری دارد؛ و اینی که اسلام میگوید بشر و انسان باید "آزاد" باشد فلسفهی دیگری دارد و ریشه و منشأ دیگری.
#کتاب_پانزدهم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_آزادی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
تبیین منظومۀ فکری رهبری
"منشأ آزادی" و "ریشهی آزادی" در فرهنگ غربی با منشأ و ریشهی آزادی در بینش اسلام و در فرهنگ اسلامی
آزادی اسلام، ریشهاش آزادی انسان از عبودیت هر آنچه غیر خداست. ریشهی آزادی در فرهنگ اسلامی، "جهانبینی توحیدی" است. ..."روح توحید"، عبارت است از اینکه عبودیت غیرخدا باید نفی بشود. یعنی توحید در هر دینی و در دعوت هر پیغمبری معنایش این است که انسان باید از غیر خدا، چه آن غیر خدا یک شخص باشد، مثل فرعونی، نمرودی؛ چه غیر خدا یک تشکيلات و یک نظام باشد یک نظام غیر الهی، چه غیرخدا یک شیء باشد؛ چه غیر خدا هواها و هوسهای خود او باشد؛ چه غیرخدا عادتها و سنتهای رایج غیرالهی باشد از هر چه غیرخداست باید اطاعت و عبادت نکند و فقط از خدای متعال اطاعت کند.
#کتاب_پانزدهم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_آزادی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری