eitaa logo
محمد سهرابی (معنی زنجانی)
2.2هزار دنبال‌کننده
77 عکس
28 ویدیو
0 فایل
بسم رب الفاطمة صفحه تخصصی«محمد سهرابی» (معنی) لینک کانال در تلگرام 👇👇👇 Http://T.me/sohrabimohammad لینک اینستاگرام instagram.com/sohrabimohammad315
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی که امام حسین علیه السّلام بدن مطهّر برادر خویش امام مجتبی علیه السّلام را در میان قبر نهاد، چنین فرمود: أ أَدْهُنُ رَأْسِي أَمْ تَطِيبُ مَجَالِسِي وَ رَأْسُكَ مَعْفُورٌ وَ أَنْتَ سَلِيبٌ آیا جا دارد که من روغن به سرم بزنم، یا مجالس من طیب و نیکو باشند؟ در صورتی که سر و صورت تو روی خاک باشد و تو برهنه باشی؟ أوْ أَسْتَمْتِعُ الدُّنْيَا لِشَيْ‏ءٍ أُحِبُّهُ أَلَا كُلُ‏ مَا أَدْنَا إِلَيْكَ حَبِيبٌ‏ یا اینکه از آن چیزهای دنیوی که دوست دارم بهره مند شوم، آگاه باش، هرچه که به تو نزدیک شود محبوب است. فلَا زِلْتُ أَبْكِي مَا تَغَنَّتْ حَمَامَةٌ عَلَيْكَ وَ مَا هَبَّتْ صَباً وَ جَنُوبٌ‏ من دائما بر تو گریه می‌کنم مادامی که کبوتر بخواند و باد صبا و جنوب بوزد. و مَا هَمَلَتْ عَيْنِي مِنَ الدَّمْعِ قَطْرَةً وَ مَا اخْضَرَّ فِي دَوْحِ الْحِجَازِ قَضِيبٌ‏ و مادامی که چشم من قطرات اشک بریزد و مادامی که چوبی در میان درختان حجاز سبز باشد. بكَائِي طَوِيلٌ وَ الدُّمُوعُ غَزِيرَةٌ وَ أَنْتَ بَعِيدٌ وَ الْمَزَارُ قَرِيبٌ‏ گریه ی من طولانی و اشک من ریزان است. گرچه تو از من دور شدی ولی مزار تو به من نزدیک است. غرِيبٌ وَ أَطْرَافُ الْبُيُوتِ تَحُوطُهُ أَلَا كُلُّ مَنْ تَحْتَ التُّرَابِ غَرِيبٌ‏ تو نوعی غریب هستی که انگار اطراف خانه ‌ها او را احاطه نموده اند. آگاه باش هر کسی که زیر خاک باشد غریب است. و لَا يَفْرَحُ الْبَاقِي خِلَافَ الَّذِي مَضَى وَ كُلُّ فَتًى لِلْمَوْتِ فِيهِ نَصِيبٌ‏ بازماندگان برخلاف متوفی خوشحال نمی شوند. هر جوانمردی از امر موت بهره ای خواهد داشت. فلَيْسَ حَرِيبٌ مَنْ أُصِيبَ بِمَالِهِ وَ لَكِنَّ مَنْ وَارَى أَخَاهُ حَرِيبٌ‏ غارت زده آن کسی نیست که اموالش را برده باشند بلکه غارت زده آن شخصی است که برادرش را به خاک بسپارد. نسِيبُكَ مَنْ أَمْسَى يُنَاجِيكَ طَيْفُهُ وَ لَيْسَ لِمَنْ تَحْتَ التُّرَابِ نَسِيبٌ‏ خویشاوندان تو باید تو را شب در خواب ببینند کسی که زیر خاک است خویشاوندی ندارد. بحارالأنوار، ج۴۴، ص۱۶۰ @sohrabimohammad
16.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلی الله علیک یا سلطان یا علی ابن موسی الرضا بر دوش خود بریز دو زلف سیاه را... @sohrabimohammad
◼️صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا... من با تو زندگی نکنم پیر می شوم بی تو من از جوانی خود سیر می شوم من در شعاع پرتو شمس الشموسیت بی اختیار پیش تو تبخیر می شوم آیینه کاری حرمت ذره پروری است من در رواق چشم تو تکثیر می شوم در صحن کهنه سوی تو کردم نماز را اینجاست آنکه لایق تکبیر می شوم من در شمار سلسله راویان شدم چون با حدیث سلسله زنجیر می شوم من گریه ام گرفته کمی هم به من بخند دارم به پای خویش سرازیر می شوم یک شب نشد که بیگنه آیم زیارتت اما دوباره پیش تو تقدیر می شوم وقتی که آه میکشم از پرده ی نیاز بی پرده با تو صاحب تصویر می شوم بیچاره من که نیست قلمدانم از طلا هر چند با نگاه تو اکسیر می شوم نقاره خانه ات ز کجا آب می خورد کز بانگ آن چو سیل سرازیر می شوم؟ آن نامه ام که از سر تعجیل و اضطراب بر بال کفتران تو تحریر می شوم این رنگ طوسی از دل سرخم نمی رود گرچه دورنگ،دور ز تزویر می شوم برداشت سیل گریه بساط زیارتم نم نم دوباره قابل تعمیر می شوم حوض حیاط تو بدهد مرده را حیات من نیز با تو عیسی تاثیر می شوم وقت ورود در حرم تو هوایی ام وقت خروج تازه زمین گیر می شوم بادا شلوغ دور و برت کعبه ی عزیز من حاجی توام که به تقصیر می شوم یک روز اگر که زینت دیوار تو شوم آیینه را گذاشته شمشیر می شوم @sohrabimohammad
خُـدا ذَلیـل کُنَـد ایـن دِل ِ هَوایـی را مَرا به ‌دَست تو داد و خودَش‌ کنار کشید... @sohrabimohammad
اَلسَّلامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا نَبِی اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیک یا مُحَمَّدَُ بْنَ عَبْدِاللّهِ شدم به صحبت شب های ارغوانی خوش چنان که چای شد از رنگ زعفرانی خوش بلای جان منی و خریدمت یک جا رقیب تا شود از این بلای جانی خوش ز خویش رفت ز شوق تکلم دلبر کلیم بس که شد از ذوق «لن ترانی» خوش دمد ز پیرهن تو هزار یوسف مصر اگر گسیل کنی یک دو کاروانی خوش چو پیر شد دو لبش آستان میکده است کسی که بوده به پیمانه در جوانی خوش خوشی کجاست به جز عشق بازی ازلی نگه به صورت احمد فقط به عشق علی اسیر صادقم و مستمند پیغمبر به دست جعفرم و پای بند پیغمبر بریده اند به جسمم قبای غم ها را نوشته اند دلم را نژند پیغمبر ز بند بند وجودم فقط علی خیزد چنان که می رسد از بند بند پیغمبر ز پای جعفر، دستم نمی شود کوتاه قسم به قامت و قدّ بلند پیغمبر شراب فقه ششم را به میل می نوشم برای بوسه ز لب های قند پیغمبر مرا به دشت معاصی کسی شکار نکرد ولی گرفت دلم را کمند پیغمبر ز مرتضی به نبی و ز مصطفی به علی پناه می برم امشب به حکم لم یزلی ستایش دو جهان بهر حضرت صادق دمیده است فلک چون ز دولت صادق علی جمال و خدا طینت و بتول صفات سرشته اند ملک را ز طلعت صادق ز چاک پیرهنش صبح محشر است عیان چه سینه ای است در آن پاک خلعت صادق امیر معرکه ی روضه های عاشوراست به هیئت است مقرّ حکومت صادق ز خاک کرببلا مُهر کرد طاعت را حسین را بنِگر در ارادت صادق به یمن معنی احمد ز فیض پیر فلک ملک به رقص در آمد، دو تا دو تا تک تک @sohrabimohammad
حسرت کش یک بوسه خشکیم در این بزم فردا که دلت سوخت نگویی که نگفتیم...! @sohrabimohammad
سخت است ولی ساخته ام با کس و ناکس زنبور و مگس را چه تمایز به نباتی ای کاش که یک نقطه به من نیز دهی دل جیران منی حیف که حیران جهاتی جنگ من و تو صلح شود بعد وفاتم این غائله را ختم کنم با صلواتی @sohrabimohammad
23.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نگاهی به پای کلاغ و خط یاقوت توضیح درباره بیتی از صائب تبریزی @sohrabimohammad