فریاد زدن بی‌فایده جلوی سفیر انگلیس!!! 🔰 برشی از سخنرانی #حجت‌‌_الاسلام_راجی 💠 اندیشکده راهبردی سعداء 🆔 @soada_ir

فقدانِ جان‌سوزِ این عزیزان را تسلیت عرض نموده و برای بازماندگانِ گرامی، صبر و شکیبایی، و برای مجروحینِ محترم، سلامت و بهبودیِ کامل از درگاهِ احدیت مسئلت داریم. #بندرعباس #سعداء @soada_ir

🔰 ثبت‌نام کلاس‌های آنلاین اندیشکده راهبردی سعداء توسط اساتید مورد تایید #حجت_الاسلام_راجی 🔸 جهت اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام، به کانال مرکز تخصصی جهاد تبیین مراجعه بفرمایید. 💠 اندیشکده راهبردی سعداء 🆔 @soada_ir 💠 مرکز تخصصی جهاد تبیین 🆔 @Tabyin_net

پدر اردوهای جهادی کیست؟ 🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به بهانه ۸ اردیبهشت سالروز ارتحال #حاج_عبدالله_والی 💠 اندیشکده راهبردی #سعداء 🆔 @soada_ir

جمهوری اسلامی #آزادی رو از زنان سلب کرده؟ ‼️ ظلم جمهوری اسلامی به #پزشکان زن ‼️ ظلم جمهوری اسلامی به دانشجویان و اساتید زن دانشگاه ⁉️ قبل از انقلاب، چند درصد از بانوان در المپیک حضور داشتند؟!!! ⁉️ وضعیت زنان قبل از انقلاب چطور بود؟! ======================= 🔸 محتوای این کلیپ طنز برگرفته از کتاب #صعود_چهل_ساله است 🔸 به مناسبت ایام ولادت حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها و #روز_دختر 💠 اندیشکده راهبردی سعداء 🆔 @soada_ir

کتاب #لولیتا ولادیمیر ناباکوف 📝 متن یادداشت: باسمه تعالی کتاب را حدود ۱۰ سال پیش خواندم و امروز چون در یک کتابفروشی این کتاب را آورده بود یادش افتادم و به سراغش رفتم. فروشنده این کتابفروشی یک دختر بود که از صحبت‌هایش کاملاً تفکر فمینیستی پیدا بود، تعجب کردم مگر می‌شود حامی زن باشی و این کتاب را بخوانی؟ اگر بخواهم کتاب را در یک کلمه خلاصه کنم می‌گویم #لجن 🔺واقعاً کتاب لجنی بیش نبود. این کتاب در دوران جنگ سرد برای گسترش #انقلاب_جنسی نوشته شده است. 📆تاریخ یادداشت: ۱۴۰۳/۶/۲۹ #رمان #نقد کانال یادداشت‌های #حجت_الاسلام_راجی در ابتدای کتب مطالعه شده @soada_book

مدتهاست توسط برخی از نوجوانان، جمع‌خوانی این کتاب، شروع شده است. به همین دلیل علی‌رغم میل باطنی، این یادداشت منتشر شد. یادداشت‌های بسیاری از #حجت_الاسلام_راجی در نقد کتب وجود دارد که معمولا منتشر نمی‌شود. هر چند مدل یادداشت‌های ایشان در نقد این کتب، اصلا باعث جذب مخاطب به مطالعه اینها نمی‌شود.

حالا که #روز_دختر است، یادی کنیم از آرزوی #دختر_شاه در سوئیس 🔰 توئیت و ویراست #حجت‌‌_الاسلام_راجی به مناسبت #میلاد_حضرت_معصومه سلام‌الله‌علیها و #روز_دختر 🔻ما را در ویراستی دنبال کنید 💠 اندیشکده راهبردی سعداء 🆔 @soada_ir

پیام خاص رهبری به سمینار مبارزه با فساد! 🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت ۱۰ اردیبهشت سالروز فرمان هشت ماده‌ای رهبر انقلاب 🔹 متن فرمان هشت ماده‌‌ای رهبر انقلاب 🔹 پیام رهبر انقلاب برای همایش مقابله با فساد 🔸 دریافت نسخه با کیفیت 💠 اندیشکده راهبردی سعداء 🆔 @soada_ir

داستانی عبرت‌آموز!!! ♨️ ماجرای یارِ حضرت موسی که غرق شد!!! 🔰 برشی از سخنرانی #حجت‌‌_الاسلام_راجی 🔸 دریافت نسخه با کیفیت 💠 اندیشکده راهبردی سعداء 🆔 @soada_ir

⭕️ بادهای بیوفا #داستان_داده‌محور 🔻 هوا پر از گرد و غبار بود، همان‌طور که این شهر همیشه محصور بین تحریم‌ها و وعده‌ها بود. سال‌ها بود که مردم با لب‌های ترک‌خورده از تشنگیِ توسعه، به آسمان نگاه می‌کردند و امید داشتند. سپس، همان روزی که فکر می‌کردند رهایی نزدیک است، مسئولین‌شان از مذاکرات برگشتند و گفتند: «آنها پذیرفتند. تحریم‌ها برداشته می‌شود». 🔺خیابان‌ها یک‌شبه رنگ عوض کرد. مغازه‌داران با احتیاط کالاهایی را که سال‌ها پشت ویترین‌های خالی خاک می‌خوردند چیدند. مادرانی که داروهای کمیاب را مثل گنج در جیب‌های کهنه‌شان قایم می‌کردند برای اولین بار نفس راحتی کشیدند. حتی سربازان خسته در پاسگاه‌های مرزی اسلحه‌هایشان را کمی پایین‌تر گرفتند. 🔻 اما ماه‌ها گذشت و هیچ‌چیز واقعاً تغییر نکرد. کشتی‌های حامل گندم در بنادر تحریم اسیر شدند، داروها به جای قفسه‌های داروخانه‌ها در چنگال دروغ پوسیدند و پول ملی روز به روز بی‌ارزش‌تر شد. مردم، همان مردمِ صبور، کم‌کم چهره‌هایشان را از آسمان برگرداندند و به زمین دوختند. زمینی که دیگر حتی نمی‌توانست خشم‌شان را جذب کند. 🔺 سپس، یک شب، آسمان غرید. نه غرش رعد، که غرش موتور جت‌هایی که از جایی دور می‌آمدند. پنجره‌ها پیش از آن‌که صدای انفجار بیاید، لرزیدند. مردم، همان مردمِ بی‌پناه، به یکدیگر چسبیدند درحالی‌که دیوارهای خانه‌شان؛ همان خانه‌هایی که با امید بازسازی‌شان را شروع کرده بودند، روی سرشان فرومی‌ریخت. 🔻...سال‌ها بعد، وقتی جهانگردی از میان ویرانه‌های آن شهر عبور می‌کرد، پسر بچه‌ای با چشمانی که از سنش پیرتر به نظر می‌رسید، به او نگاه کرد و پرسید: «آیا آنها به شما هم قول داده‌اند که تحریم‌ها را بردارند؟» 🔺جهانگرد، که دوربین به دست داشت، مکثی کرد و پاسخ داد: «من از جایی می‌آیم که هنوز باور دارند وعده‌ها را باید نوشت...» 🔻پسرک خندید! خنده‌ای که بیشتر شبیه گریه بود و گفت: «اینجا لیبی است. ما هم روزی نوشته‌هایشان را باور داشتیم». 📚 #داستان‌های_تبیینی #مذاکره #آمریکا #تحریم ======================= 🌐 این داستان براساس واقعیت نوشته شده که می‌توانید منبع آن را اینجا مشاهده فرمایید. 💠 اندیشکده راهبردی سعداء 🆔 @‌soada_ir