eitaa logo
اشعار ناب آئینے
22.1هزار دنبال‌کننده
632 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini خیلِ ملَک آمده از عرش ِ معلّی برکه شد از شوق، دلش ساحتِ دریا دشت؛ سراسر شده مشغولِ تماشا پیش همه دستِ علی(ع) رفته به بالا وحی شد و گفت نبی(ص) با دلِ آگاه أشهدُ أنّ علياً ولي الله نوح به هنگام بلا، لحظهٔ طوفان حضرت عیسی دم ِ آوردنِ درمان حضرت موسی به عصا خوانده هراسان یوسفِ کنعان همه شب گوشهٔ زندان یکسره خواندند سحرگاه و شبانگاه أشهدُ أنّ علياً ولي الله کعبه زده بوسه به پایِ پدرِ خاک غرقِ طواف است به دور سرش افلاک آمده در وصف علی(ع) آیهٔ لولاک جلوهٔ خورشید شد از نورِ رُخش پاک سجده کنان گفت در ایوان نجف؛ ماه أشهدُ أنّ علياً ولي الله قبله به وجد آمده، رو کرده به حیدر قامتِ محراب؛ به تعظیم ِ مکرر عاشقِ گیراییِ نُطقش شده منبر مسجد و گلدسته به پا کرده چه محشر بینِ اذان گفته دو بار عاشق و دلخواه أشهدُ أنّ علياً ولي الله حقِ تمام است و شهنشاهِ ولایت از فقرا با کرَمش کرده حمایت ذکر علی(ع) در دو جهان هست عبادت راه نجات است و گذرگاهِ سعادت زمزمهٔ توبهٔ هر عاصیِ گمراه أشهدُ أنّ علياً ولي الله وقت سحر محو قنوتش شده قنبر گفت ابوذر به علی(ع) سید و سرور تیغِ دو دم؛ برده دل از مالک اشتر در وسطِ معرکه دشمن شده مضطر خیبرِ حیران شده میگفت به والله أشهدُ أنّ علياً ولي الله دارد عجب لطف و کراماتِ دقیقی دستِ نوازشگر و احسانِ عمیقی حیدر کرار و چنین قلبِ رقیقی داده به سائل چه گرانمایه عقیقی ذکرِ لبِ هر که طلب کرده از این شاه أشهدُ أنّ علياً ولي الله! 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ======================== @shere_aeini با خودش دارد امیرِ مهربان این کاروان زیر پا حس می‌کند هفت آسمان این کاروان با حرارت دورشان گرم طواف است آفتاب از پرِ جبریل دارد سایه بان این کاروان میرود منزل به منزل مادرانه پشتِ سر میخورد با دست زهرا(س) آب و نان این کاروان خسته شد هرگاه، فوراً با نگاهی بر حسین(ع) بیشتر از پیش می‌گیرد توان این کاروان از حبیب بن مظاهر تا به طفل شیرخوار دلبری کرده ست با پیر و جوان این کاروان با صدای شبه پیغمبر مهیّا میشود در صفوف عاشقی با هر اذان این کاروان از امامش یک قدم هرگز نمی افتد جلو از علمدارِ وفا دارد نشان این کاروان هست لبخندِ رقیه(س) التیام خستگی با خودش آورده یک آرام ِ جان این کاروان چیست تقدیرش؟چه ها خواهد شد و با زینب‌(س) است غرقِ در دلشوره های بیکران این کاروان عده ای سرهایشان بر نیزه خواهد رفت و بعد... خیمه ها می‌سوزد و بر سر زنان این کاروان میرود ده روز دیگر دست-بسته، داغدار... تا به شهر شام با شمر(لع) و سنان(لع) این کاروان! 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
شعری در محکومیت هتک حرمت میشود درگیر با آیاتِ ناب و پُر فروغ آنکه گردن داده باطل را و رفته زیرِ یوق رو شده ذات پلید عده ای باطل پرست چونکه میدانند توهین و جنایت را نبوغ پست فطرت ها نمیدانند با این شیوه ها میشود برعکس، دورِ حق هر آیینه شلوغ عده ای هتاک میخواهند خاموشَش کنند با جسارت، بی درایت، با نفهمی، با دروغ نورِ قران عین خورشید است و از جاهل بپرس میشود خورشید آیا با نسیمی بی فروغ؟! ابن حنا رنگی ندارد! به خدا کهنه شده با کنج اندیشان بگو این شیوه ها کهنه شده وحیِ مُنزل! قلعهٔ آیینه، قران است و بس روشنی بخشِ رواقِ سینه، قران است و بس آنکه از دل آیه، آیه، آیه، می سازد حرم پاک میگردانَد از هر کینه، قران است و بس میدهَد بر قلب هایِ داغدیده التیام مرهم ِ دلتنگیِ آدینه، قران است و بس زینتِ دینِ مسلمانی ست! خیرِ پُر بهاست گنجِ بی پایانی از دیرینه، قران است و بس شد مزیّن به هزاران درّ و گوهر از ازل تا ابد دریایی از گنجینه، قران است و بس بر محمد(ص) وحی شد مکتوب کرد آن را علی(ع) یک کتابِ نابِ با پیشینه، قران است و بس عاقبت هر کس که شد درگیر با این آیه ها سخت بر جانش می افتد آتش ِ قهرِ خدا! 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ======================= @shere_aeini تمام عرش با هفت آسمان افتاده بر پایش شبانه روز می چرخد زمین دورِ قدمهایش نگاهش نافذ و گیراست مخصوصا دم ِ پیکار صلابت پرور است و مردِ میدان! مثلِ بابایش أباالفضل(ع) است و زانو میزند پیشَش فضیلت ها به میدانِ جوانمردی و غیرت نیست همتایش همینکه راه می آید فراری میشود دشمن أشِدٌاءُ علَیَ الکفّار یعنی قدّ و بالایش مبادا لحظه ای وقتِ غضب شمشیر بردارد که عزرائیل می آید به همراهِ بلایایش دخیلِ دستهایش بود اهل عالمی اما علمدارِ همه عالم؛ رقیه(س) بود دنیایش برای دردمندان یک نخی از چادر زینب(س) به دورِ نسخه می پیچد؛ فدایِ این مداوایش شنیدم از حسین بن علی(ع) دل برده هر لحظه تبرّی و توَلّایش ، تولّی و تبرّایش بنا شد در مصافِ کربلا؛ باشد فقط سقّا به رویِ هر دو چشمش بود دستوراتِ آقایش همین شد که نخورد آب و به جایش تیرِ بی وجدان اصابت کرد بر آن چشم ِ از عصیان مُبرّایش برایش نیزه ها را کاملا با زهر آغشتند زدند و کِل کشیدند و مهیّا شد تماشایش دو دستش شد قلم در علقمه باب الحوائج شد به دستِ حضرتِ زهرا(س) محوّل شد تسلّایش! 🔸 شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
🏴 اشعار ======================== @shere_aeini روضه خوانِ ناب و خیلِ سینه زن حاضر کنید یک حسینیه برایِ حالِ من حاضر کنید زینتِ دوش ِ نبی افتاده بینِ قتلگاه نیزه را بد ميزنند و لطمه-زن حاضر کنید پاره کردند عاقبت آن یادگارِ کهنه را تا بسوزد عالمی؛ داغِ کهن حاضر کنید با نوک شمشیرِ زهرآلوده کَندند از تنش پیرهن رفته به غارت! پیرهن حاضر کنید پشتِ هم؛ از جای جای پیکرش خون میچکد مرهمی فوراً برای زخم ِ تن حاضر کنید مرهم ِ زخم ِ تنش اشکِ مدام است و سریع- گریه کُن هایی برایِ این بدن حاضر کنید تا بر این جسم ِ به خون آغشته برگردد نفس از مدینه! مُشتی از خاکِ وطن حاضر کنید زودتر تابوتِ اربابِ مرا کنجِ بقیع نیمه شب، آهسته؛ با ذکرِ حسن(ع) حاضر کنید جسم عریانِ حسینش(ع) را نبیند غرقِ خون مادرش دارد می آید! یک کفن حاضر کنید! 🔸شاعر: =========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
======================= @shere_aeini ای کشتهٔ زخم زبان داغِ تو آتش زد به جان دورِ تنت هفت آسمان گریه کنان، ضجّه زنان میگفت با کلّ فلک یا لَیتني کنتُ مَعکْ با ماه؛ بیطاقت، وهب دورِ تو گشته شب به شب مانده زمین در تاب و تب شمشیر خوردی تشنه لب بر سر زنان گوید فدک یا لَیتني کنتُ مَعکْ گفته ست از عهدِ قدیم با حسرت و حالِ وخیم بی بهره از فیض عظیم در کربلایت شد مقیم شد بر دلِ جامانده حک یا لَیتني کنتُ مَعکْ ایکاش ملحق میشدم سربازِ مطلق میشدم یارِ موفّق میشدم قربانیِ حق میشدم بر زخم ِ جانم زد نمک یا لَیتني کنتُ مَعکْ ایکاش در کرب و کربلا آنجا که شد غارت به پا در شعله هایِ بیهوا میسوخت وقتی خیمه ها می آمدم محضِ کمک یا لَیتني کنتُ مَعکْ آشفته حال و سینه زن مثلِ اویس ِ در قرَن با پیکری دور از وطن با هر شهیدِ بی کفن دارم شعارِ مشترک یا لَیتني کنتُ مَعکْ! 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@Shere_aeini می فشارم در گلویم بغض ِ سنگین را مدام داغ دیدم! دلخوشی هایِ زیادم شد تمام آمدم در محملی از نور؛ همراهِ حسین(ع) میروم با دستِ بسته، بی برادر سمتِ شام آمدم با غیرتُ اللهِ حرم، در کربلا با أباالفضل(ع) آن علمدارِ یلِ والا مقام دستهایم را گرفت و چادرم خاکی نشد آمدم از ناقه پایین؛ در کمالِ احترام داغِ مادر، داغِ بابا، آن حسن(ع)،این هم حسين(ع) میروم با زخم هایی کهنه و بی التیام در حدودِ چند ساعت؛ هستی ام را نیزه بُرد پیش چشمم شد همه دار و ندارم قتلِ عام تا که توهین و جسارت بعدِ غارت شد شروع آتشی افتاد در جانِ من و جانِ خِیام با اسارت میکشم غم را چهل منزل به دوش میرسد در هر قدم عطرِ حسینم(ع) بر مشام در تمام عمر، نامحرم ندیدم لحظه ای وای از چشمانِ نحس ِ عده ای لقمه حرام پشتِ سر؛ تلّ و تنی دور از وطن در قتلگاه پیش ِ رو؛ یک شهرِ آذین بسته، جشن و ازدحام! 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
======================= @shere_aeini سید و سالار بوده! حکم ِ سرور داشته جایگاهِ ویژه بر دوش پیمبر(ص) داشته اختیارِ چرخش ِ افلاک در دستان اوست از ازل چون دست در دستانِ حیدر داشنه مادر سادات حتی قبلِ میلادِ حسین(ع) روز و شب! شش ماه، دائم حالِ مضطر داشته از کرامتهایِ نابِ حضرتِ اربابِ ماست در میانِ عرشیان فطرس اگر پَر داشته هست ثارالله(ع)، پس لبریزِ حق، در راهِ حج وقتِ خطبه خوانی اش از کعبه؛ منبر داشته سخت درگیرِ بلا شد ظهرِ سالِ شصت و یک از شلوغی، دور خود صحرایِ محشر داشته سیدالعطشان پُر از دلواپسی در کربلا داغ هایی از تصورها فراتر داشته تا نیفتد چشم ِ نامحرم به ناموسِ علی(ع) کوهِ غیرت داشته! در خیمه؛ اکبر(ع) داشته بیقراری ها برای گوشوارِ دختر و... چادر و گهواره و خلخال و معجر داشته این شکسته-قامتِ افتاده در گودالِ غم در کنارِ علقمه داغِ برادر داشته ای کمان ها، نیزه ها، ای خنجرِ کهنه ببین این گلویِ تشنه بیتابیِ خواهر داشته این عزیزِ فاطمه(س) که اینچنین عریان شده هم عبا، هم پیرهن، هم بر تنش سر داشته نعل های تازه...مرگِ من! کمی آهسته تر این شهیدِ بی کفن یکروز مادر داشته! 🔸شاعر: ========================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@Shere_aeini کشید از سینه آهِ مستمر؛ دروازهٔ ساعات دلش یکریز میشد شعله ور؛ دروازهٔ ساعات نشست و ضجّه زد آن ساعتی که عید شد اعلام پریشان! اولِ ماهِ صفر، دروازهٔ ساعات رسید آن کاروانِ زجر دیده، بی رمق، زخمی شد از حالِ رقیه(س) محتضر؛ دروازهٔ ساعات مزیّن شد به پرچم های رنگی، شد چراغانی به دستِ شامیانِ فتنه گر؛ دروازهٔ ساعات حرامی هایِ بی اصل و نسَب، سیلِ تماشاچی عزیزانِ علی(ع)...رأسِ قمر...دروازهٔ ساعات... شلوغی، هلهله، بارانِ سنگ و خیلِ نامحرم به دورش دید خیلی دردسر دروازهٔ ساعات به خود لعنت فرستاد و به زینب‌(س) خیره شد مضطر به دستِ بسته اش با چشم ِ تر؛ دروازهٔ ساعات سه ساعت از مصیبت دیدگان، میکرد استقبال نه با گل! با غم و خون جگر؛ دروازهٔ ساعات حسین بن علی(ع) شد منکسر بالا سرِ عباس(ع) شکسته عمه سادات در؛ دروازهٔ ساعات به پایِ نیزه های داغدیده پایکوبی بود فقط از این بلا دارد خبر؛ دروازهٔ ساعات! 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@Shere_aeini بی تو پنهان کردن بغض گلو مشکل شده زندگی دور از تو و دور از عمو مشکل شده گریه کردم! آمدی با «سر»...خدایا حاجتم- -شد برآورده، اگر چه آرزو مشکل شده جانِ من بابا کجا بودی که مویت سوخته؟! دست-بردن بین مویَت؛ مو به مو مشکل شده عمه زینب(س) تازیانه خورد جای ما همه نا ندارم! گفتنِ راز مگو مشکل شده زجر(لع) بسکه بر دهانِ من زده با پشتِ دست زخم بر لب دارم و این گفتگو مشکل شده میگذارم این سرت را آنطرف پهلوی خود چون برایم دیدنِ از روبرو مشکل شده سنگ خورده روی چشمانم سرِ بازار شام تار می بینم! برایم جستجو مشکل شده میکشم دست کبودم را به روی صورتت بوسه بر پیشانی و زخم ِ گلو مشکل شده! 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
=========================== @Shere_aeini به هجران و به هر تأخیر در دیدار حساسند پسرها روی مادرهای خود بسیار حساسند نباید هیچ چشم ناروایی دورشان باشد به نامحرم، به حتی خندهٔ أغیار حساسند تب ناموس دارند و رگ غیرت به تن دارند به فتنه هایِ بین کوچه و بازار حساسند امان از لحظه ای که چادر مادر شود خاکی به ضرب تازیانه، حملهٔ مسمار حساسند به آتش، بغض، درب سوخته، بر طعنه و توهین به هر چیزی که مادر را دهد آزار حساسند به پهلوی لگد خورده، به بازوی ورم کرده به چشمانش که از سیلی ببیند تار حساسند به آن لحظه که برمیخیزد از بستر! به وقتی که- -عصای دست مادر میشود دیوار حساسند از آنکس که جسارت کرده بیزار و غضبناکند به حالِ زارِ مادر بینهایت بار حساسند تمام آنچه را گفتم امام مجتبی(ع) دیده ست پسرها وقت غم-دیدن به هر اقرار حساسند جوان بود و محاسن شد سفید از آن غم پنهان از اینجا میشود فهمید بر اسرار حساسند مغیره(لع) خوب میدانست احوالِ پسرها را که روی اشک های مادرِ بیمار حساسند! 🔸شاعر: ============================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بانی ناب ترین نوعِ محبت هستی تو گلِ سرسبدِ عالم خلقت هستی أنبیا غبطه به زیباییِ دینت خوردند آخرین سلسله ی اصلِ نبوّت هستی هست حرف دلِ هر دخترکِ زنده به گور ابرِ بارانی و إحیاگرِ رحمت هستی شهر یثرب به خدا قبلِ تو دلسوز نداشت یامحمد(ص) به خدا عینِ مودّت هستی متولد شدی و شد متزلزل کسری گفت شقُّ القمر این را که؛ قیامت هستی پادشاهان همه با آمدنت لال شدند چونکه پیغمبری و صاحب کسوت هستی روزِ میلادِ تو خاموش شد آتشکده ها تا بدانند همه؛ قاتلِ ظلمت هستی حالِ بتخانه شد آشوب، هُبل خورد تَرَک کعبه فهمید که تو شرطِ عبادت هستی یادگار تو اذانی ست مزیّن به علی(ع) نقطه ی وصلِ رسالت به ولایت هستی آمدی تا که علی(ع) عشقِ فراگیر شود از همین زاویه قرانِ تو تفسیر شود آمدی تا که بگویی ولی الله علیست(ع) در دلِ ظلمتِ شب نورِ سحرگاه علیست(ع) از همان قبلِ رسالت به خدا میگفتی حق علی(ع)کعبه علی(ع)قبله علی(ع)راه علیست(ع) ثروتش هست قناعت، کرَمش اجدادی ست ای سلاطینِ گدازاده؛ شهنشاه علیست(ع) غبطه خورده ست به تیغِ دو دمش عزرائیل بر سرِ خیبریان ضربه ی ناگاه علیست(ع) آنکه از حاجتِ ناگفته ی هر چه سائل هست هر لحظه و هر ثانیه آگاه علیست(ع) جان به لب میرسد و طبقِ قرارِ ازلی- حضرتِ منجیِ آن ساعتِ جانکاه علیست(ع) ذکر نامش سببِ امنیت و آرامش کنجِ امواجِ بلا ناجیِ دلخواه علیست(ع) نورِ ذاتش شده تکثیر شبیه خورشید ششمین عشقِ خدا آمده و آمده عید آسمان بر لبِ خود ذکرِ سلام آورده عطرِ خوش رنگ و لعابی به مشام آورده ای ملائک خبر این است که از عرش ِ برین باقرَ العلم ِ نبی(ص) ماهِ تمام آورده مثل هر سال، دوباره شبِ میلادِ پسر سفره انداخته! انواع ِ طعام آورده غیر از اینجا که شود پیش ِ همه خلق عزیز عاشقش روزِ جزا نیز؛ مقام آورده دارد از عمقِ زمین هلهله برمی‌خیزد گل شکوفا شده، لبخندِ مدام آورده باز هم مذهبِ بر حق؛ به جهان شد اعلام باز هم شیعه ی خوشنام؛ امام آورده وقتِ پابوسی اش از عرش؛ خدا دستادست دورِ گهواره اش آیاتِ عظام آورده شب سفر کرده و خورشید رسیده ست سریع صبحِ صادق(ع) شده در هفدهم ِ ماهِ ربیع! 🔸شاعر: =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini