eitaa logo
اشعار ناب آئینے
22.1هزار دنبال‌کننده
632 عکس
14 ویدیو
3 فایل
کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹 محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن کانــال شعــر مذهبـی در تلگرام و ایتا زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری ادمین ارسال شعر و تبلیغات: @ad_shereaeini کانال اشعارناب با همین آیدی در تلگرام فعال است
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini خدا می‌خواست از حیدر بگیرد امتحانش را چو زیر پای مردم دید بانوی جوانش را به بیتی حمله ور بودند آن هیزم به دوشان که تمام عمر‌ میخوردند از آن خانه نانش را خلافت را کسانی ادعا کردند کز اسلام فقط یک عمر دانستند اوقات اذانش را کسانی جانشینی پیمبر را طلب کردند که کشتند از رسول الله ثلث دودمانش را نباید فاطمه بین در و دیوار می‌افتاد چرا بیهوده می‌جوییم تاریخ و زمانش را صدایش را کسی تا آن زمان نشنیده بود اما شنیدند آن حرامی ها صدای استخوانش را دو عالم گر بسوزد نیز جبرانش نخواهد بود اگر سوزانده باشد شعله‌ی در گیسوانش را کسی در آن میان فریاد میزد بر سر زهرا که با دشنام وا کرده است از اول دهانش را غلامش  با غلافش شاه بانو را کتک می‌زد خودش می‌بست دور دست مولا ریسمانش را چه شد محسن ؟ جواب پرسشم‌ را فضه میداند نمی‌یابیم از او نیز چون مادر نشانش را 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای ملک جارو به دستِ خانه ات ای خرد درمانده و دیوانه ات خانه هامان شد معطر از دمت عرشِ دنیامان زمین خانه ات ای پرت نازک تر از پروانه هم ای علی هم شمع و هم پروانه ات بس دفاعت از علی مردانه بود بر عدو شد حملهٔ جانانه ات بی سپر رفتی که آن در شد سپر لشکرت شد محسنِ دردانه ات تو زمین خوردی به جانبازی اگر بود آندم سجدهٔ شکرانه ات از زمانی که شدی نیلوفری گشت پژمرده همه گلخانه ات هیچکس قصد ملاقاتی نداشت بود شهر بی وفا بیگانه ات بر دو دستی که پیمبر بوسه زد بس که زد بالا نیامد شانه ات 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini ای صفا بخش ِ دلِ حیدرِ کرار، بخند هستیِ خانه‌ی من، همسرِ غمخوار، بخند دلخوشیِ همه‌ای، ناله‌ی خود را کم کن جانِ من، جانِ حسن، فاطمه، یکبار بخند دردِ پهلو و کمر، کرده زمین گیر، تو را من که دانم چه کشی، لیک به اجبار بخند گذرِ کوچه چقدر پیر نموده است تو را ای ستمدیده‌ی دستانِ ستمکار، بخند محسنت رفت، ولی جان حسین و زینب جای این خیره شدن بر در و مسمار، بخند قولمان چیز دگر بود، نه افتادن تو محرمِ رازِ علی، یار و وفادار، بخند این دمِ آخری از کرب و بلا میخوانی؟ نرود دختر تو بر سرِ بازار، بخند 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini از چه بی من می روی ای جان جان بی من مرو با من از رفتن مگو پیشم بمان بی من مرو نیمه ای از جان من مانده ست ای جان گر روی می رود از تن مرا این نیمه جان بی من مرو سرو بستان ولایت حامی شاه ولا ای کمان قامت بمان از بوستان بی من مرو دائما آیینه ی روی علی بودی که او بیند الطاف الهی را در آن بی من مرو راه تو راه علی بود و کلامت یا علی همسر و همراه و همدل، همزبان بی من مرو با پر و بال شکسته گو چه سان باور کنم مرغ جانم می پرد زین آشیان بی من مرو ای نشان آفرینش علت خلق جهان بی نشان ماند مزارت زین جهان بی من مرو نازنینا، مهربانا بهر فرزندان بمان یا بمان جان علی یا مهربان بی من مرو سوز اشعار جواد از غم حکایت می کند از غمت سوزد دلم ای جان جان بی من مرو 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini هیهات مگر در بر خود یار نداری؟ بی حیدری انگار و غمخوار نداری! برخیز و به دست گیر قضاو قدرِ دهر تو حاجت امداد ز دیوار نداری لبخند بزن تا که نسوزد دل زینب تا اینکه ببیند تن تب دار نداری ای یاس به پای تو ، کم از خار و خس دشت با آتش نمرود که تو کار نداری خجلت ز مقامت نکشم؟آه دریغا با اهل مدینه تو که پیکار نداری آیا نشنیدند که فرمود پیمبر؟ تو فاطمه ای طاقت آزار نداری اُوباش سقیفه زچه بر خویش نگفتند؟ جز شیشه عصمت ز برت بار نداری این گریه تو بهر غریبی من است باز تو اشک به چشم از دم مسمار نداری امشب ز چه از پیروهنت لاله دمیده؟ هرچند که تو جامه گلدار نداری ای نوگل باغم تو جوانی تو جوانی بر سر به خدا حاجت دستار نداری 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini زبانحال امیرالمؤمنین (ع) بر آینه ام سنگ جفا فاش زدند فریاد سرش لشکر فحاش زدند دردی که مرا ، مردن تدریجی بود زهرای مرا دسته ی اوباش زدند 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini دیده شد دریای اشک و، عقده از دل وا نشد ماه گم گردید و امشب هم اجل پیدا نشد... تا سحر، شب را به سر بردن به حال احتضار هیچ‌کس حتی اجل، حال مرا جویا نشد روزِ روشن خانه‌ام را از جفا آتش زدند این چنین بی‌حرمتی با خانۀ اعدا نشد بهر «ذی‌القربی» موّدت خواست قرآنت، ولی جز به قتل من ادا، حقّ ِ«ذویِ‌القربی» نشد کشته گشتم بارها از خانه تا مسجد، ولی شادمانم که سرِ مویی کم از مولا نشد بر فراز منبرت گردید حقّم پایمال هرچه نالیدم، لبی هم در جوابم وا نشد بر رخ پوشیده‌ام آثار سیلی نقش بست من که رویم باز پیش چشم نابینا نشد ای قلم! بنویس، ای تاریخ! در خود ثبت کن! یک نفر در موج دشمن، حامی زهرا نشد هم‌چو «میثم» دوستان در اشک حسرت گم شدند قبر ناپیدای زهرا عاقبت پیدا نشد 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini من محاله از علی جدا بشم اومدم برا علی فدا بشم اگه صد بارم آتیش به پا کنید یا علی میگم تو شعله پا میشم نه فقط شوهرمه اماممه امیرالمومنینِ یه عالمه من و بچه هام همه فداییشیم همه عالمم فداش  بشن کمه بگو درگیرِ شبِ تار بمونم بین لشگری گرفتار بمونم بگو رنگ صورتم نیلی بشه بگو بینِ درو دیوار بمونم با غلاف به روی بازوم بزنن لطمه ها به منِ معصوم بزنن میخ آتشین در که جای خود بگو شمشیرو به پهلوم بزنن اونکه یار مرتضی میشه منم اونی که براش فدا میشه منم اونیکه میون سیلِ دشمنا سپرِ دردو بلا میشه منم 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بسوزیم و بسوزانیم با گریه دو عالم را که سوزاندند ناموس رسول الله اعظم را لگد بر شاخه خورد و بار افتاد از درختی که به زیر سایه اش گیرد از آدم تا به خاتم را شب تشییع زهرا در سکوت کوچه های شهر علی میبرد روی شانه اش عرش معظم را علی زهرای خود را خاک کرد و زیر لب میگفت از امشب میکشم من انتظار ابن ملجم را به قدری گریه کرد آن شب به بالای سر قبرش ز قلبش شست با اشکش خوشی های مجسم را شتاب دست سنگین را فقط مقداد میفهمد چشیده صبح دفن فاطمه سیلی محکم را تمام نخلها هستند هر شب شاهد اینکه علی در چاه میریزد تمام درد عالم را زنش را عده ای نامرد کوبیدند بر دیوار به که باید بگوید مرد عالم اینچنین غم را همانکه همسرش را زد به طعنه سر سلامت   و با تسلیت خود زنده کرد آنروز ماتم را 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini همرزم مرتضی، مرو ای لشکر علی پشت و پناه من مرو همسنگر علی این خانه با تو خانه و بی تو جهنم است امید خانه‌ام مرو ای همسر علی بی تو تمام شهر برایم غریبه‌اند تنها نذار حیدرو ای یاور علی مردم بدون تو که جوابم نمی‌دهند من تشنه محبتتم کوثر علی زهرا قرار بود که باشم مراقبت رفتی به پشت در تو شدی پرپر علی ای مادر حسن مرو ای مادر حسین رحمی نما به سن کم دختر علی ای ذوالفقار حیدر کرار فاطمه من حیدر رسولم و تو حیدر علی من پهلوان خیبرم و گریه می‌کنم بی تو گذشته آب دگر از سر علی زهرا قرار بعدیمان آن دمی که رفت جان از تن حسینِ تو بالا سر علی آنجا عبا که خواست، دعا کن حسین را از معرکه بَرَد به حرم پیکر علی 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini پا شد از جا روز آخر بسترش را جمع کرد یک تبسم زد غم دور و برش را جمع کرد پا شد و محکم گره زد روسری را دور سر محکمش کرد و کمی درد سرش را جمع کرد بست جارو را به یک دستش ولی چون درد داشت زیر یک پهلوش دست دیگرش را جمع کرد آتش بین تنور خانه زهرا را که دید شرم کرد و هیزم و خاکسترش را جمع کرد فضه را اول صدا زد یادش آمد فضه بود کودک افتاده‌ی پشت درش را جمع کرد تن به آتش خورده میداند چه میگوییم ما فاطمه پروانه بود آتش پرش را جمع کرد شست موهای حسینش را و یک آهی کشید شمر در گودال زلف دلبرش را جمع کرد لشکر از گودال بیرون رفت اما شمر نه ضربه‌ی اثنی عشر شد پیکرش را جمع کرد شب رسید و ساربان انگشت او را پخش کرد فاطمه نگذاشت و انگشترش را جمع کرد 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
@shere_aeini بنشین آتش دل را بنشان بعد برو پاک کن اشک مرا فاطمه جان بعد برو دو سه ماهی است که تو رو زعلی میگیری صورتت را بده یکبار نشان بعد برو به کجا خورده سرت که سر خود میبندی پرده بردار از این راز نهان بعد برو حسرت شانه‌ی تو بر دل طفلانت ماند لااقل دست بکش بر سرشان بعد برو تو خودت خواستی از من به غمت گریه کنم پس خودت بهر علی روضه بخوان بعد برو هیفده روز دگر هست شب میلادت هیجده ساله، همین قدر بمان بعد برو حرف با من نزدی عیب ندارد اما با حسین حرف بزن فاطمه جان بعد برو زود باشد که بگوید سر نعش پسرش یک پدرجان بگو ای تازه جوان بعد برو خاک و خون را زدهان تو کشیدم بیرون خیز از جا و بگو باز اذان بعد برو هرچه گشتم دو سه گلبرگ تو پیدا نشده تو نشانم بده ای یاس خزان بعد برو جای زینب وسط این همه نامحرم نیست عمه را تا دم خیمه برسان بعد برو 🔸شاعر: ========================= 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini