پیادهروی اربعین امروزه شاید مهمترین پدیده فرهنگی شیعی است که ققنوسوار از خاکستر سنتهای مورد تهاجم در عراق روزگار صدام حسین و حزب بعث سر برآورده و یک باره عقلها را حیران کرده است.
و من هم یکی هستم از این متحیران!
حضور در میان یک جمع رهپیما که صاف به پیش رو نگاه میکنند و روزها و شبها بیوقفه میروند، تجربهی کاملا متفاوتی است؛ برای هر کس و از هر کجا.
جهانی است با مختصات خودش با فرهنگی متفاوت و عرفی ویژه
بزرگی سفر اربعین در اولین تجربه و برای من در تجربه دوم نیز، پای گذاشتن در آن جهان ناآشنا و بدیع و تاحدی غیر منتظره بود .
یعنی که میروی اما نمیدانی با چهچیز مواجه خواهی شد. یا هم که به بیان روشن تر آن چه که پیش چشمت خواهد آمد، با آن چه که تعریففش را شنیدهای زمین تا آسمان متفات است.
و شاید این همان فاصلهی تجربه ذهنی هر چیز است با واقعیت وجودی آن. لذاست که آدم صاحب خرد معمولا نمیتواند و نباید که به گزارشهای این و آن از وقایع و پدیدهها بسنده کند و از تجربه مستقیم و رویارویی شخصی دوری گزیند. چنین آدمی هر کس که باشد بیتردیدی حقجو و صاحب نظر نیست.
نظر چیزی است و منظر چیزی؛ و این دو وقتی تازگی خود را حفظ میکنند که مختلف باشند. منظرها از نظرهای گوناگون و نظرها از منظرهای مختلف.
و اصلا به همین دلیل است که برخی اندیشمندان گفتهاند هر سرزمین پاکوب شدهای برای آن که تازهوارد است سرزمینی ناشناخته و واجد شگفتی است. حال گیریم که هزاران گزارش دربارهاش موجود باشد تصویری مکتوب یا شفاهی.
سفر اربعین برای من همین بود.
#سفر_اربعین
#هفتخوان_تماشا
#انجمن_ادبی_خورشید
@khorshiddastan