🔻حاج قاسم سلیمانی در فلسطین
(یادداشت #پرستو_علی_عسگرنجاد بر رمان #من_پناهنده_نیستم اثر #رضوی_عاشور)
▪️«...اینجا، سر بزنگاه برای خوانندۀ ایرانی است. بپذیریم یا نه، بپسندیم یا نه، در میهنی زندگی میکنیم که دست کم، چهلویکسال مبارزۀ بیوقفه و سخت را با استکبار جهانی، در معنای عام آن، در کارنامه دارد... مخاطب ایرانی که عزادار شهادت سرداری است که برای حفظ امنیت کشورش، سالها نبردی فرامرزی را فرماندهی کرده و سالها در سوریه و عراق برای اسلام و ایران جنگیده، اینکتاب را جور دیگر میخواند. اینکتاب را جور دیگر میفهمد. من پناهنده نیستم برای یکخوانندۀ ایرانی، راه رسیدن به عمق معنای مبارزه است. ایستادگی. مقاومت. مخاطب ایرانی با هر ذهنیتی، با هر رویکرد و جبههبندی سیاسی و مذهبی، اگر بیطرفانه اینرمان را بخواند، میفهمد که چرا قاسم سلیمانی در سوریه و عراق جنگید. میفهمد اگر قاسم سلیمانی، اگر قاسم سلیمانیها در فلسطین بیشتر بودند، شاید اینرمان روایت دیگری داشت...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11464
☑️ @ShahrestanAdab
🔻کتاب زندگی
(شعری از بانو #سیمین_دخت_وحیدی)
▪️از چه میپرسید یاد خویش را گم کردهام
بیقرارم، امتداد خویش را گم کردهام
مرجع تقلید مجنونم، نمیدانم چرا
خط سبز اجتهاد خویش را گم کردهام
در کتاب زندگی خطهای عالم مبهماند
یا در اینجا من سواد خویش را گم کردهام
من گیاه دامن صحرای ایثارم، چرا
ریشههای اعتقاد خویش را گم کردهام؟
نکتهها فرمود و من آموختم، اما دریغ
آن معلم، آن مرادِ خویش را گم کردهام
رفت و از خاطر نخواهد رفت،چون روح بهار
دارمش در یاد و یاد خویش را گم کردهام
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 فراخوان دومین جشنوارۀ ملی «شعر خدمت» منتشر شد
اطلاعات بیشتر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/11472
☑️ @ShahrestanAdab
🔻انسان معاصر هزارتویی از کلاسیک و مدرن است
(#هادی_خورشاهیان در گفتگو پیرامون رمان #برهنه_در_برهوت)
▪️«...قبلاً گفتهام که من دوست داشتم مخاطبان عامتری داشته باشم، ولی شاید دقیقترش این باشد که در رمانهای پستمدرنم دارم رؤیاها و کابوسهایم را مینویسم. در "برهنه در برهوت" خواستم کمی اجتماعیتر به ماجرا نگاه کنم. دیدم مخاطبان بسیاری هستند که دلشان میخواهد داستان آدمهای درون رمان را دنبال کنند، نه فقط کابوسها و رؤیاهای نویسنده را ببینند. از آنطرف دیدم دلم میخواهد رمانی بنویسم که بقیه بتوانند دربارۀ خط سیر و آدمهایش حرف بزنند. کموبیش در کارهای اخیرم این کار را کرده بودم، ولی سعی کردم این امر در "برهنه در برهوت" کاملتر اتفاق بیفتد...»
🔗 متن کامل این گفتگو را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11384
☑️ @ShahrestanAdab
🔻تصاویری از کارگاه #یکشنبه_های_داستان موسسه شهرستان ادب، با حضور استاد #مجید_قیصری
یکشنبه ششم بهمنماه ۱۳۹۸
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/11475
☑️ @ShahrestanAdab
🔻خانه
(شعری از کتاب #آیینه_کاری_سکوت سرودۀ #نیلوفر_بختیاری)
▪️از فرط پیری درد مزمن دارد این خانه
شاید به قدر روح من سن دارد این خانه
در بستر مردابیاش خوابم نمیگیرد
از بس به دوشم بارِ ساکن دارد این خانه
یا دردهای من ندارد هیچ تسکینی
یا قدرتی ضدّ مسکّن دارد این خانه
پرواز کردن حسّ زیباییست، آه امّا
آبی نه! رنگی غیرممکن دارد این خانه
از امتداد سایهها میترسم و حسّی
انگار میگوید به من جن دارد این خانه!
☑️ @ShahrestanAdab
🔻چرا دیگر چرخ برای ما نمیچرخد؟
(نقد و بررسی رمان #وقتی_خورشید_خوابید نوشتۀ #مجید_اسطیری بهقلم #محمدامین_پورحسینقلی)
▪️«...اسطیری زبان را میشناسد و میداند چگونه با ورزدادن واژگان و تعابیر عامیانه و مفاهیمی که در زبان محاورۀ مردمان یک جامعۀ سنتی وجود دارد، روایت خود را غنی کند و هم آن را دستمایۀ تصویرسازی و شخصیتپردازی اثرش قرار دهد. او بهخوبی واژگانی را در اثرش به خواننده معرفی میکند که بینیاز از ارجاعهای خارج متنی یا زیرنویسهای اضافه، با استفاده از خود داستان، فهمیده میشوند. این اصطلاحها و واژهها و نحوۀ سخنگفتن و گویش شخصیتهای روستا، چنان دلنواز و خوشآهنگ هستند که اگر تنها جنبۀ مثبت رمان را زبان آن بدانیم، همین برای برجستهدانستن اثر کفایت میکند.
وقتی خورشید خوابید، داستانی چند صدایی است و نویسنده، فارغ از نظرگاه شخصی خودش، آنقدری به شخصیتهایی که دیدگاههای متضاد دارند، میدان داده است تا آزادانه و بدون دخل و تصرف نویسنده، نظر خود را بگویند...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11370
☑️ @ShahrestanAdab
🔻در و دیوار خانه
(شعری از استاد #محمدعلی_مجاهدی در سوگ حضرت فاطمۀ مرضیه سلاماللهعلیها، پرونده #شعر_فاطمی)
▪️«به دعا دست خود که برمیداشت
بذر آمین در آسمان میکاشت
به تماشا، ملک نمازش را
نردبانی ز نور میپنداشت
چه نمازی؟ که تا به قبۀ عرش
برد او را و نردبان برداشت
پرچم دین ز بام کعبه گرفت
برد و بر بام آسمان افراشت
بس که کاهیده بود، شب او را
شبحی ناشناس میانگاشت
خصم بیدادگر ز جور و ستم
هیچ در حق او فرونگذاشت
تا نینداختش به بستر مرگ
دست از جان او مگر برداشت؟!
قصه را تازیانه میداند
در و دیوار خانه میداند
دشمن از حد فزون جفا پیشه است
چه کند بعد از این؟ در اندیشه است
نسل در نسل او حرامی بود
خصم بدخواه تو پدرپیشه است!
ریشه اش را ز بیخ میکندم
چه کنم؟ دشمن تو بیریشه است
به گمانش که جنگل مولاست
غافل از اینکه شیر در بیشه است
یک طرف نور و یک طرف ظلمت
یک طرف سنگ و یک طرف شیشه است
دل گل خون ز دست گلچین است
وانچه بر ریشه میخورد، تیشه است...»
🔗 متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11484
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بررسی محتوایی نوحههای ماندگار فاطمی
(یادداشتی از #امیر_سلیمانی در پروندۀ #شعر_فاطمی)
▪️ «...با فراگیرشدن مذهب تشیع در ایران و برپایی مجالس مدح و مرثیۀ حضرات اهلبیت (ع) توجه به اشعاری که در مدح و رثای خاندان پیامبر خوانده میشد، بیش از پیش نمایان گردید و این خود مقدمهای شد تا در نوحهخوانی و مجالس روضه که با استقبال عوام و خواص مواجه شده بود، نیاز به تولید محتوا در حوزۀ شعر اهلبیت (ع) بیشتر شود.
پس از انقلاب اسلامی و توجه ویژه به شعر آیینی و فراگیری آن توسط هیئات مذهبی، شعر و نوحه بهعنوان ستونهای اصلی مجالس سوگواری مطرح گردید تا تلاشهای متعددی در نیل به تولید محتوای مناسب و کافی این مجالس بهخصوص در سالهای اخیر صورت بگیرد.
ایام فاطمیه یکی از مهمترین مناسبتهای رونق مجالس سوگواری برای اهلبیت است که در طی حدود ۲۰ روز عزاداری در مناطق مختلف در میان شیعیان مرسوم است...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/11485
☑️ @ShahrestanAdab
🔻حسِ کشف یک راز
(یادداشت #پدرام_اصفهانی بر رمان نوجوان #چشم_های_سبز_هی_هو_ها_ما اثر #ریحانه_جعفری)
▪️ «...حس ماجراجویی و همراهی خواهرـبرادرانه، کمککردن و مهربانی به حیوانها، همکاری در خانواده و همبستگی بین اعضای خانواده از ویژگیهای مثبتی است که در این داستان وجود دارد.
برای نوجوانِ خوانندۀ ما، این ماجراجویی و تلاش برای خلاصشدن از یک معضل و انجام کارهای سخت و گیرودارهایی که در خانه وجود دارد، جالب است و میتواند او را همراه کتاب نگه دارد... امیدوارم خوانندههای کتاب از خواندن آن لذت ببرند و انشاءالله خانم جعفری ادامۀ این رمان را در چند جلد دیگر بنویسند؛ مطمئناً کارهای خوبی خواهند شد...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11350
☑️ @ShahrestanAdab