شهرستان ادب
🔻 بازگشایی پروندهپرترۀ #طاهره_صفارزاده در سالروز تولد این شاعر بزرگ
▪️ آبان، ماهِ آمد و رفت بانوی شعر انقلاب اسلامی است؛ طاهره صفارزاده. چهارم آبان سالروز درگذشت اوست و بیست و هفتم آبان سالروز تولدش.
سایت شهرستان ادب مفتخر است که پیش از این پروندهپرترهای درخصوص دکتر صفارزاده منتشر کرده است که اکنون در هشتاد و دومین سال تولد ایشان، آن را بازنشر کرده و در اختیار علاقمندان شعر ایشان قرار میدهد.
گزیدهای از مطالب این پروندهپرتره:
🔸 روایت دکتر #احمد_تمیم_داری از زندهیاد طاهره صفارزاده | گفتگوی ویژۀ شهرستان ادب با دکتر احمد تمیمداری در سالروز تولد طاهره صفارزاده
🔗 shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/4034
🔸 صفّارزاده؛ طاهرۀ تکلم بارانها | یادداشتی از #سیدعلی_صالحی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/4160
🔸 طاهره صفارزاده؛ نوآوری و آن فلاپی صورتی | یادداشتی از #علی_محمد_مؤدب
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/5987
🔸 از آیوآ تا آیات؛ گذری بر سوابق مبارزاتی طاهره صفارزاده در روزهای پیش از انقلاب | یادداشتی از #محمدرضا_وحیدزاده
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7460
🔸 انقلاب در شعرهای طاهره صفارزاده | یادداشتی از #عصمت_زارعی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/5993
🔸 خدا و شعر | یادداشتی از #عصمت_زارعی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/2980
🔸 روزهای زندگی طاهره صفارزاده | یادداشتی از #المیرا_شاهان
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/6620/
🔸شعرهای طاهره صفارزاده، پاسخی به ترامپ | یادداشتی از #رؤیا_رسولی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7413
🔸 وجه بینالمللی شعر طاهره صفارزاده
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/5992
همچنین شما میتوانید برای مطالعۀ کامل پروندهپرترۀ طاهره صفارزاده به صفحۀ مخصوص آن مراجعه کنید:
🔗 www.shahrestanadab.com/پرونده-طاهره-صفارزاده
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 دعوت
(در سالروز تولد #طاهره_صفارزاده، بانوی شعر انقلاب اسلامی، شعری میخوانیم از کتاب «بیعت با بیداری» ایشان که سرودۀ سالهای 1356 تا 58 این شاعر بزرگ است.)
▪️چشمت چو باز شد
دیگر مخواب
که خواب تو را بازمیبرد
در تیراهراه خواب
سقف اتاق، لانۀ تردید است
چشمت چو باز شد
از سقف چشم بردار
برخیز
بیرون بیا
بیرون خانه
فصلی به انتظار نشستهست
و گردشش به گردش قدم توست
شاید که برف ببارد بیرون
شاید باران
اما سرما
ز پوشش ردای رهایی
سرما
ز سلطۀ نفَس تو
هراس دارد سرما
ردای گرم نبوت
تنها حدیث و نقل و سخن نیست
اما فقط به قامت رهرو
پناه میدهد از سرما
پناه میدهد از فصل غم
از فصل غم
فصل نشستن و نالیدن
در فصل سرخ بهار آمدیم
فصل دمیدن همراهان
از خون
فصل تپیدن همخونان
بر خاک
و سیل جاری رگها
مرز میان مشرق و مغرب
مرز میان شهرک و شهرستان را
بیرنگ کرده است
و سرزمین
سرود رهاییست
تو سرزمین رهایی هستی
برخیز
برخیز
برخیز
چشمت چو بازشد
دیگر مخواب
که خواب تو را باز میبرد
در تیرهراه خواب
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 ادبیات جنگ یا ادبیات ضدّجنگ؟!
( اگر خوانندۀ پروندۀ #ادبیات_جنگ_و_دفاع_مقدس سایت شهرستان ادب بوده باشید، یادداشت #فاطمه_بهروزفخر با موضوع چیستی ادبیات جنگ را خواندهاید. بهروزفخر در دومین یادداشت خود خواننده را با وضعیت ادبیات جنگ در کشورهای جنگزدۀ دنیا آشنا کرده و سپس به چالش ادبیات جنگ یا ضدجنگ پاسخ میدهد. شما را به خواندن این یادداشت دعوت میکنیم.)
▪️ «... با یک بررسی جزئی و نگاهی به تاریخ ادبیات جنگ در کشورهای مختلف تعدد نامها و عناوینی که هر کشور یا سرزمین برای این بخش از ادبیات خود بهره میگیرد، جالب توجه و حائز اهمیت است. برای مثال در تاریخ ادبیات داستانی ایران به برخی از رمانها عنوان رمان جنگ و به برخی دیگر رمان دفاع مقدس اطلاق میگردد. در تاریخ ادبیات جنگِ غرب نیز، برخی رمانها مضمونی ضدجنگ دارند و از آنها با عنوان رمان ضدجنگ یاد میشود. حال باید به بررسی این نکته پرداخت که دلیل این نامگذاریها چیست؟ چرا علاوهبر عنوان کلی ادبیات جنگ، برخی از عناوین جزئی و منحصر نیز برای نامیدن این بخش از ادبیاتشان بهره میگیرند... »
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/9714
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 گشایش پرونده کتاب «شاهکشُی» در سایت شهرستان ادب
▪️ از جمله پروندههای سایت شهرستان ادب، پروندهکتابها هستند که به بررسی یکی از آثار یک نویسنده (در حوزۀ شعر یا داستان) میپردازند. تاکنون نیز در سایت شهرستان ادب 9 پروندهکتاب منتشر شده است و اکنون در آستانۀ گشایش دهمین پروندهکتاب هستیم که اختصاص دارد به اثر #ابراهیم_اکبری_دیزگاه با نام #شاه_کشی.
کتاب «شاهکشی» نوشتۀ ابراهیم اکبری دیزگاه ما را سراغ پدیدهای میبرد که سالهای اخیر به دفعات پیش چشم ما آمده یا خبرش را شنیدهایم؛ ترور. اما آقای دیزگاه زمان را به دهۀ پنجاه منتقل کرده و روی تروری درون نظام سیاسی متمرکز شده تا بتواند به واکاوی ریشههای روی آوردن انسان ایرانی معاصر به ترور بپردازد. نویسندهای که در کتاب قبلی، به سراغ داستان تبلیغ یک طلبه در روستایی دورافتاده رفته بود، این بار شیراز و جشن 2500 ساله را برای نوشتن رمان انتخاب کرد.
این کتاب که به همت انتشارات شهرستان ادب در سال 95 منتشر شده است، مورد توجه بسیاری از مخاطبان و منتقدین قرار گرفته است و با وجود پرداختن به مقطع خاص دهۀ پنجاه، حرفهای زیادی برای جامعۀ امروز ما دارد. در دهمین پرونده کتاب سایت شهرستان ادب، یادداشتهایی متنوع از نویسندگان مختلف، ابعاد گوناگون کتاب «شاهکشی» را مورد بررسی قرار داده و از حیث فرمی و محتوایی به آن پرداختهاند.
همچنین برای مطالعۀ مطالب مربوط به این پرونده، میتوانید به صفحۀ اختصاصی آن مراجعه کنید:
🔗 www.shahrestanadab.com/رمان-شاه-کشی
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻شیشه عطریم
(روز گذشته در یازدهمین جلسهی #ماه_شعر #آفتابگردان_ها مجموعه شعر #از_عشق_برگشته سرودهی #حسین_زحمتکش با حضور «محمدسعید میرزایی» و «میلاد عرفانپور» نقد و بررسی شد. در تازهترین مطلب ستون شعر شهرستان ادب شما را به خواندن غزلی زیبا از این کتاب دعوت میکنیم)
▪️شیشه عطریم و در افسوس بوی رفته را
باز برگردان به ما این آب جوی رفته را
منت رسواییات را بر سرم نگذار عشق
تا به سر خاکی بریزم آبروی رفته را!
یوسفم را گرگ بُرد و دیدن پیراهنش
پس نخواهد داد نور چشم و سوی رفته را
زندگی فرسوده ما را، آه ای آیینه آه!
هی به روی ما نیاور، رنگ و روی رفته را
سالها در خواب میخواندم نماز و ماندهام
کِی قضا خواهند کرد از ما وضوی رفته را؟
مایهی ننگ است و اسباب شکست ای پادشاه
سوی میدان برنگردان جنگجوی رفته را
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻روایت انتقام
(یادداشتی از #الهام_استرابی بر شاه کُشی در پرونده کتاب #شاه_کشی)
▪️«...شاهکشی روایت یک انتقام است؛ خون پدر که باید بازپس گرفته شود. روایتی که به لایههای درونی راوی و خانوادهاش رسوخ میکند.
هرسهفرزند خانواده، قدم در راه مبارزه میگذارند و اتفاقاً منفعلترینشان دست به عمل جدی میزند.
نویسنده در شخصیتپردازی با اعضای خانواده، تیپهای مختلف را میسازد. مادر تبدیل میشود به نمایندۀ مذهبیون، دایی یک سلطنتطلب دوآتیشه است، مهسا نمایندۀ روشنفکران و برادر، چریک میشود. سهراب اما خودش هم نمیداند در کدام دسته قرار دارد. نه دلش مبارزه میخواهد و نه نشستن و تماشای امور، یک بلاتکلیف تمامعیار است و این بلاتکلیفی تا پایان روایت همراهش است حتی وقتی ماشه میچکاند. نویسنده با ترتیبدادن تمام اتفاقهای شب قبل، او را مصمم و عزمش را راسخ نمیکند بلکه هراتفاق بیش از پیش خسته و کلافهاش میکند تا آنجاکه از سر کلافگی، دودلی را کنار میگذارد...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9745
☑️ @ShahrestanAdab