📝#خاطره | زیارت شهدا
🔰 به زیارت شهدا خیلی اهتمام داشتند.
هر وقت به اصفهان میآمد، اصرار داشت که به زیارت دوستان شهیدش در #گلستان_شهدای_اصفهان و گلزار شهدای رهنان برود، حتی اگر فرصتش در اصفهان خیلی محدود بود.
🔸 با قطعه شهدای عملیات کربلای پنج که #شهید_کاظمی و #شهید_خرازی آنجا مدفون هستند، خیلی مأنوس بود.
معمولاً هم بین الطلوعین یا سحرها به زیارت میرفت. میخواست با شهدا خلوت کند.
🔹 هر وقت مشرف میشد گلستان شهدا،
با یک حضور قلبی میرفت ...
گویا شهدا را میبیند.
🔸 یک مرتبه در خواب دیده بود که با #سید_حسن_نصرالله به گلستان شهدای اصفهان مشرف شده است.
سر مزار هر شهیدی میرسند، آن شهید از قبر بر میخیزد و به سید مقاومت سلام میکند.
او هم آن شهید را به سید معرفی میکند!
بعد آن شهید در قبر میخوابد و سراغ قبر شهید بعدی میروند تا آخر گلستان شهدا ...
📷 #انتشار_برای_اولین_بار
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔 @shahid_mohammadrezazahedi
حضور سردار #شهید_قضاوی و سردار #شهید_زاهدی در مراسم بزرگداشت شهادت سردار #شهید_کاظمی و شهدای عرفه، دی ماه ۱۳۸۴ گلستان شهدای اصفهان
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
☑️ به کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی در ایتا بپیوندید:
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔 @shahid_mohammadrezazahedi
📷 تصویری که کمتر به صورت کامل منتشر شده ...
🌷 سه شهید سه رفیق و همسنگر در دنیا،
🌷 سه همسایه در گلستان شهدا،
🌷 و سه همنشین در آخرت
💐 #شهید_کاظمی
💐 #شهید_خرازی
💐 #شهید_زاهدی
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
☑️ به کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی در ایتا بپیوندید:
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔 @shahid_mohammadrezazahedi
11.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #ببینید | صعود به قله شهادت
🔸 گریه های #شهید_زاهدی بر سر پیکر #شهید_کاظمی
🌷 حاج رسول کمال: حَج علی از اول دنبال شهادت بود ولی آهنگ حرکتش از بعد از شهادت حَج احمِد سرعت گرفت تا برسه به شهدا
🎞 برشی از مستند نشان مجاهدت
جهت مشاهده کامل این مستند، اینجا کلیک کنید.
📿 شب جمعه است، شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📝 #خاطره | چرا میخواهید مرا تنها بگذارید؟!
💐 تقریبا یک سال قبل از شهادت شهید زاهدی، وقتی بیروت منزل ایشان بودم، سحر که برای نماز بیدار شدند فرمودند:
دیشب خواب عجیبی دیدم. احمد و حاج قاسم رو توی خواب دیدم. از من پرسیدن: «نمیای این طرف؟!»
جواب دادم: «من که خیلی دوست دارم بیام، شما مقدماتش رو فراهم کنید!»
💔 دلم لرزید.
🌹چند روزی از این جریان گذشت. یکی از روزها وقتی شهید زاهدی به منزل آمدند، فرمودند: «امروز جلسهای با #سید_حسن_نصرالله داشتم. برایشان خوابم را تعریف کردم. ایشان به هم ریخت و گفت: «چرا میخواهید مرا تنها بگذارید؟! ...»
🎙 راوی: داماد شهید
✍🏻 پینوشت۱: #رفاقت دیرینه #شهید_زاهدی و #شهید_کاظمی و #شهید_سلیمانی به سالهای اول دفاع مقدس برمیگردد. این رفاقت و رفت و آمد خانوادگی تا زمان شهادت ادامه داشت ...
✍🏻 پینوشت۲: شهید زاهدی واقعا #چشم_انتظار_شهادت بود. در همه اعمال و رفتارش این مطلب نمایان بود. مراقب بود کاری نکند که رزقش عوض شود. اگر مطلبی خلاف این موضوع رخ داد سریع جبران کند. اینقدر عاشق دیدار پروردگارش بود که حتی خوابهایش (که گاهی یکی اش را تعریف می کرد) هم همین رنگ و بو را داشت.
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📝 #خاطره | روزی که #احمد (کاظمی) هم رفت پیش #حسین (خرازی)...
🔸 #عرفه روزی بود که شاید نزدیکترین رفیق و همرزم و همسنگر پدرم، #شهید_کاظمی شهید شد...
روزی که تا قبل از آن پدرم را اینگونه بی تاب ندیده بودم. بی تابی از نوعی که بعدها فقط در شهادت #حاج_قاسم نظیر آن را دیدم...
✍🏻 روز قبلش #شهید_زاهدی با همان هواپیما، در همان شرایط جوی و با همان خلبان، همان مسیر را رفته بود.
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
☑️ کانال رسمی شهید محمدرضا زاهدی
💻 ایتا | تلگرام | بله | اینستاگرام
📝 #خاطره | حاج سعید مهتدی
🔰 در دوره اول مسئولیت پدرم در منطقه،
#حاج_سعید_مهتدی یکی از نیروهای ارشد ایشان بود.
🥾 ایشان را با کفش خاصی که میپوشید و پای مجروحشان که یادگار جهاد در راه خدا در دفاع مقدس بود، به یاد دارم.
❤️🩹 یادم هست عصب پای ایشان در اثر جراحت آسیب دیده بود، طوری که گاهی دردهای عصبی و تیر کشیدن پایشان، باعث میشد مثل حالت برق گرفتگی، بدنشان تکان بخورد و از شدت درد، پیشانیاش خیس عرق میشد با این حال کلامی ناله نمیکرد.
🔹 پدرم هم این درد را داشت ولی وضعیت حاج سعید خیلی بدتر بود.
از پدرم شنیده بودم گاهی که حالش بد میشد، پتو یا ملحفهای روی سرش میکشید تا دیگران وضعیتش را نبینند و ناراحت نشوند. در آن حال بی قراری از درد ذکر میگفت...
🕊 این شهید بزرگوار هم در حالی که آن روز فرمانده لشکر محمد رسول الله (ص) تهران بود، در سقوط هواپیما به همراه #شهید_کاظمی، به شهادت رسید.
خیلی خوش اخلاق و مؤدب و البته در کارش نخبه بود.
📿 برای شادی ارواح مطهر شهدا صلواتی هدیه کنیم.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
☑️ کانال رسمی شهید محمدرضا زاهدی
💻 ایتا | تلگرام | بله | اینستاگرام