در تکیه او تکیه به اغیار نکردیم
دلگرمی ما، تکیه به دیوارحسین است...
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله✋
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
#پوتین :
این وظیفه ی خداست #تروریست ها را ببخشد
وظیفه ی من این که است انها را نزد او بفرستم....😉
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
🍃 #سیره_شهید
💠 #فقر_فرهنگی_جگر_آدم_را_آتش_میزند
🍃یکی از انگیزه هایش برای این همه رفتن ها و کار کردن ها شهید آوینی بود. به شهید اوینی خیلی علاقه داشت و همه اثار و کتاب هایی که درباره شهید اوینی بود جمع آوری می کرد و می دید. کار فرهنگی را دوست داشت.
🍃کارهایی که شهید چمران در جبهه ها انجام داده بود تلاش داشت همان کارها را در سوریه انجام دهد کارهای فرهنگی بسیاری انجام داد و همین ها باعث شد وزیر فرهنگ سوریه از او تقدیر کند. او به این خاطر دوست داشت برود که می گفت فقر فرهنگی و کمبود مالی مردم مناطق محروم جیگر ادم را اتش می زند.
#روایت_خواهر_شهید
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
Haj Meysam MotieiShab5Moharram1392[02].mp3
زمان:
حجم:
13.09M
🎙 #روضه/ میثم مطیعی
🏴 پنجم #محرم
امام حسین (ع):
يادگار برادرم!
بر آنچه در راه خدا بر تو فرود آمده است شكيبايى پيشه ساز و آن را به فال نيك بگير و خير بدان كه خداى پر مهر به زودى تو را بر پدران و نياكان شايسته كردارت ملحق خواهد ساخت.
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
دستم اگر به كار آيد، شود سپر براي تو
سرم جدا ميشد ای کاش، به جاي تو...
عمو، عموی خوبم😔💔
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله✋
تو زندگیت....
یه رفیقی مثل مخبر داشته باش!
که بعد رفتنت دلتنگت بشه...💔
#شهید_جمهور
#شهید_سید_ابراهیم_رئیسی
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
317.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یکی دیگر از دغدغه های مهم شهید رییسی سازمان ملی هوش مصنوعی بود که امروز افتتاح شد
این هم بماند به یادگار!
@mesle_ebrahim
لبخند را به یکدیگر هدیه دهیم
غم ها را با هم درمان کنیم
تا با هم
طعم شادی و خوشبختی را بچشیم
عصرت خوش و بخیر🍉🍨
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
#بدون_تو_هرگز #اشباح_سیاه #قسمت_سی_و_ششم حالم خراب بود. می رفتم توی آشپزخونه بدون اینکه بفهمم ساعت
📖 #بدون_تو_هرگز
#بیت_المال
#قسمت_سی_و_هفتم
احدی حریف من نبود، گفتم یا مرگ یا علی. به هر قیمتی باید برم جلو. دیگه عقلم کار نمی کرد. با مجوز بیمارستان صحرایی خودم رو رسوندم اونجا اما اجازه ندادن جلوتر برم.
دو هفته از رسیدنم می گذشت. هنوز موفق نشده بودم علی رو ببینم که آماده باش دادن.
آتیش روی خط سنگین شده بود، جاده هم زیر آتیش، به حدی فشار سنگین بود که هیچ نیرویی برای پشتیبانی نمی تونست به خط برسه. توپخونه خودی هم حریف نمی شد.
حدس زده بودن کار یه دیدبانه و داره گرا میده. چند نفر رو فرستادن شکارش اما هیچ کدوم برنگشتن. علی و بقیه زیر آتیش سنگین دشمن بدون پشتیبانی گیر کرده بودن. ارتباط بی سیم هم قطع شده بود.
دو روز تحمل کردم، دیگه نمی تونستم. اگر زنده پرتم می کردن وسط آتیش، تحملش برام راحت تر بود. ذکرم شده بود علی علی… خواب و خوراک نداشتم، طاقتم طاق شد. رفتم کلید آمبولانس رو برداشتم.
یکی از بچه های سپاه فهمید، دوید دنبالم.
- خواهر، خواهر …
جواب ندادم.
- پرستار با توئم پرستار.
دوید جلوی آمبولانس و کوبید روی شیشه، با عصبانیت داد زد:
- کجا همین طوری سرت رو انداختی پایین؟ فکر کردی اون جلو دارن حلوا پخش می کنن؟
رسما قاطی کردم.
- آره دارن حلوا پخش می کنن، حلوای شهدا رو. به اون که نرسیدم. می خوام برم حلوا خورون مجروح ها....😔
- فکر کردی کسی اونجا زنده مونده؟ توی جاده جز لاشه سوخته ماشین ها و جنازه سوخته بچه ها هیچی نیست… (بغض گلوش رو گرفت) به جاده نرسیده می زننت. این ماشین هم بیت الماله. زیر این آتیش نمیشه رفت. ملائک هم برن اون طرف، توی این آتیش سالم نمیرسن.
- بیت المال اون بچه های تکه تکه شده ان، من هم ملک نیستم من کسیم که ملائک جلوش زانو زدن.
و پام رو گذاشتم روی گاز. دیگه هیچی برام مهم نبود، حتی جون خودم…
ادامه دارد...
---------------------------
✍زندگی شهید #دفاع_مقدس #طلبه_شهید_سیدعلی_حسینی
به قلم سید طاها ایمانی (اسم مستعار - شهید مدافع حرم)
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
876.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ناراحتی و بغض پوتین هنگام نام بردن از شهید رییسی در دیدار با قالیباف
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊