eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
214 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
6 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
محکومیت آمریکا و رژیم صهیونیستی در افکار عمومی دنیا پایان آزادی @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
📖 #سه_دقیقه_در_قیامت #قرآن #فصل_هجدهم #قسمت_دوم او با اينكه بسياري از حقايق قرآني را فهميده بود، ا
📖 و از وقتي كه مشغول به كار شدم، حساب سال داشتم. يعني همه ساله، اضافه درآمدهاي خودم را مشخص ميكردم و يك پنجم آن را به عنوان خمس پرداخت ميكردم. با اينكه روحانيان خوبي در محل داشتيم، اما يكي از دوستانم گفت: يك پيرمرد روحاني در محل ما هست. بيا و خمس مالت را به ايشان بده و رسيدش را بگير. در زمينه خمس خيلي احتياط ميكردم. خيلي مراقب بودم كه چيزي از قلم نيفتد. من از اواسط دهه ي هفتاد، مقلد رهبرمعظم انقلاب شدم. يادم هست آن سال، خمس من به بيست هزار تومان رسيد. يكي از همان سالها، وقتي خمس را پرداخت كردم. به آن پيرمرد تأكيد كردم كه رسيد دفتر رهبري را برايم بياورد. هفته بعد وقتي رسيد خمس را آورد، باتعجب ديدم كه رسيد دفتر آيت الله... است! گفتم: اين رسيد چيه؟ اشتباه نشده!؟ من به شما تأكيد كردم مقلد رهبري هستم. او هم گفت: فرقي ندارد. باعصبانيت با او برخورد كردم و گفتم: بايد رسيد دفتر رهبري را برايم بياوري. من به شما تأكيد كردم كه مقلد رهبري هستم و ميخواهم خمس من به دفتر ايشان برسد. او هم هفته بعد يك رسيد بدون مهر برايم آورد كه نفهميدم صحيح است يا نه! از سال بعد هم خمس خودم را مستقيم به حساب اعلام شده توسط دفتر رهبري واريز ميكردم. ادامه دارد.... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
یل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینین پرچمی❤️ غرب زیر پای عاشقان اباعبدلله🚩 ✉️ @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
🍃آفرینش ز ازل سر به گریبان تو بود 🌺چرخ گردون، چو یکی گوی به دامان تو بود 🍃خاک پای تو گِل آدم و حوّا گردید 🌺خضر از خانه به دوشان بیابان تو بود ✍غلامرضا سازگار 📸احمد القریشی @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
🕊#پرواز روایت شهادت روحانی فدائی حرم، #شهید_حاج_محمد_پورهنگ قسمت سی و دوم 🍃یکی دو روز بعد، ام ابراه
🕊 روایت شهادت روحانی فدائی حرم، قسمت سی و سوم 🍃دوقلوها حسابی با حیدر خواهرزاده ابراهیم دوست شده بودند. حیدر فرزند ۵ ساله میرا، خواهر بزرگتر ابراهیم بود که به تازگی صاحب خواهری به نام نور شده بود. میرا ۲۸ ساله بود و دیپلمه. همسرش که دندانپزشک بود برای انجام دوره و خدمات دندانپزشکی به عربستان اعزام شده بود و حالا او و فرزندانش نزد مادرشان ام ابراهیم زندگی می کردند. دیما هم که ۲۴ سال سن داشت، تازه تحصیلاتش را در رشته مهندسی کشاورزی به اتمام رسانده بود و برای استخدام در یک اداره دولتی تقاضا داده بود. 🍃به غیر از ما، مهمان دیگری هم دعوت شده بود. ام یوسف عمه ابراهیم که خودش در شهر دیگری رستوران داشت و برای دیدن ما به خانه برادرش آمده بود. 🍃احترام زیادی برای مهمان قائل بودند. حیدر هرچه وسایل بازی داشت برای دخترها آورده بود و آن ها هم گرم بازی بودند. گاهی که حوصله شان سر می رفت، حیدر تمام تلاشش را می کرد تا خنده به لب هایشان بیاید. 🍃ما هم سرگرم صحبت بودیم. بوی مطبوع غذا در خانه پیچیده بود. از دستپخت ام ابراهیم زیاد شنیده بودم. ادامه دارد.‌‌‌.. @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
. بازم قصه ی چای و نقل های عطردار و رد نور روی فرش قرمز دستبافت... چقد تو این دوره زمونه جای خونه هایی با درهای چوبی و شیشه های رنگی خالیه... خونه هایی با فرش و پشتی های همرنگ و ردیف شده کنار دیوار... خونه هایی با حیاط های بزرگ و باصفا و حوض وسط حیاط... عصرتون بخیر☕️🍰 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
📖 #سه_دقیقه_در_قیامت #حق_الناس و #حق_النفس #فصل_نوزدهم #قسمت_اول از وقتي كه مشغول به كار شدم، حساب
📖 و يكي دو سال بعد، خبردار شدم اين پيرمرد روحاني از دنيا رفت. من بعدها متوجه شدم كه اين شخص، خمس چند نفر ديگر را هم به همين صورت جا به جا كرده! در آن زماني كه مشغول حساب و كتاب اعمال بودم، يكباره همين پيرمرد را ديدم. خيلي اوضاع آشفته اي داشت. در زمينه حق الناس به خيلي ها بدهكار و گرفتار بود. بيشترين گرفتاري او به بحث خمس برميگشت. برخي آدمهاي عادي وضعيت بهتري از اين شخص داشتند! پيرمرد پيش من آمد و تقاضا كرد حلالش كنم. اما اينقدر اوضاع او مشكل داشت كه با رضايت من چيزي تغيير نميكرد. من هم قبول نكردم. در اينجا بود كه جوان پشت ميز به من گفت: اينهايي كه ميبيني، اين كساني كه از شما حلاليت ميطلبند يا شما از آنها حلاليت ميطلبي، كساني هستند كه از دنيا رفته اند. حساب آنها که هنوز در دنيا هستند مانده، تا زماني که آنها هم به برزخ وارد شوند. حساب و كتاب شما با آنها كه زنده اند، بعد از مرگشان انجام ميشود. بعد دوباره در زمينه حق الناس با من صحبت کرد و گفت: واي به حال افرادي که سالها عبادت کرده اند اما حق الناس را مراعات نکردند. اما اين را هم بدان، اگر کسي در زمينه حق الناس به شما بدهکار بود و او را در دنيا ببخشي، ده برابر آن در نامه ي عملت ثبت ميشود. اما اگر به برزخ کشيده شود، همان مقدار خواهد بود. ادامه دارد... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
2.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خانه ماست بروید در همان خلیج خوک‌ها... 🍃۱۰ اردیبهشت روز ملی خلیج فارس @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊