بسمه تعالی
✅مجلس روضه هفتگی
همزمان باأیام شهادت حضرت زهرا علیهاسلام
✅در منزل جانباز شهیدحاج اصغر عبداللهی
به قصد تعجیل فرج
✅سخنران حجت الاسلام والمسلمین کریمی
✅دوشنبه ۱۲آذر
از حوالی یک ساعت به اذان مغرب
ویژه خواهران وبرادران
✅مکان خیابان هشت بهشت غربی خیابان ملک شمالی کوچه شماره ۷ منزل شهید
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
🔰شهدا زنده اند
چند روز قبل یکی از دوستان ما به دنبال منزلی برای اجاره بود. تمام بنگاه های محل را گشته بود اما با پولی که داشت جایی برایش پیدا نمیشد؛ به او گفتم اگر الان حاج اصغر زنده بود برایت وام جور میکرد و پیگیری میکرد تا مشکل مسکن تو حل شود.
یک دفعه فکری به ذهنم رسید و گفتم مگه شهدا زنده نیستند؟ بیا با هم برویم سر مزار حاجی خدا شاهد است آخر شب با هم سر مزار حاجی رفتیم و کمی با حاجی درد دل کردیم. فردا ظهر آن روز به من زنگ زد و گفت: حاج اصغر کار خودش رو کرد.
پرسیدم چطور مگه؟ گفت: خانه ای بسیار خوب در بهترین محله و با بهترین قیمت که با شرایط من هماهنگ بود اجاره کردم.
●خاطرات جانباز شهید اصغر عبداللهی
#شهید_جانباز_حاج_اصغر_عبداللهی
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
گاهی خیلی به این فکر میکنم که چرا اینقدر عزیز کرده خدا شدید؟
چرا اینقدر محبوب قلوب بودید والان بیشتر....
چرا در اغلب خواب ها از جایگاه بسیار بالا و عجیب ومتعالی شما پرده برداشته میشه؟؟
امشب که تقویم سال ۱۴۰۱ را ورق میزدم جواب سوالم را پیدا کردم
هر روز و هر شب تقویم من از دردها و غصه های شما پر است...
هر کدام را که ورق میزنم اشک مجالم نمیدهد...
چقدر درد کشیدید عزیز دلم
چقدر آرام درد را به جان خریدید
چقدر این هدیه معبود را با همه وجود در آغوش کشیدید و اعتراض نکردید...
بمیرم برای نفسهایی که سخت بالا میآمد ولی با ذکر خدا همراه بود🥺
بمیرم برای دستهایی که بی حس شده بود اما همیشه با تسبیح تربت بود
و برای پاهایی که ۴۱ سال حس نداشت اما در هر تشرف و توسلی همراه شما بود..
و برای چشمان محجوب و با حیای شما که بمحض شنیدن نام حسین دریای اشک می شد....
و قلبی که سنگ صبور خیلیها بود....
راستی دردها و غم هایتان کم بود که تازه بقیه را آرام میکردید؟؟😭
در میان این همه خاطرات پر از غم این روایت پیامبر آرامم میکند:
ساعتهای آزار در دنیا،ساعت های راحتی در آخرت است💚
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
بسمه تعالی
✅مجلس روضه هفتگی
✅در منزل جانباز شهیدحاج اصغر عبداللهی
به قصد تعجیل فرج
✅سخنران حجت الاسلام والمسلمین کریمی
✅دوشنبه ۱۹آذر
از حوالی یک ساعت به اذان مغرب
ویژه خواهران وبرادران
✅مکان خیابان هشت بهشت غربی خیابان ملک شمالی کوچه شماره ۷ منزل شهید
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
بسم رب الشهدا
۶ سالم بودم
محبتهای حاج اصغر آقا برام خیلی دلنشین بود.
پدرم از دوران انقلاب بواسطه ی پسر عموهاشون ارتباط خوبی با ایشون داشتند .
اولین باری که تو حیاط منزلشون وضو گرفتم هیچوقت یادم نمیره اطرافیان به نحوه ی وضو گرفتنم ایراد میگرفتند ولی تنها کسی که نه تنها تشویق کرد بلکه حتی جایزه هم داد ایشون بود
اون جایزه هیچوقت از خاطرم نمیره
یک جانماز که وسطش جیب داشت ، روش با خط نستعلیق سیاه مشق نوشته شده بود
چقدر برام شیرین بود ... حس مالکیت یک کودک ۶ ساله به یک جانماز زیبا ..
اون اولین ارتباط بود بعد از اون دیگه علاقمند شده بودم به آقای
عبداللهی
دیگه هر وقت به شهر می اومدیم چشم انتظار بودم بریم منزل اقای عبداللهی
تا جرعه ی از محبتهای ارامبخششون نصیبم بشه.
...گذشت و با رفتن به قم ارتباطم با ایشون کم شد وقتی بعد از حدود ۲۰ سال سکونت در قم صرفا برای یک سال ساکن اصفهان شدم ارتباطم با حاج اصغر آقا بیشتر شد
تازه فهمیدم چقدر آرامش دارند و از ارامششون متوجه اتصال خاصشون به خدای متعال شده بودم .
خوشحال بودم که هیچوقت رودربایستی نداشتند و اگر شرایط آمدن نبود صراحتا میگفتند الان نمیشه
معمولا سکوت میکردند در عین ادب و مهربانی
و چقدر دوست داشتنی بودند
رحمت الله علیه
و سلام علیه یوم ولد و یوم استشهد
المؤمن مغمور بفکرته
شاید بشه گفت بنحو جزء العله
رفتار و مهربانی های ایشون
و در یک کلمه کشش و جذبه ی معنویت ایشون یکی از عوامل طلبه شدن این حقیر بود
با همه ی وجود جذبه ی اولین دیدار و محبت و مهربانی ایشون را بعد از ۳۷ سال خوب بیاد دارم
eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
بسمه تعالی
👈آیادنبال یک مسجد
✅باشور و نشاط
✅جوان پسند
✅فعال
✅به روز
✅و..
میگردید؟؟
✅مسجدی که سال های سال،
یادگارعبادت ها
وفعالیت های فرهنگی
شهیدجانبازحاج اصغرعبدالهی بوده؟؟
👈پس میتوانیدجهت اطلاع از برنامه های مسجدملک ،وارد کانال مسجدملک در ایتاشوید
وبااطلاع رسانی و نشر این مطلب ،شماهم در این کارخیر شریک شوید انشاالله
👇👇👇👇
کانال اطلاع رسانی مسجدملک
https://eitaa.com/masjedemalek
#مسجدملک
◼️ إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
🇮🇷 روح ملکوتی جانبازسرافراز «حاج حسین جاوری » به ملکوت اعلی پیوست .
با نهایت تأثر و اندوه، شهادت جانباز سرافراز،حاج حسین جاوری،رزمنده دلاور دوران دفاع مقدس و اسوه صبر و ایثار را به خانواده محترم ایشان و ایثارگران و جانبازان و مردم شهید پرور شهرستان شهرضا تسلیت عرض مینمائیم.
حاج حسین جاوری، جانباز بالای ۷۰ درصد با بیش از ۹۰ درصد از کارفتادگی به علت مشکلات تنفسی در بیمارستان بستری بود و عصر امروز به شهادت رسید.
وی در مهرماه سال ۶۰ و پس از عملیات حصر آبادان با لشکر امام حسین(علیه السلام) به دارخوین اعزام و سال ۶۶ در جبهه های حق علیه باطل ، دچار ضایعه نخاعی از مهره سه گردن میشود و ۳۷ سال بود که تنها میتوانست سرش را تکان دهد و همیشه آرزویش بود که به رفقای شهیدش بپیوندد.
این شهید بزرگوار و صبور ۳۷ سال قادر به حرکت کردن نبود .
همرزمات شهید ، او را نماد صبر و استقامت و مهربانی میدانستند.
او در آسایشگاه و توانبخشی جانبازان شهید مطهری اصفهان بستری بود.
حاج حسین جاوری فرزند ولی الله ۶ دی ماه ۱۳۴۲ در شهرضا متولد شد.
وی اولین بار در عملیات رمضان شرکت کرد و بعد از آن به عنوان فرمانده دسته و منشی گردانهای یامهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و امام حسین(علیه السلام) در جبهه ها حضور داشت. جاوری در عملیات والفجر ۸ در قرارگاه و در عملیات کربلای ۵ فرمانده گروهان بود و در عملیات چزابه پس از فتح بستان هم حضور داشت.
شادی روح جانباز شهید حاج حسین جاوری فاتحه مع الصلوات 🌹
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا
eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
1698069785411.jpg
حجم:
580.4K
#ملاقات_کوه ۲
اولین اتاق خیلی خاص بود
جانباز عزیز قطع نخاع از گردنی ،در اتاق روی تخت خوابیده بودند
دستها بی حرکت کنار بدن...
به سختی سرشون را بالا آوردند تا به ما خوش آمد بگویند...
و بعد عذرخواهی کردند که بخاطر نفس تنگی نمیتونند خیلی صحبت کنند😭😭
بغض گلوی همه را می فشرد..
اولین نکته ای که عزیز دلمان گفتند: دعا برای سلامتی رهبر انقلاب بود
وای خدای من!
دقیقا مثل پدرجون بودند هر وقت برای سلامتی شون دعا میکردیم میگفتند: من کیم؟ برای امام زمان و رهبر دعا کنید💔
جانباز عزیز از امام زمان میگفتند و آرام آرام اشک از کنار چشمان شون می ریخت
چه جلسه ای بود
می گفتند: خدا را به حضرت زهرا قسم بدید که آقا بیایند
ما گفتیم: شما هنگام ظهور،فرمانده حضرت هستید
با حالتی عجیب گفتند: «من بیچاره کی هستم...
شهید عبداللهی باید دستمون را بگیرند»
و من با خود زمزمه میکنم اگر شما لایق نیستید پس کی لایق این مقام هست؟
هر اتاق یک مجلس روضه بود
خدا میدونه که دلمون نمیخواست از اتاق بیرون بریم
خاک بر دهان من که این سربازان همیشه آماده را از نفس افتاده خواندم😔
به خدا قسم که تازه نفس تر از شما ندیدم
با همه وجودم احساس میکردم کنار پدرم هستم
و جالبه که مادر هم با گریه از همین حس گفتند😭
هر دو جانباز درد کشیده
و عاشق امام زمان
و چشم براه ظهور💔
ادامه دارد....
#شهید_جانباز_حاج_اصغر_عبداللهی
کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy