امشب شب جمعه و مزار شهید عبداللهی وقتی سر مزار شهید نشسته بودم ،یاد حرم امام حسین و بین الحرمین افتادم... خیلی دلم شکست ... با دل شکسته به حضرت،سلام دادم و در دلم به شهید گفتم: شما که امشب با امام حسین مشغولید و کاری به کار ما ندارید و اشکم جاری شد🥺 یک ساعتی سر مزار نشسته بودم که ناگهان دیدم یک پیرمرد و جوان آمدند سر مزار و پارچه ای قرمز روی مزار شهید انداختند و گفتند: این پرچم حرم امام حسین را آوردیم بندازیم مزار حاج اصغر😭 دهنم از تعجب باز مونده بود و قلبم و اشکم خدای من ! یعنی شهید صدای منو شنیدند یعنی دلشون میخواست من را هم در زیارت شریک کنند🥺 خیلی در مورد شهید عبداللهی شنیده بودم که تنها خوری نمی‌کردند امشب با چشمم دیدم.. ممنون شهید عزیز که امشب منو سر سفره زیارت سیدالشهدا نشوندید. یکی از زائران شهید عبداللهی #مزار #زائر کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy