eitaa logo
شهید عارف حاج اصغر عبداللهی
1هزار دنبال‌کننده
676 عکس
134 ویدیو
8 فایل
کانال نشر خاطرات و دلنوشته ها،عکس هاوفیلم های شهید جانباز حاج اصغر عبداللهی ارتباط بامدیرکانال @yamahdee11
مشاهده در ایتا
دانلود
این دو جوان امروز - روز اربعین - مهمان مزار شهید عزیزمون بودند بعد از اینکه یکم نشستند خودشون شروع کردند به حرف زدن گفتن: خیلی این شهید برامون خاصه... تا حالا خیلی حاجت ازشون گرفتیم خیلی مَرده ایشون🥺 فقط یکیش شب کنکور بود اومدیم پیششون و ازشون حسابی حاجت گرفتیم.... هنوز این صدا طنین داره: خیلی مَرده مردی که همه زندگیش را فدای خدا کرد... مردی که شب و روزش را بی منت خرج جوانان کرد... هر روز ساعتها در مسجد روی ویلچر می نشست و با جوان‌ها صحبت می‌کرد مباحثه اعتقادی می‌کرد قرآن کار می‌کرد پای درد دل آنها می‌نشست مردی که همچنان از کار جوونها گره باز می‌کنه.... مردی که مرد بود🥺 کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
بسمه تعالی 🍀امروز سالگرددرگذشت پدر بزرگوار شهیدجانبازحاج اصغرعبدالهی (مرحوم حاج اسماعیل عبدالهی)میباشد هدیه به روح آن مرحوم الفاتحه مع الصلوات🍃 کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
دیروز سر مزار شهید عبداللهی،دختر جوانی در حال زیارت مزار شهید با حال و توجه بود ‌.. با حال منقلب ماجرای خودش و شهید را برامون تعریف کرد: « من رفیق شهیدی داشتم که باهاش مأنوس بودم قبل از اربعین ،دلم خیلی کربلا میخواست خیلی ناگهانی مزار خاکی شهید عبداللهی را دیدم و با دل شکسته گفتم: اگر شما میتونید برای کربلای من کاری بکنید زیر قبه براتون دعا میکنم... خیلی عجیب دو روز بعد کربلا قسمتم شد🥺 زیر قبه برای شهید زیارت عاشورا با صد لعن و سلام خواندم. لحظه ای هم که چشمم به گنبد حضرت ابالفضل افتاد ویژه بیادشون بودم. من خیلی مدیون شهید هستم😭 ایشون هر چه خواستم بهم دادند» و من مرور میکنم خاطرات دل سپاری پدر را به حضرت ابالفضل ... و ارادت و محبت خاصشون را و شعری که هنگام بیماری به زائران کربلا توصیه می‌کردند هنگام دیدن گنبد حضرت ابالفضل از طرف ایشون به حضرت بگند: ما همه مهمان توییم ابالفضل ریزه خور خوان توییم ابالفضل 😭😭😭😭😭😭😭 شهید صبورم! الان مهمانی در آغوش محبوبتون حضرت ابالفضل خوش میگذره؟؟ ما را یاد میکنید ریزه خوار خوان مولا😭 کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
خصوصیت ویژه پدر این بود که در زندگی قانونی داشتند ...اول بقیه بعد من... چیزی شبیه روایت حضرت زهرا که فرمودند: الجار ثم الدار علی رغم اینکه خودشون بخاطر بیماری ها و بستری ها بیشتر از همه نیاز به کمک و.. داشتند ولی این قانون در هر حال نقض نمی‌شد.. هم در قرض دادن و ضمانت برای وام هم در کمک معنوی و مشاوره و هم در وقت گذاری بسیار شده بود که سر سفره بودیم و کسی به منزل مراجعه می کرد سریع باید سفره را منتقل می‌کردیم به اتاق که مراجع کارش عقب نیفتد.. کتابی را اگر میخواندند و خوب بود سریع به بقیه امانت میدادند. معطل ما نمی‌شدند.. پشت همه این دیگر خواهی ها، زنی بود که نه تنها مانع همسرش نمیشد بلکه او هم شاگرد همین مکتب بود... گاهی زنها بزرگترین مانع دیگر خواهی همسران شان می شوند... مادر بهترین همراه در این راه بودند... فرشها و وسایل خانه در ساده ترین شکل اما برای دیگران شدیدا ولخرج... زن اگر نگاه زهرایی داشته باشد مرد را بهشتی می‌کند کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
بسمه تعالی ✅مجلس روضه هفتگی همزمان باروزرحلت پیامبراکرم وشهادت امام مجتبی علیهما السلام ✅در منزل جانباز شهیدحاج اصغر عبداللهی به قصد تعجیل فرج ✅سخنران حجت الاسلام والمسلمین دکتر قربانی مقدم ✅دوشنبه ۱۲شهریور از حوالی یک ساعت به اذان مغرب ویژه خواهران وبرادران ✅مکان خیابان هشت بهشت غربی خیابان ملک شمالی کوچه شماره ۷ منزل شهید کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکی از ارادتمندان به شهید خواب شان را اینگونه تعریف کردند: در صحن گوهر شاد, ایوان مقصوره وارد شدم اما ایوان مقصوره در خوابم خیلی زیباتر، نورانی تر و بزرگ تر بود شهید عبداللهی را با قد بلند ولباس سفید و نورانی دیدم از ایشان پرسیدم: شما اینجا چکار میکنید ؟ گفتند: اینجا خانه منه بعد ۳ بار فرمودند: قدر زیارت امام رضا را بدونید♥️ پی نوشت: این عکس از حضور شهید در ایوان مقصوره در آخرین سفر ایشان به مشهد مقدس قبل از شهادتشان می باشد (سال ۹۹) «صلی الله علیک یا مولانا یا علی ابن موسی الرضا» کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
پرچم ها را از کمدها و بقچه ها بیرون آوردیم باندهای بلندگو و سیم و چراغ ها از زیر زمین بالا آورده شد نخود و لوبیاها پاک شد فرش ها را اما امروز از زیر زمین بالا میاریم و پهن میکنیم بساط چایی روضه هم امروز آروم آروم پهن میشه روضه های دهگی منزل شهید عبداللهی داره شروع میشه💔 نوه هااز چند ماه قبل تر با شوق و ذوق از پدرجون می پرسیدند کی میرسه؟ و پدرجون که از ماهها قبل حواسشون به همه چیز بود وقتی میگم همه چیز یعنی حتی ریز ترین چیزهایی که به چشم ها هم نمیاد... هر سال پدرجون همه را در دفتری مینوشتند تجربه های سال قبل را تعداد و کیل برنج را و کم و زیاد اومدن غذا را... دقت ها و زیر نگریهایی که همیشه خیال ما را راحت می‌کرد که پدرجون هستند وحواسشون هست... از صدای بلندگو که نباید بیشتر از اندازه ای بود که همسایه ها اذیت نشند تازمان روضه که باید کوتاه باشه که مردم به کار و زندگی شون برسند تا اعلامیه روضه که نباید پایینش اسمشون باشه برای اینکه معروف نشند وگمنام بمونند همه چیزرا یه بنده صالح خدا برنامه ریزی کرده بود... امسال اما.. چند ماهی هست که سر درگمیم که چه کنیم بدون عزیز دلمون😭 همه از هم نگاهمون را می دزدیم همه زیر لب نجوا داریم که: شهید عزیزم! ما راه و چاه را بلد نیستیم ما هیچ چی نمیدونیم ما شما را میخواهیم و.... الحق و الانصاف که شهید امسال عجیب هستند خواب هایی که میبینند میگه تدبیر همه چیز باز به دست ایشونه... چه روضه ای بشه روضه ای که شهید برنامه ریزی شو بکنه که مهمونهاشو دعوت کنه😭 السلام علی الحسین و علی الارواح التی حلت بفنائک eitaa.com/shaheedasqareabdollahy
یادمه یکبار این جمله رو از پدر شنیدم و همچنان عمیقاً در قبل و ذهنم حک شده: ✨آدمهای بزرگ با دقت در کارهای کوچک بزرگ میشند✨ ماجرای روضه‌های ۴۰ ساله پدر و مادر هم از این قاعده مستثنی نبود: پدر به چیزهایی فکر می‌کردند که حتی به ذهن ما هم خطور نمیکرد... 🌱 برای انتخاب زمان روضه دقت می‌کردند در محله روضه دیگه‌ای نباشه، می‌گفتند: اینطوری اون روضه خلوت میشه.. 🌱 در دفترشون نقشه فرشهای حیاط را کشیده بودند با شماره‌ای که پشت فرشها دوخته شده بود. اینطوری همه میدونستیم هر فرش کجا باید پهن بشه 🌱 در دفترشون همه آنچه سال بعد باید انجام بشه رو یادداشت کرده بودند مثلا: سوراخ میله پرچم در کوچه باید تمیز بشه! 🌱 هر کی قدمی برای روضه بر می‌داشت حتی بچه‌ها، حتما بعنوان هدیه پول بهشون میدادند، برای روضه حسابی بریز و بپاش میکردند 🌱 هر چه در روضه اتفاق می‌افتاد رو کامل در دفتر یادداشت میکردن که برای سال بعد اشتباهات تکرار نشه حتی مقدار و وکیل برنج و غذا را .. 🌱 با وجود مشغله زیاد در روضه، حتما همه منبرها را گوش می‌دادند و پای روضه‌ها اشک می‌ریختند 🌱 وقتی کارهای مقدماتی روضه تمام می‌شد از همان قبل از غروب کنار حیاط رو به قبله به عبادت و نماز و مناجات مشغول بودند پی نوشت: این عکس مربوط به آخرین حضور شهید در روضه قبل از شهادت شون هست🥺 کانال جانبازشهیدحاج اصغرعبدالهی درایتا(خاطرات،عکس،فیلم...) eitaa.com/shaheedasqareabdollahy