eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
11.1هزار ویدیو
143 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر یک #صلوات #خادم👇🏻 @Mousavii13 #تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh
مشاهده در ایتا
دانلود
😈خانوووووووووم......شماره بدم؟ 🚗خانوم خوشگله برسونمت؟؟ 💁♂ خوشگله ‌چن لحظه از وقتتو به ما میدی؟؟ ☝️اینها جملاتی بود که دخترک در طول مسیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!‼️ بیچاره اصلا” اهل این حرفها نبود… این قضیه به شدت آزارش می داد😔 🎋 تا جایی که چند بار تصمیم گرفت بی خیال درس و مدرک شود و به محل زندگیش بازگردد... 🌸روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت… 👈شاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….!‼️ 🍁دخترک وارد حیاط امامزاده شد خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند… دردش گفتنی نبود…!!! 🍃رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد‌‌‌ وارد حرم شد و کنار ضریح نشست🌸 😔زیر لب چیزی می گفت انگار!!! ‼️ 😭خدایا کمکم کن… ☝️چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد… 👩💼خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!‼️ 😧دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت 8 خود را به خوابگاه برساند… 💃به سرعت از آنجا خارج شد… وارد شهر شد… اما… اما انگار چیزی شده بود… دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..! 😯 انگار محترم شده بود… نگاه هوس آلودی تعقیبش نمی کرد!‼️ 🌼احساس امنیت کرد…با خود گفت: مگه میشه انقد زود دعام مستجاب شده باشه!!!! 🙎فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! ‼️اما اینطور نبود! 🌿یک لحظه به خود آمد… 🌸دید امامزاده را سر جایش نگذاشته…!☺️ 👌🏻
@khadem_shohda4_6026350462209360828.mp3
زمان: حجم: 2.73M
خدایا تو میدونی که من نمیخوام اسیر دنیا بمونم... 😔 ..💔
3.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
+گفت‌آقا‌اشڪ‌چشاتو‌پاڪ‌کن... من‌ایݩ‌چهاࢪ‌تاشهید‌و‌دادم‌اشڪ‌ چشاۍ‌تو‌رو‌نبینم...(: ..😭💔 فوق العاده قشنگ👌💔 🍃
18.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ مالک میدان 🔰 ویژه سالگرد سیدالشهدای مقاومت، شهید حاج قاسم سلیمانی 💠 اجرا: گروه سرود رهپویان احلی من العسل و نصر بشرویه 🎙 ضبط: استودیو رهپویان 📄 شاعر عربی: محمد محیدلي 📜 شعر فارسی: قاسم صرافان 🎹 تنظیم، آهنگسازی، میکس و مسترینگ: مجید نصری 🎞 تدوین: سیدمحمدجواد جوادی 📸 فیلم بردار: ابوالفضل طهانی ✅ سرپرست: محمد سلطان زاده 🔶 تولید: واحد موسیقی حوزه هنری خراسان جنوبی 💠 تهیه شده در قرارگاه رهپویان احلی من العسل 🔷 به سفارش خانه هنر انقلاب اسلامی شهرستان بشرویه 🗓 تهیه و تولید: دی ماه ۱۳۹۹ 📲 دریافت با کیفیت HD در صفحه آپارات: https://www.aparat.com/ahlamenalasal_ir
بسم الله الرحمن الرحیم
هدایت شده از صـاحــب دلم(مهدویت 50)
سلام حضرت خورشید مهربان چہ خبر؟ سلام ما بہ تو یا صاحب الزمان چہ خبر؟ مـن از زبـان هـمـہ حـرف مـیـزنم بـا تـو زمین مان شده ویران از آسمان چہ خبر؟ سلام آقا جان صبحت بخیر اے سپیده دَم عاشقان
آرزو داشت به یاران شهیدش برسد ... فرمانده گردان
*﷽* حقیقت جاذبه ی سردار شهیدمان را باید از زبان فرزندان شهدا بشنویم. دخترم زینب مریض شد. احتیاج به عمل جراحی داشت. او را به بیمارستان بردیم. حاج قاسم با آقای پور جعفری به بیمارستان آمد. با همه ی مشغله کاری ایستاد تا زینب را عمل کنند. باز هم ماند تا زینب به هوش آمد. خیلی با ماها صمیمی بود. بارها به منزلمان آمد و به منزلشان رفتیم. برای من مثل پدر بود. رفتنش آتشم زد. هنوز اشکم آرام نمی گیرد. راوی: دختر شهید حاج عبدالمهدی مغفوری 📚:شاخص های مکتب شهید سلیمانی
*﷽* صبح زود از دفتر فرماندهی تماس گرفتند و گفتند: سردار سلیمانی برای بازدید از پادگان شما می آید. سریع از اتاق فرماندهی بیرون آمدم و دستور دادم تمام نیروها مشغول مرتب کردن پادگان شوند. این بازدید برای من حیاتی بود نمی خواستم جلوی سردار سرافکنده شوم. حوالی ظهر بود. آنقدر هوا گرم بود که باعث شد چند نفر غش کنند! صدای بالگرد از دور می آمد، در عرض چند دقیقه نیروها به خط شدند و شکل زیبایی به خود گرفتند. ذرات گردو غبار فضای بیابان را پر کرد و لباس بچه ها سرتا پا خاکی شد... بعد از چند دقیقه فضا آرام شد. نیروها دست از روی چشمانشان برداشتند تا سردار را ببینند اما کسی از بالگرد پیاده نشد! با تعجب به خلبان گفتم: سردار سلیمانی آمده اند؟! گفت : بله نگاهی به دور و اطرافم کردم. داخل محوطه و نزدیک بالگرد، آشپزخانه قرار داشت.وارد آشپزخانه شدم، نگاهش به من افتاد از جا برخاست. گفتم: ما برای استقبال شما آمده بودیم. گفت: من عمدا اینجا آمده ام تا این کار دوباره تکرار نشود، چرا سربازها را اذیت می کنید و باعث شدید گرد و خاک وجودشان را بگیرد؟! گفتم: این بار را بزرگواری کنید، دیگر تکرار نمی شود. انگار آمده بود تا درس تازه ای از فرماندهی به من بدهد. 🎤: محمدعلی پردل 📚: مالک زمان
4.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر روزگاری شهید ابراهیم هادی با یک اذان بعثی‌ها را راضی به تسلیم کرد در روزگار ما شهید محمدخانی با داعشی‌ها اینکار را کرد بیخود نبود که حاج قاسم میگفت محمدخانی، همت من است...