8.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴مُحرم و آستان #مهدوے
#اللهمعجللولیکالفرج
@Elteja | کانال اِلتجا-4965332233466274045_3082211943687562.mp3
زمان:
حجم:
1.71M
#مهدی_تنها_پناه
🔘حضرتِ امان
پیرامون امنیتبخشی وجود مقدس حضرت صاحب الزمان علیه السلام
#التجای_همگانی
#مهدی_تنها_پناه
#پادکست_مهدوی
4.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیگ سیاه روضه مرا روسفید کرد.💔
#روضهنمکی
1.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه کم قرآن گوش کنیم دلمون آروم بشه...
#تلاوت
سردار شادمانی فرمانده قرارگاه خاتمالانبیا(ص) به شهادت رسید
🔹سردار علی شادمانی فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا(ص) که طی حمله هفته گذشته رژیم صهیونیستی به شدت مجروح شده بود، به شهادت رسید.
🔹خبرگزاری فارسحماسه و مقاومت؛ سردار علی شادمانی از فرماندهان دفاع مقدس بود که عمر خود را برای حفاظت از انقلاب اسلامی ایران صرف کرد و پس از سالها مجاهدت خستگیناپذیر به دوستان شهیدش پیوست.
🔹پیکر مطهر این فرمانده سپاه اسلام همراه سایر همرزمانش روز شنبه در دستان مردم تهران تشییع خواهد شد.
#شهیدآنه
#شَهیدسیّدمیلٰادمُصطفوی🌷
بـــٰارهـٰــا مےگـُــفت:
نمـــٰاز أوّل وَقـــت،
چَکـــشےســـت بـــر سَـــر نَفـــس!
و نمــٰـاز آخَـــر وقـــت،
چَکـــشےســـت بــَـر ســـر نمــٰـاز!
📚: مهمــٰـان شـٰــام
فــَـرمٰانده شَهیـــــد یَحیےألسنـــــوٰار🌷
مـــٰــا أز مـَــــرگ دَر بَستـــــر ،
یـــــٰا حـَــــوٰادث جـــٰــادّه ا؎ مےتـَــــرسیـــم...
⇠أمــــّٰـا أز مــَـــرگ در رٰاه،
⤦ ⤦ دیـــــن، وَطـــــن و
.... مُقـــــدسّـــٰــات مـــٰــان ،
⇇ هــَـــرٰاسے نــــَـدٰاریم...✤⤹
#وعده_صادق
داشتیم از منطقه برمی گشتیم. برا اینکه زودتر برسیم، قصد داشتم از راه میانبُر بیام. در این صورت مجبور بودم از زمینهای کشاورزی مردم هم عبور کنم. علی اکبر تا متوجه شد گفت:
از این راه نرو! ، ما که سرباز امام زمان (ع) هستیم باید منفعت مردم رو در نظر بگیرم، نه اینکه بهشون ضرر بزنیم بعد ادامه داد:
من حاضرم ساعت ها دیرتر به مقصد برسم، اما به کسی زیان نرسد....
#شهیدعلی_اکبر_سروری🌷
#سیره_شهدا
#شهیدرجبعلی_آهنی🌷
هرگز تند خویی ازش ندیدم. اما یکروز دیدم با عصبانیت وارد خونه شد. با تعجب دست از شستن لباس کشیدم و به اتاق رفتم. دیدم مشغول خواندن قرآن شده. پرسیدم:
طوری شده مادر؟! ، خدا نکنه که تو رو کج خلق ببینم.
بدون اینکه نگاهش را از روی قرآن برداره، گفت:
چیزی نیست ، اجازه بدهید کمی قرآن بخونم. میترسم الان حرفی بزنم که به گناه ختم بشه.
من هم از کنجکاوی دست برداشتم. بعد از مدتی کوتاه خودش اومد سراغم. علت ناراحتی اش را که پرسیدم، گفت:
امروز چند تا معلم زن بی حجاب آمدند مدرسه روستا برا شرکت در جلسه امتحان. به محض ورود هم با مردان دست دادند. من هم از اینکه حریم خدا شکسته شد ، خیلی ناراحت شدم...
فرمانده بود اما برای گرفتن غذا مثل بقیه رزمنده ها توی صف می ایستد.
سرصف غذا ، جلویی ها به احترامش کنار می رفتند . می خواستند او زودتر غذاش رو بگیره . محمود هم عصبانی میشد ، ول می کرد و میرفت وقتی نوبتش میشد آشپزها غذای بهتر براش می ریختند ، او هم متوجه میشد و غذاش رو میداد به پشت سریش.....
سردار #شهیدمحمود_کاوه🌷
📕 خدمت از ماست...