🌱 خاطره ای از شهید :
شهید محمود رضا بیضایی قبل از ازدواجش همیشه دوست داشت که در آینده دختری داشته باشه و اسمشو بذاره کوثر
بعد ازدواجش هم خدا بهش دختری داد و اسمشو کوثر گذاشت.
شب یکی از عملیات ها بهش گفتند که امکان تماس با خانواده هست نمیخوای صدای کوثر کوچولوت رو بشنوی؟؟؟
گفت: از کوثرم گــــــــــذشتم....
@seedammar
#کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
📸شهيد مدافع حرم
حجةالاسلام #مصطفی_خلیلی
راوی:همسر شهید
برخی با رفتن وی مخالفت کرده بودند ولی تصمیم خودش را گرفته بود و به من گفت «چگونه مردم پای منبر را ارشاد کنم ولی خودم عمل نکنم. چگونه به مردمی که پای منبر نشسته اند، درس ایثار و شهادت بدهم وقتی خودم عمل نکرده ام. وظیفه ام در این مقطع حکم می کند به عنوان فردی پیرو ولایت، رهبری و محب اهل بیت در جبهه مقاومت حضور پیدا کنم
🆔 @seedammar
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃 🔻قسمت چهل و نه ✳مؤسسه اي در نجف بود به نام اسلام اصيل كه مشغول كار چاپ و تكثير
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃
🔻قسمت پنجاه
🌟....براي همين رويش را ازمابرگرداند و بيرون جاده را نگاه مي كرد.
✳به كربلا كه رسيديم، ما با هم به زيارت رفتيم.
🔗اما هادي مي گفت: اينجا جاي زيارت دسته جمعي نيست. هركي بايد تنها بره و تو حال خودش باشه،
💟ما هم به او محل نمي گذاشتيم و كار خودمان را مي كرديم!
🔘در مسير برگشت، باز همان روال را داشتيم. شوخي مي کرديم ميخنديديم.
✳هادي مي گفت: من ديگر با شما نمي آيم، شما قدر زيارت امام حسين آن هم شب جمعه را نمي دانيد.
⭕اما دوباره هفته ي بعد كه به شب جمعه مي رسيد از من مي پرسيد؟ كي ميري كربلا؟
✴هادي گذرنامه ي معتبرنداشت،براي همين، تنها رفتن برايش خطرناك بود.دوباره با ما مي آمد و برمي گشت.
✳اما بعد از چند هفته ي ديگر به شوخي هاي ما توجهي نداشت. او براي خودش مشغول ذكر و دعا بود.
🔆توي كربلا هم از ما جدا مي شد.خودش بود و آقا ابا عبدالله .
⭕بعد هم سر ساعتي كه معين مي كرديم مي آمد كنار ماشين. روزهاي خوبي بود. هادي غير مستقيم خيلي چيزها به ما ياد داد.
🔶يادم هست هادي خيلي آدم ساده و خاکي بود. در آن ايام با دوچرخه ازمحل مؤسسه به حوزه ي علميه مي رفت.
🔳براي همين از او ايراد گرفته بودند. مي گفت: براي من مهم نيست كه چه مي گويند.
🔴مهم درس خواندن و حضور در كنار مولا علي است.
🔶مدتي كه گذشت از كار در مؤسسه بيرون آمد! حسابي مشغول درس شد.
🔘عصرها هم براي مردم مستحق به صورت رايگان كار مي كرد.
📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری
@seedammar
#کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
هدایت شده از هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
❤️ #قرار_عاشقی ❤️
قرائت دعای فرج به نیابت از
شــهید ابــراهیم هــادی🌹
⏰هرشب راس ساعت ۲۲
✳️بخوانید و به اشتراک بگذارید
🇮🇷 @seedammar
🌸🌸🌸🌸
بح بح
عالـی تـرین تقـارن تاریـخ را نـگر!
کـــوثر بـه دست سـاقـــی کـــوثــر رسیـده اسـت ..
🌸🌸🌸
هدایت شده از كانال رسمي ( مجمع جهاني خادمين شهدا)
🌷شهید زنده جانباز مرتضی الیاسی ده ماه قبل از فرا رسیدن زمان خدمت دفترچه سربازیش را تحویل دادو داوطلبانه راهی جبهه شد سرانجام عملیات نصر ۷با ۴۸ترکش و ۳تیر دوزمانه گیرینف برگشت تمام پزشکان میگفتند که شهید میشوند امابعد از سه ماه و نیم از بیمارستان مرخص و راهی اسایشگاه شهید بهشتی شدند و ۳۰سال است مهمان اسایشگاه هستن
شهید گمنام:
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین
ساعاتی قبل جانباز مرتضی الیاسی جانباز ۷۰درصد در آسایشگاه شهید بهشتی واقع در منطقه ۸تهران مورد ضرب شتم یکی از پرسنل اداری اسایشگاه قرار گرفت 😔
♨️آری خبر صحت دارد خبری تکان دهنده
امروز وقتی جانباز ویلچری ۷۰درصد اقای مرتضی الیاسی برای پیگیری حقوق پرسنلی همیار به بخش اداری اسایشکاه شهید بهشتی رفته بودند یکی از پرسنل اداری اسایشگاه جای پاسخ به طرز وحشتناکی به این جانباز بزرگ حمله ور شدن و هر چیزی روی میزش بود از قبیل موس کیبورد و پانچ و...را روی سرو بدن ایشان که بی دفاع بودند پرتاب کرده و بعد ایشانرا روی زمین پرت کرده و هر میزان که میلش بود کتک زده وبعدایشان به بیمارستان منتقل شدن😔
ایا این شأن برخورد با یک جانباز است که در جوانی جانباز شده و ۳۰سال است بر روی ویلچر نشسته و در اتاقی روزهارا میگذراند
دردآور تر این است که وقتی خبرنگار شهدای ایران با امیر حسینی ریاست اسایشگاه بهشتی تماس میگیرد ایشان بعد از خندیدن فراوان به دلیل رسیدن این خبر به رسانه ها⁉️ ذکر میکنند که طبق قوانین بنیاد شهید مسئولان فقط میتوانند از کانال روابط عمومی بنیاد شهید پاسخ دهند و اذعان می کند این درگیری سو تفاهم بوده و به خیر گذشته و به صورت اداری به تخلف کارمند رسیدگی خواهند کرد‼️‼️‼️
@seedammar
#کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها