PTT-20201212-WA0092.opus
زمان:
حجم:
757K
👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
روایتگری شهدایی
#مسئول_شناسی
مسئول انقلابی و مردمی و
خدمتگزار و ولایت مدار
#سردار_شهید_ناصر_فولادی🌷
کجایند مسئولین بی ادعا
کجایند مردان خوب خدا
🌷🌷🌷♥️🕊️🕊️🕊️
*﷽*
در مکتب نبوت
در محضر آقا رسول الله(ص)
راه پیامبر ، کلام پیامبر
🌻از محضر مقدّس خاتم الأنبياء (ص) سؤال شد ، ای رسول خدا!
حقّ پدر چيست ؟
🍃حضرت فرمود اينكه تا زنده است، از او اطاعت كنى.
سؤال شد ، حقّ مادر چيست ؟
🍃حضرت فرمودند: هيهات ، هيهات که کسی به حقّ مادر برسد، اگر کسی به تعداد ريگهای بيابان، و به اندازه قطره هاى باران در همه عمر دنيا در برابر مادرش بايستد و خدمت كند ، معادل یک روز باردارى مادر و حملِ فرزند در شكم نمی شود.
📚: مستدرک السائل ۱۵ / ۱۸۲
هدیه به آقا رسول الله (ص) صلوات
🌹🌹🌹🌹🌹
در مکتب شهادت
یاران و همرزمان سردار سلیمانی
شهدای لشکر ثارالله کرمان
بخشدار منطقه جبال بارز جیرفت
سردار شهید ناصر فولادی🌷
حاج قاسم سلیمانی به او لقب حنظله شهدای کرمان داد چون یک ماه از
دامادی اش نگذشته بود که به جبهه
رفت و شربت شهادت نوشید
وقتی اصرار کرد برای رفتن به جبهه، گفتم به فکر همسرت باید باشی و او در جواب گفت: او خدا را دارد و من همان ابتدا گفته بودم که به جبهه می روم و وقتی ناراحتی بیش از حد مرا دید گفت: مادر تو چه قدر طمع داری
گفتم: منظورت چیه؟
گفت: ۶بچه داری، یکی را هم حاضر نیستی در راه انقلاب بدهی، در مقابل مادران شهدا آیا خجالت نمی کشی.
اصلاً هیچ وقت این حرف را به زبان نیاور که من به جبهه نروم، طوری مرا راضی کرد که من هم قبول کردم و خاطره ای که هرگز فراموش نمی کنم نامه ای است که در آخرین لحظات همسرش به دست او داد و بعد از شهادت نامه را که آوردند قطرۀ خون ناصر روی آن نقش بسته بود و دیگر بوسیدن دست همسرش در لحظه آخر و حلالیت طلبیدن او و این خداحافظی یک تازه داماد یک ماهه هرگز فراموشم نمی شود.
🎤راوی: مادر شهید
کجایند مسئولین بی ادعا
کجایند مردان خوب خدا
کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا
*﷽*
#در_محضر_شهدا
صوت قشنگ علی را فراموش نمی کنم. پیش از آنکه وارد خانه شود، قرآن تلاوت می کرد. وقتی صدایش را می شنیدم، از پله ها پایین می رفتم و در را به رویش باز می کردم💞
بعد از هر نماز قرآن می خواند. صدایش دم صبح شنیدنی تر می شد. چنگ می انداخت به قلب آدم و او را زیر و رو می کرد.
وقتی که می خواست به جبهه برود پرسید: فاطمه پشیمان نیستی از اینکه با من ازدواج کرده ای؟
گفتم: چطور شده؟
گفت: امروز یا فردا می روم جبهه، به احتمال زیاد شهید شوم. برایت سخت نیست؟
گفتم: خودت بهتر می دانی، ولی از شهادت حرف نزن، من تازه برادرم شهید شده...
برایم سخت نیست، برای اینکه من هم دوست دارم به مملکتم خدمت کنی.
📚:همسفر شقایق
#سردار_شهید_علی_شفیعی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
www.iranseda.irpart11_manzendeam.mp3
زمان:
حجم:
6.77M
نمایش صوتی کتاب "من زنده ام" 📚🎧
"خاطرات دوران اسارت معصومه آباد"
#قسمت_یازدهم
#من_زنده_ام
#معصومه_آباد