Ahd.mp3
زمان:
حجم:
2.07M
#دعای_عهد
✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد...
🌸امام خمینی ره:
اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️
امام زمانی شو👇👇👇👇
#کانال_خواهم_امد
http://eitaa.com/joinchat/287047696Cbbd8ae64b7
Ziyarat-Ashura-Halawaji.mp3
زمان:
حجم:
15.21M
زیارت عاشورا
با صدای دلنشین اباذر حوائجی
قرار هروز صبح😊🌹
@seedammar
#کانال_ابراهیم_هادی_هادی_دلها
علاقه محمد به #حضرت_مادر_سلام_الله_علیها 🌹
❤️✨روی انگشترش نام حضرت فاطمة الزهرا(س) نقش بسته بود.
محمد علاقه ی زیادی به #حضرت_زهرا(س) داشت.
❤️✨مادرش میگفت سحرگاه سیزده شهریور،
همان موقع #شهادت محمدم، #خواب دیدم سرش را برروی زانوهام گذاشته بعد گفت:
#یازهرا(س)
و سرش از زانوهام افتاد...🕊
راوی:مادر بزرگوار شهید غفاری🌹
#شهید_محمد_غفاری
#شهید_مظلوم_نیروی_صابرین
#یادش_باصلوات
🍃🌹🍃🌹
یک روز به #خوابم آمد و گفت: من به خواسته ی خودم که #شهادت بود، رسیدم☺️🕊
وقتی برای دومین بار با خانم شهربانو نوروزیان، همسر شهید #حاج_محمد_شالیکار، هماهنگ میکردم تا کارهای مربوط به کتاب را انجام دهیم، همان شب دوباره #خواب او را دیدم😳. انگار نه خواب بودم و نه بیدار.ـ.
آمد و گفت: کتاب (خداحافظ دنیا) رو بده ببینم چه کار کردی!👀
جزوه ی آماده شده ای را جلوی او گذاشتم. جزوه را برداشت و به چند صفحه اش نگاهی انداخت👀 و با لحن #تلخی پرسید: از #حضرت_زینب چی نوشتی😑؟
نگاه مبهوتم به چشم های نافذش گره خورده بود. بعد از سکوت کوتاه زبان باز کردم و با شرمندگی گفتم: چیزی #ننوشتم😓!
گفت: از مصیبت #حضرت_زینب(ع) بنویس...😔💔
از خواب برخاستم. ناخودآگاه می گریستم و می گفتم: الله اکبر... الله اکبر... الله اکبر.😭😭
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_محمد_شالیکار🌷
🍃🌹🍃🌹صلوات
🚨غلط کردم که گناه کردم!
حاج حسین یکتا: وقتی سنگی رو میندازی داخل دریا مثل #دل_بستن به دنیاست، ولی وقتی میخوای سنگ رو از ته دریا در بیاری مثل #دل_کندن از دنیاست.
بچهها! یه جوری زندگی کنید که دمِ آخری به غلط کردن نیفتید. من توی جبهه وقتی شب عملیات تیر خوردم و لحظات آخرم رو داشتم میدیدم، چنان دست و پا میزدم که زمین از جون کندنِ من مثل چاله شده بود و اونجا فقط یه چیزی به خدا میگفتم؛ از ته دلم فریاد میزدم که: خدایا غلط کردم که گناه کردم!
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی
#گروه_جهادی_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#سیره_شهدا
آخرین تماسش گفت ،
یه چیزی میگم قبول میکنی؟!
گفتم میخوای زن بگیری؟!
خندید گفت ، نه !
ازم قول گرفت ، گفت
وقتی شهید شدم ، برام گریه نکنی ها
برای حضرت زینب گریه کن....
مدافع حرم
#شهیدسیدامین_حسینی
📕 نیمه پنهان ماه
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
#التماس_دعای_شهادت
#یاد_شهدا_با_ذڪر_صلوات
#کمی_با_شهدا 🥀🕊
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
🌸
سلام علیکم
ممنون میشم برای سلامتی نوزاد به نام سیده زهرا 3 ماهه دعا بفرمایید.
دوره شیمی درمانی در روز های اتی در پیش داره
برای سلامتیش و همه مریضا به وقت عزیز حمد خوانده شود
ممنون از محبتتون 💐💐
به یاد بسیجی عارف
دانشجوی دانشگاه امام صادق (ع)
#شهید_علیرضا_خان_بابایی
فرازی از وصیتنامه
که چهار روز قبلاز شهادتش نوشتهاست:
حرف من و پیام من فقط یک کلام است
کلامی که اگر آویزه گوش قرار نگیرد
مانند چشمه جوشان
همه گناهان
از آن سرازیر می گردد
و آن کلام این است
که مراقب باشید
حبّ دنیا فریبتان ندهد
چرا که حُبُّ الدنیا رَأسُ کلّ خطیئه
چرا که امیرالمومنین(ع) میفرماید:
مَثَلُالدُّنیا مَثَلُ الحَیَّةِ لَیِّنٌ مَسُّها، قاتِلٌ سَمُّها
دنیا مانند ماری است زهرناک
تماس با آن دلنشین و گوارا
و اما سمّ آن بس ناگوار و مهلک ...
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
#شهادت_عملیات_نصر۷
#سردشت_مرداد۱۳۶۶
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
#داستان_واقعی #قصه_دلبری #قسمت_۳۷ می خواستم بگوییم نرو. نیازی به قهر ودعوا نبود☹️ می توانستم با زب
💝🕊💝🕊💝🕊💝
#قصه_دلبری
#قسمت_۳۸
روزهایی را که نبود می شمردم . همه می دانستند دقیقاً حساب روزها و ساعت های⏱ نبودنش را که نبودش را دارم.
یک دفعه خانمی از مادر شوهرم پرسید :( چند روزه رفته?)
ایشان گفتند:( بیست و پنج روزه.) گفتم: یه روز کم گفتین
گفتند: (چطور مگه? )
گفتم : (ماه قبل ۳۱ روزه بودند.)
اطرافیانم تعجب می کردند
که ( تو چطور می فهمی محمد حسین پشت دره؟)
می گفتم: ( از آسانسور!)
در آن را ول می کرد.
عادت کرده بودم به شنیدن صدای محکم به هم خوردنش.
یک دفعه تصمیم گرفته مو بکارد. دنبال کلینیک خوب ومطمئن👌 هزینه ی 💶همه جا تقریباً در یک سطح بود.
راستش قبل از ازدواج💞
می گفتم:
( با آدم کور و شل ازدواج
می کنم . ولی به ازدواج با آدم کچل تن نمی دم☹️)
( دوستانم می گفتند: اگه بعدها کچل شد, چی?)
می گفتم:( اگه پشت سر پدر و عموهای دوماد رور نگاه کنی , متوجه می شی!)
با دلی 💝که از من برد,
کم مویی اش را ندیدم.
سر این قصه همیشه یاد غاده, همسر شهید 🌷چمران می افتم . باورم نمی شد.
می خندیدم☺️ که این را بلوف زده , مگر می شود کسی کچلی شوهرش را نبیند⁉️
جالب اینجا بود که ریالی هم پول نداشت, هزینه مو کاشتن, شش میلیون تومن می شد.
بعد که شامپو ویک مشت خرت وپرت هایش را هم خرید , شد هفت میلیون تومان😳
گفتم:( از کجا می خوای این همه پول رو بیاری?)
گفت:( به مامانم میگم پول💶 رو که گرفتم یا مو می کارم, یا به یه زخمی می زنم.!)
می گفت:( می رم مو می کارم بعد به همه می گم تو دوست داشتی!)
گفتم:( توپ⚽️ رو بنداز تو زمین من, ولی به شرط حق السکوت😶)
گفتم: ( باید من رو توی ثواب جبهه هایی که می ری, شریک کنی. سوریه , کاظمین و بیابان هایی که می رفتی برای آموزش)
خندید️ که( همین? اینا که چه بخوای چه نخوای همه اش مال توئه!)
وسط ماموریت هایش بود که مو کاشت.
دکتر می گفت:( تازه سر سال تراکمش مشخص می شه و رشد خودش رو نشون می ده.)
می خواست دو ماهی که باید کلاه 🎩می گذاشت و کرم می زد, سوریه باشد که از دوستانش کمتر کسی متوجه شود.
⚡📚
#گروه_جهادی_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی