eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
11.1هزار ویدیو
143 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر یک #صلوات #خادم👇🏻 @Mousavii13 #تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا
سلام علیکم 😊
❤️یا مهدی(عج)!❤️ ای نقطه شروع شفق، ای مجری حق! میلاد تو، قصیده بی انتهایی است که تنها خدا بیت آخرش را می داند؛ بیا و حُسن ختام زمان باش!🌸 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌹 🌹🌹
🌷 هر وقت میخـواست برای جـوانان یادگاری بنویسه می نوشت: من کان للہ، کان اللہ له هرکه_با_خــدا_باشد خـــدا_با_اوست 🌷شهید_محـمدابراهیـم_همت🌷 🌸کانال سید عمارموسوی 👇👇👇👇 🆔 @seedammar
کاش میشد زندگی را هدیه میدادم به او زندگی را دوست دارم؛ #رهبـــرم را بیشتر.... @seedammar
آقا محمد علی #صدرزاده سر مزار #پدربزرگوارش #پسر_کو_ندارد_نشان_از_پدر ۹۷/۲/۱۱ لاحول و لا قوة الا بالله😍 🍃🌸 @seedammar
3.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت دلتنگی و اشک‌های جانسوز دختر ۴ ساله شهید همسر شهید مدافع حرم فاطمیون «» دلتنگی‌های دخترش را چنین میگویید: خیلی و... 👇👇👇👇 🆔 @seedammar
سوالی از حضرت آیت الله خوشوقت ره: 🔹 س: بهترین راه برای خالی کردن انرژی اضافی بدن جوانان چیست؟ 🔸 ج: گوش به #حرف_خدا بدهیم نه تنها انرژی خالی می شود، بلکه کم هم می آوریم، گوش به حرف خدا نمی دهد (می گوید) کجا خالی کند آن جور جاها می رود. اگر #ازدواج کند و #کار حلال و مشروع انجام دهد انرژی تمام می شود، شب خسته می آید خانه و راحت می شود. @seedammar ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨
#سیدتی_رقـــــیه🍃 سلام ما به حضور مطهّرت خاتون درود ،دختر ارباب عشق و زیبائی سلام روشنی چشمهای ثارالله درود آبی بی انتهای دریائی
میترسـم از خودم،😔 🔺زمانی که عکس شهدا رو به دیوار اتاقم چسبوندم ، ولی به دیوار دلم نه!😕😐 میترسم از خودم😔 🔺زمانی که اتیکت خادم الشهدا و ... رو به سینه ام میچسبونم ، اما خادم پدر و مادر خودم نیستم!😕😐 میترسم از خودم😔 🔺زمانی که اسمم توی لیست تمام اردوهای جهادی هست ، ولی توی خونهٔ خودمون هیچ کاری انجام نمیدم!😕😐 میترسم از خودم😔 🔺زمانی که برای مادرای شهدا اشک میریزم ، اما حرمت مادر خودم رو حفظ نمیکنم!😕😐 میترسم از خودم😔 🔺زمانی که فقط رفتن شهدا رو میبینم ، ولی شهیدانه زیستنشون رو نه!😕😐 میترسم از خودم😔..... ، راز عجیبےست ... . گمنامی یعنی مثل سی و دو سال نا معلوم باشی... . گمنامی یعنی کمیل و حنظله.... . گمنامی یعنی ۳تا داداش مثل ها که هیچ کدوم جنازه شون برنگشت ... گمنامی یعنی روزنامه نویسی به شهدای مظلوم ما بگوید : « !!!» گمنامی یعنی بدن نیمه جان بچه های هویزه که زیر شنیِ تانکها له شوند و وحسرت یک را بر دل دشمن بگذارند ... گمنامی یعنی بدن های نازنینی که درکوه های منجمد شدند ... . گمنامی یعنی شبانه به فقرا نان و خرما بدهی و نفرین و ناسزا تحویلت دهند ... گمنامی یعنی"به فرزند جانباز ۷۰ درصد بگن با رفت دانشگاه... گمنامی یعنی نه تنها که و را نیز فدای حضرت دوست نمایی... میترسـم از خودم،😔 🔺زمانی که عکس شهدا رو به دیوار اتاقم چسبوندم ، ولی به دیوار دلم نه!😕😐 میترسم از خودم😔 🔺زمانی که اتیکت خادم الشهدا و ... رو به سینه ام میچسبونم ، اما خادم پدر و مادر خودم نیستم!😕😐 میترسم از خودم😔 🔺زمانی که اسمم توی لیست تمام اردوهای جهادی هست ، ولی توی خونهٔ خودمون هیچ کاری انجام نمیدم!😕😐 میترسم از خودم😔 🔺زمانی که برای مادرای شهدا اشک میریزم ، اما حرمت مادر خودم رو حفظ نمیکنم!😕😐 میترسم از خودم😔 🔺زمانی که فقط رفتن شهدا رو میبینم ، ولی شهیدانه زیستنشون رو نه!😕😐 میترسم از خودم😔..... ، راز عجیبےست ... . گمنامی یعنی مثل سی و دو سال نا معلوم باشی... . گمنامی یعنی کمیل و حنظله.... . گمنامی یعنی ۳تا داداش مثل ها که هیچ کدوم جنازه شون برنگشت ... گمنامی یعنی روزنامه نویسی به شهدای مظلوم ما بگوید : « !!!» گمنامی یعنی بدن نیمه جان بچه های هویزه که زیر شنیِ تانکها له شوند و وحسرت یک را بر دل دشمن بگذارند ... گمنامی یعنی بدن های نازنینی که درکوه های منجمد شدند ... . گمنامی یعنی شبانه به فقرا نان و خرما بدهی و نفرین و ناسزا تحویلت دهند ... گمنامی یعنی"به فرزند جانباز ۷۰ درصد بگن با رفت دانشگاه... گمنامی یعنی نه تنها که و را نیز فدای حضرت دوست نمایی... http://eitaa.com/joinchat/3293446147Ce2b08b67ed
19.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید حامد بافنده اراده خاصی به حضرت رقیه داشتن @seedammar
🌸🍂 🍂🌸 🌹 ﺗﺎ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﻮﻋﻮﺩ ﺑﺮﺳﺪ ﺩﻝ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﻧﺒﻮﺩ. ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺘﻢ خیلی زود به ﻓﺮﻭﺩﮔﺎﻩ ﺑﺮﺳﻢ .ﺁﻥ لحظه یاد حرف ﺻﺎﺩﻗﻢ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ : ﺟﻤﻌﻪ به استقبالم میای،ﻣﻄﻤﺌﻦﺑﺎﺵ.😊ﺍﺯ مسئولان خواهش کردیم ﻛﻪ ﭘﯿﻜﺮ ﻧﻔﺴﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ .ﺍﻣﺎ چون ازدحام جمعیت ﺯﯾﺎﺩ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ گلزار شهدا بردند ﻭ ﺳﺎﻋﺖ 10 ﺷﺐ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ . ﮔﻔﺘﻢ او را ببرند ﺩﺍﺧﻞ ﮔﻠﺨﺎﻧﻪﺍﺵ .💐ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﻢ که تابوت را ﺑﺎﺯ ﻛﻨﻨﺪ، دست به کار شدند ﺗﺎ ﺩﺭ ﺗﺎﺑﻮﺕ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﻨﻨﺪ .ﺑﺎﺯ کردند ولی در تابوت ﺭﺍ ﻃﻮﺭﯼ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﻧﺒﯿﻨﻢ . ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ کردم که قرار ﻧﯿﺴﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻛﻨﯿﺪ .😔ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻧه می‌خواهیم صورتش را ﺑﺎﺯ ﻛﻨﯿﻢ.ﻭﻟﯽ متوجه شدم که ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﺎ ﭘﻨﺒﻪ ﭼﻬﺮﻩﺍﺵ ﺭﺍ ﻣﯽﭘﻮﺷﺎﻧﻨﺪ. ﺻﺎﺩﻗﻢ من را کاملاً ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﻣﻦ در حدی آماده بودم ﻛﻪ ﺣﺘﯽ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﯾﻚ ﻣﺸﺖ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮ ﺩﺭ ﺗﺎﺑﻮﺗﺶ ﺑﻮﺩﻡ.🌸 ﺑﺎﺯ کردند ولی اجازه ندادند ﺯﯾﺎﺩ ﺑﺒﯿﻨﯿﻤﺶ . ﮔﻔﺘﻨﺪ باید زود ببریم ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ .ﺑﻌد او را بردند و ﻣﻦ ﺗﺤﻤﻞ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ . ﺍﺻﺮﺍﺭ کردم برم ﺑﺒﯿﻨﻤﺶ . ﺭﻓﺘﻢ، ﺭﻭﯼ تخت سردخانه یه ﺟﻮﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﻐﻠﺶ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ .ﺻﺎﺩﻕ که می‌رفت مأموریت ﻣﻦ ﻣﮋﻩﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻤﺮﺩﻡ ﻭ ﻣﯽﮔﻔﺘﻢ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺵ ﯾﻜﯽﺍﺵ ﻫﻢ ﻛﻢ ﻧﺸﻮﺩ ﻭ ﺻﺎﺩﻗﻢ ﻣﯽﺧﻨﺪﯾﺪ .😊ﻭﻟﯽ در سردخانه دیدم ﻛﻪ ﯾﻚ ﺗﺮﻛﺶ ﺭﯾﺰ ﭘﻠﻜﺶ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺗﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﻣﮋﻩﻫﺎﯾﺶ ﻛﻼ ﺑﺎ ﭘﻮﺳﺖ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺟﺎﯼ ﮔﺮﺩﯼ ﺗﺮﻛﺶ ﺧﺎﻟﯽﺑﻮﺩ ، صادق به آرزویش رسید .🌹ﻫﻤﺴﺮم در جنوب منطقه ﺣﻠﺐ ﺑﺎ ﺍﺻﺎﺑﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺗﺮﻛﺶ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﺑﻪ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ .ﭘﺸﺖ سرش تخلیه شده ﺑﻮﺩ . ﺍﻭ همزمان با ﺑﯽﺑﯽ ﺩﻭ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﯾﺶ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ. 🌸 ﻫﻤﺴﺮ 🌸 🌸 @seedammar http://eitaa.com/joinchat/3293446147Ce2b08b67ed