eitaa logo
هادے دلها،ابراهیم هادے🇮🇷
2.4هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
11.1هزار ویدیو
143 فایل
نهایة الحب تضحیة... عاقبت عشق جانفدا شدن است! حضور شما در کانال دعوت ازخود #شهداست. کپی با ذکر یک #صلوات #خادم👇🏻 @Mousavii13 #تبادل @Mousavii7 #نویسندگی👇🏻 @ShugheParvaz #عربی @sodaneghramk #تبلیغات🤩 @Tblegh
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ نماز جماعت در اسارت سال‌ها بود که حسرت نماز جماعت به دلمان مانده بود. روزی که قرار بود ما را آزاد کنند، نماینده‌‌گان صلیب‌سرخ آمدند و اسم همه را نوشتند. زمان حرکت، ظهر بود. بچه ها گفتند «اول نماز را بخوانیم بعد سوار ماشین‌ها بشویم». همه آماده شدند و در مقابل چشم صلیبی‌ها و عراقی‌ها ایستادیم به نماز جماعت. نماز که تمام شد، دیدم عراقي‌ها با حسرت به ‌ما نگاه می‌کردند. شیرین‌ترین لحظة زندگیم، همان نمازی بود که در آخرین لحظه‌های اسارت به جماعت خواندم. 🔹 راوی: آزاده سرافراز ممحمد کوراوند 🔹 منبع: کتاب نماز غریبانه
🌹 خاطره ای تامل برانگیز از آزاده سرافراز شهید محمد خمامی ابتدای اسارت مرا را به استخبارات برده بودند تا تخلیه اطلاعاتی کنند در حالیکه زخمی و خونین بودم مرا به سلول انفردای ‌انداختند از صدای اذانی که در فضای بیرون از زندان پخش می‌شد متوجه شدم در شهری شیعه نشین هستم به حضرت موسی بن جعفر(ع) متوسل شده و گفتم از شما خدمت حضرت زهرا(س) شکایت می‌کنم، که ناگهان در حالتی شبیه خواب و بیداری دیدم در سلول باز شد سه آقای جلیل‌القدر وارد شدند در حالیکه که من صورت آنها را کامل نمی‌دیدم از وضعیت خود برای آنها گفتم و اینکه به خاطر خونی بودن لباس و بدنم نجس هستم و نمی‌توانم نماز بخوانم، اینکه کی آزاد می‌شوم و خانواده‌ام در چه وضعیتی هستند، آن بزرگواران فرمودند: وضعیت شما خوب می‌شود و در روز تولد من آزاد می‌شوید نگران خانواده خود هم نباشید آنها را به خدا بسپارید، بعد از این دیدم در را باز کردند زخم پای مرا بستند و شلنگ آب گرم دادند تا خودم را تطهر کنم که به دنبال آن آمدم سلول و نمازم را خواندم. بعدها در سالروز ولادت حضرت موسی بن جعفر(ع) آزاد شدم و یاد آن خوابی که در زندان دیده بودم افتادم.
اومده بود مرخصي بگيره ، يه نگاهي بهش کرد ، گفت : " ميخواي بري ازدواج کني ؟ " گفت : " بله ميخوام برم خواستگاري " - خب بيا خواهر منو بگير ! گفت : " جدي ميگي آقا مهدي " - به خانوادت بگو برن ببينن اگر پسنديدن بيا مرخصي بگير برو ! اون بنده خدا هم خوشحال دويده بود مخابرات تماس گرفته بود ! به خانوادش گفته بود : " فرمانده ي لشکرمون گفته بيا خواهر منو بگير ، زود بريد خواستگاريش خبرشو به من بديد ! بچه هاي مخابرات مرده بودن از خنده! پرسيده بود : " چرا ميخنديد؟ خودش گفت بيا خواستگاري خواهر من ! " گفته بودن : " بنده خدا آقا مهدي سه تا خواهر داره، دوتاشون ازدواج کردن ، يکيشونم يکي دوماهشه !! " شهید مهدی زین الدین
💠بهش گفتـم : 🌹راضی‌ام شهیـد بشی ولی الان نه ! تو هنوز جـوونی تو جـواب بهم گفـت : لذتی که علی اکبر از شهادت بُرد🕊 حبیب ابن مظاهر نبرد !🖤 ✍ راوی : همسر شهید 🥀 🕊
اینکه تو شیعه به دنیا اومدی، اتفاقی نیست؛ قبل از اینکه بیای توی این عالَم، یه کاری کردی که اینجا شیعه شدی ..!『استادعالی』
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امروزازکربلاء...🖤! عزاداری‌قبیله‌بنی‌اسددرکربلاء...
▪️اسطوره‌ای به نام اصغر وصالی فرمانده گروه دستمال‌سرخ‌ها!✌️ همو که گفت ننگ بر جنازه پاسداری که تو خشاب اسلحه‌اش فشنگ مونده باشه! دلاوری که 28مرداد58 با نیروهاش پاوه رو آزاد کرد و روز عاشورای59 در تنگه حاجیان گیلانغرب پر کشید.💔 مریم کاظم‌زاده همسر و همسنگرش بود تا لحظه شهادت... 💬 جواد تاجیک #از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب 💫💫💫💫💫 ◾️ وقتی امام زمان خود را فرقی نمی‌کند کربلا باشد یا هرجا که هستید، قُربةً اِلَی الله، او را خواهید کُشت!