📚#سلیمانی_عزیز 📗سلیمانی عزیز ✍ عالمه طهماسبی 🎙راوی:علی اله دانه #قم_جهانشهر_معنویت_و_معرفت ✅@sedaketab

📚#مسابقه_کتابخوانی 📗#معبد_زیر_زمینی ❇️تقریظ مقام معظم رهبری ✅به لطف الهی و همراهی شما مخاطبان گرامی کانال صدای کتاب، مسابقه کتابخوانی کتاب معبد زیر زمینی برگزار و قرعه کشی انجام شد. پاسخ صحیح: گزینه ۲ 🎁🎁۱۰ نفر از شرکت کنندگان به قید قرعه برنده جایزه ۲۰۰ هزار تومانی این دوره از مسابقات کتابخوانی شدند .🎁🎁 ❇️اسامی برندگان به قید قرعه کشی ۱.ریحانه فیضی زاده ۲.سبحانی نسب ۳.خانم تحریری ۴.خواهان یزدی ۵.علی گل بهار ۶.محبوبه شاه محمدی ۷.امیر حسین ۸.علیرضا alireza15888@ ۹.دانیالDdddd13@ ۱۰.او خواهد آمد...اللهم عجل لولیک الفرج 🏆لطفا مشخصات کامل (نام، نام خانوادگی، و شماره تلفن) خود را برای ادمین کانال ارسال تا در اسرع وقت با شما تماس حاصل شود. ❄️زمستان امسال در کنار شماییم همراه با معرفی کتاب،حکایت،ضرب المثل،کودک و نوجوان،مسابقه و ... ❄️با صدای کتاب،کتاب های خوب را خوب بخوانید. #قم_جهانشهر_معنویت_و_معرفت •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ✅@sedaketab

📚#سلیمانی_عزیز 📗سلیمانی عزیز ✍ عالمه طهماسبی 🎙راوی:علی اله دانه 📻قسمت پایانی #قم_جهانشهر_معنویت_و_معرفت ✅@sedaketab

📚#معرفی_کتاب 👌ویژه آشنایی والدین با برخی کتابهای گروه سنی ۱ تا ۳ سال •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ✅@sedaketab

📜حکایت خار پشت ها....🦔..... ❇️ در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند.خارپشتها وخامت اوضاع را دریافتند و تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و بدین ترتیب جان خود را حفظ کنند ...ولی خارهایشان یکدیگررا زخمی میکرد با اینکه وقتی نزدیکتر بودند گرمتر میشدند اما تصمیم گرفتند ازکنارهم دور شوند ولی با این وضع از سرما یخ زده و می مردند. ❇️ ازاین رو مجبور بودند برگزینند: یا خارهای دوستان را تحمل کنند و یا نسلشان از روی زمین محو گردد... و دریافتند که باز گردند و گردهم آیند. ❇️ آموختند که با زخم های کوچکی که از همزیستی بسیار نزدیک با کسی بوجود می آید کنار بیایند و زندگی کنند چون گرمای وجود آنها مهمتراست و این چنین توانستند زنده بمانند . ✅ بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گرد هم آورد بلکه آن است هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنار آید و محاسن آنان را تحسین نماید. #قم_جهانشهر_معنویت_و_معرفت •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ✅@sedaketab

📚 #معرفی_کتاب 📗 #مدیر_مدرسه ✍ جلال آل احمد 🎤 راوی :علی عمرانی ❇️فصل هفتم #قم_جهانشهر_معنویت_و_معرفت •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ✅@sedaketab

📚قصه ظهر جمعه ❇️در روزگاران گذشته، در میان مردم چین رسم عجیبی بود. هرگاه شخصی به دوران سالخوردگی می رسید و دیگر کاری از او برنمی‌آمد، او را به جایی دور از شهر می بردند تا خوراک حیوانات درنده شود. ❇️ روزی مرد جوانی متوجه شد که پدرش دیگر نمی تواند کاری انجام دهد و باید طبق رسم معمول او را به جایی دور ببرد. او همراه با پسرش، پدر را با سورتمه ای به جنگل برد. او چون بسیار دلسوز بود، سورتمه را برای پدرش گذاشت تا در مواقع خطر خود را نجات دهد. اما پسر که شاهد این اتفاقات بود، گفت که سورتمه را با خود بیاورد تا وقتی پیر شد، او را در سورتمه گذاشته و به جنگل بیاورد. ❇️ مرد جوان به خود آمد و از این کار خود پشیمان شد. پس پدر را به خانه برگرداند و در زیر زمین پنهان کرد. او هر روز برای پدر آب و غذا می برد و مراقب بود کسی از این ماجرا باخبر نشود. تا اینکه یک روز.... #قم_جهانشهر_معنویت_و_معرفت •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ✅@sedaketab