eitaa logo
سنگرشهدا
6.9هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
10.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞| خواننده : محسن طاها شاعر : سعيد بيابانكے آهنگ وتنظيم : دكترمحمدرضاچراغعلے iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ نذر کردم که اگرخداچند فرزند پسر سالم به من عنایت فرماید آنهارا تربیت کنم تا سرباز امام زمان علیه السلام شوند. وحسین آقا وقتی درسش تمام شد به خدمت سربازی در ارتش رفت وبعداز اتمام سربازی به سپاه رفت و گفت: مامان چون توخیلی دوس داری من سربازامام زمان علیه السلام باشم میروم آنجاخدمت کنم . اولین بار که لباس سپاه پوشید و دیدمش انگار بهترین روز عمر من بود. خودش چهره سفید و زیبایی داشت و انگار در این لباس سبز می‌درخشید.» حسین آقا بزرگ‌شده هیئتای امام حسین علیه السلام بود وچای ریز آقا بود. و من تو روضه های علی اصغرسلام الله علیه به فرزندانم شیرداده بودم. و حسین هم همانطور که خودش راهشو انتخاب کرد فدای راه ابا عبدالله علیه السلام شد. 🌷 راوی: ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
رفـت و حتـی ... کسی از جبهه نیآورد به شـهر ؛ چفیه و قمقمه‌اش ،کوله و پوتینش را ! #رزمنده #دفاع_مقدس ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
ﺣـــﺎﻝِ ﻣــﻦ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﺍﻣّــﺎ.. ﺧـﻮﺏ ﺭﺍ ﻣﻌــﻨﺎ ﻧﮑــﻦ😔 ﺍﻧﺘـﻈــارِ دﯾــﺪﻥِ ﻣﺤﺒــﻮﺏ ﺭﺍ ﻣﻌــﻨﺎ نکــن💔 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#ڪلام_سید_شهیدان_اهل_قلم ✍بگذار دشمن خود را بفريبد و از پيوند تاريخے ما با عاشورا غافل بماند و در انتظار از پا نشستن ما باشد ؛ آينده از آنِ ماست. #شهید_آوینـــے iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :6⃣8⃣2⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 287 همان روز یک گروهان از نیروهای تخریب آنجا آمده بودند اما هواپیماهایی که تا ظهر در آسمان منطقه میچرخیدند ماشین حامل مواد منفجره را زده بودند. بعد از این اتفاق بچه های تخریب دوباره مواد منفجره خواسته بودند و مدتی طول کشیده بود تا مهمات مورد نیازشان برسد. در نهایت گردانی که قرار بود از نیروهای تخریب همراه ما وارد عمل شوند، تبدیل به گروهانی شد که باید بعد از اینکه ما اتوبان را گرفتیم وارد عمل میشدند. سریع مسئولیت ما را تذکر دادند و آماده حرکت شدیم. قبل از حرکت به امیر گفتم که مقداری کمپوت و آبمیوه توی کائوچوی پر از یخمان بگذارد. امیر داشت خیره نگاهم میکرد. دوباره گفتم: «اینطور که داره پیش میره فردا از غذا هم خبری نیس! اینارو تو سنگر بذار که فردا که برگشتیم تشنه و گشنه ایم!» ـ اینو ببین! همه‌چیز را ول کرده به فکر شکمشه! امیر بود که دادش درآمده بود. میگفت: «آخه تو از کجا میدونی صبح برمیگردی...» ـ انشاءالله برمیگردیم، اینارو بذار یخچال، صبح لازم میشن! به دلم برات شده بود برمیگردم. وسایلمان را آماده کرده و راه افتادیم. محمود دولتی و نیروهایش هم به سمت روستای حریبه حرکت کردند. از حال دیگران خبر نداشتم اما کسانی که میدیدم اغلب همان نیروهایی بودند که از شب اول عملیات در صحنه های مختلف جنگیده بودند. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :7⃣8⃣2⃣ ✍ به روایت سید نورالدین عافی 📖 شماره صفحه: 288 حال خودم هم تماشایی بود؛ از زور خستگی و بیخوابی، سنگینی باری که به همراه داشتم چند برابر شده بود. ذهنم درست کار نمیکرد. فقط میدانستم با همین ستون پیش خواهم رفت و میرفتم، تا اینکه کنار دجله رسیدیم. حالا نوبت عبور از پلی بود که بچه های ما روی دجله زده بودند. پل نفر رُویِ بلندی بود که از دو سو به دو ساحل میخ شده بود و عبور که میکردی تکان میخورد. با «بسم الله» روی پل رفتیم. تکان پل گاهی چنان شدید میشد که فکر میکردم الآن است توی آب بیفتم. هنوز روی پل بودیم که به نظرم علی تجلایی گفت: «امام با بیسیم به کلیه قرارگاهها پیام دادن باید جلو برید و به هر نحوی شده اونجا رو بگیرید.» این جمله انگار با هر کلمه اش نیروی تازهای در جان من ریخت. ورق برگشت! حالا دیگر نه احساس خستگی میکردم و نه حتی به این فکر بودم که دو سه شبانه روز است درست استراحت نکرده ام. خودم هم باورم نمیشد چطور یکهو اینقدر عوض شدم. چنان شاداب و با روحیه از پل گذشتم انگار برای اولین بار است راهی عملیات هستم. حضور فرماندهان هم قوت قلبمان را بیشتر میکرد. علاوه بر همه اینها یک مینی کاتیوشا منطقه دشمن را چنان دقیق میزد که تحسین برانگیز بود. احتمالاً همان قبضه ای بود که روز دیده بودیم گرای منطقه را میگیرد. خط عراقیها، سنگرها و مناطقی که احتمال داده میشد محل کمین عراقیهاست و میتواند مانع حرکت ما بشود توسط این مینیکاتیوشا هدف قرار میگرفت. گاه آنقدر نزدیک به ما میزد که ترکشهایش از کنار ما رد میشدند. یکی دو بار با اصغر آقا حرف زدم: «اصغر آقا! این مینی کاتیوشا اینجا ما رو میکشه ها!» ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @FF8141 🌷16🌷18🌷22🌷24🌷27🌷 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 82 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: #شهید_علی_جمشیدی ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
بزرگـےتان از آنجـا آغـــاز شــــد ڪہ تمـام آرزوهایتــان را پشت جبـهـــہ رهـــا ڪـردید! #مردان_بےادعا #صبحتون_شهدایی🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
✍‌خــون، شهیدان را زِ آب، اولےتر است.. این #گنه، از صد #ثواب اولےتر است.. و این همان سِرے است ڪه #سید_مرتضے_آوینے گفت: خون، حرمِ سِرِّ سیدالـ‌شهداست... #شـ‌هید_محمود_ڪاوه ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
✧✦•﷽‌ ✧✦• : 💢هفته دفاع مقدس رسید، افاغنه را بیرون کنیم. امیر هاشمی مقدم: فرارو دفاع از خاک میهن، امری شناخته‌شده در هر کشوری است؛ اما دفاع از سرزمین و خاک دیگران، نیازمند انگیزه‌ای بسیار قوی است. از همین روست که مردم و مسئولین کشورهایی که درگیر جنگ‌اند، به رزمندگان دیگر کشورها که در دفاع از کشور آنها مجاهدت به خرج داده‌اند، احترام شایانی گذاشته و خدمات‌شان را پاس می‌دارند. 🔶این روزها که همه جا سخن از رشادت‌های رزمندگان ایرانی در هشت سال جنگ تحمیلی است، کمتر سخن از مبارزانی می‌رود که اگرچه تابعیت ایرانی نداشتند، اما در دفاع از خاک ایران، پا به پای رزمندگان ایرانی جانفشانی کرده و خاک ایران را به خون‌شان گلگون ساختند. کمتر ایرانی‌ای می‌داند بیش از دو هزار رزمنده افغانستانی در جنگ با عراق، شهید شده و تعداد بسیار زیادی هم جانباز افغانستانی در کشورمان داریم. شهدایی که هنوز خانواده‌ها و حتی فرزندان‌شان که مادر ایرانی دارند، به چشم «اتباع بیگانه» دیده می‌شوند. و جانبازانی که از حقوق برابر با یک جانباز ایرانی برخوردار نیستند؛ حال آنکه باید به اینان بیش از رزمندگان و جانبازان ایرانی ارج نهاد. 🔶نمی‌دانم چند نفر از ایرانیان با «غلامعلی ظفرعلی» آشنایی دارند. جانباز افغانستانی‌ای که به خاطر دفاع از خاک ایران هر دو چشمش را از دست داد؛ اما سالها در یک حمام ویرانه روزگارش را به سر می‌برد و هر کس که از حال و روزش می‌پرسید، تنها آرزویش مرگ بود! سالها با گرسنگی و سوءتغذیه به سر برد و به دلیل غیربهداشتی بودن محل زندگی‌اش، بیماری‌های پوستی گرفته بود. شاید بهتر بود اهالی روستای عباس‌آباد ورامین، همان تکه نان و جرعه آب را هم به او نمی‌دادند تا زودتر از این همه رنج راحت می‌شد. 🔷همچنین نمی‌دانم چند نفر از ما «امان‌الله امینی» را می‌شناسیم. جانباز افغانستانی‌ای که سی سال است به خاطر دفاع از خاک ما، قطع نخاع شده و روی تخت خوابیده؛ در خانه‌ای کوچک و دلگیر؛ در حالی‌که یک کلیه‌اش را هم از دست داده و البته به خاطر شیمیایی شدن و مشکل حاد ریوی، مدام باید با کپسول اکسیژن نفس بکشد. پوکی استخوانش هم بماند. البته که با این تن رنجور و آسیب‌دیده، توان کار کردن ندارد؛ اما همین که توی گذرنامه‌اش نوشته‌ایم: «عدم حق اشتغال به کار»، نهایت قدرناشناسی و نمکدان‌شکنی ما را می‌رساند. 🔷امان‌الله امینی تنها یکی از هزاران رزمنده تیپ ابوذر بود؛ تیپی که از بر و بچه‌های افغانستان تشکیل شده و بسیاری‌شان در راه دفاع از ایران، جان‌شان یا تندرستی‌شان را از دست دادند. حالا این روزها تیپ ابوذر نامش شده فاطمیون. صدها افغانستانی در این تیپ در کنار ایرانیان و سوری‌ها با داعش و دیگر نیروهای مرتجع جنگیدند تا ما و منطقه‌مان آسوده بماند. با همه اینها، اگر از ایشان قدردانی شایسته نمی‌کنیم، ای‌کاش دست‌کم اخبار دلسرد کننده کمتری هم می‌شنیدیم: ❌ نماینده مجلسی که نتوانسته وعده‌های دروغین انتخاباتی‌اش را عملی سازد و بنابراین دیوارِ کوتاهِ «اتباع بیگانه افغانی» می‌شود مسئول بیکاری جوانان حوزه انتخاباتی‌اش؛ ❌ مامور نیروی انتظامی‌ای که صبح‌اش را با دستگیری «افغانی‌های غیرمجاز» و گاهی فیلم گرفتن از رفتار توهین‌آمیزش با آنان آغاز می‌کند؛ ❌ پدر و مادر ایرانی‌ای که شکایت می‌کنند چرا در مدرسه فرزندانش، کودکان افغانی هم درس می‌خوانند؛ ❌ کارگری که پارچه‌نوشته در دست گرفته و کارفرما را برای به‌کارگیری کارگر افغانستانی سرزنش می‌کند. 🔷و... هرچند باید منصف بود و اعتراف کرد که در سالیان اخیر، رفتارمان با افغانستانی‌ها خیلی بهتر شده، اما همچنان جای اصلاح دارد. همچنان به آنها مدیونیم. همچنان هم قدرشان را نمی‌دانیم. این روزها خبر می‌رسد صدها هزار کارگر افغانستانی در پیِ افت ارزش ریال، از ایران رفته‌اند. دیر نخواهد بود که پیامدهای این خلأ را به‌واسطه افزایش بهای کالاهایی که اینان در ساختش نقش داشتند (از کوره‌های آجرپزی گرفته تا کارگاه‌های سنگ‌بری، بلوک‌زنی، دام‌داری‌ها و...) ببینیم. آنگاه شاید کمی دیر باشد برای قدردانی. ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊