🚦نشست زنده تحلیلی با عنوان:
نتایج جنگ؟!
(نتایج جنگ اخیر تحمیلی و آینده پیش رو)
💻 با حضور:
دکتر حسن محمدمیرزائی
مدیر اندیشکده مطالعات جهان اسلام
دانشگاه جامع امام حسین(ع)
📆 چهارشنبه ۴ تیرماه ۱۴۰۴
🕘 ساعت: ۲۱:۰۰
📡پخش زنده در پیام رسان ایتا:
https://eitaa.com/patoghe_fereshteha
📲@sadr_media1
6.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚦ترسی در دل مردان خدا نیست...
🔸واکنش حاج قاسم به انفجار در نزدیکی محل استقرا ایشان
📲https://eitaa.com/sadr_media1
🚦آیا جبهه اسلام ضعیفتر است؟
بر اساس تدبر در آیات ۱۲ تا ۱۵ سوره محمد (صلیاللهعلیهوآله)
✍ به قلم: محمد حسین شاه آبادی
برای شما هم سوال شده که چرا خدا کار کافرین را یکسره نمیکند؟ اصلا چرا خدا اجازه میدهد کافرین این قدر نعمت داشته باشند و در تکنولوژی و بهرهمندی از دنیا این قدر پیش بروند؟ آیات ۱۲ تا ۱۵ سوره محمد، پرده از واقعیتهای عمیق دنیا و آخرت برمیدارد و نگاه ما را از صرف دنیا، به آخرت برمیگرداند تا دنیا را در کنار آخرت ببینیم.
در آن صورت میبینیم که مؤمنان، با اعمال صالح خود، به بهشتی زیبا و پرنعمت وارد میشوند، در حالی که کافران به جایگاه دردناک جهنم محکوم میشوند. اما آن بهرهمندیشان از دنیا چه بود؟ راستش را بخواهید، کافران در این دنیا مانند چهارپایانی هستند که تنها به دنبال شهوت و شکمپرستیاند و در آخرت، عذاب سختی در انتظارشان است. در حقیقت، عذاب اصلی آنها در قیامت است.
اما چرا اینگونه است؟ چون مومنین در راه روشن خدایی قرار گرفتهاند ولی کافران از هوای نفس خود تبعیت میکنند. از این روست که پاداش این مومنین جهادگر نهرهای زلال آب، شیر، شراب و عسل است. این توصیف جذاب از بهشت، میتواند رزمندگان را برای ادامه جهاد و مبارزه، با انگیزهتر کند.
در مقابل، کافران از عذاب جهنم رنج میبرند که در آن آب داغ و چرکین، عذابشان میدهد اعضای بدنشان را تکه تکه میکند. بنابراین، لذتهای زودگذر دنیا نباید مؤمنان را ناامید کند، چرا که عاقبت کافران، بسیار تلخ است.
اگر به این وعدههای الهی باور کنیم، جور دیگر به جنگ و جهاد مینگریم و قدرت بیشتر مومنین را به زیبایی میبینیم.
#مومنین #کافرین #عذاب #نعمت #شهوات #راه_روشن_خدا #ساحت_سیاسی #ساحت_تمدنی
📲https://eitaa.com/sadr_media1
🚦 ایران؛ در قامت یک قهرمان جهانی!
🔻ایران چگونه به قهرمان افکار عمومی جهان تبدیل شد؟
🖊دکتر حسن محمدمیرزائی
مدیر اندیشکده مطالعات جهان اسلام
دانشگاه جامع امام حسین(ع)
📲@sadr_media1
🚦تربیت الگویی، راهبردی در تربیت نوجوانِ منتظر
✒️به قلم: دکتر مرتضی آخوندی
تربیت الگویی را شیوه ای از روش های تربیت مبتنی بر یادگیری مشاهده ای دانسته و در تعریف آن به استفاده از الگو اشاره شده است، که میتواند از طریق مشاهده رفتار و پیامد اعمال دوست، والدین، معلم و... و سرمشقگیری از وی ایجاد گردد. مسئله این است در تربیت نوجوانانی که قدرتمند باشند و نقش آفرین در زمینهسازی ظهور، به چه میزان از این روش بهره گرفته ایم؟؛ از این رو روی سخن این نوشتار با والدین، مربیان و معلمان و در سطحی دیگر با دست اندرکاران تولید محتوای درسی و نیز سیاستگذاران برنامه درسی است. هر 4 سطح در این امر نقشی دارند. ادامه متن با تبیین اجمالی وظیفه هرکدام، در واقع به ذکر نکات کاربردی برای هریک از سطوح در جهت توجه به نقاط قوت و ضعف خود می پردازد تا بتوانند برای نوجوانان کاری کنند، در واقع کار را از خود شروع نمایند. از اینرو ادامه متن مشتمل بر چهار محور خواهد بود؛
والدین: والدین علاوه بر شناختی که خودشان از الگوها دارند، این امر را در گفتار و نیز کنش خود به فرزندان بازنمایی می کنند. پس ابتدا باید الگوی مطلوب را در ذهن والدین کاوید، والدین در این گام از خود سوال می پرسند که چه کسی را ستایش می کنند (در ساحت اندیشه و بینش، چه کسی را دوست دارند) و اینکه رفتارشان به چه سبکی نزدیک است (در ساحت رفتار به چه کسی نزدیک هستند)؟
مربی: معلم در مقام مربی از ساحت صرف بخشیدن یا ارائه دانش و آگاهی به دانش آموز فراتر رفته و در ایجاد گرایش به رفتار و اراده عمل نیز ایفای نقش میکند. در این جایگاه مربیگری، وی میتواند الگو را معرفی کند (الگودهی)، و علاقه و محبتی میان نوجوان با ویژگی های اخلاقی شخصیت الگو ایجاد کند(الگوپردازی). ثمره این کار گذر کردن دانش آموز از ظواهر و پوسته الگوی معرفی شده است، دانش آموز در این جا از شنیدن نام چمران، اول به یاد بزرگراه چمران نمی افتد بلکه اخلاق و برجستگی های آن شهید را به یاد میآورد و علاقمند به تقلید خصیصه اخلاقی معرفی شده از آن شهید توسط مربی است.
دستاندرکار تولید محتوای درسی: هرکدام به چه میزان به الگودهی، الگوپردازی و الگوزدایی می پردازند. از این رو میتوان به دو بعد سلبی و ایجابی توجه نمود. قاعدتا این رده، الگوی حق را معرفی میکند، آن را شفاف و قابل درک کرده و از پوسته به بطن آن مخاطب را می رساند (الگوپردازی)؛ و الگوی جبهه باطل را نفی میکند (الگوزدایی).
سیاستگذاران برنامه درسی: ایشان بایستی به این سوال اساسی پاسخ دهند که الگوها چه کسانی هستند؟ نسبت قهرمانان کهن الگوهای ملی ایرانی با اعتقادات مذهبی و قهرمانان امروزی و معاصر ما چه هست؟
📲https://eitaa.com/sadr_media1
🚦جامعهشناسی جنگ و هویّت ملّی ایرانیان: از دفاع مقدس تا تجاوز اخیر آمریکا و رژیم صهیونیستی_بخش اول
✒️به قلم: دکتر رضا پارسامقدم
جنگ پدیدهای چندبعدی است که نه تنها مرزها، بلکه هویت ملتها را بازمیسازد. برای درک ژرفتر هویت ملی ایرانیان معاصر، باید جنگ تحمیلی ایران و عراق (۱۳۵۹-۱۳۶۷) را بهعنوان نقطه عطفی بنیادین تحلیل کرد که همچنان سایهاش بر روان جمعی ایران گسترده است. این تحلیل، با توجه به تهاجم اخیر رژیم صهیونیستی و آمریکا (حمله آوریل ۲۰۲۵ به تأسیسات هستهای نطنز)، ابعاد پیچیدهتری مییابد.
جنگ به مثابه آینه هویتساز
جنگ ایران و عراق تنها یک نبرد نظامی نبود؛ کوره ذوب هویت ملی بود. نظریههای جامعهشناسی جنگ (مانند کارهای آنتونی اسمیت و بندیکت اندرسون) تأکید میکنند که تهدید خارجی مرزهای "خودی" و "دیگری" را تشدید میکند. حمله صدام حسین با پشتیبانی غرب و شرق، تمامیت ارضی ایران را نشانه رفت و «ایرانیت» را از سطح انتزاعی به حسی ملموس و حیاتی تبدیل کرد. بسیج بیسابقه مردمی از کردستان تا سیستان، از آذربایجان تا خوزستان، با وجود تنوع قومی و مذهبی، تجسم عینی «ملت-دولت ایران بود. جنگ، خاطره جمعی رنج و مقاومت را آفرید که به سنگ بنای هویتی نسلها بدل شد.
مولفههای هویتساز دفاع مقدس
۱. تلفیق ملی-مذهبی: گفتمان غالب جنگ، آن را "دفاع مقدس" خواند. این روایت، اسلام شیعی (با محوریت شهادت در کربلا) را با وطنپرستی ایرانی (دفاع از خاک) درهم آمیخت. شهدا نه تنها قهرمانان مذهبی، که نمادهای ملی شدند. مفاهیمی مانند "رزمنده"، "جانباز" و "ایثارگر" بار هویتی یافتند.
۲. اسطورهسازی و مکانهای مقدس: فتح خرمشهر به اسطورهای ملی بدل شد. مکانهایی چون فکه، شلمچه و هویزه زیارتگاههای مذهبی شدند که شکوه و رنج ملت را روایت میکنند.
۳. بازتعریف نقشهای اجتماعی: زنان در پشت جبهه و حتی خط مقدم، نقشهای سنتی را دگرگون کردند. مشارکت فراقومی (کرد، بلوچ، ترکمن، عرب، فارس) در جبههها، وحدت ملی را عینیت بخشید.
۴. نهادینهسازی یادبود: بنیاد شهید، بنیاد جانبازان و ستاد اجرایی فرمان امام، نهتنها خدمتگزار، که نگهبانان هویت ایثار شدند. ادبیات، سینما و هنر جنگ، روایت ملی را جاودانه کردند.
پیچیدگیها و چالشهای هویتی پساجنگ
- چندصدایی روایتها: در کنار روایت رسمی "دفاع مقدس"، روایتهای فراموششده وجود دارد: رزمندگانی با انگیزههای غیرمذهبی، خانوادههایی که طعمه فقر شدند، مردم مناطق جنگی که بار اصلی را بر دوش کشیدند.
- سیاستزدگی نمادها: اسطورههای جنگ گاه به ابزار مشروعیتسازی سیاسی گروههای خاص تبدیل شدند که به تحریف تاریخ انجامید.
- نسلکشی حافظه: انتقال تجربه نسل جنگ به جوانان امروز، با چالش مواجه است. گسست نسلی میتواند هویت ساختهشده در جنگ را تضعیف کند.
- پیامدهای روانی-اجتماعی: جانبازان جسمی و روحی، خانوادههای شهدا و آوارگان جنگ، زخمهای هویتی جمعی را نمایندگی میکنند.
📲https://eitaa.com/sadr_media1
🚦جامعهشناسی جنگ و هویّت ملّی ایرانیان: از دفاع مقدس تا تجاوز اخیر آمریکا و رژیم صهیونیستی_بخش دوم
✒️به قلم: دکتر رضا پارسامقدم
تهاجم اخیر (آوریل ۲۰۲۵) و بازتولید هویت ملی
حمله مستقیم رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا به تأسیسات هستهای نطنز، در چارچوب جامعهشناسی جنگ، چند کارکرد هویتساز محوری دارد:
۱. احیای خاطره جمعی جنگ تحمیلی:
- این حمله، حس محاصره و تهدید خارجی دوران دفاع مقدس را زنده کرد. گفتمان رسمی بلافاصله آن را با "استکبار جهانی" و "صهیونیسم" پیوند زد.
- رسانهها تصاویر بمبارانهای دهه ۶۰ را مرور کردند و خط پیوستگی تاریخی با جنگ هشتساله ایجاد شد.
۲. تأیید گفتمان "استکبارستیزی":
- حمله، شاهدی عینی بر روایت رسمی از "دشمنی ذاتی غرب و صهیونیسم با ایران" ارائه داد. این، مولفه بنیادین هویت انقلابی را تقویت میکند.
- شعارهایی مانند "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر اسرائیل" از سطح نمادین به عینیت تجربی تبدیل شد.
۳. تقویت گفتمان "اقتدار هستهای" بهعنوان جزء هویتی:
- حمله به تأسیسات هستهای، برنامه اتمی را از یک پروژه فنی به نماد استقلال ملی و عزت ارتقا داد. مقاومت در حفظ آن، با هویت مقاومتگرای ایرانی گره خورد.
- پاسخ موشکی ایران به رژیم صهیونیستی (هرچند محدود) بهعنوان اعاده حیثیت ملی بازتاب یافت.
۴. ایجاد همبستگی موقت و مهار شکافها:
- مانند جنگ تحمیلی، این حمله واکنشهای میهنی فراجناحی را برانگیخت. حتی منتقدان داخلی، نقض حاکمیت ملی را محکوم کردند.
- اما این انسجام ممکن است شکننده و بالقوه کوتاهمدت است و ممکن است با بازگشت مسائل داخلی کمرنگ شود.
تمایزهای بنیادین با جنگ تحمیلی و چالشهای پیشرو
- ماهیت نامتقارن تهدید: برخلاف جنگ تمامعیار دهه ۶۰، تهدید امروز هوشمند و متمرکز بر زیرساختها است. این، امکان خلق "خاطره جمعی مشترک" را محدود میکند.
- فقدان بسیج تودهای: حمله اخیر نیاز به مشارکت مردمی گسترده نداشت. هویتسازی بدون تجربه زیسته جمعی، عمق و ماندگاری کمتری دارد.
- فضای مجازی و چندصدایی: امروز روایت رسمی با رقیبان سرسخت در فضای مجازی مواجه است. جوانان به روایتهای جهانی دسترسی دارند که چالش هویتسازی یکپارچه ایجاد میکند.
نتیجهگیری: جنگ به مثابه فرآیند مستمر هویتسازی
جنگ ایران و عراق، هویت ملی ایرانیان را حول محورهای مقاومت، ایثار، استقلال طلبی و تلفیق ملی-مذهبی بازتعریف کرد. تهاجم اخیر صهیونیستی-آمریکایی نشان داد که این هویت، پویا و واکنشپذیر به تهدیدات خارجی است. با این حال، جامعه امروز ایران با چالشهای هویتی بیسابقهای روبروست:
- چگونه میتوان خاطره جنگ را بدون تجربه مستقیم، به نسل دیجیتال انتقال داد؟
- چگونه میتوان از هویت مقاومتمحور در دنیای بههمپیوسته امروز نگهداری کرد؟
- چگونه میتوان از سوءاستفاده سیاسی از گفتمان "تهدید خارجی" جلوگیری کرد؟
پاسخ به این پرسشها، آینده هویت ملی ایران را شکل خواهد داد. آنچه مسلم است، تجربه جنگ و مقاومت در برابر تجاوز، چه در دهه ۶۰ و چه در تهاجمات نوین، بهعنوان لایهای ژرف در هویت ایرانی تداوم خواهد یافت، اما صورتبندی نهایی آن در گرو تعامل پیچیده حاکمیت، جامعه مدنی و نیروهای جهانی است. جامعهشناسی جنگ به ما میآموزد که هویت ملی نه یک ماهیت ثابت، بلکه فرآیندی سیال است که در کوره بحرانها ساخته و بازساخته میشود.
📲https://eitaa.com/sadr_media1