‏🔸فرض بانک مرکزی در اجرای سیاست حذف سقف نیما این است که با شکل‌گیری یک بازار ضخیم ارز مبتنی بر عرضه و تقاضا انتظارات نیز به جای بازار غیر رسمی خود را با این بازار تنظیم خواهد کرد. 🔸این که چنین فرضی در مقام عمل تا چه حد محقق خواهد شد به شدت وابسته به این است که آیا حاکمیت با سیاستهای مکمل جهت ایجاد حکمرانی ریال و پر ریسک سازی معاملات غیر رسمی ارز می‌تواند بخش قابل توجهی از بازار غیررسمی را به بازار جدید منتقل کند یا خیر؟ اگر پاسخ خیر باشد، این سیاست ممکن است اثر معکوس داشته باشد و مجددا بانک مرکزی برای بازار جدید هم وادار به تعیین سقف شود. 🔸 یکی از مواردی که در ۳ جلسه هفته اخیر با رییس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد مورد اشاره قرار گرفت این است که شکل‌گیری بازار ارز تجاری بنا بود بهمن ماه انجام شود اما با درز خبر پتروشیمی‌ها از عرضه ارز خود در نیما خودداری کردند و عملاً دولت ناچار شد، زمان اجرای سیاست را جلو بیاورد و ‏نحوه اجرای آن را نیز از نزدیک سازی تدریجی سقف نیما با قیمت بازار توافقی به برداشتن ناگهانی سقف تغییر دهد. طبیعتا وضعیت حکمرانی که دولت حتی از اعمال حاکمیت بر شرکت‌های عمدتاً زیرمجموعه خودش نیز عاجز است، برای اجرای موفق هر سیاستی مانعی محکم است. 🔸‏در شرایطی که متغیرهای سیاسی از طریق ارسال سیگنال‌های منفی اقتصادی انتظارات تورمی را در جامعه افزایش می‌دهند انتظار این است که مسئولین دولت نقش تعدیل کننده این مسئله را داشته باشند؛ اما رفتار دولتمردان از شخص رئیس جمهور و معاون اول تا وزیر اقتصاد دقیقاً معکوس بوده‌است. 🌐 Zohurian.ir 📌 @zohurian