🌺اوج وفاداری و عشق صدیقه ی طاهره سلام الله علیها و عدم پیروی از غیرت زنانه در تأملی بر یک فراز از وصیت بانوی دو عالم که فرمودند:
یا علی! بعد از من با امامه ازدواج کن!
📚صدوق، علل الشرایع، مؤسسة دارالحقة الثقافه، اول، 1416 ق، ج 1، ص 222.
💚ازدواج امر مقدس و از سنّت های الهی است و هر انسانی نیازمند به همسر می باشد و در دین اسلام نسبت به این امر تأکید زیادی شده است، و آثار و برکاتی که در این امر هست بر کسی پوشیده نیست. علی(ع) هم مطابق این سنت الهی با حضرت فاطمه (س)ازدواج کردند و آثار و برکات این ازدواج تا قیامت باقی و پابرجا خواهد بود. آنحضرت تا هنگامی که فاطمه(س)در قید حیات بود همسر دیگری اختیار نکرد، همان گونه که پیامبر(ص) تا زمانی که خدیجه زنده بود همسر دیگری نگرفت. امّا علی(ع) پس از شهادت فاطمه(س) مجبور شد که ازدواج کند و همسری اختیار نماید تا به وضع ایتام و فرزندان آن حضرت که مادر خود را از دست داده بودند رسیدگی کند. و از طرفی فاطمه(س)هم روز شهادتش ضمن وصایایی به علی(س)فرمود: مردان ناچارِ از داشتن همسر هستند (به همین جهت) شما «امامه» (نوه پیامبر(س) یعنی دختر زینب که دختر رسول خدا(ص) بود) را برای همسری اختیار کن، زیرا او همانند خودم نسبت به فرزندانم مهربان است.»
علی (ع) برای آن که به وصیت فاطمه (س)عمل کرده باشد با امامه ازدواج کرد.» اما زمان ازدواج را اکثر منابع تعیین نکرده اند و تنها در بحارالانوار چنین آمده است که علی (ع) هفت روز پس از شهادت فاطمه(س) طبق وصیت فاطمه(س)با امامه بنت ابی العاص ازدواج کرد.»
بنابراین ، اقدام علی(ع) در ازدواج با امامه مطابق با وصیت حضرت زهرا (س) بوده است. امّا این که اندک زمانی پس از شهادت حضرت زهرا (س) اقدام به ازدواج کردند، شاید چنین امری که در عرف امروز ناپسند به نظر می آید، در آن زمان اینگونه نبوده است. و البتّه این عمل به نشانه بی مهری علی(ع) نسبت به همسر بزرگوارشان حضرت زهرا (س) نبوده است و بلکه احترام فوق العاده ای هم برای همسرشان قائل بودند و به همین دلیل هم تا زمانی که فاطمه(س) زنده بود با هیچ زن دیگری ازدواج نکرد. اگر روایت علامه مجلسی را بپذیریم قطعا باید نیاز فرزندان خرد سال علی(ع) به مادر را از علل اصلی ازدواج زود هنگام علی(ع) با امامه.به حساب آوریم .
📚ابن اثیر، اسدالغابه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، اول، 1417 ق، ج 7، ص 25، قرطبی، استیعاب، بیروت، دارالکتب العلمیه، اول، 1415 ق، ج 4، ص351. مجلسی، بحارالانوار، بیروت، ج 42، ص 92.