▫️️باز هم آب بهانه شد و یادت کردم
▪️یادت افتادم و با گریه عبادت کردم
▫️اشکها ریختم و غسل شهادت کردم
▪️روضه خوانت شدم و عرض ارادت کردم
▫️تا بیفتد به من آن گوشه نگاهت، آن گاه
▪️هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله
▫️حرفی از کرب و بلا شد که دلم میلرزد
▪️چشمم از اشک پُر و عکس حرم میلرزد
▫️باز هم مرثیه در دست قلم میلرزد
▪️کوه هم شانه اش از وسعت غم میلرزد
▫️وقت پرواز شد و باز شنیدم در راه
▪️هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله
▫️کاروان رفت و زمان از سَفرت جا میماند
▪️آسمان خیره به چشمان ترت جا میماند
▫️شهر از فیض نماز سحرت جا میماند
▪️کعبه از گردش بر دور سرت جا میماند
▫️و تو گفتی که شده راه سعادت کوتاه
▪️هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله
▫️ناگهان حس غریبانه ای آمد به وجود
▪️چشم ها باز شد و در پی یک کشف و شهود
▫️بوی سیب آمد و میخواند لبم اذن ورود
▪️در همان لحظه که غیر از تو دگر هیچ نبود
▫️در و دیوار حسینیه همه شد مداح
▪️هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله
📌شاعر: محمد غفاری
#محرم
#شعر_عاشورایی
#در_زیر_خیمهاش_همه_یک_خانوادهایم
🌐 پایگاه حفظ و نشر آثار "استاد تراشیون"
🆔
@tarashiun_ir
🌐
www.tarashiun.ir