تبیین منظومۀ فکری رهبری
امام حسن وقتی خود را در این مضیقه دید یک قدمی برداشت، یک ابتکاری کرد که با این ابتکار مرحله سوم امام
وقتی که رجال رفتند خدمت امام حسن علیه السلام و او را در مدینه دیدند و به او پیشنهاد کردند که ای فرزند پیغمبر به کوفه بیا تا ما حاکم کوفه را ترور کنیم و یا از شهر بیرون کنیم و تو ناگهان وارد بشوی و حکومت را در دست بگیری. امام حسنِ تجربه کرده به مصداق لایلدغ المومن من حجر مرتین. وقتی راه را خطرناک دید، راه را نافرجام دید، گفت نه، دیگر در این میدان نباید ظاهر بشوید؛ فلیکن کل واحد منکم حلسا من احلاس بیوته. یعنی به خود برگردید، اول خویشتن سازی کنید و بعد جمع سازی کنید. اول خودتان را نیرومند کنید، پیراهنی از فکر اصیل اسلامی و زرهی از قرآن واقعی و راستین بر تن بپوشید بعد بروید به میدان مبارزه با دشمن قرآن، اما قبل از آنکه در مقابل او ظاهر بشوید، قبل از آنکه او بداند شما هستید ضربه را به او وارد کنید. و شیعه گوش کرد و فهمید. "علیه‌السلام" @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری