بغل جسمت ساز و آوازه نگران کشته شدی که چشات بازه من فقط میخوام پیش تو باشم ولی خولی طرفم نیزه میندازه اه ببین حرمله دنبال منه اینم از بختم و اقبال منه نمیدونم پیرهن تو ماله منه واسه داداشمه اموال منه شراب میخوره روبه روی چشمای رباب میخوره حسیـن واآی به سمت گودال از خیمه دویدم من سر تورو بردن دیر رسیدم من نمیدم پیرهنتو ماله منه واسه داداشمه اموال منه سر و بردن عمامه ی پیغمبر و بردن انگشت و با انشگترش بردن نه سری مونده نه تنی مونده نه به روی صورتت دهنی مونده کار دنیا رو از رو ناچاری وسط این همه مرد یه زنی مونده تورو از شلوغی بیرون بکشه با همون در از خون بکشه نیزه از این تن بیجون بکشه خنجر و از لب و دندون بکشه نمیدم پیراهنو ماله منه واسه داداشمه اموال منه قربون صدا زدنت خیلی بی هوا زدنت حالا روی چادرمه خاک دست و پا زدنت من سر قرار اومدم توی نیزه زار اومدم از تو دل نکندم حسین با خودم کنار اومدم تا چشمم کار میکنه نیزه نیزه نیزه میبینم داره با تو چی کار میکنه نیزه نیزه نیزه میبینم گریه چشامو تار می‌کنه نیزه نیزه نیزه میبینم من برم کجا چه کنم بعد کربلا چه کنم پیکر تو جا بمونه زیر نیزه ها چه کنم با قد کمون اومدم عشق من بمون اومدم من فقط به عشق خودت بین خاک و خون اومدم از تشنگی دور و بر رو تیره تیره تیره میبینم این ساعت های آخرو تیره تیره تیره میبینم توی مقتل برادرو تیره تیره تیره میبینم ـ┇ ـ┇ .................↑↑↑................. ـ┇ @sutodeh_hazrati315 🆔 ـ┇ ◇◇◆فایل تصویری / استوری ◆◇◇