بیانیه شماره ۱۹ در خصوص نسبت سینمای امروز با «مهندسی شناختی جامعه» بسم الله الرحمن الرحیم در روزگاری نه‌چندان دور، نمایش مظاهر فساد اخلاقی و فرهنگی در برخی آثار سینمایی، با عقب‌بردن «زمان روایت» به دوره پهلوی، توجیه می‌شد. این رویکرد، به زعم برخی سازندگان، راه‌حلی برای عبور از خطوط قرمز فرهنگی و ارزشی جامعه محسوب می‌شد. (به عنوان نمونه در سریال تاسیان). اما آن‌چه امروز در برخی آثار سینایی و پلتفرم ها شاهدیم، عبور بی‌پرده از همین خطوط است؛ بدون نیاز به عقب‌گرد تاریخی، بدون لفافه، و با تبلیغاتی گسترده که از عادی‌سازی فراتر رفته و به مرحله ترویج و تحریک رسیده است. نمونه اخیر این وضعیت، فیلمی با عنوانی تحقیرآمیز و تأمل‌برانگیز (شغال) است که در آن سبک زندگی مبتذل غربی (مملو از قمار، مشروب، سیگار، پارتی مختلط، موسیقی تند و روابط بی‌مرز) نه‌تنها بازنمایی، که «تبلیغ» می‌شود. آن‌هم در زمان حال. مخاطب نه‌فقط تماشاگر، که عملاً شریک تجربه لذت و حسرت می‌شود؛ انگار قرار است از تماشا، تمنّا بسازد. از آن تکان‌دهنده‌تر، نمایش معامله انسان است. جایی که دختر خدمتکار، در غیاب مادر بیمار خود، به‌جای سند یک ملک، در بازی قمار به‌سادگی واگذار می‌شود. چنین تصویری از «زن»، از «فقیر»، از «مظلوم»، دیگر یک نقد اجتماعی نیست؛ بلکه ابزاری شده برای تحریک احساسات و عادی‌سازی فاجعه. بازگشت این دختر به خانه‌ای پایین‌شهری، با مادری مریض و «تسبیح به‌دست» نیز، نمادسازی معکوسی است که در نهایت، ذهن مخاطب را به‌سمت تحقیر سبک زندگی سنتی و ایمانی سوق می‌دهد. ما در برابر این روند هشدار می‌دهیم: این اتفاقات، صرفاً یک تولید هنری نیست. بلکه بخشی از آن چیزی‌ست که در علوم شناختی، با عنوان «مهندسی شناخت» شناخته می‌شود؛ فرایندی هدفمند برای بازطراحی ذهن، ذائقه و سبک زندگی جامعه. و بی‌تردید، یکی از پیامدهای آن، فروپاشی فرهنگی تدریجی خواهد بود. امروز در جامعه ما، گروهی سرگرم دعواهای سیاسی‌اند؛ برخی درگیر دغدغه‌های امنیتی و اقتصادی؛ و بسیاری عزادار داغ‌های خانوادگی و ملی. در این میان، گروهی دیگر (بخوانید از روی نادانی یا خیانت) در حال طراحی صحنه‌هایی برای تسخیر ذهن جامعه‌اند. و اگر این فرایند «مهندسی فرهنگی» نام نگیرد، پس چه نامی شایسته آن است؟ این بیانیه بر آن است تأکید کند که: • سینما مسئول است؛ مسئول نسبت به ذهن و روح جامعه. مسئول نسبت به سبک زندگی‌ای که بازنمایی و ترویج می‌کند. • نهادهای ناظر فرهنگی مسئول‌اند؛ در قبال آن‌چه اجازه تولید و نمایش می‌یابد. • مردم و مخاطبان نیز مسئول‌اند؛ در انتخاب، در آگاهی، و در مقابله با روندهایی که آرام و بی‌صدا، پایه‌های هویتشان را نشانه گرفته‌اند. هیچ‌کس نمی‌تواند خود را بی‌تقصیر بداند. این مسیر، مسیر غفلت و فراموشی است. و پایان آن، فاصله‌گیری تدریجی از حقیقت، ایمان و عزت ملی. ما فراموش نکرده‌ایم که در «سلطنت خدا» خللی ایجاد نمی‌شود. اما آن سلطنت، تکلیف را بر دوش بندگان گذاشته: بیداری، بصیرت و ایستادگی. و امروز، بیداری، یعنی شناخت خطرات پنهان در بزک‌های رنگارنگ تصویر. و ایستادگی، یعنی بازگشت به هویت، غیرت، و ایمان Eitaa.ir/smts_ir/۱۳۱