شهرستان ادب
🔻چرا آتشی آتشی نماند (یادداشتی از به مناسبت سالروز درگذشت زنده‌یاد ) ▪️«...آتشی با مجموعه‌شعر "آهنگ دیگر"ش که در سال 1339 منتشر شد واقعا آهنگی دیگر را در روزگار خود نواخت. مخصوصا با شعری که به همین نام در مجموعه او بود: "شعرم سرود پاك مرغان چمن نیست تا بشكفد از لای زنبق‌های شاداب یا بشكند چون ساقه‌های سبز و سیراب یا چون پر فواره ریزد روی گل‌ها خوشخوان باغ شعر من زاغ غریب است نفرینی شعر خداوندان گفتار فواره‌ی گل‌های من مار است و هر صبح گلبرگ‌ها را می‌كند از زهر سرشار..." شعری که در عین صلابت و جذابیت و رنگ و لعابی تازه شاید آنقدرها هم بدیع نبود و در راستای صدای غالب شعر نوی آن‌روزگار و شعر بعضی دیگر از پیش‌کسوتان و هم‌کسوتان شاعر بود. از جمله شعر معروف نصرت رحمانی که پنج سال قبل از مجموعه آتشی در دفتر شعر «کوچ و کویر» منتشر شده بود: "شاعر نشدم در دل این ظلمت جاوید تا شعر مرا دختر همسایه بخواند شاعر نشدم تا دل استاد اگر خواست احسنت مرا گوید و استاد بداند..." و یا آنجا که آتشی سعدی را هدف تیرهای آتشین خود قرار می‌دهد طبیعتا یاد سطرهایی از فسانه نیما می‌افتیم...» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9754 ☑️ @ShahrestanAdab