مجاهدت تا آخرین توان •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🔴 مادر همسر شهید زاهدی نقل می کنند؛ در دوران دفاع مقدس ۸ ساله، مدتی به علتی، مراقب و در کنار دخترم ( همسر شهید ) بودم. همان روزهایی که همسران رزمندگان در شهرک های اسکان هر روز امیدوار و نگران ،چشم به راه رسیدن حتی یک نفر از رزمندگان همراه با خبر سلامتی مرد خانه شان بودند، همان روزهایی که تسبیح از دستمان نمی افتاد و روز و شبمان دعا برای سلامتی و پیروزی رزمندگان بود و نگرانی دائم از احتمال افتادن دیدارها به قیامت حسی بود که مرتبا همراهمان بود... 🔴 یک بار، پس از چندین روز ، دیدیم علی آقا آمد ، خوشحال شدیم و به استقبال رفتیم. پوتین هایش را درآورد، سلام کرد و نزدیک همان پوتین ها روی زمین دراز کشید. اولش نگران شدیم و سراسیمه به سوی او رفتیم و با نگرانی حالش را پرسیدیم ، ولی جوابی نمیداد، بعد از دقت بیشتر متوجه شدیم که آسیب ندیده ولی به علت شدت خستگی به خوابی عمیق رفته بود.‌ بعدا معلوم شد عملیات بوده و چندین روز بی خوابی کشیده است... ☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🆔@shahid_mohammadrezazahedi