📢 روایتهای زنانه از قلب ایران
💗 ایرانی کم نمیاره
👈همدستی خورشید و اسرائیل
🖼 تکنگاریهایی به قلم زنان ایرانی از روزهای دفاع مقدس ملت ایران در برابر رژیم صهیونی در خرداد و تیر ۱۴۰۴
📝 سمیه شاکریان
🔹️ آقای علیپور پستچی محله است. از آنها که باد و باران و تابستان و زمستان سوار بر موتور، توی محل میچرخد و بستهها را به صاحبهایشان میرساند.
وسط روزهای جنگ با اسرائیل که خیلیها نبودند او تازه سرش شلوغتر شده بود. احساس مسئولیتش نمیگذاشت بستهها را برگشت بزند. یکییکی به شماره تلفنهای روی بستههای پستی زنگ میزد و هر طور شده راهی پیدا میکرد تا امانتیها را برساند. نگهبانی اداره، همسایه صاحبِ بسته، هتل نزدیک گیرنده بسته پستی و... جایگزین کسانی بودند که در آن لحظه دسترسی بهشان ممکن نبود.
آن روزها منتظر بسته مهمی بودم. و همهاش خداخدا میکردم که پست کار کند. همین که تصویر آقای علیپور را روی صفحه آیفون دیدم شربت خنکی ریختم و برایش بردم. با دیدن بستهام برای چند لحظه جنگ و نگرانی و همهچیز را فراموش کردم و لبخند زدم. آقای علیپور هم شربت را خورد و عرق روی پیشانیاش را پاک کرد. لیوان خالی و بسته را آوردم بالا و به دخترم گفتم: زیر آتش خورشید و اسرائیل فقط آقای علیپور می توانست این بسته را به دستم برساند!
📥 نسخه PDF را از اینجا دریافت کنید.
🖼روزنامه
#صدای_ایران
📲
@sedaye_iran_newspaper