هدایت شده از داستان های امنیتی
📕 رمان امنیتی خط قرمز روایتی دیگر از جانبازی سربازان گمنام امام زمان ارواحنا فداه☘ 📝به قلم خانم فاطمه شکیبا با موضوع جریانات تکفیری 🏴 🔖بریده رمان: "دلم می‌خواهد لوله همین اسلحه را توی حلقش فرو کنم. مهلت نمی‌دهم جمله‌اش را تمام کند. با اسلحه محکم می‌زنم توی سرش و دست دیگرم را می‌گذارم روی دهان نجسش. کاش الان روبه‌رویش بودم و چشمان وق‌زده و ترسانش را می‌دیدم. حالم از بوی گند بدنش و خیسی شراب که دور دهانش ریخته به هم می‌خورد. آرام، طوری که صدایم از اتاق بیرون نرود می‌گویم: داشتی برای کی رجز می‌خوندی؟" انتشار همزمان با عید غدیر ، هر شب در کانال داستانهای امنیتی👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2938634263C2d8321ce3aدوستان خود را دعوت کنید!