#حکایت
شماره۵
🔹 قبر با شکوه!!
ثروتمند زاده اى در كنار قبر پدرش نشسته
بود و در كنار او فقيرزاده اى بود كه او هم در كنار قبر پدرش بود.
ثروتمندزاده به فقيرزاده گفت: «گور پدرم سنگى است و نوشته روى سنگ رنگين است. مقبره اش از سنگ مرمر فرش شده و در ميان قبر، خشت فيروزه به كار رفته است، ولى قبر پدر تو از مقدارى خشت خام و مشتى خاك، درست شده، اين كجا و آن كجا؟!»
فقيرزاده در پاسخ گفت: «تا پدرت از زير آن سنگهاى سنگين بجنبد، پدر من به بهشت رسيده است!»
#مشاور #مشاور_من #مهارت_های_زندگی #مشاوره #عشق #داستان #نصیحت
مشاوره و مطالب بیشتر در :
👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7