از شخصی پرسیدند: روزها و شب هایت چگونه می گذرد؟ با ناراحتی جواب داد: چه بگویم! امروز از گرسنگی مجبور شدم کوزه ی سفالی که یادگار سیصد ساله ی اجدادم بود بفروشم و نانی تهیه کنم..! گفتند: خداوند روزی ات را سیصد سال پیش کنار گذاشته و تو اینگونه ناشکری می کنی؟ ✅موسسه فرهنگی هنری سریر ققنوس 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7