#حکایت
شمارۀ۸۸
🔵 عشق به حاکم
زمانی فرد بزرگی به پادشاهی گفت:چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به سربازانت می بخشی؟!
پادشاه گفت: اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟
آن فرد، عددی را با معیار آن زمان گفت.
پادشاه یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کوروش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد.
سرباز در بین مردم جار زد و سخن پادشاه را به گوششان رسانید. مردم هر چه در توان داشتند برای او فرستادند. وقتی که اموال گردآوری شده را حساب کردند، از آنچه انتظار داشت بسیار بیشتر بود.
شاه رو به او کرد و گفت، ثروت من اینجاست!!!
#سبک_زندگی_اسلامی #مهارت_های_زندگی #مشاور #مشاوره #انسان_سازی #خودشناسی #خودسازی
👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7