خدای من! با وجود نادانی زیاد من، چقدر به من لطف داری! و تو با عمل زشت من چقدر به من رحم کردی! خدای من! چقدر به من نزدیکی و من چقدر از تو دورم! و چقدر نسبت به من احساس خوبی داری و مهربانی، پس چه چیزی مرا از تو باز می دارد؟ خدای من! من از طریق سنت های مختلف و جابجایی مراحل می دانستم که آنچه از من می خواستی این بود که خود را در همه چیز به من بشناسانی تا در هیچ چیزی از تو غافل نباشم. خدای من! هرچه پستی‌ام مرا ساکت می کند، سخاوت تو مرا به حرف زدن وا می دارد و هر چه ویژگی‌های درونی‌ام مرا ناامید می‌کند، نعمت‌های تو مرا به طمع وا می‌دارد. خدای من! اگر فضایل( خوبی‌های ) کسی مَساوی( زشتی ) است، چگونه زشتی‌های او زشتی نیست؟ و اگر حقایق او ادعا حساب می شود، چگونه ادعاهای او ادعا نیست؟ خدای من! قضاوت نافذ و غلبه‌ی اراده‌ات، نه سخنی را برای گوینده‌ای و نه حالی برای صاحب‌حالی باقی نگذاشت. ┏━━💠┓ https://eitaa.com/nehzat128_ir ┗💠━━┛